۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد

تهران- ایرنا- دکتر «محمدحسین شریف‌زادگان» در جمع استادان، کارشناسان و دانشجویان شرکت کننده در همایش تخصصی مهاجرت نخبگان، «به ۱۳ ابر چالش کشور و مهمترین آن‌ها اختلال در حکمروایی و فقدان سیاست‌خارجی معطوف به توسعه، به عنوان مهمترین دلایل مهاجرت اشاره کرد» و گفت: تا زمانی که این موارد رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد.

به گزارش پژوهشگر ایرنا، چهارمین نشست همایش «مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز، چالش‌ها و راهکارها» عصر روز پنجشنبه ۱۳ دی ماه در پژوهشگاه صنعت نفت با عنوان «مهاجرت نخبگان از منظر استراتژی ملی نیروی انسانی» برگزار شد.
«سید ضیاء هاشمی» معاون فرهنگی اجتماعی معاون اول رئیس جمهور، «دکتر محمدحسین شریف‌زادگان» استاد دانشگاه شهید بهشتی،«مجتبی لشگربلوکی» مشاور ارشد استراتژی و سرمایه‌گذاری اقتصادی،«دکتر کیومرث اشتریان» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران،«سمیه توحیدلو» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی،دکتر «طاهره خزایی» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد «جامعه شناسی مهاجرت» و دکتر «علی اکبر صالحی» استاد دانشگاه صنعتی شریف، ۷ سخنران این پنل و نشست تخصصی بودند.
این همایش دو روزه، چهارشنبه آغاز به کار کرد و امروز به کار خود پایان می‌دهد.

اهتمام ویژه دولت به تعامل با ایرانیان خارج از کشور

«سید ضیاء هاشمی» معاون فرهنگی اجتماعی معاون اول رئیس جمهور از اهتمام ویژه دولت به تعامل با ایرانیان خارج از کشور خبر داد و گفت: رییس جمهور هم این نگاه را دارد که ایرانی هر جای جهان باشد، حقوق ایرانی را دارد و دولت به آنها تعهد دارد. از این رو کارگروه هایی ایجاد شده تا موانع تردد و همفکری و تعامل با مهاجران ایرانی برداشته شود و در ستاد دولت هم دنبال لوایح و طرح هایی برای بهره مندی از ظرفیت نخبگان علمی مقیم خارج هستیم.

۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد


هاشمی به عنوان دبیر این نشست، سیاست‌های کشور را به ناکارآمد قابل اجرا، ناکارآمد غیرقابل اجرا، کارآمد غیرقابل اجرا و کارآمد قابل اجرا تقسیم و ابراز امیدواری کرد مسائل مطرح شده بیشتر از درد دل به اصلاح سیاست‌ها منجر شود.

علت العلل مشکلات، «اختلال حکمرانی» و «نبود سیاست خارجی معطوف به توسعه»
شریف زادگان با تقسیم علل مهاجرت به سه بخش اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، تخصیص منابع براساس روابط و نه شایستگی، فساد ارگان‌های دولتی، تضاد منافع، بکارگیری خویشاوندن در مناصب و نامتناسب شدن عرضه و تقاضا را از علل اقتصادی خواند«دکتر محمدحسین شریف‌زادگان» استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به آمار مهاجرت سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی نخبه طبق اعلام صندوق بین المللی پول گفت: مهاجران ذهنی و هنجار شدن مهاجرت و ناهنجار شدن ماندن در کشور، پدیده های جدیدی در کشور است. من وقتی در یک بیمارستان خصوصی تهران بستری بودم، دیدم برای پزشکی که می‌خواست مهاجرت کند، جشن گرفته بودند!

وی با تقسیم علل مهاجرت به سه بخش اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، تخصیص منابع براساس روابط و نه شایستگی، فساد ارگان‌های دولتی، تضاد منافع، بکارگیری خویشاوندن در مناصب و نامتناسب شدن عرضه و تقاضا را از علل اقتصادی خواند و توضیح داد: دستمزد متوسط پروفسور دانشگاه در ایران ۸۷۵ دلار و استادیار ۳۷۵ دلار با قدرت خرید پایین است، در حالی که این دستمزد در کشورهای دیگر چندین هزار دلار است.

