امیر ابیلی یکی از نویسندگان فیلم آبی روشن در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره انتقاداتی که به تلخی قصه این فیلم شده بود، توضیح داد: قصهای که ما روی کاغذ داشتیم، واقعا تلخ بود. حتی شخصیت ستاره که در فیلم حضور دارد، دختر نوجوانی است که بدون رضایت خانواده خود ازدواج کرده و حالا در شرایطی که باردار است، شوهرش در معرض اعدام قرار دارد. همین اجزای داستانی روی کاغذ، واقعا تلخ است.
وی ادامه داد: اما یکی از مضامین فیلم همین بود که در چنین موقعیتها و مناسبات تلخی، پدیدههایی مانند ایثار، فداکاری و یا مفاهیم دینی مانند معجزه و عنایت امام رضا(ع)، میتواند گرهگشا باشد. اتفاقا میخواستیم تاکید کنیم که امام رئوف(ع) و باور به دین و مذهب میتواند منجر به پیوند بیشتر انسانها شود و از تلخی شرایط برای آنها بکاهد.
جهانِ بابک خواجه پاشا، مثبت و روشن است
از ویژگیهای خواجهپاشا در مقام فیلمساز آن است که جهان او، جهان تلخی نیست. حتی اگر تلخترین قصهها را هم برای روایت به او بسپارید، آن را تلخ روایت نمیکند، چرا که جهان او، جهانی مثبت و روشن است
فیلمنامهنویس آبی روشن با اشاره به جهان مثبت بابک خواجهپاشا در کارگردانی اثر، عنوان کرد: یکی از ویژگیهای خواجهپاشا در مقام فیلمساز هم این است که جهان او، جهان تلخی نیست. حتی اگر تلخترین قصهها را هم برای روایت به او بسپارید، آن را تلخ روایت نمیکند، چرا که جهان او، جهانی مثبت و روشن است. بخشی از فضای مثبت فیلم آبی روشن هم بهدلیل حضور همین کارگردان پشت دوربین است و این حضور، منجر به خروجی بسیار خوبی هم شده است.
ابیلی درباره همکاری مشترک با داود گنجوی دیگر فیلمنامهنویس این پروژه هم توضیح داد: ما فیلمنامهها را بهصورت تیمی مینویسیم. سلیقه و نظرم این است که در فرآیند نگارش هر فیلمنامهای، همواره یک همکار و مشاور داشته باشم تا کار بهصورت تیمی پیش برود. با آقای گنجوی هم آشنایی قبلی داشتهام و فکر میکنم قلق همکاری مشترک با یکدیگر را بلد هستیم.
وی افزود: سلیقه من و داود گنجوی در قصهگویی تقریبا یکسان است و برای داستان آبی روشن هم زمانی که قصه اولیه را طراحی کردم، از او دعوت کردم تا در نگارش فیلمنامه به من کمک کند. به تعبیری طرح و قصه اصلی از من است و آقای گنجوی در نگارش آن کمک کرده است. فیلمنامههای دیگری هم که تا به امروز نوشتهام و یا در دست نگارش دارم هم همواره با همراهی یک همکاری پیش رفته است. معتقدم کار گروهی، همیشه بهتر جواب میدهد.
برخی انتقادات، سلیقهای است
فیلمنامهنویس آبی روشن درباره طرح برخی انتقادات به وجود دیالوگها و موقعیتهای گلدرشت در فیلم، گفت: گلدرشت بودن یا نبودن یک دیالوگ یا موقعیت، مربوط به سلیقه افراد میشود. به همین دلیل به چنین انتقادهایی، نمیتوان پاسخ داد و تنها میتوان گفت این جنس موقعیتها و دیالوگها با سلیقه آنها جور نبوده است. در بسیاری از فیلمهای هالیوودی هم حضور حیوانات، نشانه است؛ مانند گوزن که در برخی فیلمهای هالیوودی حضور دارد و مواجهه آن با یک شخصیت میتواند نشانهای اساطیری در داستان تلقی شود اما در اجرا باید دید که این حضور چقدر گلدرشت بوده یا نبوده است
وی ادامه داد: تنها سکانسی که شاید این برچسب به آن بچسبد و میتوان درباره آن صحبت کرد، سکانس مواجهه با آهو در فیلم است. واقعیت این است که این سکانس در اجرا، کمی پررنگتر از کار درآمده و موسیقی و فضاسازی به کمک متن آمد که خیلی پروپیمان شده است. من از نسخه فعلی این سکانس ناراضی نیستم و وقتی با مخاطب عام هم فیلم را دیدم، این سکانس روی خیلی از آنها تاثیر میگذارد، اما مخاطب خاصتر شاید آن را گلدرشت بداند.
ابیلی با تاکید بر اینکه ایده اصلی، ترسیم جهانی دینی در فیلم بوده ادامه داد: ایده اصلی ما این بود که جهانی مبتنی بر کرامت و معجزه ترسیم کنیم؛ چیزی شبیه به تابلوهای استاد فرشچیان. میخواستیم جهان فیلم، جهانی دینی باشد در عین اینکه کاملا رئال آن را روایت میکردیم. در این سکانس اما دست به یک ریسک زدیم. ممکن است از نگاه برخی، این ریسک به جواب خوبی منتهی شده باشد و از نگاه برخی دیگر اینگونه نباشد.
این نویسنده حضور حیوانات را در بعضی فیلمها نشانه دانست و اظهار داشت: در بسیاری از فیلمهای هالیوودی هم حضور حیوانات، نشانه است؛ مانند گوزن که در برخی فیلمهای هالیوودی حضور دارد و مواجهه آن با یک شخصیت میتواند نشانهای اساطیری در داستان تلقی شود. در خیلی از فیلمهای مهم هالیوودی شاهد حضور اینگونه حیوانات هستیم، اما در اجرا باید دید که این حضور چقدر گلدرشت بوده یا نبوده است.
آبی روشن فیلمی به کارگردانی بابک خواجهپاشا و از محصولات سازمان هنری رسانهای اوج است که این روزها پس از اکران در سینما، به اکران آنلاین رسیده است.
نظر شما