تقسیم کار «حرف و اقدام» میان رژیم صهیونیستی و آمریکا

تهران- ایرنا- ارتش اشغالگر اسرائیل در ادامه جنایات خود در لبنان، ششم مهر ماه با دستور نتانیاهو از آمریکا، «حاره حریک» در ضاحیه جنوبی بیروت را زیر بمباران سلاح‌های مرگبار قرار داد؛ پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا نتانیاهو این دستور را پس از پایان سخنرانی در سازمان ملل صادر کرد و منتظر نماند تا از تل‌آویو اقدام کند؟

سناریو آمریکا و اسرائیل
پرونده هفتادونهمین مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۰۲۴ در لحظات پسا سخنرانی تهدیدآمیز نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی علیه ایران و جهان، با صدور فرمان عملیات جنگ توسط بنیامین نتانیاهو در منطقه ضاحیه بیروت بسته شد؛ در حالی که حضور نتانیاهو در نیویورک به دلیل حمله اسرائیل به لبنان دو بار به تعویق افتاد و به گفته نخست‌وزیر رژیم‌ غاصب که ابتدای سخنرانی‌اش در صحن سازمان گفت «امسال قصد نداشت به اینجا بیاید، زیرا اسرائیل در حال جنگ است و برای بقای خود می‌جنگد، اما پس از شنیدن دروغ‌ها و تهمت‌های بسیاری از سخنرانان حاضر در این جایگاه علیه اسرائیل، تصمیم گرفته به اینجا بیاید و حوادث را درست شرح دهد.»

اکنون این پرسش مطرح است که آیا نتانیاهو فقط برای شنیدن سخنرانی‌ها علیه اقدامات رژیم صهیونیستی، به سازمان ملل آمد یا سناریوی از پیش تعیین‌شده میان او و رییس جمهوری آمریکا در ماه‌های آخر عمر ریاست‌جمهوری «جو بایدن» وجود دارد؟
 

تقسیم کار «حرف و اقدام» میان رژیم صهیونیستی و آمریکا



چرا هفتادو نهمین مجمع عمومی سازمان ملل تاریخی شد؟
در پاسخ پرسش‌ مطرح شده چند نکته وجود دارد:

اصل برگزاری و فضای حاکم هفتاد ونهمین مجمع عمومی سازمان ملل به دلایل ذیل، متفاوترین مجمع بود؛
اول: در آستانه یک‌سالگی آغاز عملیات طوفان‌الاقصی و جنایت جنگی بی‌وقفه رژیم‌صهیونیستی و کشتار بیش از ۴۱ هزار فلسطینی و لبنانی
دوم: آخرین سخنرانی بایدن در قامت رئیس‌جمهوری آمریکا
سوم: الفاظ یکسره تهدیدآمیز نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران، خاورمیانه و سازمان ملل و در یک کلام جهان
چهارم: نخستین سخنرانی مسعود پزشکیان در دوران ریاست جمهوری‌اش در مجمع و اشاره به بحران‌های منطقه از جمله تجاوز صهیونیست‌ها به غزه و لبنان تا رویکرد جمهوری‌اسلامی‌ایران بر گفت‌وگو در حل منازعات


نتانیاهو، از مخفیگاه سید مقاومت خبر نداشت که اگر مطلع می‌بود در همان زمان که در اسرائیل بود، اقدام می‌کرد؛ در واقع یکی از هدف‌گذاری‌های نتانیاهو در این حجم از حملات فاجعه‌بار در غزه، فلسطین و بخشی از لبنان، به طور قطع وادار کردن حزب‌الله لبنان و حتی محور مقاومت به جنگی بزرگ است تا تجاوزگری‌های خود را توجیه کند مهمترین ویژگی مجمع عمومی امسال سازمان ملل چه بود؟
۱- «هماهنگی و تقسیم کار بین آمریکا و رژیم اسرائیل در حرف و عمل» که از گذشته‌های دور مطرح بوده اما در این نشست کاملا آشکار شد؛ تقسیم کاری که بین بایدن و نتانیاهو شکل گرفت؛ یعنی سهم اسرائیل در صحن سازمان ملل، «جمهوری اسلامی ایران و برخورد با گروهای نیابتی» شد و از آن طرف، برخورد با روسیه در جنگ اوکراین نیز سهم بایدن. اما این طرف در تقسیم کار بین حرف و عمل، اسرائیل در عمل بر علیه جبهه مقاومت وارد اقدام شد و آمریکا با حرف و سخن و تهدید و ... قصد جلوگیری از اقدام ایران را دارد.