شریف‌زادگان به ۱۳ ابرچالش کشور شامل کاهش سرمایه اجتماعی و ارتباط دولت و ملت، کاهش تولید ثروت، افزایش تورم، نبود سیاست خارجی معطوف به توسعه اقتصادی، فساد در همه ابعاد، فقر و نابرابری، مشکل آب، محیط زیست، بحران بانک‌ها، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بودجه، ناترازی انرژی اشاره کرد، اما مهمترین آنها را «اختلال در حکمروایی» و «نبود سیاست خارجی معطوف به توسعه» دانست که اگر اینها حل نشود، بقیه حل نمی‌شود و اگر تا حدی هم حل شود، موثر است. اما با این شرایط مهاجرت نخبگان طبیعی است.

۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد

او تنش‌های زیاد با کشورهای مقصد مهاجران، کاهش ظرفیت نمایندگان ایران برای جذب نخبگان و تحریم‌هایی که به دانشگاه‌ها هم رسیده را در مهاجرت موثر خواند و گفت: من در دانشگاهی کار می کنم که تحریم است و دانشگاه‌های دنیا هم اجازه تعامل مناسب با ما ندارند.

شریف‌زادگان: اولین راهکار تغییر در شرایط اقتصادی است و این هم با حرف انجام نمی‌شود و نیاز به پارادایم شیفت در اقتصاد کشور دارد. اصلاح حکمرانی و گسترش آزادی‌ها و سیاست خارجی معطوف به منافع ملی از دیگر راه‌های کاهش موج مهاجرت نخبگان ایرانی استوزیر اسبق رفاه در ادامه با بیان این که ما به آینده امیدواریم و بهبود نسبی شرایط هم موثر است، راه‌های برون رفت از وضع کنونی را برشمرد و گفت: اولین راهکار تغییر در شرایط اقتصادی است و این هم با حرف انجام نمی شود و نیاز به پارادایم شیفت در اقتصاد کشور دارد. او اصلاح حکمرانی و گسترش آزادی‌ها و سیاست خارجی معطوف به منافع ملی را از دیگر راه‌های کاهش موج مهاجرت نخبگان ایرانی خواند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به لزوم بهره گیری از ایرانیان خارج گفت: این تصور که ایرانیان مهاجرت کرده سرمایه شان را اینجا می آورند، درست نیست؛ مگر اینکه برنامه فراسرزمینی طراحی کنیم و این نیازمند بهبود روابط با کشورهای دیگر است. البته جای تاسف است که ما یکی از ۵ تمدن دنیا بودیم و ایران هراسی می شود و در شرایطی که تمام بانک‌ها با هم زنجیره هستند، استاد ما به خاطر FATF حتی یک کتاب نمی تواند بخرد. کارمند و دیپلمات ایران رفته برای خدمت و در خارج بچه دار شده و الان او را متهم و از سمت ممنوع می‌کنیم!

وی در پایان با یادآوری راهبرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ابتدای دولت سازندگی گفت: آقای هاشمی گفت جنگ تمام شده و باید ایرانیان خارج کشور راحت بیایند و برای این، قانون مدنی را مسکوت بگذارید. این قانون مسکوت بود تا سال ۱۴۰۱ که آن را حتی سخت‌تر از قبل کردند و اگر دلایل مهاجرت را حل نکنیم، در بر همین پاشنه می چرخد.

به جای مهاجرت نخبگان با تخلیه ملی مواجهیم

«مجتبی لشگربلوکی» مشاور ارشد استراتژی و سرمایه‌گذاری اقتصادی سخنران بعدی نشست با بیان این که «اگر فرض‌های درست نداشته باشیم، سیاست‌گذاری می‌تواند باعث مشکل شود»، به پیش فرض های نادرست در زمینه مهاجرت اشاره کرد و گفت: در ذهن ما ناگفته خاک از انسان مهمتر است و طلا از مغز مهمتر! اگر امروز بخواهید از ایران خارج شوید، تنها ۵۰۰۰ دلار می توانید بیرون ببرید، ولی خروج مغز به راحتی ممکن است. از دست دادن جزایر خیلی برای ما ناگوارتر از خروج آدم‌هایی است که می‌روند و برنمی‌گردند. این نگاه باید اصلاح شود و باید با حساس سازی ذهن جامعه و سیاست‌گذار را اصلاح کرد.

وی انحصار مهاجرت به نخبگان را نادرست خواند و گفت: بعید است یک لوله کش یا پرستار را نخبه بدانید. ولی جامعه بدون پرستار و لوله کش ممکن نیست. امروز ما با تخلیه ملی به جای مهاجرت نخبگان مواجهیم.

لشگربلوکی: انحصار مهاجرت به نخبگان را نادرست خواند و گفت: بعید است یک لوله کش یا پرستار را نخبه بدانید. ولی جامعه بدون پرستار و لوله کش ممکن نیست. امروز ما با تخلیه ملی به جای مهاجرت نخبگان مواجهیملشگربلوکی با رد این نگاه که «مهاجرت تنها مساله کشور مبدا است» گفت: واقعیت اینست که الان مقاصد مهاجرتی دارند فعالانه عمل می کنند و در جنگ بر سر جذب استعدادها در امارات و انگلستان و نقاط دیگر کاملا برنامه ریزی می کنند. چون فهمیده اند بیش از خاک مغز مهم است.
ما باید حساب سرمایه انسانی خود را داشته باشیم. چون چیزی که سنجیده نشود، کنترل و مدیریت نمی شود. درباره سرمایه انسانی این را نداریم و حساسیت اجتماعی ایجاد نمی شود. باید کمک کنیم در مراجع رسمی سیاستگذاری مثل شورای عالی امنیت ملی، دفتر سرمایه انسانی وجود داشته باشد و نهادهای امنیتی سیاسی حساس باشند و به حفظ سرمایه انسانی کمک کنند.

۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد

وی این باور که «مهاجرت نخبگان برای کشور مبدا زیان بار است» را هم زیر سوال برد و گفت: جنبه های منفی مهاجرت هست، ولی نباید از جنبه های مثبت آن هم غافل شویم. انگار جامعه ما هوشمندانه در خارج مرزهای ایران یک ذخیره ژنتیک برای بقا ایجاد می‌کند تا شرایط برای بازگشت مساعد شود. اگر نمی توانیم مهاجرت را کنترل کنیم لااقل هر ایرانی یک سفیر فرهنگی، رسانه و یک پل ارتباطی در خارج باشد و باید شرایطی ایجاد کنیم تا از ظرفیت اینها استفاده کنیم. به عنوان نمونه، چرا لابی ایرانی در خارج کشور نداشته باشیم؟

لشگربلوکی با بیان اینکه با تغییرات فناوری رخ داده، «هم زمانی» و «هم مکانی» دیگر مثل قبل مهم نیست، افزود: فناوری حتی مشکل «هم زبانی» را هم حل کرده و می توان در لحظه صدای فردی را به زبان دیگر شنید؛ اما ما چند دوره (course) مشترک با دانشگاه های دنیا داریم؟ بسیاری از ایرانیان در موسسات مالی دنیا هستند. چقدر از مشورت آنها استفاده می‌کنیم؟ چند ایرانی خارج کشور را برای حل مشکلات و ابرچالش‌هایمان به صورت آنلاین دعوت می‌کنیم؟

وی در پایان گفت: ما به خاطر نگاه امنیتی اشتباه و تنگ‌نظری از ایرانیان مهاجر استفاده نمی کنیم، اما اگر این نگاه را تغییر دهیم، شاید تهدید مهاجرت برای ما به فرصت تبدیل شود. سیاست ما بازگشت مهاجران است؛ اما من می‌گویم به جای آن، دنبال اتصال فرامرزی باشیم و هر کس هر جای دنیا هست، برای ایران کار کند.

