یک قرن زندگی، ۶۰ سال مبارزه، ۴۰ سال انتظار

تربت حیدریه - ایرنا - یک قرن زندگی، ۶۰ سال مبارزه و ۴۰ سال انتظار، ره‌توشه زندگی پربار پدر ۲ شهید و ۲ جانباز دوران دفاع مقدس و واقف نیکوکاری است که پس از ۱۰۳ سال تلاش و مجاهدت به دیار باقی شتافت تا در جوار فرزندان شهیدش آرام بگیرد.

به گزارش خبرنگار ایرنا؛ علی‌اصغر کرمانی از پیشکسوتان ایثارگر خراسان رضوی ۲۵ مرداد گذشته در آستانه اربعین حسینی و پس از سالیان طولانی تحمل رنج فراق فرزند دلبندش و تداوم مبارزه برای تحقق آرمان‌های والایش، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به جوار قرب الهی شتافت.

گرچه چهار دهه انتظار جانکاه برای دیدن فرزند جاوید الاثرش سخت و توانفرسا بود اما مانند همه منتظران واقعی که امیدوارانه امواج دل را به ساحل امن دلدار می‌سپارند و در آزمون مهلکه‌ها و معرکه‌ها از بن‌مایه حلم و شکیبایی کجاوه کمال می‌سازند تا به وصال یار برسند علی ‌اصغر کرمانی نیز بحق منتظری راستین بود که حدود چهار دهه، بی تاب بازگشت پیکر یکی از فرزندانش بود تا این که سرانجام برای لقای دُردانه عرشی اش، خود پیشقدم شد.

یک قرن زندگانی، ۶۰ سال مبارزه، ۴۰ سال انتظار

او که همه ۱۰۳ سال عمر بلند عزتمندانه اش را در زادگاهش تربت حیدریه زیست از کاسبان خوشنام و سرشناس ساکن محله تاریخی «رباط بالا» (شهیدان کرمانی) این شهر بود و تا زمان رحلتش، به رغم اصرار اطرافیان برای ترک این محله باصفا و سکونتش در محلات اعیان نشین شهر، از جوار همسایگان و رفقای قدیمی‌ دل نکند تا سرانجام جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

حاج کربلایی علی اصغر با وجود توانایی مالی، نه‌تنها از سلک رفقا و هم‌محله‌ای‌هایش دوری نجُست و از حشر و نشر با آنها فرونکاست بلکه انس و الفتش با آنها همواره برقرار، گرم و صمیمانه بود و جز در واپسین روزهای عمرش که در بستر بیماری خانه‌نشین شده بود، اغلب در حجره قدیمی خود یا مسجد موسی بن جعفر (ع) «بازار کاریز» تربت حیدریه با همگان در ارتباط بود.

حجره‌ باصفای حاجی در بازار معروف به «کوچه کاریز» تربت حیدریه حدود ۷۰ سال صحنه داد و ستد و تجارت تولیدات کشاورزی و در عین حال مرکز گرد آمدن اهالی محل و در گرماگرم روزهای حماسی و تبدار جنگ تحمیلی نیز محلی برای پشتیبانی از رزمندگان دفاع مقدس بود.

یک قرن زندگانی، ۶۰ سال مبارزه، ۴۰ سال انتظار

این بازار در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی که حاج اصغر تجارت پیشگی اش را از آنجا آغاز کرده بود، به لحاظ بافت اجتماعی و اقتصادی، جایی شبیه خیابان "مولوی" تهران یا "پنج راه" مشهد بود چرا که در کنار تمرکز تجار معتبر و سرشناس شهر جولانگاه اقشار مختلف به ویژه قشر موسوم به داش مشتی‌ها و لوطی‌ها بود.

در این میان علی اصغر کرمانی که نزد اهالی آن زمان به «اصغر مشتی» اشتهار یافته بود، در عین ارتباط همیشگی و صمیمی‌اش با زُعما، روحانیان و کاسبان، با جوانان لوطی مسلک محله هم معاشرت و موانست داشت. جوانان با مرام و معرفتی که برخی از آنها در جریان تکوین رویدادهای انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس به فیض شهادت رسیدند به طوری که کوچه کاریز و رباط بالا جزو محله‌های نامی تربت حیدریه از نظر تعداد شهید و جانباز محسوب می‌شود.

حاج اصغر اگرچه از کاسبان معتمد بازار و حجره‌داران قدیمی و متمول تربت حیدریه محسوب می‌شد اما در دوران جوانی‌اش چندین بار ورشکسته شد ولی بازهم به یُمن تلاش خستگی ناپذیر، کسب و کارش را از نقطه صفر آغاز کرد و در پرتو حمایت معنوی حاج آقا میلانی و حاج‌آقا صالحان از تجار دوره قاجار و پهلوی اول، توانست پیشه‌اش را از نو شروع کند و دیری نپایید که در سایه توکل به خدا و نیم قرن زحمت و ممارست بی‌امان، از موفق‌ترین بازاریان منطقه شد.

یک قرن زندگانی، ۶۰ سال مبارزه، ۴۰ سال انتظار

با وجود کامروایی‌های تجاری، او هیچ گاه در دوران عمر ساده زیستش، میل تنعم‌طلبی و هوای ثروت اندوزی نداشت و در فرجام دوران حیات شرافتمندانه‌اش نیز، سرمایه باقیمانده زندگی را وقف امور عامه فرهنگی - اجتماعی کرد.

«امانتداری» و «ترازو داری» ۲ ویژگی حاج اصغر در عرصه کسب و کارش بود، آن گونه که به گفته خویش، سنگ ترازوی کسبش همیشه نوعی مزیت "سلام" (ارفاق) داشت به این معنا که عامداً کفه ترازویش را اندکی به نفع مشتری سنگین می‌کرد و می گفت ترازو باید سلام داشته باشد چرا که معتقد بود برکت از آن خداست و بنده نقشی در سود و زیان ندارد.

مناعت طبع و بی‌توجهی‌ به دنیا و مادیات، جدیت، صبوری، کم‌حرفی و در عین حال شوخ طبعی، سحرخیزی و تغذیه سبک اما مغذی به ویژه با لبنیات از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری و شاید رمز عمر طولانی حاج اصغر بود.

زندگی مجاهدانه و مبارزاتی او از اواخر دهه ۱۳۴۰ شمسی و هنگامی آغاز شد که فرزند بزرگش به واسطه فعالیت‌های اجتماعی‌ به زندان رژیم پهلوی افتاد.

در سیر تحولات بعدی زندگی و با حدوث شرایط نو پدید اجتماعی و سیاسی چون تکوین انقلاب اسلامی و سپس دوران دفاع مقدس روحیه مبارزاتی و آرمانخواهی حاج اصغر به اشکال مختلف از جمله حمایت بی‌امان از رزمندگان استمرار یافت ضمن اینکه روحیه سخی و سرشت وارسته اش تا آخرین دقایق عمر نیز احساس می شد به طوری که وقف عام خانه شخصی‌اش در راه تحقق اهداف فرهنگی - اجتماعی و انتفاع همشهریانش از آن، واپسین اقدام‌ خداپسندانه او در دوران حیات فیاضش بود.

خانه حاج اصغر اکنون به نام "حسینیه شهیدان کرمانی" وقف عام شده است و اهالی محل می‌توانند از این مکان برای برگزاری مراسم جشن و عزا اعم از عروسی، مولودی خوانی و تعزیه‌داری استفاده کنند.

متولی کنونی این حسینیه «سیده بی بی عصمت موسوی» همسر حاج اصغر کرمانی است.

یک قرن زندگانی، ۶۰ سال مبارزه، ۴۰ سال انتظار

این رادمرد تربتی شهیدپرور علاوه بر این که چهار فرزندش به طور مستقیم و مستمر در جبهه‌های دوران دفاع مقدس و در راه صیانت از مام میهن حضور تام داشتند خودش نیز در اثنای ایام جنگ حامی رزمندگان بود تا این که در اواخر سال ۱۳۶۵ در پی اجرای عملیات «کربلای ۵» برای یافتن فرزند ۱۷ ساله‌ و مفقوالاثرش رهسپار شلمچه شد.

اعلام خبر مفقود شدن فرزندش ابوالفضل که در محاصره نیروهای بعثی به شدت زخمی شده بود، حاج علی اصغر را بر آن داشت تا برای یافتن و انتقال جنازه دردانه‌اش پا به منطقه عملیاتی بگذارد به خصوص این که هنوز چشمان اشکبار همسر تازه داغدارش در سوگ شهادت فرزند بزرگترشان شهید غلامرضا کرمانی، خشک نشده بود.

با این حال، کنکاش حضوری حاج اصغر و وارسی پیکرهای مطهر و قطعه قطعه شده یا سوخته دهها شهید در هشت سردخانه کانتینری «معراج شهدا» نتیجه نداد و او نه‌تنها هیچ گاه ابوالفضلش را نیافت بلکه ۴۰ سال آزگار چشم به راه آمدن‌ او ماند که البته بعد از ۳۰ سال خبر شهادت او اعلام‌ شد بی‌آن که نشانی از پیکر فرزند دانش‌آموز و شهیدش یافت شود.

پیش از ابوالفضل، استواریکم غلامرضا کرمانی فرزند بزرگ‌ حاج اصغر (متولد ۱۳۲۹) نیز درست مصادف با نخستین روز دفاع مقدس در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ عازم جبهه‌ شد تا این که خرداد سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی کرخه خوزستان به شهادت رسید.

دانش‌آموز بسیجی ابوالفضل کرمانی هم بهمن سال ۱۳۶۵ در عملیات «کربلای ۵» در منطقه شلمچه هنگام عملیات شناسایی و تخریب به محاصره نیروهای بعثی درآمد و به شدت زخمی شد اما هیچ گاه اثری از پیکر او یافت نشد تا این که به صورت نمادین در کنار برادر بزرگترش به خاک سپرده شد.

جنگ تحمیلی، فصل دیگری از زندگی صبورانه و پاکبازانه حاج اصغر کرمانی، این رادمرد تربتی را رقم زد چرا که علاوه بر ۲ فرزند شهیدش ۲ فرزند دیگرش نیز در آوردگاه دفاع مقدس به افتخار جانبازی نائل شدند.

ستوان سوم ارتش غلامحسین کرمانی سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸» از ناحیه پا مجروح شد که ترکش‌های خمپاره صدامیان هنوز در زانوی او به یادگار مانده‌ است.

همچنین بسیجی جانباز علیرضا کرمانی نیز در عملیات‌ مختلف دوران دفاع مقدس، مسوولیت‌های متعددی را بر عهده داشت و اکنون نیز با بیماری‌های سخت ناشی از آن دوران دست و پنجه نرم می کند.

زندگی سراسر صبر و شکیبایی، مبارزه و آرمانخواهی توام با روحیه مردم داری حاج اصغر باعث شد مراسم تشییع و تدفین پیکر او همچنان که صحنه حضور مسوولان کشوری، استانی و محلی بود جلوه‌گاه مشارکت گسترده مردم حتی لوطی‌های کوچه کاریز و داش مشتی‌های پا به سن گذاشته رباط بالای تربت حیدریه باشد و حجت الاسلام و المسلمین معلمی امام جمعه تربت حیدریه بر پیکر او نماز بگذارد.

در همین زمینه، معاون رییس جمهور و رییس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران و جمع دیگری از مسوولان کشوری و استانی نیز برای درگذشت علی اصغر کرمانی پیام های جداگانه تسلیت صادر کردند.

مراسم چهلمین روز درگذشت علی اصغر کرمانی صبح فردا جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۹ تا ۱۱ در مسجدالنبی رباط بالا (مردانه) و همزمان در حسینیه شهیدان کرمانی رباط بالا تربت حیدریه (زنانه) واقع در استان خراسان رضوی برگزار می شود.

آرامگاه علی اصغر کرمانی در جوار فرزندان شهیدش و شهدای گمنام بهشت عسکری تربت حیدریه است.

سردار شهید جاویدالاثر محمدرضا یعقوبی و آزاده سرافراز حسین کرمانی نیز از دیگر وابستگان نزدیک حاج اصغر هستند.

تربت حیدریه در ۱۴۰ کیلومتری جنوب مشهد مقدس به شهر هزار شهید معروف است.

کنگره بزرگداشت شهیدان این شهرستان پاییز امسال برگزار خواهد شد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha