گسترش عدالت در توزیع امکانات صنعتی، موجب تقویت روحیه مشارکت و همکاری در بین مردم شده و به کاهش احساس محرومیت در مناطق کمتر توسعهیافته کمک میکند. علاوه بر این، توزیع برابر امکانات صنعتی، به عنوان یکی از اصول اساسی توسعه پایدار، میتواند به بهبود کیفیت زندگی مردم در سراسر کشور و کاهش نابرابریهای اجتماعی منجر شود.
توزیع عادلانه امکانات صنعتی، علاوه بر ایجاد توسعه متوازن، منافع دیگری نیز به همراه دارد. از جمله این مزایا میتوان به افزایش تولید و بهرهوری، ایجاد اشتغال پایدار در مناطق محروم و جلوگیری از مهاجرت بیرویه به کلانشهرها اشاره کرد. همچنین، با ایجاد زیرساختهای صنعتی مناسب در همه استانها و سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی متخصص، میتوان به توسعه صنعتی پایدار و ایجاد اشتغال پایدار کمک کرد. علاوه بر این، ایجاد خوشههای صنعتی در مناطق مختلف کشور، به افزایش ارزش افزوده محصولات و توسعه صادرات غیرنفتی کمک کرده و رقابتپذیری صنایع داخلی را افزایش میدهد. در نهایت، توزیع عادلانه امکانات صنعتی، به عنوان یک اصل مهم در اقتصاد مقاومتی، میتواند کشور را در برابر شوکهای خارجی مقاومتر کند.
پژوهشی که با عنوان بررسی تحلیلی وضعیت کهگیلویه و بویراحمد در شاخصهای توسعه صنعتی ایران در فصلنامه علمی-پژوهشی جغرافیای سرزمین منتشر شده است، به بررسی جامع شاخصهای توسعه صنعتی پرداخته و نتایج آن حاکی از شکافهای عمیق در توسعه صنعتی بین این استان و سایر استانهای کشور است. این پژوهش با استفاده از روشهای کمی و تحلیلی، نابرابریهای موجود در توزیع امکانات صنعتی و ظرفیتهای تولیدی در ایران را مورد بررسی قرار داده است.
این مطالعه با استفاده از روش های علمی ، جایگاه استان کهگیلویه و بویراحمد را در سطح کشور از نظر شاخصهای توسعه صنعتی بررسی کرده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب در صدر رتبهبندی شاخصهای صنعتی کشور قرار دارند.
از سوی دیگر، استان کهگیلویه و بویراحمد در این رتبهبندی در میان استانهای کمبرخوردار قرار گرفته است. این استان با وجود داشتن منابع غنی مانند نفت و گاز، از نظر شاخصهای توسعه صنعتی، در رتبه سی ام قرار گرفته و نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولان برای بهبود وضعیت صنایع و تخصیص بهینه منابع است.
این پژوهش که با استفاده از مدل کوپراس انجام شده، استانهای کشور را به چهار سطح از نظر شاخصهای صنعتی تقسیمبندی کرده است. در سطح اول که به عنوان سطح بسیار برخوردار شناخته میشود، استانهای تهران و اصفهان قرار دارند که از زیرساختهای قوی صنعتی بهرهمند هستند.
در سطح دوم، استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، فارس، مازندران، البرز، خوزستان، قزوین، کرمان، مرکزی و گیلان به عنوان استانهای برخوردار قرار گرفتهاند. این استانها به دلیل دسترسی به منابع و زیرساختهای صنعتی، توانستهاند جایگاه مطلوبی را در این رتبهبندی به دست آورند.
سطح سوم این رتبهبندی که به عنوان تا حدودی برخوردار شناخته میشود، شامل استانهای یزد، آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، سمنان، لرستان، قم، گلستان، کرمانشاه و همدان است.
در سطح چهارم که به عنوان سطح محروم شناخته شده، استانهای زنجان، خراسان جنوبی، هرمزگان، اردبیل، کردستان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی قرار دارند.
این پژوهش تأکید دارد که نابرابریهای موجود در توزیع امکانات و ظرفیتهای صنعتی در استانهای مختلف کشور، مانع از توسعه متوازن و عادلانه شده است. بهطوریکه برخی استانها مانند تهران و اصفهان از سطح بالاتری از توسعه صنعتی برخوردارند، در حالی که استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد از این ظرفیتها بهرهمند نیستند.
این یافته پژوهشی نشان میدهد که با وجود پتانسیلهای طبیعی غنی همچون نفت و گاز، استان کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته به توسعه صنعتی مطلوب دست یابد. تمرکز زیرساختهای صنعتی در استانهای برخوردار مانند تهران و اصفهان، موجب شده است که این استان با وجود داشتن منابع طبیعی ارزشمند، از نابرابریهای شدید در دسترسی به زیرساختها و منابع صنعتی رنج ببرد. این وضعیت، نشاندهنده عدم توازن در توسعه صنعتی کشور است که نیازمند توجه ویژه سیاستگذاران است.
