بررسیها نشان میدهد مهمترین چالشها و موانع بر سر راه آموزشوپرورش عشایر کشور، چالشهای انگیزشی، بومی و محلی، زیست محیطی و جغرافیایی، برنامهریزی درسی، نظام آموزشی، نیروی انسانی، عدم حمایت مردمی و همچنین مالی و اقتصادی است.
بسیاری از کشورها مانند ایران، به طور مستقیم درگیر تنوع اقوام و فرهنگهای مختلف هستند. در طول تاریخ، سه جامعه با ویژگیهای شهری، روستایی و عشایری در ایران وجود داشته است. مردمان عشایر در مناطق جغرافیایی مختلفی زندگی میکنند و در جستوجوی آب و مراتع برای حیوانات خود از مکانی به مکان دیگر کوچ میکنند.
هر کشوری با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم درون خود، برای آموزشوپرورش نیز راه و رسم خود را دارد. حتی قومیتها و خرده فرهنگهای درون هر کشور نیز با توجه به ارزشها، باورها و سنتهایی که در زندگی دارند؛ باید تعلیم و تربیتی مختص خودشان را داشته باشند.
از جمله این خردهفرهنگها در کشور ما که به لحاظ شیوه زندگی کوچنشینی و آداب و رسوم خاص، آموزشوپرورش ویژهای را میطلبد، جامعه عشایری است. مردم عشایر، با پیدایش زندگی جدید و گسترش دانش و آگاهیهای مردم و ضرورتهای امروزی زندگی همانند سایر گروههای جامعه به آموزش و تربیت فرزندان خود اقدام کردهاند.
آموزش یکسان و گسترده در سطح مدارس کل کشور یکی از مهمترین اهداف دولت است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از وظایف اصلی دولتها آورده شده است. این در حالی است که وسعت جغرافیایی از یکسو و کمبود امکانات مادی از سوی دیگر باعث شده تا نظام آموزش مدارس در نقاط روستایی و عشایری تأسیس شود.
یکی از مهمترین چالشهای بخش عشایری، برنامهریزی درسی است که شامل توزیع ناعادلانه محتوا، عدم انعطاف در برابر شرایط زندگی دانشآموزان، ناسازگاری سبک زندگی با برنامه درسی این قشر استاسناد ملی در این باره چه میگویند؟
در اسناد بالادستی کشور به آموزش عشایر کوچنشین توجه ویژهای شده است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مساله آموزش عشایر و اهمیت آن پرداخته است. بهطوری که در فصل «هدفهای عملیاتی و راهکارها» و در محور «تامین و بسط عدالت در برخورداری از فرصتهای تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوتهای و ویژگیهای دختران و پسران و مناطق مختلف کشور» بر راهکار «توانمندسازی دانشآموزان ساکن در مناطق محروم، روستاها، حاشیه شهرها، عشایرکوچ نشین و همچنین مناطق دو زبانه با نیازهای ویژه، با تاکید بر ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع و با کیفیت» تاکید دارد.
این سند در راهکاری دیگر به «اختصاص ۱۰ و حداکثر ۲۰ درصد از برنامههای آموزشی به معرفی حرفهها، هنرها، جغرافیا، آیین و رسوم، نیازها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی استانها به ویژه مناطق روستایی و عشایری با رعایت استانداردهای ارتقای کیفیت و تقویت هویت اسلامی-ایرانی دانشآموزان در چارچوب ایجاد کارآمدی و تقویت هویت ملی» اشاره دارد.
همچنین در سند برنامه درسی ملی ذیل محور «اصول ناظر بر برنامههای درسی و تربیتی» بر «توجه به تفاوتها» تاکید شده و آمده است: برنامه درسی و تربیتی باید ضمن تاکید بر ویژگیهای مشترک، به تفاوتهای ناشی از محیط زندگی (شهری، روستایی، عشایری، فرهنگی و جغرافیایی)، جنسیتی و فردی دانشآموزان (استعدادها، تواناییها، نیازها، علایق) توجه کرده و از انعطاف لازم برخوردار باشد.
در محوری ذیل مبانی جامعهشناختی این سند اشاره شده است: جامعه ایران (شهری، روستایی و عشایری) علاوه بر این که فرهنگ مشترکی دارد، از خردهفرهنگهای مختلفی نیز تشکیل شده است، برنامه درسی در برخورد با فرهنگ ملی و خردهفرهنگها باید نقش فعال، وحدتگرا و تعالیبخشی ایفا کند، همچنین پاسخگوی نیازهای متنوع اجتماعی باشد.
به دلیل اهمیت آموزشوپرورش و نظام تعلیم و تربیت، مدارس متعددی بهوجود آمده است که از مهمترین آنها میتوان به مدارس عشایری اشاره کرد؛ با توجه به اینکه در بحث چالشهای تعلیم و تربیت کوچنشینان پژوهشهای متعددی انجام شده، لازم است به این مدارس توجه کافی و لازم شود. در همین راستا «محمد معتمدیراد» استادیار گروه آموزش جغرافیای دانشگاه فرهنگیان و همکارانش در پژوهشی با عنوان «مطالعه چالشهای تعلیم و تربیت کوچنشینان در ایران: مرور سیستماتیک» به این موضوع در قلمرو جغرافیایی کوچنشینان ایران پرداختهاند.
این بررسی به شیوه مرور نظاممند و با جستوجوی کلمات کلیدی شامل «چالش»، «معضل» و «مشکل» به همراه کلمه «مدارس عشایری» و «مدارس کوچنشین» در پایگاههای علمی Noormags ،Scholar Google ،SID ،Magiran و پرتال جامع علوم انسانی در فاصله زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۲ در مجلات فارسی انجام شد و در نهایت ۱۱ مقاله فارسی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت.
تبیین یافتهها
مهمترین چالشهای به دست آمده از این بررسی چالشهای انگیزشی، بومی و محلی، زیست محیطی و جغرافیایی، برنامهریزی درسی، نظام آموزشی، نیروی انسانی، عدم حمایت مردمی و همچنین مالی و اقتصادی است.
چالشهای انگیزشی
یکی از انواع چالشها، چالشهای انگیزشی است که شامل نبود تمایل به تحصیل، منحصر کردن یادگیری به مدرسه، عدم امید به موفقیت تحصیلی و وجود این انگاره ترک تحصیل، سبب موفقیت اقتصادی بهتر میشود. انگیزش نقش بسزایی در زندگی تحصیلی، موفقیت افراد، در زمان و تلاشی که برای هر کار اختصاص میدهند و پشتکار آنها در انجام وظایف تحصیلی دارد و آنها را قادر میسازد تا به درستی با موانعی که در فرایند یادگیری مواجه میشوند برخورد کنند.
چالشهای بومی محلی
بخشی از چالشهای مدارس عشایری جنبه بومی محلی دارند که از محتواهای فرعی آن میتوان به غیبت به دلایل کوچ خانواده، تفاخر به دارایی خانواده، نوع معیشت خاص، اولویت قراردادن کوچ دامها نسبت به درس خواندن فرزندان، شیوه زندگی شبانی و اتکای معاش به دامداری اشاره کرد. موضوعهایی همچون همبستگی خانوادگی، تعاون در امور زندگی، اصالتها و ارزشهای متعالی در زندگی و باورها و اعتقادهای ارزشی جامعه عشایری و نوع معیشت آنها در بروز چالشهای مدارس عشایری تأثیرگذار است.
چالشهای زیست محیطی و جغرافیایی
از چالشهای دیگر مدارس عشایری، موارد زیست محیطی و جغرافیایی است که شامل پراکندگی جغرافیایی مدارس، نابرابری مناطق عشایری در برخورداری از آموزش متوسطه، حاشیهنشینی، پراکندگی و محرومیت مرزی و جنگی و حمله غارتگران است.
با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی سرزمین ایران زندگی عشایری توأم با کوچندگی و دوری از امکانات لازم و کافی است که با توجه به این محدودیتها، مشکلاتی را در زمینه تحصیل عشایر فراهم آورده است.
چالشهای برنامهریزی درسی
گوشهای دیگر از چالشها، برنامهریزی درسی است که شامل توزیع ناعادلانه محتوا، عدم انعطاف در برابر شرایط زندگی دانشآموزان، ناسازگاری سبک زندگی با برنامه درسی عشایری است. برنامه درسی عشایر تنها شامل مواردی همچون خواندن، نوشتن و حساب کردن میشود و مسائل اساسی همچون مباحث دامداری، کشاورزی، بهداشتی و بهطور کل مهارتهای زندگی در محیط روستایی نمیشود؛ تدوین برنامه درسی بر اساس نیازهای اجتماعی و اقتصادی به آنها کمک میکند تا در مواجه با چالشهای زندگی روزمره خود موفق باشند.
مهمترین چالشها در بحث انگیزشی، بومی و محلی، زیست محیطی و جغرافیایی، برنامهریزی درسی، نظام آموزشی، نیروی انسانی، عدم حمایت مردمی و همچنین مالی و اقتصادی استچالشهای نظام آموزشی
چالش دیگر، نظام آموزشی است که مضامین فرعی مانند طراحی نظام آموزشی کشور بر اساس وضعیت دانشآموزان یک جانشین، محدود کردن آموزش به دوره ابتدایی، نبود یک سند و یا منشور در سطح ملی، استانی و منطقهای در خصوص تشخیص و اصلاح الگوی مصرف بهینه را دارد.
نظام آموزشی میتواند نقش مهمی در توسعه تحصیلات عشایری ایفا کرده به افراد این جامعه کمک کند تا از فرصتهای آموزشی بهرهوری بیشتری کسب کنند و به سطح معرفت و دانش
بالاتری دست یابند.
چالشهای نیروی انسانی
مساله نیروی انسانی یکی از مهمترین چالشهای مدارس عشایری است که مضامین فرعی آن شامل نبود نیروی انسانی متخصص، عدم توانایی معلمان در استفاده از رسانه، دوباره کاری معلم در آموزش مطالب به دانشآموزان میشود.
نیروی انسانی با ارائه آموزشهای عملی و مهارتی به جامعه، افراد را برای فعالیتهای روستایی و عشایری آماده میکنند و نقش حیاتی در انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی به نسلهای آتی دارند و بهگونهای برقراری تعاملهای مؤثر در جوامع عشایری را تضمین میکند که با توجه به کمبود نیروی انسانی متخصص در مناطق عشایری این مهم محقق نشده است.
چالشهای عدم حمایت مردمی
بخشی از چالشهای مدارس عشایری، عدم حمایت مردمی است که شامل عدم مشارکت و همکاری لازم از سوی برخی نهادها و ارگانها و مشارکت نکردن بخش خصوصی است. حمایت مردم در مدارس عشایری میتوانند به افزایش کیفیت و بهبود روند آموزشی و تعلیمی این مدارس کمک کند و باعث توسعه جامعه محلی و افزایش سطح دانش و فرهنگ در این مناطق شود.
چالشهای مالی و اقتصادی
از چالشهای دیگر مدارس عشایری، مسائل مالی و اقتصادی است که شامل نبود سازوکارهای مشخص مالی از مدارس و معلمان و وجود دغدغههای مالی، بالا بودن هزینههای جاری مدارس ابتدایی عشایری، افزایش فشار برای بهبود سریع وضعیت مالی است. عوامل مالی اقتصادی و مالی میتواند تأثیرات عمیق و مهمی در مدارس عشایری داشته باشد و باعث محدودیت در امکانات و کیفیت آموزشی این مدارس شود.
پیشنهادها
بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود ارائه مطالب ویژه بومی و محلی کتاب درسی برای دانشآموزان عشایر در اولویت باشد. برای بهبود شرایط آموزشی در مدارس عشایری، ارتقاء زیرساختهای آموزشی از جمله ساختمانها، تجهیزات، کتابخانه و اینترنت، امری اساسی است. ارتقاء کیفیت تدریس و افزایش تعداد معلمان ماهر و با تجربه میتواند بهبود چشمگیری در عملکرد و تحصیلات دانشآموزان داشته باشد.
همچنین اجرای برنامههای تربیتی و فرهنگی برای آشنایی دانشآموزان با مفاهیم جدید و ارتقاء فرهنگ و اخلاق آنها میتواند باعث بهبود چالشهای مدارس عشایری شود. برای مدارس عشایری میتوان برنامههای آموزشی ویژه و متناسب با نیازها و شرایط خاص آنها ارائه کرد تا دانشآموزان بتوانند بهترین منابع آموزشی را استفاده کنند؛ برنامههای حمایتی مانند کلاسهای تقویتی، راهنمایی تحصیلی، مشاوره تحصیلی و تربیتی و دسترسی به منابع آموزشی متنوع میتواند به ارتقاء سطح تحصیلی دانشآموزان کمک کند.
برای مدارس عشایری که با مشکلات مالی مواجهاند، ارائه حمایتهای مالی از جانب دولت، سازمانهای غیرانتفاعی و اهداف خیریه نیز میتواند بهبود شرایط آموزشی و تحصیلی آنها را تضمین کند.
نظر شما