در حالی‌ که در دوره‌های گذشته، سابقه داشته است که بخشی از سخنرانی‌های رئیسان‌جمهوری آمریکا در مجامع عمومی سازمان ملل متحد، به ایران اختصاص می‌یافت اما در این دوره بایدن فقط با اشاره‌ای مختصر و در حد یک جمله به ایران «ما با شرکای‌مان برای رسیدگی به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران که امنیت منطقه‌ای و جهانی را تهدید می‌کند، تلاش می‌کنیم...» گذر کرد.

از طرفی، نتانیاهو از کدام اصل بقای رژیمش سخن گفت در حالی که این تنازع برای بقای خود و تثبیت آن در اسرائیل است و بقایی که این رژیم از آن می‌گوید، آنقدر که به بقای نتانیاهو مربوط می‌شود به اسرائیل مربوط نمی‌شود.

۲_ چرا اسرائیل از آمریکا دستور حمله به بیروت را داد و آیا قرار بود چنین دستوری از آنجا صورت بگیرد و آیا از جای حسن نصرالله خبر داشت؟
در پاسخ باید گفت نتانیاهو، از مخفیگاه سیدحسن نصرالله خبر نداشت که اگر مطلع می‌بود در همان زمان که در اسرائیل بود، اقدام می‌کرد؛ در واقع یکی از هدف‌گذاری‌های نتانیاهو در این حجم از حملات فاجعه‌بار در غزه و فلسطین و بخشی از لبنان، به طور قطع وادار کردن حزب‌الله لبنان و حتی محور مقاومت به جنگی بزرگ است تا تجاوزگری‌های خود را توجیه کند.

۳_ هوچی‌گری رسانه‌ای رژیم‌صهیونیستی و تاثیر آن در افکار عمومی جهان که نباید دستکم گرفت؛ از این منظر که اخبار ضدونقیضی پیش از آغاز عملیات ششم مهر از لو رفتن نشستی در بیروت با رمز نفوذ علیه رژیم غاصب به نتانیاهو مخابره شد و ارتش اسرائیل گمان گرده بود، به برخی دیگر از فرماندهان حزب‌الله لبنان پس از انفجار پیجرها نزدیک شده و دستور حمله از آمریکا اعلام شد که ضاحیه جنوبی لبنان با ۸۵ بمبی که هر کدام برابر با یک تن وزن داشتند، هدف قرار گرفت.

با این حال نتانیاهو به طور قطع نمی‌دانست که سیدحسن نصرالله در این منطقه حضور دارد؛ زیرا انتشار اخبار ضدونقیض در همان شب به‌دنبال یافتن خبر و سرنخ از ترور دبیرکل حزب‌الله از سوی صهیونیست‌ها نشان داد که آنها نیز به حضور فرمانده مقاومت، شک داشتند.

تقسیم کار «حرف و اقدام» میان رژیم صهیونیستی و آمریکا


به همین دلیل با تاکید مکرر بر ترور رهبر حزب الله لبنان، به دنبال تائید برای صحت اطلاعات دریافت شده خود بودند که از این منظر اتاق عملیات روانی دشمن در همه سطوح درحال خبرسازی و انتشار اخبار جعلی برآمد و از آن طرف رسانه‌های وابسته به محور شرارت، اطلاعات و اخبار تولیدشده توسط اتاق جنگ دشمن را در اختیار می‌گرفت و با بازنشر آن در رسانه‌هایی همچون وال استریت، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی‌ان‌ان و بسیاری از رسانه‌های غربی فضای روانی را حاکم کرد.

اما از زاویه‌ دیگر؛ با پیدا شدن پیکر شهید مقاومت، شبکه تلویزیونی اینترنشنال وابسته به عربستان و اسرائیل و همچنین یک رسانه فرانسوی، مدعی شدند «دولت اسرائیل بعدازظهر جمعه از طریق یک عامل نفوذی ایرانی از ورود حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به حومه بیروت مطلع‌شده بود و جنگنده‌های اسرائیل در کمین رسیدن نصرالله به مقر فرماندهی بودند.»

تقسیم کار «حرف و اقدام» میان رژیم صهیونیستی و آمریکا


این حجم از خشونت اسرائیل در منطقه و جهان روایت «موشه دایان» فرمانده نظامی و وزیر دفاع سابق رژیم غاصب است که در جایی گفته «اسرائیل باید مانند سگی هار به نظر برسد، خطرناکتر از اینکه کسی جرات کند مزاحمش شود» و امروز اسرائیل به سگی هاری تبدیل شده که کشورهای مدعی حقوق بشر را نیز حامی خود می‌داند
این خط خبری همسو با رسانه‌های غربی، در شبکه‌های اجتماعی مختلف بازنشر شد و به انتشار ادعای روزنامه فرانسوی پرداختند؛ مبنی بر اینکه اسرائیل از مدت‌ها پیش، جای حسن نصرالله را می‌دانست! در حالی که صهیونیست‌ها بارها اذعان کرده بودند، هر زمان از مکان سیدحسن نصرالله خبردار شوند، لحظه‌ای در ترور این فرمانده مقاومت تردید نمی‌کنند.

بر این اساس، جریان رسانه‌ای غربی بحث نفوذ را مطرح می‌کند تا با برهم زدن فضای روانی جامعه هدف، رویکرد تفرقه‌افکنی و تضعیف نیروهای مقاومت را دنبال کند. هرچند که نباید از این مساله غافل شد که صهیونیست‌ها همیشه از هر راهی برای جاسوسی و ضربه به بدنه مقاومت استفاده می‌کنند اما هیچگاه، راه و روش خود را، این‌چنین رسانه‌ای و عیان نکرده و نمی‌کنند.

۴_ نتانیاهو، سازمان ملل و جهان را با توجیه دفاع از موجودیت خود، به سخره گرفته و با کشتار وحشیانه غیرنظامیان در غزه و لبنان، به نوعی اعلام کرده اسرائیل هرکاری را انجام خواهد داد، حتی به قیمت کشتار میلیون‌ها غیرنظامی و طرف‌های بین‌المللی به سردمداری آمریکا،‌ چاره‌ای جز همراهی با این رژیم ندارند.

این حجم از خشونت اسرائیل در منطقه و جهان روایت «موشه دایان» فرمانده نظامی و وزیر دفاع سابق رژیم غاصب است که در جایی گفته «اسرائیل باید مانند سگی هار به نظر برسد، خطرناکتر از اینکه کسی جرات کند مزاحمش شود» و امروز اسرائیل به سگی هاری تبدیل شده که کشورهای مدعی حقوق بشر را نیز حامی خود می‌داند.

۵_ رخدادهایی که در منطقه شاهد آن هستیم، به‌ویژه حملات رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان، نشان داده که آمریکا و اسرائیل با یک تقسیم کار، یکی با حرف و تهدید و دیگری با حمله و کشتار، راهبرد خود در منطقه را دنبال می‌کنند.

تقسیم کار «حرف و اقدام» میان رژیم صهیونیستی و آمریکا


اما در این سال‌ها که آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به اقدامات تروریستی در ایران و منطقه زده‌اند؛ آیا سطح مقاومت شکسته و کاسته شده است؟ همان‌گونه که جریان‌های مقاومت در منطقه اعلام کرده‌اند، سرنوشت و آینده منطقه را نه رژیم کودک‌کش، بلکه نیروهای محور مقاومت رقم خواهند زند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha