تحقیقات و پژوهشهای تجربی در چشم انداز عمومی جامعه نشان میدهد که دینداری نقش فراوانی در اخلاق مداری دارد. لذا بیشتر افراد دیندار چه در جنبه ایجابی یعنی انجام کارهای خیر و شایسته اخلاقی و چه در کارهای سلبی یعنی پرهیز از گناه و یا ارتکاب جرائم به مراتب، زندگی بسیار سالمتری از دیگر افراد جامعه دارند. به همین جهت میزان جرم و جنایت، خلاف و درگیری، کم کاری و کم فروشی یا تقلب و نیرنگ و انواع تخلفات و رذائل اخلاقی در انسان هایی که اهل رعایت مسائل شرعی و حضور در مناسک دینی هستند، به مراتب کمتر است.
اصولاً اعتقاد به خدا و باورمندی ایمانی؛ تأثیر زیادی در شاکله شخصیت سالم و اخلاقی افراد جامعه دارد. در این خصوص برخی از جامعه شناسان معتقد و باورمند به امور متعالی و الهی، به این نتیجه رسیده اند که انسان های دیندار فارغ از اینکه چه دینی دارند، اصولاً افرادی اخلاقی تر هستند. ساختار زیست اخلاقی بر مدار رعایت اصول و عبور از خویشتن به نفع دیگری می باشد. لذا میزان و درجه پایبندی به ارزش ها و اصول، رعایت قوانین و مقررات و حمایت از اقشار ضعیف و فقیر جامعه در بین دینداران به مراتب بیشتر از دیگر آحاد جامعه حتی افراد تحصیل کرده می باشد.
دین داشتن به آدمی انگیزه خوب بودن و هدف متعالی می دهد و انسان ها در پناه دینداری به رأفت و شفقت، مهربانی و محبت بیشتری گرایش پیدا می کنند. اصولاً فرایند باورمندی به دین، فرآورده اخلاقی بودن و همزیستی مسالمت آمیز مطلوبتری را به ارمغان می آورد. هنر اصلی دین در احیای شاکله و شخصیت فطری آدمیان در گرایش به خیر و نیکی و بیداری وجدان و معرفت و شناخت درست از جهان هستی می باشد.
این فرایند دینی که انسان ها را به سوی ارزش های اخلاقی و کرامت انسانی سوق می دهد، این قابلیت را دارد که آدمیان را منظم، آرام و متین می کند و از حرص و طمع و کینه و حسد دور می کند و عملاً منجر به این می شود که همکاری و مشارکت انسان ها در همدلی و همراهی و مساعدت با یکدیگر در امور خیر و دستگیری از دیگران افزایش چشم گیری پیدا کند.
ظهور و بروز عقاید دینی در رفتار مذهبی و نمود شخصیت دینی از طریق انجام امور عبادی و مشارکت و حضور در مناسک و آیین های دینی و مذهبی نمود واقعی پیدا می کند. دینداری، نقش بسزایی در اخلاقیتر شدن انسانها دارد. زیرا حضور در مناسک دینی، حس دینداری را تقویت میکند و در نتیجه، میتواند انسانهای اخلاقمدارتری را تحویل جامعه دهد.در چنین فرآیندی است که آثار دینداری آشکار می شود. مهمترین این آثار عبارتند از:
۱) هویت بخشی به زندگی انسان ها: شرکت در مناسک دینی، برای بسیاری از افراد، کارکرد معنابخشی دارد. بسیاری از دیندارها، پیش از حضور در مراسمها، حس پوچی میکنند و ناگهان با شرکت در فلان مراسمِ خاص، از لحاظ روحی تقویت میشوند و ــ اصطلاحاً ــ میتوانند زندگی را ادامه دهند.
۲) پاک سازی روح و روان افراد: بسیاری از کسانی که به دلائل مختلف دچار گناه و خطا شده اند، عملاً از عمکرد خودشان ناراضی و نگران از سرنوشت خودشان هستند. چنین افرادی به دلائل متعددی که از افعال و اعمالشان احساس گناه و شرم ساری دارند، از طریق حضور در اماکن عبادی و یا مراسم و مناسک مذهبی، فرصت توبه و اصلاح خودشان را پیدا می کنند.
۳) افزایش امید به زندگی و سرزنده تر شدن افراد: انسان های اهل ایمان و دیندار با ارتباطات معنوی و عبادت خدا، امید به بخشش و بهره گیری از رحمت الهی پیدا میکنند و یأس از رحمت خداوند در آنها از بین میرود. نظیر این وضعیت در کاهش آمار بزهکاری و خلاف و سلامت جسمی و روانی بیشتر افراد در بعد از مناسک مذهبی و یا سفرهای زیارتی کاملاً مشهود است.
۴) تقویت همزیستی و همبستگی اجتماعی: اصولاً زندگی دینداران در نظام اجتماعی ظهور و بروز بیشتری دارد. به همین جهت انسان های دیندار در مراودات اجتماعی و ارتباطات، قویتر و موفقتر هستند. این افراد در زندگی، کمتر در انزوا و خلوت و تنهایی قرار دارند و به دلیل حضور در مناسک دینی که عملاً انسانها را دور هم جمع میکند، نظم اجتماعی خاصی ایجاد می کند. انسان های دیندار در برابری، عدالت خواهی، خیرخواهی، نیکی و دستگیری از یک دیگر مشارکت بیشتری دارند.
۵) خروج از جهل و تعصب: دینداری مبتنی بر معرفت و آگاهی ارزش واقعی خودش را نشان می دهد. لذا انسان های دیندار به دلیل شنیدن موعظه های مذهبی، خواندن کتاب های دینی و انجام مناسک مختلف دینی از بصیرت و معرفت دینی بیشتری بر خوردار می شوند.
با توجه به موارد فوق باید اذعان کرد که مومنان واقعی شخصیتی آرام، خونسرد، آسوده و استوار دارند؛ همانطور که خدا در آیه ۲۸ سوره رعد می فرماید «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می شود.
نظر شما