به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، «داستان من به سال ۱۹۴۱ بر میگردد به دوران اشغال کشورمان به دست ژاپنیها یعنی درست موقعی که بهار جایش را به تابستان داد. مکان دریاچه غرب در شهر هانگژوست مکانی زیبا و معروف در شرق چین در استان ژجیانگ». این بخش آغازگر رمان «آوای باد» است که در دو بخش «باد شرق» و «باد غرب» نگاشته شده است.
وقایع بخش اول کتاب در شهر هانگژو در شرق چین رخ میدهند؛ در سال ١٩٤١ در بحبوحه جنگ جهانی دوم یعنی زمانی که دولت دستنشانده ژاپن در چین بر سر کار بود و همزمان درگیر جنگ با دو گروه مقاومت ناسیونالیست و کمونیست بود. رئیس پلیس مخفی رژیم دستنشانده به بهانه انجام مأموریتی مهم سه مرد و دو زن را که اعضای گروه کشف رمز هستند شبانه و تحت حفاظت به ملکی متروک و دورافتاده در کرانه دریاچه غرب میبرد، ملکی با دو عمارت شرقی و غربی که سرگذشتی پیچیده و جالب دارند. این پنج نفر در عمارت غربی ساکن میشوند.
در میان آنها که مأمور مخفی و رمزشکن دولت دستنشانده هستند یک نفر برای گروه مقاومت کمونیستها جاسوسی میکند. این افراد نمیتوانند تا زمان کنار رفتن نقاب آن جاسوس این ملک را ترک کنند، جاسوسی که با نام شبح شناخته میشود و در صدد بیرون فرستادن پیام برای همرزمانش است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«در نهایت او تصمیم گرفت که این چهار نفر (وو، جین گو و لی) را وادار کند برای خانواده خود نامه بنویسند. در نامه بایست میگفتند هر چند وظایفشان موجب دوری آنها شده دلشان میخواهد خانواده هایشان بدانند که صحیح و سالم و در امنیت اند. قرار بود این نامه یکصد نویسه داشته باشد.
سختی این کار چه بود؟
سختی اش در این بود که کاری کنند محتوای نامه عادی به نظر برسد، زیرا نامه بایست تک تک کلماتی را که شبح به کار برده بود در بر میگرفت. مثل این بود که وقتی در غل و زنجیری سعی کنی ورجه وورجه کنی یا روزی که باد می وزد برگها را به شکل یک کپه روی هم بریزی. معلوم شد خوشبختانه منشی بای خیلی خلاق و کاردان است. بنابراین نامه ای که او تنظیم کرده بود نه تنها از عبارت های زیبا و تأثیرگذاری تشکیل شده بود بلکه زود هم تمام شد. وقتی هیهارا آن را خواند او را تحسین کرد.
این موجب میشد بی آن که اهداف بفهمند چه خبر است امتحان دستخط انجام شود. چرا آنها نمیتوانستند حرفهای خودشان را برای خانواده هایشان بنویسند؟ زیرا ممکن بود جمله بندی شان خوب نباشد و واقعیت حبس محرمانه خود را ناخواسته فاش کنند. این توضیح به اندازه کافی خوب بود البته اگر آنها زیاد به آن فکر نمی کردند. حداقل این گیجشان میکرد و بدین ترتیب این نقشه به هدف اولیه اش که سر جا میخکوب کردن آنها از ترس بود میرسید.» صفحه ۹۴
در بخش دوم، که در زمان حال رخ میدهد مای جیا نویسنده این اثر ماجرای دیدارش با بازماندگان وقایع بخش اول را روایت میکند و شرحی درباره شخصیتهای داستان و سرگذشتشان را ارائه میدهد که این جذابیت این اثر را دوچندان میکند.
فصل دوم کتاب این چنین آغاز میشود:
«گو شیائومنگ....
این بانوی پیر فکرم را دایماً به خود مشغول می کرد، درست مثل شبح و موجب شد تمام کردن رمانم غیر ممکن شود تمامش کردم اما بعد مجبور شدم دوباره کلش را از اول شروع کنم.
دوران غم انگیزی در زندگی ام بود کمی قبل از سال نوی چینی، درست وقتی کتاب جدیدم در آن زمان نامش رمز بود مراحل نهایی نشر را قبل از ارسال به چاپخانه پشت سر میگذاشت سرویراستار آبیائو یک روز عصر ناگهان به من زنگ زد و با عصبانیت به م اطلاع داد که این کتاب اصلاً قرار نیست منتشر شود. علتش را پرسیدم و او گفت یک نفر مرا متهم کرده که مغرضانه تاریخ را تحریف کرده ام، عمداً مرتکب اشتباه شده و افترا زده ام.
فکر کردم دارد شوخی میکند گفتم: «این چیزا مثل اینه که قسم بخوری سیگار رو ترک کنی من قبلاً بارها این چیزا رو تجربه کرده م...»
به نظر نمیرسید حرفم این مرد را آرام تر کرده باشد.» صفحه ۲۱۷
«آوای باد» بیطرفانه و به زبانی ساده نوشته شده است و از این جهت که به اتفاقات واقعی میپردازد جذابیت خاصی دارد. این نکته که نویسنده پس از پایان داستان شرح زیبایی از شخصیتها و سرگذشتشان را ارائه میدهد بسیار مورد توجه خوانندگان این اثر قرار گرفته است. در چین بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسید.
مای جیا با نام اصلی جیانگ بنهو (متولد ۱۹۶۴) یک رمان نویس چینی است. وی همچنین به عنوان رئیس انجمن نویسندگان ژجیانگ و نایب رئیس انجمن ادبیات و هنر ژجیانگ فعالیت میکند. جیانگ در سال ۱۹۶۴ در فویانگ، استان ژجیانگ به دنیا آمد. وی به ارتش آزادیبخش خلق اعزام شد و به مدت ۱۷ سال خدمت کرد. جیانگ در سال ۱۹۸۳ از دانشکده زبان خارجی ارتش آزادی بخش خلق فارغ التحصیل شد. وی شروع به چاپ آثاری در سال ۱۹۸۶ کرد. جیانگ در سال ۱۹۸۷ در دانشکده هنرهای ارتش آزادی بخش خلق پذیرفته شد و در سال ۱۹۹۱ در رشته ادبیات فارغ التحصیل شد.
در سال ۱۹۹۷، جیانگ در تلویزیون ماهواره ای چنگدو به عنوان سردبیر کار کرد. در سال ۲۰۰۸ از چنگدو به هانگزو منتقل شد.
در سال ۲۰۱۰، او به عنوان نایب رئیس انجمن ادبیات و هنر ژجیانگ انتخاب شد. در ۲۰۱۳ به عنوان رئیس انجمن نویسندگان ژجیانگ انتخاب شد.
مای جیا حالا بیش از ۱۰ میلیون خواننده در جهان دارد. آثار او به زبانهای مختلف ترجمه میشود. از اثر دیگرش با عنوان کشف رمز یک سریال تلویزیونی ساخته شده و دو اثر دیگر در تاریکی و آوای باد به سینما راه پیدا کردهاند.
«آوای باد» را نشر ققنوس با ترجمه فریبا بردبار در ۳۹۰ صفحه منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
نظر شما