به گزارش ایرنا، شهید هاشمی که هشت سال در واحدهای عملیات و اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان فعالیت داشت در مسئولیت رییس اطلاعات این نهاد در استان، روز جمعه هشتم مهرماه سال ۱۴۰۱ در جریان اغتشاشات زاهدان به دست تروریستهای کوردل به آرزویش که همان شهادت بود و بارها گفته بود، رسید.
تاکنون شناخت چندانی از ابعاد شخصیتی و چگونگی مدیریت شهید هاشمی در دست نیست و حالاحالاها باید سراغ همرزمانش را گرفت، شنید و مستند کرد تا اندک شناختی از وی در معرض دید افکارعمومی قرار گیرد.
شهیدی که با وجود سن جوانی (متولد ۱۳۵۷- شهر کرمان) مسئولیت های خطیری آن هم در استان مهم و حساس سیستان و بلوچستان که درگیر مسائل مختلف است به دست گرفت و آن قدر خوب کار کرد که هم مردم شیعه و سنی، به ویژه سران طوایف که شناختی از او داشتند همواره زبان به ستایشش دارند و هم مسئولان می گویند آنقدر خوب در مسئولیتش کار کرده بود که همواره می خواستند وی را به تهران منتقل کنند و ارتقای مسئولیت دهند اما شهید هاشمی بارها زیربار نرفت و می گفت: اینجا(سیستان و بلوچستان) بوی شهادت می دهد.
به مناسبت سالگرد شهادت این پاسدار مدافع امنیت، حریم و حرمت مردم و سرزمین ایران اسلامی، با یکی از همرزمان وی با عنوان یوسف امیرشکاری مصاحبه کردیم تا قدری بیشتر با جنبه های شخصیتی و کاری شهید هاشمی آشنا شویم.
این مصاحبه تلفنی انجام شد و امیرشکاری هم درگیر مشغله های بسیار و عازم سفر بود اما بالاخره توانستیم پس از دو نوبت تماس، زمانی را به مصاحبه اختصاص دهیم و نخستین جمله وی نیز در ابتدای این گفت و گو این بود: در مظلومیت بچههای اطلاعاتی همین بس که به علت جنس کار آنان خیلی نمی شود درمورد کارشان حرف زد.
شهید هاشمی را بیشتر «سید» خطاب میکند و میگوید آشناییاش با وی به همان حدود هشت سالی باز می گردد که از ابتدا به سیستان و بلوچستان آمده بود.
مخزن انواع خاطرات از شهید هاشمی است در عملیات و برهه های مختلف؛ امیرشکاری قدری از وجوه تمایز سیستان و بلوچستان و جنس مسائل متفاوت آن استان با سایر نقاط و در نتیجه سختی های مضاعف فعالیت در این استان می گوید و معتقد است که بسیاری از خدماتی که در عرصه مقابله با تهدیدهای امنیتی توسط شهید هاشمی پدیدآمد، پایه گذار ساختارها و فرآیندهایی شدند که منشا برکات بسیاری در حفاظت از این سرزمین و مردم و مقابله با انواع تهدیدها بوده است.
پایه گذار خیلی اتفاقات خوب در عرصه های اطلاعاتی بود؛ در روش انجام فعالیت ها نیز این شهید، شیوه خاص خودش را داشت که گاها با برخی شیوه های مرسوم و معمول قبلی در مواجهه با عوامل تهدیدکننده که دانسته یا نادانسته جذب کانون های تروریستی یا شرارت شده بودند متفاوت بودامیرشکاری به دو دسته تهدیدهایی که یکی از بیرون مرزها مردم را هدف می گیرد و نیز برخی تهدیدهایی که توسط برخی عوامل از داخل شکل می گیرد اشاره می کند و می گوید که هنر شهید هاشمی این بود که در این زمینه ها با رصد وضع موجود، بسیاری از خلاءها را شناسایی و از ظرفیت ها استفاده کرد تا زمینه مقابله با انواع تهدیدها به شکل مناسب تر فراهم شود.
روش متفاوت سید در اجرا
همرزم شهید هاشمی بعد از اینکه می گوید شهید هاشمی پایه گذار خیلی اتفاقات خوب در عرصه های اطلاعاتی بود، تاکید دارد که بگوید در روش انجام فعالیت ها نیز این شهید، شیوه خاص خودش را داشت که گاها با برخی شیوه های مرسوم و معمول قبلی در مواجهه با این افراد و عوامل تهدیدکننده که دانسته یا نادانسته جذب کانون های تروریستی یا شرارت شده بودند متفاوت بود.
وی به کلام نافذ و جذبه خاص شهید اشاره می کند که سبب شده بود شخصیت وی سرمایه عظیمی در کشور باشد و می گوید: بعدها معلوم می شود که چه سرمایه ای از کنارمان به سمت آسمان بال گشود.
قدرت ریسک بالای شهید
امیرشکاری در ادامه به ویژگی دیگری از شخصیت و مدیریت شهید هاشمی اشاره و تاکید کرد: وی قدرت ریسک بسیار بالا و منحصربه فردی داشت.
وی گفت: بارها مشاهده کردیم وقتی تهدیدی امنیتی را شناسایی می کرد، برای مقابله با آن باید اقدامی انجام می گرفت که بیشتر مواقع ریسک(خطر) عملیات آنقدر بالا بود که شاید حتی در کشور کسی ریسک آن را نمی پذیرفت.
«برخی مواقع پیش می آمد حتی مسئولان از کشور می آمدند و می گفتند فلان اقدام عواقب زیادی ممکن است داشته باشد، اما سید ابتدا پیش بینی می کرد که آن اتفاقات رخ نخواهد داد و نکته قابل تامل اینکه با شهامت و جسارت خاصی، ریسک آن را شخص خودش می پذیرفت و عملیات یا آن فعالیت را طوری اجرا می کرد که هیچکدام از پیش بینی های انجام شده دیگران نیز شکل نمی گرفت و مشکل بدون هرگونه عارضه ای حل می شد».
عامل تضمین موفقیت ها اما گمنام
همرزم شهید هاشمی معتقد است: در هر عملیاتی در هر کشور و عنصر اصلی موفقیت آن، عوامل اطلاعاتی هستند که نقش بسیاری در ایجاد موفقیت دارند اما نامی نباید از آنان برده شود و گمنام بمانند.
«شهید هاشمی در بسیاری از مسائل استان و تضمین موفقیت های آن نقش مستقیم داشت اما همیشه گمنام بود؛ همه این اتفاق ها به نام دیگران ثبت می شود اما هیچکس ندید یکبار وی اعتراض کند، اصلا این مسائل در روحیه وی نبود».
همرزم شهید هاشمی در لحظهای از مصاحبه همان پشت تلفن کمی سکوت کرد؛ انگار داشت جلو اشک هایش را می گرفت که به هق هق نرسد و ادامه داد وقتی به سر مزار شهید هاشمی در جوار مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی می روم خطاب به سید می گویم نوش جانت، حقت شهادت بود اما حق ما فراق نبود، امید که ما هم یک روزی به آنجا برسیمدغدغه کلان امنیت
امیرشکاری به رویکرد شهید هاشمی نسبت به ایجاد امنیت به عنوان زیرساخت هر اتفاق دیگر اشاره و تاکید کرد: سید، محرومیت را نتیجه ناامنی می دانست و می گفت اگر می خواهیم اشتغال ایجاد کنیم یا سرمایه گذاری برای محرومیت زدایی صورت گیرد باید ابتدا امنیت محقق شود؛ لذا برای تحقق امنیت هم برنامه متناسب با شرایط منطقه داشت.
پیشگام در تقریب مذاهب
همرزم شهید هاشمی گفت: شهید شوشتری سنگ بنایی در تقریب در منطقه گذاشت که سرآغاز تحولات بسیاری شد؛ اما شهید هاشمی نیز در ادامه همان فرآیند با رویکردی از زاویه دیگر تلاش بسیاری داشت تا در کنار بهره گیری از سران طوایف و ریش سفیدان، از ظرفیت بدنه اقوام مختلف نیز استفاده شود و با بسیاری از آنها ارتباط صمیمانه و دوستانه داشت.