نژادپرستی فرهنگی، باعث اعتراض توده و واگرایی نخبگان

«دکتر کیومرث اشتریان» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به عنوان سخنران بعدی، بخشی از مهاجرت را مربوط به سیاست‌های عمومی و متاثر از مبانی ارزشی و هنجاری دانست و گفت: این موارد از جنس گفتمان است و از طریق گفت‌وگوی دائمی خبرگان حل می شود.
اشتریان: واژه «نژادپرستی فرهنگی» را به کار می‌برم تا هشدار دهم. گاه بدون این که مطلع باشیم نژادپرست فرهنگی می‌شویم و برخی نمادها را آنقدر تکرار می کنیم که انسان‌ها و حکومت را به نژادپرستی فرهنگی می‌کشانیم. این نژادپرستی فرهنگی با توده مردم و نخبگان تصادم کرده و باعث می‌شود اعتراض اجتماعی وارد توده شود و از سوی دیگر باعث واگرایی نخبگان و مهاجرت می شودمن واژه «نژادپرستی فرهنگی» را به کار می‌برم تا هشدار دهم. گاه بدون این که مطلع باشیم نژادپرست فرهنگی می‌شویم و برخی نمادها را آنقدر تکرار می کنیم که انسان‌ها و حکومت را به نژادپرستی فرهنگی می‌کشانیم. این نژادپرستی فرهنگی با توده مردم و نخبگان تصادم کرده و باعث می‌شود اعتراض اجتماعی وارد توده شود و از سوی دیگر باعث واگرایی نخبگان و مهاجرت می شود.

وی با طرح این سوال که «آیا واقعا ما ایرانی ها نژادپرست هستیم؟ و آیا این به ساختار سیاست‌گذاری نیروی انسانی ما وارد شده؟» افزود: چه بسا یک طبقه خرده بورژوازی و فرقه سازی ایدئولژیک شکل گرفته تا باعث مهاجرت نخبگان شود. چون استراتژی نیروی انسانی ما، ملی نیست و این زخم عمیق کنار گذاشته شدن در مهاجران ایجاد می‌کند و باعث می شود حتی نتوانیم آثار مثبت مهاجرت را داشته باشیم.

اشتریان گفت: شاید نظام گزینش سیاسی در سطح یک گروه سیاسی مثلا حذف اصلاح طلبان به صورت عمومی حس نشود، ولی وارد حذف معلمان و استادان و... هم شد، جامعه متاثر می شود. مثلا یک جوان ۳۵ ساله دکترا گرفته، ولی با سیاستهای گزینشی تا ۴۵ و ۵۰ سالگی مضطرب است که چیزی بگوید و کل فرصت شغلی هیئت علمی شدنش از بین برود. مهاجران ۴۵ ساله می‌شناسم که می‌گویند هنوز آواره‌ام و اصلا دوست ندارند در انگلستان و فرانسه باشد، اما چیزی گفته و رهایش نمی کنند.

وی توضیح داد: البته برخی افراد چون خودشان را انطباق می دهند، از این صافی گزینش رد می شوند. اما اگر شما آینده روشن نداشته باشید، فضا به سمت مهاجرت ترغیب می شود و عملا یک طبقه بورژوازی ایدئولژیک شکل می گیرد. ما باید هشدار دهیم تا این وضعیت رخ ندهد. البته ایدئولژی در اینجا صرفا یک پوشش است. ما انسان‌ها دنبال منافع هستیم و به منافعمان پوشش ایدئولژیک می دهیم. و الا رویکرد اصلی انقلاب اسلامی ربطی به این رویکرد ندارد.

استاد دانشگاه تهران در پایان گفت: اگر زیست فرهنگی خاصی را تحمیل کنیم باعث واگرایی و حتی باعث انقراض اجتماعی یک نسل می شود. یک دلیل اساسی مهاجرت نخبگان می تواند نژادپرستی فرهنگی در سیاست‌های استخدامی باشد و نکته مهم این است که توده‌ها هم به راحتی این را می فهمند.

درگیر زنانه شدن مهاجرت هستیم

«سمیه توحیدلو» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی با بیان این که «درگیر زنانه شدن مهاجرت هستیم» گفت: خیلی از زنان ما به دلایلی از جمله سبک زندگی خود، نه در حوزه دانشگاهی و نه اقتصادی، امکان رشد ندارند و لاجرم مهاجرت کنند و افرادی زیادی که می خواهند برگردند، به دلیل انطباق خانواده با جامعه مقصد امکان بازگشت ندارند.