سابقه توسعه صنعتی نامتوازن در ایران به دهههای گذشته بازمیگردد. سیاستهای صنعتی گذشته، اغلب بر تمرکز صنایع در مناطق خاصی از کشور تاکید داشتند که این امر به ایجاد نابرابریهای منطقهای در توسعه صنعتی منجر شده است. همچنین، عوامل دیگری مانند عدم دسترسی به زیرساختهای مناسب، کمبود سرمایه گذاری، و نبود نیروی کار ماهر، از جمله چالشهای دیرینه توسعه صنعتی در مناطق محروم کشور بوده است.
پژوهشگران این تحقیق معتقدند که آگاهی از ظرفیتهای صنعتی و موقعیت هر استان در سطح ملی از مهمترین ابزارها برای برنامهریزی و سیاستگذاری در حوزه توسعه اقتصادی است. با توجه به این موضوع، این پزوهش به ارزیابی جایگاه استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته و نابرابریهای موجود در توزیع امکانات صنعتی را به وضوح نشان داده است.
این دیدگاه پژوهشگران، بر اهمیت برنامهریزی دقیق و مبتنی بر دادهها در توسعه صنعتی تاکید دارد. با شناسایی دقیق نقاط ضعف و قوت هر استان، میتوان برنامههای توسعه صنعتی متناسب با ویژگیهای هر منطقه تدوین کرد. در مورد استان کهگیلویه و بویراحمد، نتایج این پژوهش میتواند به عنوان یک نقشه راه برای توسعه صنعتی این استان مورد استفاده قرار گیرد.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که برای بهبود وضعیت صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد، باید به دنبال راهکارهای جامع و بلندمدت بود. تمرکز بر توسعه زیرساختهای صنعتی، جذب سرمایهگذاری، ایجاد فرصتهای آموزشی و فنی، و حمایت از صنایع کوچک و متوسط، از جمله اقداماتی است که میتواند به توسعه صنعتی پایدار در این استان کمک کند.
در این پژوهش، شاخصهای متعددی بهعنوان معیارهای توسعه صنعتی در استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفتهاند. از جمله این شاخصها میتوان به تعداد پروانههای بهرهبرداری صادرشده، تعداد واحدهای صنفی و صنعتی، و میزان اشتغال در بخش صنعت اشاره کرد.
استفاده از شاخصهای متنوع در این پژوهش، به ارائه یک تصویر جامع از وضعیت توسعه صنعتی استان کمک کرده است. با بررسی این شاخصها، میتوان به طور دقیقتر نقاط ضعف و قوت استان را شناسایی کرد و برنامههای توسعهای متناسب با آن تدوین کرد.
پژوهشگران با استفاده از مدلهای آماری و تحلیل دادهها، نتایج قابلتوجهی را در مورد وضعیت توسعه صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه کردهاند. بهرغم دارا بودن منابع طبیعی غنی همچون نفت و گاز، این استان از نظر شاخصهای توسعه صنعتی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
نتایج این پژوهش، نشاندهنده اهمیت تبدیل منابع طبیعی به ارزش افزوده است. صرف وجود منابع طبیعی، به تنهایی تضمینی برای توسعه صنعتی نیست. برای بهرهبرداری بهینه از این منابع، نیاز به سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی، ایجاد زنجیرههای ارزش، و توسعه فناوری است.
این یافته پژوهشی، اهمیت توجه به صنایع پاییندستی و تکمیل زنجیرههای ارزش را در توسعه صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد. با ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی، میتوان ارزش افزوده بیشتری از منابع طبیعی استان ایجاد کرد و به اشتغالزایی و توسعه اقتصادی پایدار کمک کرد.
استان کهگیلویه و بویراحمد در مقایسه با استانهایی مانند تهران، اصفهان و خراسان رضوی که در صدر رتبهبندی توسعه صنعتی کشور قرار دارند، از نابرابریهای شدید در دسترسی به زیرساختها و منابع صنعتی رنج میبرد.
این مقایسه، نشاندهنده شکاف عمیق بین استانهای برخوردار و محروم کشور است. برای کاهش این نابرابریها، نیاز به سیاستهای صنعتی توزیعی و حمایت از مناطق کمتر توسعهیافته است.
نابرابریهای منطقهای در توسعه صنعتی، یکی از چالشهای مهم توسعه کشور بوده است. دولتهای مختلف تلاشهایی را برای کاهش این نابرابریها انجام دادهاند، اما این تلاشها تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است.
