روند سخت و زمان بر بازگشت میلیون ها نفر از پناهجویان افغان از ایران آغاز شده و این فرایند بطور طبیعی با مسائل و حواشی همراه خواهد بود که نباید در اصل موضوع اثرگذار باشد. هیچ کشوری تعهدی برای میزبانی دائمی از پناهجویان نداده است.
ایران دهها سال است به رسم همسایگی، حسن همجواری و انسان دوستی میزبان میلیون ها نفر از خواهران و برادران افغان است که خسته از سالها جنگ و اشغالگری در دورهای مختلف به ویژه از زمان حمله و حضور اشغالگرانه نیروهای آمریکایی و هم پیمانانش ، خانه و کاشانه خود را رها کرده و بطور قانونی یا غیرقانونی به سمت آغوش باز ایران آمدند و سالیان سال که کشورشان درگیر جنگ و ناآرامی بود، در ایران در امنیت و آرامش به زندگی و کار و تحصیل پرداختند و در کنار مردم ایران، از حقوق، خدمات و رفاهیات فراوان بهره مند شدند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) که یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد است که در ژنو سوئیس واقع شده است، با وجود این که بارها عملکرد و رفتار ایران در میزبانی از میلیون ها پناهجو را مورد تقدیر و تحسین قرار داده است، اما در عمل اقدام کافی در حمایت از ایران و ترغیب دیگر کشورها برای انجام کمک های لازم و کافی انجام نداده و گام چندان موثری برای کمک به روند بازگشت پناهجویان با وجود پایان جنگ و درگیری در افغانستان برنداشته است.
این سازمان به عنوان جایگزین سازمان بینالمللی پناهندگان، و پیشتر از آن اداره کل نجات و توانبخشی سازمان ملل، به وجود آمد. تاکنون هم دو بار جایزه صلح نوبل در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۸۱ به این سازمان اعطا شده است. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل رهبری و هماهنگ نمودن فعالیتهای بینالمللی برای محافظت و رفع مشکلات پناهندگان در سراسر جهان میباشد. هدف اولیه سازمان حراست از حقوق و سلامتی پناهندگان است. این سازمان میکوشد تا از احترام به حقوق پناهندگان و سلامت آنها در کشورهای دیگر، بازگشت داوطلبانه آنها به کشور خود، اسکان مجدد آنها در کشور ثالث و غیره مطابق قوانین بینالمللی اطمینان حاصل کند.
در نگاه اول به نظر می رسد کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که دو باره جایزه نوبل برنده شده، نقش بسیار مهمی برای کمک به پناهجویان دارد اما عملکرد این نهاد بین المللی به مهم ترین و ابتدایی ترین وظایف خود به ویژه در قبال پناهجویان افغان و فراهم کردن زمینه بازگشت آنها به کشورشان، حکایت از بی عملی ها و بی تعهدی های این سازمان جهانی است. نگاهی به تاریخ جوایز نوبل به روشنی نشان می دهد که در بسیاری موارد این جوایز در اقداماتی سیاسی و بدور از واقعیت، به افراد یا نهادهایی داده شده که هرگز مستحق آن نبوده اند.
از سوی دیگر، کشورهای مدعی دفاع از حقوق انسان ها نیز که خود نقش مستقیم در آواره شدن میلیون نفر از مردم افغانستان دارند، در قبال این پناهجویان و آوارگان مسئول هستند اما تا کنون نه تنها هیچ گامی برای جبران مافات و تلافی ظلم ها و جنایات خود در افغانستان انجام نداده اند، بلکه با تحریم و بلوکه کردن میلیاردها دلار از دارایی های مردم افغانستان، عملا بر مشکلات این کشور برای فراهم کردن شرایط بازگشت پناهجویان افزوده اند.
آمریکا بعد از خروج نیروهایش در افغانستان و پایان دادن به ۲۰ سال حضور اشغالگرانه خود در این کشور در سال ۲۰۲۱، به بهانه های مختلف حدود هفت میلیارد دلار از دارایی ها افغانستان را مسدود کرد. این رقم شاید در مقایسه با جنایات و کشتارهای فجیع و تخریب های زیرساختی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که آمریکایی ها در افغانستان مرتکب شدند، اصلا رقم قابل توجهی نباشد اما در شرایط سخت کنونی می تواند مرهمی کوچک برای التیام گوشه ای از رنج ها و دردهای مردم این کشور باشد.
در خصوص وظایف و عملکرد کشورهای مدعی و نهادهای بین المللی مسئول، این سوال ها مطرح است که آمریکا و هم پیمانان ناتویی آن که ۲۰ سال بر افغانستان تاختند و باعث عقب ماندگی و فقر و بی سر و سامانی این کشور شدند، آیا اکنون این کشورها که همواره از حقوق بشر و انسانیت دم می زنند، وظیفه ای برای جبران جنایات خود و کمک به افغانستان برای پذیرش پناهجویان ندارند؟ چرا نهادهای ذیربط زیرمجموعه سازمان ملل ازجمله کمیساریای عالی پناهندگان هیچ اقدام موثری برای ترغیب کشورها به کمک به افغانستان و بازگشت پناهجویان انجام نمی دهد؟ آیا حمایت های بین المللی از ایران در قبال دهها سال میزبانی از میلیون نفر از این پناهجویان کافی بوده است؟ آیا ایران در شرایط سخت ترین تحریم ها اقتصادی، همچنان موظف به پذیرایی از میلیون نفر پناهجو است بدون آنکه به اندازه کافی از کمک های مالی بین المللی برخوردار باشد؟
اگرچه مقامات و منابع رسمی ایران تعداد پناهجویان افغان در این کشور را پنج میلیون نفر اعلام کرده اند اما برخی آمار غیر رسمی حکایت از حضور هشت میلیون و برخی آمار تایید نشده دیگر نیز حکایت از حضور بیش از ۱۰ میلیون پناهجوی افغان در ایران حکایت دارد که بیشتر آنها به ویژه در سال های اخیر و بطور غیرقانونی به ایران آمده اند.
در سال گذشته سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کرد در فاصله سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ میلادی ۳.۶ میلیون افغان به دیگر کشورها مهاجرت کردهاند که از این میان ۷۰ درصد (دو میلیون و ۴۸۹ هزار نفر) به ایران، ۱۸ درصد (۶۳۲ هزار نفر) به پاکستان، ۱۱ درصد (۳۸۷ هزار نفر) به ترکیه و اروپا و ۲ درصد دیگرشان (۶۳ هزار نفر) به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند.
این اعداد و ارقام مربوط به خرداد ماه سال گذشته است و با توجه به ادامه روند ورود افغان ها به ایران، در مدت بیش از یک سال اخیر نیز تعداد قابل توجهی دیگری به این آمار افزوده شده است.
حالا بعد از گذشت سه سال از خروج اشغالگران بیگانه از افغانستان، حکومت سرپرست این کشور بارها به صراحت اذعان کرده است که زمینه برای بازگشت مهاجران و پناهجویان فراهم است و حکومت از آنان با آغوش باز برای بازگشت و کمک به بازسازی و عمران و آبادانی وطن خودشان استقبال می کند.
مقامات حکومت سرپرست افغانستان به تازگی اعلام کرده اند: پس از چهار دهه، افغانستان برای نخستینبار شاهد امنیت سرتاسری است و مردم در فضای مصون و مطمئن زندهگی کرده و با خیال راحت از یک ولایت به ولایت دیگر رفت و آمد میکنند.
اکنون که مقامات افغانستان به صراحت از فراهم شدن شرایط بازگشت پناهجویان سخن می گویند و ایران هم خواستار بازگشت پناهجویان افغان به کشور خود شده است، رسانه های بیگانه و وابسته به غرب هر از گاهی با راه اندازی موج گسترده از تبلیغات منفی و غیرواقع درباره اقدام ایران برای بازگرداندن پناهجویان، بدون اشاره به نزدیک به نیم قرن میهمان نوازی ایرانی ها از میلیون ها نفر از اتباع این کشور همسایه، سعی دارند این سوژه را به ابزاری برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی ایران و افغانستان و فشار بر ایران بکار بگیرند.
طبیعی است که روند بازگشت کسانی که شاید بعضا از دهها سال پیش در ایران حضور داشته اند، کار چندان آسانی برای هر دو کشور نباشد. تعداد بالای پناهجویان نیز باعث شده تا سختی روند بازگشت پناهجویان مضاعف شود. کاملا طبیعی است که عدم میل بازگشت برخی پناهجویان و مهاجران به ویژه آنهایی که بطور غیرقانونی وارد خاک ایران شده اند، ممکن است تبعات یا سختی هایی به دنبال داشته باشد و این هم بخشی از فرایند سخت و زمان بر بازگشت پناهجویان افغان به کشور خودشان است که البته نباید در اصل اراده و روندی که تازه در آغاز راه است، اثر بگذارد. این یک واقعیت است که میهمان هر قدر هم عزیز، میزبان هر قدر هم مهربان و میهمانی هر قدر هم طولانی، اما ناگزیر باید روزی به پایان برسد.
نظر شما