نام سندباد برای ما آشناست. از کارتونی ژاپنی به همین نام که بارها از تلویزیون پخش شد تا نام بازرگانی که با کشتی جهانگردی کرد و اتفاقات مختلفی برایش رخ داد. او یکی از شخصیتهای مجموعه کتاب قطور «داستانهای هزارویک شب» بود که فرهنگهای مختلف ایرانی، هندی و عربی را به تصویر کشیده است. پس از این بود که سندبادنامهها در تاریخ ادبیات ایران، متداول شدند و فصل مشترک آنها تجربیات سفری است که قهرمان داستان بهدستمیآورد. درست مانند برنامه «سندباد» که از سفرها میگوید. سفرهایی که یکسویش ایران است و ایرانیهایی که به کشورهای دیگر سفر یا مهاجرت کردهاند یا خارجیهایی که به ایران میآیند. دستان پر سندباد حکایت از پیشتولید مناسب و روند طولانی است که طی کرده و چندین ماه را به پژوهش در رابطه با کشورهای مختلف اختصاص دادهاست.
ما با مهمانانی روبروییم که نگاهی تحولیافته دارند و برداشتشان از ایران بهمراتب از نگاه خیلی از ما بهعنوان یک ایرانی نسبت به زیباییها و فرهنگ ایرانی عمیقتر است
سندباد سعی کرده سراغ کشورها و آدمهایی برود که کنجکاویبرانگیزی بیشتری دارند. این برنامه با پشت سرگذاشتن تجربه فصل اول، اکنون در فصل دوم نیز حدود ۵۲ کشور را زیر ذرهبین بردهاست.
سندباد با نگاه سفرمحور، جهانگردان و گردشگران خارجی و ایرانیانی که بهنحوی تجربه زیست یا ارتباط با خارج از ایران را داشتهاند، را به برنامه دعوت میکند و با اشاره به موضوعات مختلف در حوزه سبک زندگیشان، جزئیات مغفول مانده در فرهنگهای مختلف را به نمایش میگذارد. بیشک این برنامه در فرهنگ سفر و نگاه مخاطب به مکانی که سفر میکند موثر است.
دقت سندباد در بیان ویژگیهای فرهنگی هر کشور از زبان ساکنان و یا مهاجران آن نوعی پیشآگاهی به مخاطب میدهد که اگر قصد سفر به خارج از کشور را دارد، در برخورد با نمادها و کنشهای فرهنگ مقصد، آگاهانه حرکت کند و از سوی دیگر دست به فرهنگسازی میزند و میگوید که نگاه ما باید به مسافر و جهانگرد خارجی چگونه باشد تا با توجه به سبک زندگی و فرهنگ متفاوتش چه نکات و ابعادی را در جامعه ما نیاز دارد.
ارتباط «سندباد» با مهمانان نشاندهنده این است که پیش از ضبط برنامه آنقدر با آنها فضایی گرم ایجاد شده تا جلوی دوربین احساس راحتی کنند. همین نکته است که ما با مهمانانی روبروییم که نگاهی تحولیافته دارند و برداشتشان از ایران بهمراتب از نگاه خیلی از ما بهعنوان یک ایرانی نسبت به زیباییها و فرهنگ ایرانی عمیقتر است. زیباییهایی که ما بهراحتی از کنار خیلی از آنها میگذریم اما این مفاهیم فرهنگی و آداب و سنن اصیل را آنها در مواجهه اولشان بهتر از ما میبینند.
در کنار محتوای عمیقی که «سندباد» دارد فرم برنامه نیز به دلیل آیتمهای جذابی که در آن گنجانده شده به آن برتری داده و سبب شده ریتم (ضرباهنگ) این برنامه یکساعته در هیچ زمانی از طول برنامه نیافتد. دکور برنامه و مجری نیز توانستهاند ذهن مخاطبان را متوجه اصل قضیه یعنی خود برنامه کنند. اما ضروری است که در کنار محتوا، فرم و ریتم به اجرا هم نمره قبولی بدهیم.
سهیل اسعد با پشت سرگذاشتن تجربه اجرا در برنامه «جهانشهریها» که راجع به مسلمانان و شیعیان آمریکای لاتین بود و برنامه «محیا» به مجریای آشنا برای مخاطب بدل شدهاست. این آرژانتینی لبنانیتبار که ابتدا نام «ادگاردو روبین» داشته و بعد از مسلمان شدن، نامش را عوض کرده و چهرهای شاخص در حوزه تبلیغات جهانی اسلامی است بهترین گزینه ممکن برای اجرای برنامه «سندباد» بودهاست. او در مقام یک غیرایرانی دیگر کشورها و ازجمله ایران را در برنامهاش روایت میکند و با تسلطی که در اجرا دارد در انتخاب و جذب مهمانان تأثیر به سزایی داشتهاست.
در روزگاری که نگاه جهانی به ایران و نگاه ایرانیها به جهانیان، بهخصوص در فضای مجازی و رسانههای فراگیر دچار ابهام و شک شده است، برنامههایی مثل سندباد بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. برنامهای که با نگاهی نو و با هدف روایت واقعی از نگاه ایرانیان به جهان و بازنمایی نگاه واقعی جهانیان به ایران از طریق روایت سفر به ایران ساخته شده است، برنامهای ویژه که مخاطب شبکه دو را راضی نگه داشتهاست.
نظر شما