بر اساس نتایج این پژوهش، توصیههایی برای بهبود وضعیت صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه شده است. پژوهشگران معتقدند که برای کاهش نابرابریهای موجود و افزایش ظرفیتهای صنعتی در این استان، باید توجه بیشتری به برنامهریزی و تخصیص منابع بهینه صورت گیرد.
این توصیهها، نشاندهنده ضرورت اتخاذ یک رویکرد جامع و چندجانبه برای توسعه صنعتی استان است. با اجرای این توصیهها، میتوان به تدریج وضعیت صنعتی استان را بهبود بخشید و به توسعه پایدار آن کمک کرد.
اجرای این توصیهها نیازمند همکاری و هماهنگی بین دستگاههای مختلف دولتی، بخش خصوصی و دانشگاهها است. همچنین، مشارکت مردم محلی در فرایند توسعه صنعتی، میتواند به موفقیت این برنامهها کمک کند.
بر اساس یافته های این پژوهش، استان کهگیلویه و بویراحمد در میان استانهای کشور، در ردههای پایین قرار دارد. در مقابل، استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب در رتبههای اول تا سوم قرار گرفتهاند. این رتبهبندی نشاندهنده نامتوازن بودن توسعه صنعتی کشور است که نیازمند توجه فوری و اقدامات اصلاحی از سوی مسئولان است.
این رتبهبندی، یک بار دیگر بر اهمیت توجه به توسعه صنعتی متوازن در کشور تاکید دارد. با توجه به منابع طبیعی و پتانسیلهای موجود در استان کهگیلویه و بویراحمد، این استان میتواند با سرمایهگذاری مناسب و برنامهریزی دقیق، به یکی از قطبهای صنعتی کشور تبدیل شود.
اهمیت این پژوهش در این است که آگاهی از ظرفیتهای صنعتی و موقعیت هر استان از مهمترین ابزارها برای برنامهریزی و سیاستگذاری در حوزه توسعه اقتصادی است. پژوهشگران با استفاده از روشهای کمی و تحلیلی، نابرابریهای موجود در توزیع امکانات صنعتی را به وضوح نشان دادهاند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استان کهگیلویه و بویراحمد، علیرغم دارا بودن منابع طبیعی غنی همچون نفت و گاز، از نظر شاخصهای توسعه صنعتی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. این استان در مقایسه با استانهایی مانند تهران، اصفهان و خراسان رضوی که در صدر رتبهبندی توسعه صنعتی کشور قرار دارند، از نابرابریهای شدید در دسترسی به زیرساختها و منابع صنعتی رنج میبرد.
تحلیل این وضعیت نشان میدهد که تمرکز زیرساختهای صنعتی در استانهای برخورداری مانند تهران و اصفهان، موجب شده است که استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد با وجود داشتن منابع طبیعی ارزشمند، نتوانند به توسعه صنعتی مطلوب دست یابند. به عبارت دیگر، عدم دسترسی به زیرساختهای لازم، یکی از مهمترین چالشهای پیشروی توسعه صنعتی در این استان است.
سابقه این موضوع به عدم توازن در توزیع امکانات صنعتی در ایران بازمیگردد. این عدم توازن از دهههای گذشته و با تمرکز صنایع بزرگ در برخی استانها شکل گرفته است. این تمرکز، اگرچه به رشد صنعتی برخی مناطق کمک کرده است، اما منجر به محرومیت صنعتی سایر استانها شده است.
برای توسعه صنعتی متوازن در کشور، نیاز به برنامهریزی دقیق و تخصیص منابع به مناطق کمتر برخوردار است. استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به پتانسیلهای طبیعی خود، میتواند با اجرای سیاستهای مناسب و حمایتهای دولتی، به یکی از قطبهای صنعتی کشور تبدیل شود. با این حال، این امر مستلزم توجه ویژه به رفع موانع و نابرابریهای موجود است.
پیشنهادات پژوهشگران برای بهبود وضعیت صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد، شامل سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعتی، تشویق به سرمایهگذاری خارجی و داخلی، و ایجاد فرصتهای آموزشی و فنی است.
این پژوهش توسط محمود اکبری، محمد صبوری، کاظم دلروز و مهدی قیصریزاده از دانشگاههای یاسوج، پیام نور تهران، و واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج انجام شده است.این پژوهش، یک تصویر روشن از وضعیت توسعه صنعتی استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه میدهد و نشان میدهد که این استان با چالشهای جدی در این حوزه مواجه است. با این حال، با اتخاذ سیاستهای مناسب و سرمایهگذاریهای هدفمند، میتوان به توسعه صنعتی پایدار در این استان امیدوار بود.
نظر شما