وی افزود: بالای ۶۰ درصد نیروی تحصیلکرده ما بیکار است و این رقم درباره زنان بالای ۷۵ درصد است. بعضی افراد که تجربه کار تکنیکال در ایران و خارج داشتند، مهمترین موضوع برایشان امنیت روانی جامعه مقصد بود. این افراد در داخل با مشکلاتی مواجه می‌شدند.

۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد

توحیدلو حل مشکل «سودای مهاجرت» را مهمتر از مهاجرت دانست و گفت: مهمترین ناترازی ما ناترازی مدیریت و منابع انسانی است. مهاجرت ما از فردی به توده‌ای تبدیل می شود و افراد شایسته بخش‌های مختلف مهاجرت می کنند. اما برای مدیریت مهاجرت نیازمند انسجام ایرانیان و فاصله گرفتن از وضعیت امنیتی داریم. نباید دوبی و ترکیه محل دیدار ایرانی با خانواده اش باشد. اما تلاشی برای اصلاح سیاست‌ها نمی‌شود. ما می گوییم نخبگان بازگردند، ولی کسی که تابعیت دوم دارد، حتی عضو هیئت علمی نمی‌تواند بشود.

وی با اشاره به نگاه تاریخی گفت: البته بزرگترین رویدادهای جامعه ما را مهاجران رقم زده اند و گاه از خارج استفاده شده تا علم و فرهنگ بماند و از این منظر می توان نگاه مثبت به مهاجرت داشت.

دیاسپورای ایرانی نداریم؛ ایرانیان در کشور مقصد از هم فرار می‌کنند

دکتر «طاهره خزایی» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد «جامعه شناسی مهاجرت» سخن خود را با خاطره جلسه اول تدریس همین درس در ترم پیش آغاز کرد که وقتی نظر دانشجویان درباره مهاجرت را جویا شده، یکی از دانشجویان گفته است: در خارج فرش قرمز برای من پهن نکرده‌اند و فقط می‌خواهم زندگی کنم. برخی از نسل جوان به جای یک آرمان و ایده‌آل، تنها برای یک زندگی عادی می خواهند مهاجرت کنند.

خزایی استاد دانشگاه: دانشجو می‌گویددر خارج فرش قرمز برای من پهن نکرده‌اند و فقط می‌خواهم زندگی کنم. برخی از نسل جوان به جای یک آرمان و ایده‌آل، تنها برای یک زندگی عادی می خواهند مهاجرت کنندوی با انتقاد از اینکه در سند سازمان ملی مهاجرت هیچ اشاره ای به مهاجرت ایرانی و جمعیت ایرانیان خارج از ایران نیست، گفت: براساس تعاریف علمی، ما دیاسپورای ایرانی نداریم. ۲ تا ۷ میلیون ایرانی مهاجر داریم و میزان مهاجران بعد از جمهوری اسلامی یا افزایش یافته و یا اقلا کاهش نیافته و نظام سیاسی نتوانسته این روند را کم کند.

استاد دانشگاه تهران با اشاره به سه رویکرد ممانعت خروج، بازگشت و تمرکز بر جمعیت ایرانیان خارج، سومی را برگزید و گفت: این جمعیت ۷، ۸ میلیونی، تنها ۱ درصد مهاجران جهان است. اما با اینکه اکثرا نخبه هستند، هیچ آورده‌ای برای جامعه ایران ندارند.

وی با اشاره به مطالعه مهاجران ایرانی و دیگر کشورهای خاور میانه گفت: مهاجر ایرانی ماهر و آموزش دیده است و برخلاف کشورهای دیگر، مهاجرت ما فردی است، نه جمعی و انتخابی است. ضمنا مثل برخی کشورها پسااستعماری نیست.

به گفته خزایی، ایرانیان به دلیل نبود اعتماد در کشور مقصد از هم فرار می‌کنند، اجتماع هم‌بسته از ایرانیان در خارج از ایران نداریم که بگوییم «دیاسپورا» است. اندازه آن کوچک است و در گروه‌های کوچک و بزرگ و جزایر گریزان و منزوی پراکنده هستند و روابط حسنه با هم ندارند. همدیگر را قبول ندارند و اینکه همسو با نظام جمهوری اسلامی هستی یا اپوزیسیون و.. همدیگر را متهم می کنند. با جمعیت واگرایی مواجهیم که می شود به آنها مجمع الجزایر قومیتی گفت و گرچه فرهنگی و متخصص هستند، اما اتمیزه و پراکنده‌اند و آورده سیستماتیک برای جامعه ایران ندارند و حتی سفیر فرهنگی هم برای ایران نیستند.

به گفته این استاد دانشگاه، هنوز بخشی از دعوای آنها بر سر انقلاب ۱۳۵۷ است و از نگاه برخی سبک زندگی مذهبی به معنای کارگزاری جمهوری اسلامی و باعث فاصله گرفتن می شود. اما باید زمینه گفت‌وگوی جامعه ایرانیان را فراهم کرد و قدم اول گفتگوی اینها با هم و گفتگوی نماینده ایران با آنهاست.

وی در پایان گفت: در قدم بعدی نظام باید در سطح کلان‌تر با نظام بین الملل گفتگو کند. مهاجر هیچ وقت منافع خود را برای سرزمین مادری به خطر نمی‌اندازد و باید از ساختار خواست که این کارها را بکند.

انقلاب کردیم که بند از پای مردم باز کنیم، اما برخی قوانین ما بندها را زیاد کرده است

دکتر «علی اکبر صالحی» استاد دانشگاه صنعتی شریف در این نشست با بیان اینکه «تعلق به ایران نباید به خاطر اشتباه امثال من تضعیف شود» گفت: چیزی که ما از آن ضربه می خوریم، تصویرسازی و روایت پردازی است و دیگران برای ما روایت پردازی می کنند. خیلی اشکالات داریم، اما سیاه نمایی هم زیاد است و البته باید عیب‌های خود را هم ببینیم و منصفانه قضاوت کنیم.
وی تاکید کرد: نمی توان با بخشنامه و پلیس مانع رفتن کسی شد، مسائل فرهنگی بخشنامه پذیر نیست.

۱۳ ابرچالش کشور و علت‌العلل مهاجرت؛ اگر دلایل رفع نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد

صالحی: تعلق به ایران نباید به خاطر اشتباه امثال من تضعیف شود،چیزی که از آن ضربه می خوریم، تصویرسازی و روایت پردازی دیگران است.اشکالات زیادی داریم، اما سیاه‌نمایی هم زیاد است و البته باید عیب‌های خود را ببینیم و منصفانه قضاوت کنیموزیر پیشین امور خارجه با انتقاد از قانون دوتابعیتی گفت: قانون را برای این می گذارند که مشکلات مردم را حل کند. ما انقلاب کردیم که بند از پای مردم باز کنیم، اما برخی قوانین ما بندها را زیاد کرده است.
هیچ جا به اندازه ما مجلسشان جلسه ندارد. بعضی صرفا با رویکرد سیاسی قانون دوتابعیتی را گذاشتند تا پای بعضی افراد به جایی باز نشود. اگر فردی در آمریکا بوده و قهرا فرزندش آنجا به دنیا آمده، چرا باید قانون پایش راببندد؟ باید قوانین منطقی و راهگشا باشند. البته دولت لایحه داده که بخشی از مسایل حل می شود.

صالحی در ادامه گفت: دست‌کم از کشورهای اطراف بیاموزیم. لبنانی تا ابد لبنانی است و حتی با ۱۰۰ پاسپورت، هروقت لبنان برود، تمام امکانات را دارد. قوانین مدنی ما خون ایرانی را شریف می‌داند. از سال ۱۳۰۴ تاکنون، تنها ۱۶۰۰ نفر تابعیت ایرانی داده‌ایم. می توانیم به نخبگان دیگر کشورها هم تابعیت بدهیم. ما به ایرانی بودن افتخار می‌کنیم، اما پیش از آن انسان هستیم. باید دنبال اکوسیستمی باشیم که هم تشویق به خارج نشوند و هم از همه بتوان استفاده کرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha