به گزارش خبرنگار ایرنا، همانطور که سرمایه مادی مولفه های گوناگونی از جمله تعداد ویلا و ماشین و موارد دیگر را دارد، سرمایه اجتماعی نیز گـاهی ممکن است وجود اعتماد در جامعه و گـاهی وجـود مشارکت و یا شرکت در گروه های داوطلبانه باشد.
از آنجا که سابقه و کارکرد سرمایه اجتماعی به دوران پیدایش انسان باز می گردد، باید بدانیم که این سرمایه، محصول جامعه بشری بوده و سرمایه اجتماعی در تمـامی جوامـع از قبیلـه های کوچک تا کشورهای بزرگ وجود داشته و تفاوت آن تنها در عرضه و شـکل آن نهفته است.
در جوامع بسیار کوچـک، تجمـع افـراد قبیلـه و انجـام شـکار مـشترک و یـا درو محصول به طور مشترک سرمایه اجتماعی تلقی می شد در حالی که در جوامع امروزی ایـن مفهوم و بازده آن در سطح جامعه عینیت پیدا می کند و امروزه این امر مسلم است که رسیدن به توسعه، جامعه مدنی، معیارهای جهان شمول و بستر مناسب برای زیست اجتماعی تنها با وجود سرمایه اجتماعی شکل می گیرد.
اشکال مختلف سرمایه اجتماعی
سرمایه از نظر پیر بوردیو (جامعه شناس) سه شکل دارد، از جمله سرمایه اقتصادی (قابلیت تبدیل شدن به پول دارد و می تواند به شکل حقوق مالکیت، نهادینه شود)، سرمایه فرهنگی (وضعیت کیفیت آموزشی) و سرمایه اجتماعی (موقعیت ها و روابط در گروه ها و شبکه های اجتماعی که در دسترسی به فرصت ها، اطلاعات منابع مادی و موقعیت اجتماعی را برای افراد افزایش می دهد).
سرمایه اجتماعی فقط شامل احساسات گرم و عاطفی نیست بلکه گستره وسیعی از اختیارات خاص کیفی را شامل می شود که اعتماد، کنش متقابل، اطلاع یابی و تعاون می تواند از محصولات ارتباطات اجتماعی باشد و در وحدت، نظم و انسجام یک جامعه تاثیر بسزایی دارد.
این سرمایه را می توان در ۲ سطح خرد و کلان تقسیم کرد که در سطح خرد تعهدات، مشارکت و اعتماد موجود در سیستم اجتماعی سازمانی و در رابطه با ساختارها و فرآیندهای مدیریتی نظیر پاسخگویی مدیران و رهبران در قبال عملکردشان، میزان تصمیم گیری و اقدام براساس کار گروهی است و در سطح کلان نیز در زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و شبکه های ارتباطات بیرونی را شامل می شود.
با همه این تعاریف و با توجه به تحقیقات به عمل آمده در سطح جامعه، سرمایه اجتماعی با کاهش مواجه بوده و ضرر و زیان های کاهش سرمایه اجتماعی نیز از سرمایه های مالی بیشتر است زیرا با وجود سرمایه های اجتماعی، همدلی و همکاری در جامعه بهبود می یابد و قدرت برنامه ریزی برای حل مسایل و بحران ها نیز در جامعه از بین نمی رود.
قزوین و فاصله اجتماعی بین مردم و مدیران
این کاهش سرمایه اجتماعی را نیز می توان در خصوص استانی چون قزوین نیز مشاهده کرد، با روند عملکرد برخی از مدیران و مسوولان این استان، سرمایه اجتماعی در ابعاد مختلف آن دچار تغییراتی شده و حالا کاهش اعتماد عمومی را نیز نسبت به بهبود عملکرد مدیران در اذهان مردمان این استان شاهد هستیم در حالی که این وضعیت برقرار است، جشنواره هایی برگزار می شود که حتی از برخی مدیران دستگاه ها به عنوان مدیر برتر نیز تقدیر به عمل می آید و شاید همین مساله به افزایش بیشتر فاصله بین نهادهای مدنی با دستگاه های دولتی بیانجامد.
این را فراموش نکنیم که اعتماد، یک اصل اساسی در گسترش سرمایه اجتماعی است، زیرا پس از افزایش اعتماد، مشارکت و رضایت در سطح جامعه بالا می رود و اگر تبادل و ارتباط ملت و مردم با عناصر حکومتی و دولتی تضعیف شده باشد، اعتماد و پس از آن مشارکت و رضایت صدمه می بیند.
بازسازی اعتماد با مشارکت مردم
اعتماد پس از عملکردهای مثبت و راضی کننده شکل می گیرد و در جان سرمایه اجتماعی می نشیند، از این رو مسوولان استانی با شروع به کار دولت جدید باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند که جامعه امروز تشنه اعتماد است چرا که نتایج عملکردها منجر به افزایش اعتماد می شود و از این رو بازسازی اعتماد عمومی نیازمند مشارکت دولت و مردم است.
جامعه امروز زخم هایی در مباحث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و معیشت دارد که در یک طرف مردم و در طرف دیگر دولتمردان ایستاده اند و نیاز است تا برای این فاصله راهکارهایی اندیشیده شود و امروز در همه این مواردی که بیان شد، استان قزوین با مشکلاتی روبرو است و باید ترکیبی از مدیران و ساز و کار نهادی مستقر شود که حداقل معطوف به پاسخگویی به ملت باشند و راه گفت و گو را هموار کنند.
کلام آخر:
اگر میخواهیم سرمایه اجتماعی ترمیم شود، باید مدیریت استان و همچنین کل کشور با برنامه ریزی های جامع پیش برود و تمام سطوح مدیریتی و اجرایی با شفاف سازی شروع به کار کند و نباید ارگانی خارج از این برنامه اقدام کند تا بخشی از سرمایه اجتماعی از دست رفته در جامعه جبران شود.
نظر شما