۲۷ مهر ۱۴۰۳، ۱۵:۱۸
کد خبرنگار: 1018
کد خبر: 85631569
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

دوخته شدن لبان فرخی یزدی، از شایعه تا واقعیت!

۲۷ مهر ۱۴۰۳، ۱۵:۱۸
کد خبر: 85631569
سعیده صدیقی
دوخته شدن لبان فرخی یزدی، از شایعه تا واقعیت!

یزد- ایرنا- در حالی که یکی از همبندان فرخی یزدی در زندان قصر در کتاب خود، دوخته شدن لبان فرخی یزدی را افسانه می‌داند، اما نویسنده و پژوهشگر یزدی با بررسی خاطرات دوستان و نزدیکان دیگر فرخی، این ادعا را رد می‌کند.

به گزارش ایرنا، «انوری خامه‌ای» یکی از همبندان فرخی یزدی در آخرین سالهای زندگی او که در زندان قصر تهران بود، در کتاب خود می‌نویسد: «داستان دوختن دهان او که بسیار شایع است و بعضی از تاریخ‌نویسان نیز آن را واقعیت پنداشته‌اند، صحت ندارد.»

«حسین مسرت» پژوهشگر تاریخ و فرهنگ یزد در هشتادوپنجمین سالروز مرگ شهادت گونه فرخی‌یزدی، با بیان اینکه بسیاری از من در رابطه به دوخته شدن یا نشدن دهان فرخی سوال می‌کنند، گفت: از آقای مرتاضیه که در آن زمان از کارمندان وزارت کشور و اهل محله گازرگاه یزد(محله ی فرخی یزدی) بود و حدود ۳۰ سال از درگذشتش می‌گذرد، در خصوص دوخته شدن دهان فرخی یزدی سوال کردم و ایشان پاسخ داد: «بله! فرخی یزدی زمانی که در زندان بوده با خون لبانش، شعرهایش را بر روی دیوار زندان می نویسد.»

مسرت ادامه داد: بعد از آن خاطراتی از اهالی شهربابک پیدا می‌شود که در کتاب خانم «زهرا موسایی» چاپ شده است و در آن کتاب نیز جریان دوخته شدن دهان فرخی و کتک خوردن او رایت می شود و زمانی جلالی در آلمان از خاطراتش با فرخی یزدی می نویسد و در آنجا به جای آثار دوخته شدن لبان فرخی اشاره می‌کند و البته شعر فرخی خود نیز گواه این موضوع است:
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته ام/ تا بسوزد جگرت بهر لب دوخته ام

رضا سخندان، عموزاده فرخی یزدی نیز در مستندی که برای فرخی یزدی ساخته شده گفته بود: «زمانی که لبان فرخی را دوختند مادرش او را در آغوش گرفته و به لب های پر از خون او بوسه می زند.»

ساخت مدرسه ای به یاد فرخی یزدی

«محمود رشیقی فیروز آبادی» عضو هیات امنا خانه موزه فرخی یزدی و از دوستان خانوادگی او است، در پیامی که برای آیین نکوداشت فرخی یزدی ارسال کرده بود، گفت: مرحوم فرخی روزنامه های طوفان و طوفان ادبی هفتگی را برای پدرم که از دوستان نزدیک او بود، می فرستاد و من در سن ۱۴ سالگی اولین دیوان فرخی یزدی که به دستم رسید را با علاقه خواندم و بسیاری از اشعار آن را حفظ کردم که هنوز هم در خاطر دارم.

وی افزود: پدرم دیوان را مطالعه کرد و گفت چند شعری که من به یاد دارم در دیوان فرخی یزدی نیست و من ایشان را ترغیب می کردم که این اشعار را برای من بخواند و آن ها را یادداشت می‌کردم، در سال ۱۳۳۶ که برای ادامه تحصیل به دبیرستان ایرانشهر یزد رفتم و با «مرحوم دکتر کاظم اسلامیه» مدیر هفته نامه طوفان یزد آشنا شدم و به ایشان گفتم که مقداری از اشعار فرخی که در دیوانشان نیست را دارم.

