یکی از همکاران رسانهای در پیامی اعلام کرده بود که پس از ۲۰ سال فعالیت، انتشار نشریه خود را متوقف کرده است، همکار دیگری نیز در پیامی برایم نوشته بود که سردبیر روزنامه پس از سالها همکاری، درخواست استعفا کرده و چند نفری هم از همکاران در پایگاههای خبری استان پیام داده بود که به دنبال جذب نیروی خبری توانمند هستند.
این روزها منتقدان و حتی مخالفان گزارههایی مانند عصر حاضر، دوران انفجار اطلاعات و رسانهها است، نیز به اثرگذاری قابل توجه رسانه معترف هستند و تاثیر روزافزون رسانه و گردش اطلاعات را بر زندگی شهروندان قابل توجه میدانند.
تحولات سه دهه گذشته در حوزه رسانه بسیار پیچیدهتر و متنوعتر از کل دوران فعالیت رسانهها از زمان اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ تا ابداع اینترنت بوده است، اینترنت دسترسیپذیری رسانهها را به شدت تسهیل و مالکیت رسانه را از انحصار دولت یا کمپانیهای بزرگ خارج کرده و از سوی دیگر ارتباطات حاکم بر فضای رسانه را از یک ارتباط یکسویه میان رسانه و مخاطب به ارتباط دوسویه میان رسانه و کاربر تغییر داده است.
شهروندان در فضای جدید رسانه، از مخاطبان منفعل نشریات و صدا و سیما به کاربران فعال عرصه رسانه در فضای اینترنت تبدیل شدهاند و برخی از آنان پا را فراتر گذشته و با ایجاد کانال یا گروههای رسانهای عملا وارد بازار تولید پیام شدهاند.
تغییرات فناوریهای ارتباطی تمامی ملاحظات عرصه رسانه و بازار پیام را در سه دهه اخیر تحت تاثیر خود قرار داده است و در این میان کشورهای دارای فناوری پیشرفته ارتباطی و نیروی کارآمدتر رسانهای، گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و مشتریان بازار پیام آنان را جذب تولیدات رسانهای خود میکنند.
تحولات حوزه رسانه ایران در سالهای اخیر بیشتر ناظر بر توسعه کمی و تعدد رسانههای چاپی و برخط(اینترنتی) بوده اما سهم رسانههای داخلی در تاثیرگذاری بر مخاطبان به صورت ملموسی کاهش یافته و مرجعیت رسانهای به اذعان بخش قابل توجهی از فعالان این عرصه، به خارج از کشور انتقال یافته است.
شواهد بسیاری برای تایید این موضوع وجود دارد که در حوادث چند سال گذشته کشور، نقش برخی رسانهها در تحریک و تشدید ناآرامیها و ضعف رسانههای داخلی در مدیریت این فضا را مشهود میکند.
حوزه ارتباط جمعی و رسانه به دلیل تاثیر مستقیم و موثر آن بر افکار عمومی جامعه، حوزهای بسیار تخصصی است و جذب و تربیت یک نیروی مجرب در رسانه، علاوه بر تحصیلات دانشگاهی، نیازمند دانشی بیش از آموزههای دانشگاهی به همراه انجام کار عملی است تا یک نیرو در این حوزه به کارشناسی کارکشته تبدیل شود، اما ضعف اقتصادی حاکم بر عرصه رسانه، باعث شده تا نیروهای توانمند و صاحب سواد و مهارت به دلیل مشکلات مالی و ناپایداری امنیت شغلی در این حوزه، با فراهم شدن شرایط بهتر یا حتی مشابه اما با زحمت کمتر در دیگر بخشها، عطای کار در رسانه را به لقایش میبخشند و میدان رسانه را خالی میکنند.
سالها قبل یکی از استادان حوزه رسانه و ارتباطات که تجربه کار در خارج از کشور در این زمینه را داشت، در خصوص رویکرد رسانههای بزرگ جهان نسبت به حفظ منابع انسانی حرفهای و جذب نیروهای توانمند، این گونه بیان میکرد که معمولا رییس هر کدام از میزهای تخصصی در رسانههای حرفهای جهان عمدتا افرادی با میانگین سنی بین ۶۰ تا ۷۵ سال هستند که بیش از ۳۰ سال سابقه کار در یک حوزه تخصصی را دارند.
در شرایطی که کشور و حتی فضای عمومی جامعه در معرض تهدید انواع موجهای رسانهای قرار دارد، تلخترین چیزی که میتوان شنید، خروج افراد صاحب سواد و یا رسانههای حرفهای از سپهر فرهنگی کشور است، این شرایط میدان افکار عمومی را برای تاخت و تاز انواع زرد نیوزها، فیک نیوزها و رسانههایی که فضای ناامیدی را در جامعه دامن میزنند، هموارتر کرده است.
رسانه یک عنصر کیفی است و داشتن یک کیفیت عالی بسیار ارزشمندتر از برخورداری از هزاران عنصر رسانهای بیکیفیت یا ضعیف است، در بازار به شدت رقابتی پیام و ارتباطات، رسانهای هدایت افکار عمومی را به دست میگیرد که از منابع انسانی با کیفیتتری برخوردار باشد، لذا شرایط امروز جامعه، ضرورت تغییر نگاه مدیران و دولت را نسبت به رسانه و جایگزینی چند رسانه قوی و اثرگذار به جای هزاران شبهرسانه غیرموثر را دوچندان کرده است.
نظر شما