واکاوی سیاست ترکیه در قبال جنگ‌طلبی اسرائیل

تهران- ایرنا- در روزهایی که نگاه بسیاری به سمت‌وسوی تقابل آشتی‌ناپذیر میان رژیم صهیونیستی و محور مقاومت دوخته شده، رویکرد بازیگرانی چون ترکیه در قبال این تحولات از نگاه تحلیلگران و رسانه‌ها دور نمانده است.

«رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری ترکیه طی روزهای اخیر در یکی از شدیدترین موضع‌گیری‌های خود علیه جنگ‌طلبی اسرائیل، رژیم را یک «سازمان تروریستی صهیونیستی» و «هیولایی مسئول خون ده‌ها هزار کودک، زن و غیرنظامی فلسطینی» توصیف کرد.

اردوغان با انتقاد از کشورهای غربی به دلیل تداوم ارائه سلاح به رژیم اسرائیل تصریح کرد که «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و شبکه جنایتکار او، دچار توهمند و اقدام به یک ماجراجویی بسیار خطرناک کرده‌اند. از این رو و با توجه به جَو حاکم در منطقه ما، معتقدیم که باید بیشتر گفت‌وگو کنیم و به مصالحه نیاز داریم.

با وجود تندتر شدن مواضع ضدصهیونیستی ترکیه که سال‌ها به عنوان حامی «حماس» شناخته می‌شد، اما و اگرهای متعددی درباره این حمایت مطرح بوده و هست از جمله طی روزهای اخیر موضوع تامین نیاز اسرائیل به فولاد، بحث‌ونظرهای متعددی در شبکه‌های اجتماعی و نزد کاربران منطقه به دنبال داشت.

هر چند برخی اصول سیاست خارجی ترکیه در یکصد سال از تاسیس این کشور ثابت بوده اما برخی دیگر در نتیجه تحول در مفهوم قدرت و امنیت و مجموعه عوامل دیگری در منطقه و جهان دستخوش دگرگونی شده است

برای درک اهداف و منافع منطقه‌ای ترکیه که به رویکردهای آنکارا در قبال تحولات غرب آسیا جهت می‌دهد نیاز به بررسی دقیق‌تر این اهداف و منافع و به طور کلی مولفه‌های سیاست خارجی ترکیه وجود دارد.

«سیاست خارجی ترکیه در مناطق پیرامونی» نوشته «سیامک کاکایی» عنوان کتابی است که به بررسی این مولفه‌ها پرداخته است. در مقدمه این اثر آمده است: جمهوری ترکیه در ۱۹۲۳ و پس از جنگ‌های موسوم به استقلال در بخش‌هایی از بقایای امپراطوری عثمانی تشکیل شد. ترکیه بین دو جنگ اول و دوم جهانی، در مسیر ساماندهی به نظم جدید سیاسی و اجتماعی و پایه‌گذاری سنت و مفاهیم جدید فرهنگی قرار داشت. در ادامه، اصول و مبانی سیاست خارجی ترکیه از عوامل متعددی تاثیرپذیرفته است که در تعیین جهت‌گیری‌ها نقش دارند.

ترکیه و مناطق پیرامونی

نویسنده در این کتاب مفهوم «مناطق پیرامونی» را به کار برده و نوشته است: منطقه پیرامونی، شامل کشورهای همجوار و مناطق نزدیکی است که هرگونه تغییر و تحول از جنبه سیاسی اجتماعی، امنیتی و اقتصادی در آن بر محیط درونی کشور هدف تاثیر می گذارد. محیط پیرامونی کشورها ، همواره با چالش‌ها و مشکلات متعدد و متداولی روبرو می‌شود. تهدیدها در منطقه پیرامونی ناشی از ناامنی‌های مرزی، بی ثباتی‌ها و درگیری و جنگ‌های طولانی است که بر رفتار تصمیم‌گیران و اتخاذ مواضع و استراتژی متناسب به منظور کاهش اثرات آن درعرصه داخلی یا پیشبرد اهداف جدید منطقه‌ای تاثیر می‌گذارد.

ترکیه با مساحت بالغ بر ۷۸۳ هزار کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از ۸۵ میلیون نفر از جمله کشورهای مهم و استراتژیک جهان است. دلیل موقعیت برتر استراتژیکی ترکیه به لحاظ جغرافیایی ممتاز این کشور و جایگاه ژئوپلتیک آن است. اهمیت ژئوپلتیک ترکیه ناشی از قرار گرفتن در حوزه تمدنی آناتولی و همسایگی با مناطق حساس و پر تنشی مانند غرب آسیا، قفقاز و همجواری با دریای سیاه، دریای‌ اژه و مدیترانه شرقی و نیز برخورداری از آبراهه‌های مهم بین‌المللی بسفر و داردانل است. ترکیه همچنین در منطقه نزدیک با بالکان، روسیه و خلیج‌ فارس قرار دارد. این جایگاه درکنار روند رشد اقتصادی و توسعه شهرنشینی و برخورداری از توانمندی‌های نظامی به ترکیه هویت یک «قدرت منطقه‌ای» داده است.