رشیقی ادامه داد: ایشان از من خواستند که برای مطالعه این اشعار و روزنامه ها را در اختیار ایشان بگذارم و من اینکار را انجام دادم، دانشجو شدم و به مشهد رفتم و بعد از چند سال به فکر روزنامه ها و اشعار افتادم سراغ دکتر اسلامیه را گرفتم که گفتند ایشان فوت کرده اند، نهایتا ۲ قصیده از مرحوم فرخی یزدی بین کاغذ های من پیدا شد و در کتاب کنگره بزرگداشت فرخی یزدی و دیوان فرخی یزدی به همت آقای حسین مسرت چاپ شد.

عضو هیات امنا خانه موزه فرخی یزدی و از دوستان خانوادگی در ادامه این پیام گفت: حدود ۱۲ سال پیش در روزنامه اطلاعات خواندم که شهرداری تهران تصمیم دارد زندان قصر که در آنجا شخصیت های زیادی از جمله شادروان فرخی یزدی زندانی بودند را بازسازی کند و به عنوان باغ موزه قصر در اختیار مردم ایران قرار دهد، نامه ای به شورای شهر تهران نوشتم تا این مجموعه به نام فرخی یزدی نامگذاری شود و من هم متعهد می شود که مجسمه ای از او ساخته و به این موزه اهدا کنم.

رشیقی ادامه داد: اما شورای شهر در جواب به من گفت به دلیل اینکه مشاهیر و شخصیت های زیادی در این زندان هستند نمی‌توان تنها به نام فرخی یزدی نامگذاری کرد لذا تالاری که در این مجموعه در حال ساخت است را به نام ایشان نامگذاری می کنیم و بالاخره این تالار با تلاش های زیاد به نام فرخی یزدی نامگذاری شد.

وی افزود: مجسمه ای از فرخی یزدی را به این موزه اهدا کردم که هم اکنون در سلول او در باغ موزه زندان قصر تهران قرار داده شده است و همچنین با کمک تعدادی از بستگان و دوستان، مستند کوتاهی را از فرخی یزدی تهیه کردیم که ساخت آن حدود ۲ سال طول کشید و این مستند، اولین مستند فرخی یزدی شد.

عضو هیات امنا خانه موزه فرخی یزدی اظهار داشت: منزل فرخی یزدی در محله گازرگاه که متعلق به رضا سخندان عموزاده فرخی است را با موافقت ایشان به اداره کل میراث فرهنگی واگذار کردیم، این منزل در سال ۱۳۹۸ به عنوان خانه موزه فرخی بازسازی شد و من نیز هزار جلد کتاب به این خانه موزه اهدا کردم و اکنون نیز در حال ساخت مدرسه‌ای به نام فرخی یزدی هستم که در سال‌های آینده به بهره برداری می‌رسد.

میرزا محمد فرخی یزدی شاعر، روزنامه‌نگار و آزادی خواه دوران مشروطیت در ۱۲۶۸ هجری خورشیدی،‌ در یزد چشم به جهان گشود. او به یادگیری ادبیات فارسی و مقدمات عربی پرداخت و دوران تحصیل را در مکتب خانه گذارند.

فرخی یزدی در اواخر ۱۳۲۸ خورشیدی به تهران کوچ کرد و در آن‌جا مقالات و اشعار مهیجی را درباره آزادی منتشر کرد. وی در جریان جنگ جهانی اول، رهسپار بغداد و کربلا شد، در آنجا تحت پیگرد انگلیسی‌ها قرار گرفت.

محمد فرخی‌یزدی از جمله شاعران عصر مشروطه به شمار می‌رفت که در محتوابخشی به اشعار فارسی همت گماشت، او در غزل سیاسی سرآمد شاعران معاصر خویش بود و با تحولی که در محتوای غزل فارسی و مضامین عاشقانه آن به مفاهیم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرد، طلایه دار حرکتی نوین در شعر فارسی شد.

میرزا محمد فرخی یزدی در ۱۳۱۸ خورشیدی در زندان چشم از جهان فروبست.

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha