هفته پژوهش و فناوری، (بیستوسوم تا بیستونهم آذرماه ۱۴۰۳) فرصت یا بهانهای است برای مطرح شدن مسائل و چالشهای پیش روی پژوهش و چارهجویی برای آنها.
اگرچه قدمت سرقت ادبی به صدها سال پیش بر میگردد اما از دهه ۹۰ میلادی و عمدتا به علت پیشرفتهای بیسابقه در زمینه فناوری اطلاعات، سرقت ادبی به صورت نگرانی جدی جامعه دانشگاهی ظهور کرده است
اظهارات اخیر وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در بیست و پنجمین جشنواره تجلیل از پژوهشگران، فناوران و نوآوران برگزیده کشور که ۲۵ آذرماه در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، اشارهای دارد به یکی از چالشهای مهم این حوزه.
به گفته «حسین سیمایی صراف»، آدم وقتی که در بعضی از خیابانهای شهر و کتابفروشیها راه میرود و سر میزند، متاسف میشود که چقدر بازار نشر و کتاب و مقاله و ظاهرا پژوهش مبتذل شده است. ...متاسفانه میبینیم هر کسی به خود اجازه میدهد دست به قلم ببرد و پایان نامهای بنویسد یا کتابی چاپ کند بدون اینکه ممیزی روی این آثار وجود داشته باشد. این وضع باعث شده شاهد نشر و توزیع کتابهای زرد در سطح جامعه باشیم. امیدواریم به جایی برسیم که بتوانیم سره و ناسره را از هم تشخیص دهیم.
یکی از دلایل بروز این وضعیت، رواج خرید و فروش و نیز تقلب و کپیکاری در حوزه پژوهش و در مجموع تولید محتوا است که با مساله نقض حقوق مالکیت معنوی ارتباط مییابد و نتیجه آن افت فاحش کیفیت پژوهش در کشور است.
زنگ خطری برای نظام آموزشی و علمی که مدتها است به صدا درآمده
فقدان آموزش اصولی و فرهنگسازی مناسب از سطوح پایه، رواج فرهنگ تنبلی و تقلب، عدم آگاهی کافی از انواع سرقت ادبی یا نقض حقوق مالکیت معنوی و عواقب ارتکاب آن، اجبار استادان و دانشجویان به ارائه مقالات و تکالیف فراتر از محدوده توانایی آنها برای ارتقا، کسب رتبه یا مدرک دانشگاهی بالاتر و سهولت ورود به مقطع ارشد و دکتری از عمده دلایل این وضعیت به شمار میآید.
محققان مرکز پژوهشهای مجلس هفته اول خرداد ۱۴۰۲ گزارشی با عنوان «گزارش نظارتی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» منتشر کردند. طبق جدولهایی که در این گزارش منتشر شده، در فاصله سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ در مجموع ۷۲ هزار و ۵۷ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع دکترا در سامانه ایرانداک ثبت شده که ۲۱ هزار و ۲۶۴ مورد از این متون (۲۹ درصد) بیش از ۳۰ درصد مشابهت با متن علمی مشابه داشته و کپیبرداری بوده است. همچنین در همین بازه زمانی، ۶۷۵ هزار و ۷۱۳ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سامانه ایرانداک بارگذاری شده که طبق بررسیهای همانندجویی، ۳۱۱ هزار و ۶۴۸ مورد از این متنها (۴۶ درصد) کپیبرداری با بیش از ۳۰ درصد مشابهت بوده است.
البته در کنار این «مشابهتها» که برای رفع آن راهکارهایی وجود دارد، خرید و فروش و تقلب هم بحث دیگری است که در جامعه علمی رواج پیدا کرده است. روزگاری نه چندان دور، داشتن مدرک تحصیلی، نشانهای از اعتبار و عمق دانش فرد بود و معیار اصلی برای سنجش سواد تلقی میشد اما امروز، این معیار دیگر چندان قابل اعتماد نیست. افزایش تعداد دانشگاهها و روند پذیرش گسترده در مقاطع ارشد و دکتری، بهویژه در سالهای اخیر، این معادله را تغییر داده است. قبولی در این مقاطع دیگر چالش بزرگی محسوب نمیشود و حتی مهمترین نماد آن یعنی پایاننامه نیز به شکلی غیرقابل تصور از معنا تهی شده است.
متاسفانه اجبار استادان برای تولید آثار پژوهشی باعث شده معدودی از آنان، دانشجویان را برای پیشبرد اهداف خود، مورد سوءاستفاده قرار دهند و این کار، نقض واضح و آشکار اصول اخلاقی پژوهش و یکی از نمونههای بارز سرقت ادبی به شمار میآید
بازار پایاننامهفروشی که زمانی پدیدهای حاشیهای به نظر میرسید، اکنون به معضلی گسترده تبدیل شده است. مراکز و مؤسساتی بهطور علنی فعالیت میکنند و پایاننامههایی سفارشی و بیهویت علمی تولید میکنند. این روند نهتنها ارزش مدرک را زیر سؤال برده، بلکه زنگ خطری برای نظام آموزشی و علمی کشور است.
این وضعیت توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده و خود موضوع مقاله و پژوهشهای متعددی قرار گرفته است. یکی از این تحقیقات با عنوان «بررسی دلایل ارتکاب سرقت ادبی و راههای پیشگیری از آن در جامعه علمی ایران: دیدگاه سردبیران، اساتید و دانشجویان» نوشته «رسول محمدحسینپور»، «رضا باقری نویسی» و «محمد افضلی شهری» است که بیواسطه به سراغ سردبیران مجلات علمی، استادان و دانشجویان رشتههای مرتبط با زبان انگلیسی رفتهاند.
در این پژوهش ۱۲ سردبیر، ۴۱ استاد و ۱۱۲ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری به پاسخگویی به دو سوال تشریحی و پرسشنامه پرداختهاند که شرحی از آن را در ادامه میخوانیم:
طاعونی که همزمان با تحول ارتباطاتی فراگیر شد!
یکی از پیامدهای جدی انتشار سریع دانش، به خصوص با ظهور اینترنت، سرقت ادبی است. اگرچه قدمت سرقت ادبی به صدها سال پیش بر میگردد اما از سال ۱۹۹۰ و عمدتا به علت پیشرفتهای بیسابقه در زمینه فناوری اطلاعات، سرقت ادبی به صورت نگرانی جدی جامعه دانشگاهی ظهور کرده است. به رغم به رسمیت شناخته شدن حق کپی رایت در سراسر دنیا، به ویژه در غرب، سرقت ادبی همچون طاعونی همهگیر دامنگیر کشورهای مختلف در سطوح آموزشی گوناگون شده است.
طی سالیان اخیر، افزایش چشمگیری در خلق آثار و تولیدات علمی ایران به وجود آمده است؛ به طوری که در میان ۳۱ کشور برتر دارنده بیشترین تعداد مقالات چاپ شده پراستناد قرار گرفته است. سالانه پژوهشگران ایرانی تقریبا ۳۰۰۰۰ مقاله در مجلات علمی بینالمللی منتشر میکنند. این تعداد تقریبا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ حدود بیست برابر افزایش داشته است. در نتیجه این شتاب علمی، متاسفانه موارد ارتکاب سرقت ادبی نیز افزایش چشمگیری داشته است.
دانشجویانی که به سهولت و بدون دانش و توان علمی لازم، وارد مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا میشوند، ناگهان از طرف استادان خود ملزم به عرضه آثار پژوهشی باکیفیت میشوند و بسیاری از آنان به سمت سرقت ادبی گرایش پیدا میکنند
دلایل سرقت علمی و ادبی
۱-رواج فرهنگ تنبلی و تقلب
یکی از مهمترین علل شیوع سرقت ادبی در ایران از دیدگاه سردبیران و استادان رواج فرهنگ تنبلی و تقلب در میان ایرانیان بود. نتایج سایر تحقیقات انجام شده درباره سرقت ادبی در ایران، این موضوع را تأیید میکند که متأسفانه این فرهنگ به شدت و به خصوص در سالهای اخیر، در حال رواج یافتن است.
۲-رواج مدرکگرایی
اخذ مدرک صرف نظر از علاقه، توانایی یا فراگیری دانش، یکی از مهمترین انگیزههای ورود به دانشگاه برای بسیاری از دانشجویان است و این دانشجویان که معمولا ملزم به عرضه تحقیق علمی یا نوشتن پایاننامه برای فارغالتحصیلی هستند، سرقت ادبی را در حکم سادهترین و کوتاهترین روش ممکن برای اخذ مدرک مورد نیازشان انتخاب میکنند
۳-نداشتن آگاهی کافی از سرقت ادبی و علمی، انواع و عواقب ارتکاب آن
تحقیقات بسیاری در ایران و خارج از کشور نشان میدهد که درک بسیار سطحی از سرقت ادبی، به خصوص در میان دانشجویان وجود دارد. نظام آموزشی کشور باید با برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی و آگاهیدهنده، استادان حوزه آموزش را با مفهوم سرقت ادبی، انواع آن و عواقب ناشی از ارتکاب آن آشنا سازد تا استادان خبره و مجرب بتوانند این مفاهیم را به دانشجویان خود انتقال دهند و حساسیت لازم را در آنان برای عدم ارتکاب سرقت ادبی ایجاد کنند.
۴-منوط ساختن ارتقای اعضای هیات علمی دانشگاهها به چاپ مقاله
منوط ساختن ارتقای اعضای هیات علمی دانشگاهها به چاپ مقالات علمی-پژوهشی، نه تنها آنان را از پیشرفت علمی باز داشته بلکه در بسیاری از موارد، رواج تخلف، تقلب و سرقت ادبی را افزایش داده است. مسئولان آموزش عالی کشور باید با تعدیل قوانین موجود، راه را بر رواج سرقت ادبی ببندد و با اهمیت و تأکید بیشتر بر کیفیت آثار علمی، این فرصت را برای استادان فراهم آورند تا بتوانند در سیستم فعلی پیشرفت کنند و آموزش و کیفیت آثار خود را فدای کمیت و کسب رتبه بالاتر و ارتقا نکنند.
مسئولان نظام آموزشی باید از سطوح پایه و ابتدایی، دانشآموزان را به رعایت امانتداری علمی و اصول اخلاقی پژوهش ترغیب و آشنا کنند
۵-اتکا استادان به دانشجویان و کار آنها برای ارتقای خود
متأسفانه اجبار استادان برای تولید آثار پژوهشی باعث شده برخی از آنان، دانشجویان را برای پیشبرد اهداف خود، مورد سوءاستفاده قرار دهند و این کار، نقض واضح و آشکار اصول اخلاقی پژوهش و یکی از نمونههای بارز سرقت ادبی به شمار میآید؛ از طرف دیگر، فشار استادان بر روی دانشجویان، برای عرضه آثار پژوهشی مطلوب، آنها را به سوی ارتکاب سرقت ادبی سوق میدهد.
۶-سهولت ورود به مقطع کارشناسی ارشد و دکترا
دانشجویانی که به سهولت و بدون دانش و توان علمی لازم، وارد مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا میشوند، ناگهان از طرف استادان خود، ملزم به عرضه آثار پژوهشی باکیفیت میشوند و از آنجایی که توانایی علمی لازم را برای انجام این کار ندارند، به سمت سرقت ادبی گرایش پیدا میکنند؛ از طرف دیگر، افزایش پذیرش دانشجو، در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از یک سو دانشجویان بسیاری را مشغول به تحصیل نگه میدارد ولی از سوی دیگر، انتظارات شغلی آینده آنان را برآورده نمیکند و انگیزه آنها را برای تلاش مضاعف از بین میبرد.
چاره چیست؟
۱- فرهنگسازی صحیح از سطوح پایه
مسئولان نظام آموزشی و دست اندرکاران باید با بسترسازی مناسب و برنامهریزی مدون، از سطوح پایه و ابتدایی دانشآموزان را به رعایت امانتداری علمی و اصول اخلاقی پژوهش ترغیب و آشنا کنند. این امر سبب میشود که چارچوب مشخصی در اذهان مخاطبان شکل گیرد و این زمینهسازی به ایجاد تحول و فرهنگسازی نظاممند و مناسب میانجامد.
۲-وضع قوانین سختگیرانه و تنبیه جدی خاطیان
وضع قوانین مناسب، در صورتی میتواند راه را بر پیشروی متخلفان علمی ببندد که همراه با اجرایی شدن آن قوانین باشد و صرف نظر از هر گونه منصب، فرد متخلف، متناسب با تخلف علمی خود، مجازات شود
وضع قوانین سختگیرانه به خودی خود، نمیتواند از رواج سرقت ادبی جلوگیری کند، بلکه باید ارادهای جدی در مسئولان آموزش عالی، برای برخورد با سارقان ادبی وجود داشته باشد. بدیهی است وضع قوانین مناسب، در صورتی میتواند راه را بر پیشروی متخلفان علمی ببندد که همراه با اجرایی شدن آن قوانین باشد و صرف نظر از هر گونه منصب، فرد متخلف، متناسب با تخلف علمی خود، مجازات شود و راهی برای دور زدن قوانین وضع شده وجود نداشته باشد.
۳-آموزش و اطلاعرسانی کامل و صحیح درباره سرقت ادبی و عواقب ارتکاب آن
برای از بین بردن این نقیصه بسیار بزرگ، ایجاد آگاهی و اطلاعرسانی دقیق در مورد سرقت ادبی در دانشآموزان از سوی معلمان، از همان سطوح ابتدایی آموزش، امری ضروری است. آگاهیبخشی ابتدا باید در آموزگاران و محققان صورت پذیرد تا آنها بتوانند دانش خود در مورد سرقت ادبی، انواع آن، راههای پیشگیری از ارتکاب آن و عواقب ناشی از ارتکاب آن را به درستی به دانشآموزان خود منتقل کنند.
۴-عدم اجبار استادان و دانشجویان برای چاپ مقاله
فشار ناشی از اجبار استادان به چاپ مقالات، نه تنها کمکی به پیشبرد اهداف والای پژوهش نمیکند بلکه میتواند به تقلب و تخلفات بیشتر منجر شود. استرس و فشار زیاد، عملکرد و بازدهی استادان را هم در محیط علمی و هم در زندگی شخصی آنان، تحتالشعاع قرار میدهد و به شدت کاهش میدهد.
دانشجویان نیز که بعضا برای اخذ مجوز دفاع از پایاننامه، ملزم به چاپ مقاله مستخرج از پایاننامه خود هستند، به علت فشار و استرس ناشی از این کار که تأثیر بسیار منفی بر عملکرد آنها میگذارد، ممکن است اصول اخلاقی تحقیق را زیر پا بگذارند و به سرقت ادبی متوسل شوند.
۵-حساسیت بیشتر استادان به مقوله سرقت ادبی
هنگامی که دانشجویان متوجه میشوند استادانشان وقت زیادی صرف بررسی تکالیف دانشجویی نمیکنند یا در صورت آشکار شدن تخلف به صورت جدی تنبیه نمیشوند، بیشتر به سمت سرقت ادبی متمایل میشوند
نتایج بسیاری از تحقیقات انجام شده در ایران، نشان میدهد که عدم حساسیت و ملایمت استادان به تخلفات علمی دانشجویان منجر به افزایش آنها میشوند. هنگامی که دانشجویان متوجه میشوند که استادان آنها وقت زیادی صرف بررسی تکالیف دانشجویی نمیکنند، در صورت آشکار شدن تخلف به صورت جدی تنبیه نمیشوند و یا اینکه به رغم مواجهه با موارد آشکار سرقت ادبی استادان ترجیح میدهند وارد تنش و کشمکش با دانشجوی متخلف نشوند بیشتر به سمت سرقت ادبی متمایل میشوند.
نتیجهگیری
یافتههای تحقیق نشان داد که از دیدگاه هر سه گروه شرکتکننده در این پژوهش، تقریبا همه موارد سرقت ادبی رواج نسبتا زیادی در ایران دارند و در مجموع، سردبیران و استادان نسبت به ارتکاب همه موارد سرقت ادبی، حساسیت بیشتری نشان دادند و ارتکاب آنها را تخطّی جدی و مهم قلمداد کردند.
این نتیجه بیانکننده این مطلب است که افزایش آگاهی از تبعات ارتکاب سرقت ادبی، میتواند منجر به افزایش حساسیت نسبت به ارتکاب آنها و در نتیجه کاهش بروز سرقت ادبی شود. از دیدگاه شرکتکنندگان در این پژوهش، مواردی از قبیل فقدان آموزش صحیح و فرهنگسازی مناسب، از سطوح پایه، رواج فرهنگ تنبلی و تقلب در میان ایرانیان، نداشتن آگاهی کافی از سرقت ادبی، انواع آن و عواقب ارتکاب آن و اجبار استادان و دانشجویان به عرضه آثار پژوهشی و تکالیف فراتر از توانایی آنها برای ارتقا، کسب رتبه یا مدرک دانشگاهی بالاتر به مثابه علل عمده رواج و شیوع سرقت ادبی در جامعه علمی ایران قلمداد شدند.
فرهنگسازی صحیح و اصولی از سطوح پایه، وضع قوانین سختگیرانه و تنبیه جدی خاطیان، آموزش و اطلاعرسانی کامل و صحیح درباره سرقت ادبی و عواقب ارتکاب آن، عدم اجبار استادان و دانشجویان، برای تولید آثار علمی و آموزش مفاهیم و مهارتهای لازم برای انجام تحقیق علمی، به دانشجویان از طریق استادان خبره، آموزش دیده و مجرب از مهمترین راهکارهای پیشنهادی شرکتکنندگان در این مطالعه، برای مقابله با سرقت ادبی بود. به نظر میرسد که مبارزه با این پدیده شوم، نیازمند عزم جدی ملی است. مسئولان حوزه آموزش و پژوهش، باید با برنامهریزی اصولی، مدون و بلندمدت از مخدوش شدن چهره علمی کشورمان جلوگیری کنند.
پینوشتها
۱- یوسف زراعت کیش، «گزارش نظارتی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی- بررسی عملکرد دستگاههای اصلی حوزه آموزش عالی»، دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ انتشار چهارم خرداد ۱۴۰۲
۲- رسول محمدحسینپور، رضا باقری نویسی، محمد افضلی شهری، «بررسی دلایل ارتکاب سرقت ادبی و راههای پیشگیری از آن در جامعه علمی ایران: دیدگاه سردبیران، اساتید و دانشجویان»، پژوهشهای زبانشناختی در زبانهای خارجی، دوره ۷، شماره ۲، ۱۳۹۶
نظر شما