نویسنده در ادامه فصل دوم که به نقش عوامل داخلی در طرح‌ریزی سیاست خارجی ترکیه پرداخته، در فصل سوم تلاش رهبران و نخبگان سیاسی ترکیه برای بازتعریفی از هویت ملی و عوامل تاثیرگذار دیگر مانند نقش ژئوپلیتیک و موقعیت جغرافیایی ترکیه در تعیین جایگاه منطقه‌ای و جهانی این کشور را که غیرقابل انکار بوده، مورد بررسی قرار داده است .هر چند برخی اصول سیاست خارجی ترکیه در یکصد سال از تاسیس این کشور ثابت بوده اما برخی دیگر در نتیجه تحول در مفهوم قدرت و امنیت و مجموعه عوامل دیگری در منطقه و جهان دستخوش دگرگونی شده است.

سیاست خارجی ترکیه در حوزه‌های پر نقش

مناسبات ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس به لحاظ سیاسی دستخوش نوسان بوده و طی بیست سال، سه وضعیت متفاوت از اعتماد متقابل تا تنش و دوری وسپس بازگشت به عادی‌سازی روابط با کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارت متحده عربی را تجربه کرده است

در فصل چهارم کتاب به دلیل گستردگی مناطق مورد بحث در پیرامون ترکیه در دو بخش سازماندهی شده است. سیاست خارجی و روابط ترکیه با بیشتر همسایگانش همواره دستخوش شکلی از معمای امنیتی بوده است. سوریه و عراق در غرب آسیا، ارمنستان در قفقاز و یونان در اروپا، تاریخ پر تنشی با ترکیه داشته‌اند.

در بخش اول، سیاست ترکیه و رویکرد مداخله‌جویانه این کشور در سوریه و عراق بررسی می‌شود و همین طور اهداف ترکیه از ورود به مناقشه قره باغ مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد زیرا ترکیه با تغییر جهت سیاست خارجی از وضعیت عدم مداخله در منازعات منطقه‌ای و اجرای سیاست «تنش صفر با همسایگان» به تنشی پایدار سوق می‌یابد.

در بخش دوم فصل، عوامل موثر در تهاجمی شدن سیاست ترکیه در مدیترانه شرقی به بحث گذاشته می‌شود؛ اینکه چرا ترکیه در محیط پیرامونی و همجوار نزدیک، رویکرد متفاوتی را در جهت نظامی‌گری اتخاذ می‌کند مورد بررسی است. ضمن آنکه بررسی پیامد و چشم‌انداز احتمال ادامه سیاست تهاجمی ترکیه و چالش‌های پیش‌ روی آن بر محیط داخلی و نقش منطقه‌ای این کشور موضوع مهمی است.

سیاست منطقه‌ای آنکارا از مدیترانه تا خلیج فارس

روابط ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه گسترش پیدا کرد. این مناسبات به لحاظ سیاسی دستخوش نوسان بوده و طی بیست سال، سه وضعیت متفاوت از اعتماد متقابل تا تنش و دوری وسپس بازگشت به عادی‌سازی روابط با کشورهایی مانند عربستان سعودی وامارت متحده عربی را تجربه کرده است .

پیشینه روابط و اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی ترکیه با کشورهای حوزه خلیج‌فارس بسترهای مناسب برای همکاری مهیا کرده است. چرخش سیاست خارجی ترکیه از ادامه تنش با عربستان‌سعودی، امارات متحده و مصر به بازسازی روابط با این کشورها به معنای اولویت دادن به مناسبات و گسترش همکاری‌های اقتصادی با این منطقه است.

در فصل ششم، نویسنده با اشاره به گستره منطقه پیرامونی مدیترانه‌ای ترکیه تصریح داشته منطقه مزبور نقش اول تنش‌آفرینی را ترکیه بازی می‌کند. بالا گرفتن چالش میان ترکیه و قبرس و مطالبه‌های جدید درباره فلات قاره و همچنین حضور نظامی ترکیه در لیبی و کشمکش دیرینه با یونان بر سر جزایر اژه بر ماهیت امنیتی شدن مدیترانه شرقی تاثیرگذار بوده است .