روی خودش خیلی کار کرده بود
امیرشکاری در ادامه خیلی تمایل دارد که از میل و آرزوی شهید هاشمی برای شهادت بگوید و این را البته با این جمله شروع می کند: سید خیلی روی خودش کار کرده بود.
«بسیاری از ما همکاران سید، از وی بارها شنیده ایم که می گفت شهید می شود، با شهدا زیاد مانوس بود، عکس های متعدد شهدا روی میزش، برگزاری مراسم مختلف نکوداشت برای شهدا، دعاهای زیادی که می خواند و همه آرزویش شهادت بود؛ این اواخر حتی مسئولیتی را می خواستند برایش در خارج از استان ابلاغ صادر کنند که وی اصرار داشت همانجا بماند چون می گفت: اینجا بوی شهادت می دهد».
خودش را آماده کرده بود
امیرشکاری در ادامه به خاطره ای پرداخت که در جریان یک عملیات، وقتی چندنفر داخل خودرو به سمت محل ماموریت می رفتند در جاده با آب بردگی مسیر و قرارگرفتن خودرو در جریان سیل مواجه می شوند که برخی همکاران می گویند سید می خواهید ما را به کشتن دهی، که سید در همان شرایط هم با طمانینه و یک حالت خاصی آرام می گفت: کُشتنی در کار نیست، مطمئنم که من شهید می شوم، شما هرکاری می خواهید بکنید.
وی تاکید کرد: سید خودش را آماده کرده بود و ماند و به آرزویش هم رسید.
امیرشکاری ادامه داد: شهید هاشمی خیلی وقت ها در رفتارهایش می دیدیم که به جایی وصل است؛ سید برای رسیدن به شهادت خیلی زحمت کشید، خیلی خون دل خورد و به آنچه می خواست رسید.
همرزم شهید هاشمی در این لحظه از مصاحبه از همان پشت تلفن کمی سکوت کرد، انگار داشت جلو اشک هایش را می گرفت که به هق هق نرسد و اشاره کرد: وقتی به سر مزار شهید هاشمی در جوار مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی می روم خطاب به سید می گویم نوش جانت، حقت شهادت بود اما حق ما فراق نبود، امید که ما هم یک روزی به آنجا برسیم.
به گزارش ایرنا در معرفی خلاصه سردار شهید سید حمید رضا هاشمی آمده که وی سال ۱۳۷۶ در حالی که تنها ۱۸ سال داشت ازدواج کرد و همزمان در رشته مهندسی کامپیوتر در داشگاه آزاد اسلامی واحد مجلسی و سپس در واحد نجف آباد مشغول به تحصیل شد.
پس از اتمام تحصیلات و اخذ مدرک کارشناسی در دی ماه ۱۳۸۲ به دلیل علاقه فراوان وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. این علاقه از دوران کودکی و با الگوگیری از پسر عمه شهیدش سید علی موسوی در وی شعله ور شده بود، کسی که بعد ها نام سازمانی خود را با الهام از وی انتخاب کرد.
شهید هاشمی در نوجوانی با عضویت فعال در پایگاه های بسیج این مسیر را با توانمندی و علاقه فراوان تا زمان حضور رسمی در سپاه پاسداران ادامه داد.
سپس وی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اطلاعات استراتژیک از دانشگاه امام حسین (ع) دریافت کرد و سال ۹۰ تحت فرماندهی سردار شوشتری در زاهدان مشغول به خدمت شد.
پس از آن حدود یک سال در بندر عباس و سپس به تهران منتقل شد؛ بعد از چهار سال دیگر با سمت فرماندهی اطلاعات به زاهدان بازگشت و تا زمان شهادت به مدت هشت سال در این سمت مشغول به خدمت بود.
پیکر شهید بنا به وصیت وی مبنی بر مجاورت با مزار سید الشهدای جبهه مقاومت- حاج قاسم سلیمانی- و دیگر همرزمان بسیجی شهیدش در گلزار شهدای شهر کرمان به خاک سپرده شد.
نظر شما