به گزارش خبرنگار ایرنا، یلدا در بیشتر استانهای کشور آیین و آدابی یکسان دارد که رسم پررنگ، جدانشدنی و مشترک همه آنها دورهم جمع شدن خانواده و خویشان و آشنایان است؛ گفت و گو و نقل و شعر و داستان، نُقل محافل یلدایی بوده و سرمای استخوانسوز آخرین شب پاییز را به گرمای همدلی تبدیل کرده است.
تا بوده، کسب و کار میوهفروشی، آجیل فروشی و شیرینی فروشیها در روزهای منتهی به یلدا سکه شده و انار، هندوانه و تنقلات در سرمای روزهای آخر آذر، بازاری گرم داشتهاند.
یلدا در فرهنگ مردم شیراز و فارس هنرپرور و فرهنگور نیز جایگاهی فراموش نشدنی داشته و دارد؛ بلندترین شب سال، برای این مردمان که فرهنگ و زندگیشان با خونگرمی و شب نشینی، دورهمی و تماشا پیوند خورده، فرصتی ویژه است که از دست نمیدهند.
مینشینند، قصه میگویند، تفال میزنند، حافظ میخوانند، خاطره میگویند و خاطره میسازند؛ اما نقطه تفاوت یلداهای همیشگی با آدابهای یلدایی سالهای اخیر از جزئیات برپایی یلدا و ثبت خاطرهها و لحظههای یلدایی برمیخیزد.
اهمیت برپایی آیین و رسوم یلدا در فرهنگ مردم فارس و ایران تثبیت شده و انکار ناپذیر است و اهمیت آن برای تحکیم پیوندهای خانوادگی و اجتماعی نیز چنان ارزشمند است که شورای فرهنگ عمومی کشور روز منتهی به شب یلدا یعنی ۳۰ آذر ماه را به نام ترویج فرهنگ میهمانی و ارتباط با خویشاوندان نامگذاری کرد.
در سالهای اخیر برخی آداب مرتبط با برپایی یلدا در سطح جامعه فراگیر شده است؛ برخی اندیشوران و پیشکسوتان فرهنگی این آداب متفاوت را طبیعی و ناشی از تغییرات سبک زندگی میدانند و برخی معتقدند که این آداب آلوده به تجملگرایی شده و از هدف همنشینیهای یلدایی دور شده است.
شاید خرید پوششهای مجلل یلدایی، برپایی مهمانی در رستورانهای گران قیمت و دغدغه و گیر و دار تزئینهای متفاوت، از سویی به حفظ این میراث معنوی ایرانی کمک کند اما باید هوشیار بود تا مبادا یلدا از معنا تهی شود.
اگر سری به لباسفروشیها یا سایتها و صفحههای فروش لباس بزنیم؛ با انبوهی از پوشاک با عنوان لباس یلدایی مواجه میشویم که برای فروش و استفاده در این شب خاص تولید شدهاند؛ قیمتها متنوع است و از اجناس بی کیفیت و ارزان تا لباسهای میلیونی را میتوان در آنها دید.
نمونه دیگر تزئینهای یلدایی پر زرق و برقی است که اگر چه سطحی از آن متناسب با مهماننوازی و زیبایی خواهی بانوان ایرانی است اما افراط در آن، بیشتر به سوی تجملگرایی و رقابتهای مجازی سوق پیدا کرده است.
برپایی دورهمیهای شب آخر پاییزدر تالارهای مجلل و رستورانها به جای میهمان پذیری زیر سقف گرم خانهها یا بازدید از موی سفیدهای خانواده و اقوام نیز نمود دیگری از همین تغییرات یلدایی است.
بخشی از این تغییرات میهمانیهای یلدایی را رونق و گرمایی مضاعف میبخشد به شرطی که هدف همان باشد که پیشینیان ما از هم نشینی در بلندترین شب سال میجستند؛ یعنی تقویت پیوندها و نزدیکتر شدن دلها به یکدیگر به کمک دورهمیهای بی پیرایهای که تا نیمه شب به درازا میکشد.
شاید خرید پوششهای مجلل یلدایی، برپایی مهمانی در رستورانهای گران قیمت و دغدغه و گیر و دار تزئینهای متفاوت، از سویی به حفظ این میراث معنوی ایرانی کمک کند اما باید هوشیار بود تا مبادا یلدا از معنا تهی شود.
این تلنگر را زمانی میخوریم که در میهمانیهای یلدایی بیش از گفت و گو و گل گفتن و شنیدن، صدای فلش دوربینها را میشنویم و فردای همایون یلدا نیز تصویرهای پرشمار تزئینات یلدایی و میهمانیهای پر زرق بلندترین شب سال را لایک میکنیم.
این تلنگر را وقتی میخوریم که خسته از یک رقابت یلدایی، صبح اول زمستان را در هیاهوی تنهایی خود گم میشویم.
نظر شما