در ادامه به موضوع بهره‌برداری از منابع دریای مدیترانه پرداخته می‌شود.در این میان اقدام آنکارا در اعلام «دکترین میهن آبی» رویکرد جدیدی را در سیاست مدیترانه‌ای ترکیه گشوده است که بسترهای چالش آفرینی را دارا است زیرا کشورهای حوزه مدیترنه شرقی به استثنای لیبی، هیچ یک تعریف جدید ترکیه از حدود مرز دریایی ترسیم شده در میهن آبی را برنمی‌تابد. البته آنکارا، با اعلام دکترین میهن و امضای توافقنامه تعیین حدود دریایی با لیبی، عملاً دیگر طرف‌های مدیترانه را به چالش کشاند؛ چالشی که در تداوم سایر چالش‌های پیرامونی ترکیه بود و به خصوص از ۲۰۱۴ با رویدادهایی مانند ظهور داعش نمایان شد.

از دید طیفی از پژوهشگران، سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۳ بر رویکرد عملگرایی و کنش سیاسی منفعت‌جویانه ابتناء یافته است

ظهور داعش به عنوان یک بازیگر غیردولتی و اراده آن برای حکومت کردن مورد بحث و قابل بررسی بود. این همان ناهنجاری تلقی می‌شود که بر مفهوم ژئوپلتیک سایه افکند و در آن سال‌ها بازیگرانی چون ترکیه را به مقابله با قدرت گرفتن گروه‌های غیردولتی در نواحی هم‌مرز خود برای تشکیل کانتون‌های خودمختار کردی درشمال سوریه واداشت. از سوی دیگر، ترکیه در نقشی وارونه و با حمایت از گروه‌های برهم‌زننده غیردولتی در سوریه، این کشور را با شکل دیگری از ناهنجاری و تغییر ژئوپلتیک مواجه ساخت که کیان سوریه را تهدید کرد.

رویکردهای آنکارا در قبال تل‌آویو

مناسبات ترکیه با اسرائیل همچنان که اشاره شد موضوع بحث و بررسی‌های متفاوتی بوده است. به نوشته «اردشیر سنایی» در مقاله‌ای با عنوان «چارچوبی تحلیلی برای بررسی روابط ترکیه و اسرائیل پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه»، ترکیه نخستین کشور مسلمان خاورمیانه است که در سال ۱۹۴۹ اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک برقرار کرد. از روابط ترکیه و اسرائیل همواره به عنوان یک رابطه استراتژیک نام برده می‌شود . روابط این دو، یک رابطه عمیق است که با وجود تغییرات سیاسی در ترکیه و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه همچنان ادامه یافت.

به نوشته این کارشناس مسائل منطقه، حزب عدالت و توسعه ترکیه که در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۲ به قدرت رسید در واقع نسل تازه‌ای از اسلامگرایان به رهبری رجب طیب اردوغان هستند که هم روابط نزدیکتری با اسرائیل برقرار ساخته و هم حضور ترکیه در اتحادیه اروپا را متحمل‌تر ساختند. با آن که رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه شخصیت‌های اسلام‌گرا بودند مناسبات دوستانه آن کشور با اسرائیل به طور فزاینده‌ای مستحکم‌تر شده و همکاری‌های بین دو کشور گسترش یافت.

درباره تازه‌ترین رویکردهای ترکیه در قبال کنشگری اسرائیل نیز پژوهش‌های متعددی صورت گرفته است از جمله «حسین کریمی فرد» در «تبیین سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس-رژیم صهیونیستی» بر این مفروض تاکید دارد که سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۳ بر رویکرد عملگرایی و کنش سیاسی منفعت‌جویانه ابتناء یافته است. بدین صورت از یک طرف خواهان تداوم روابط با رژیم صهیونیستی در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست اعلانی و لفاظی‌های حمایت‌گرایانه از فلسطین درصدد کسب محبوبیت و رهبری جهان اسلام است. لفاظی‌های اردوغان جهت دستیابی به آرزوهای هژمونیک در جهان اسلام، افزایش قدرت چانه‌زنی با غرب به خصوص آمریکا و استتار سیاست‌های عملی ترکیه از جمله مسائل اقتصادی، امنیتی و سیاسی با رژیم صهیونیستی است.

پی‌نوشت‌ها:

۱-سیامک کاکایی، سیاست خارجی ترکیه در مناطق پیرامونی، نشر پژوهش‌های کاربردی معاونت برون مرزی صدا و سیما، چاپ اول ۱۴۰۳.

۲-اردشیر سنایی، «چارچوبی تحلیلی برای بررسی روابط ترکیه و اسرائیل پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه(۲۰۱۰-۲۰۰۲)»، فصلنامه علمی-پژوهشی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، شماره ۱۶ دوره ۴ پاییز ۱۳۹۰.

۳- حسین کریمی فرد، «تبیین سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس-رژیم صهیونیستی(درسال ۲۰۲۳)»، مطالعات بیداری اسلامی، شماره ۳۰، زمستان ۱۴۰۲

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha