نویسنده کتاب «علی افشاری» است و می نویسد: «این مجموعه را به موطنم سمیرم که بر پیکره پیرش، داغ تازیانه زَمهریر روزگار نمایان است و بی صبرانه چشم براه سپیده دمی است که طلیعه مهری گرمابخش وجودش گردد تقدیم می کنم.»
محتوای کتاب شامل ۶ بخش، ۱۴ فصل، ۵۴ جدول و نمودار، سه طرح و ۱۵ نقشه قدیمی و جدید و تصاویر تاریخی در پایان کتاب است که در بخش های مختلف بنابر موضوع هر فصل چاپ شده است.
در پیشگفتار به معرفی کلّی سمیرم، جمعیت، مساحت، معیشت عمومی و تعاریف شهر و روستا اشاره شده و در بخش اول با عنوان جغرافیایی طبیعی به نقل از فارسنامه ناصری(۱۳۵۸ خورشیدی) این شهرستان را تا سال ۱۳۴۲ جزء شهرستان آباده استان فارس برشمرده است.
سمیرم از نظر جغرافیایی در حوزه رسوب گذاری زاگرس واقع شده و از نظر زمین شناسی به سه بخش ارتفاعات، تپه ماهورها و دشت ها تقسیم می شود.
دشت های اصلی این منطقه شامل: قبر کیخا و حنا در جنوب شرق، دشت سمیرم در جنوب این شهر دشت مِهرگرد در شمال غرب هستند. دشت های میان کوهی محدودتری همچون چهاراره ،کُمه و مورک نیز از دیگر دشت های سرزمین هزار چشمه محسوب می شوند.
گسل ها و زمین لزره ها
صفحه ۴۹ کتاب به زمین لرزه ها و گُسل های منطقه پرداخته است و صفحه ۵۰ داده های آماری ثبت شده زمین لزره ها را بررسی کرده است.
داده هایی که نشان می دهد بیشتر زلزله ها در زاویه غربی گُسل دنا رخ داده و بخش شرقی سمیرم به مراتب زلزله های کمتری داشته است.
سه گُسل و شکستگی در منطقه سمیرم وجود دارد که گُسل بزرگ زاگرس از سنندج تا سیرجان کرمان امتداد دارد و قسمت هایی از سمیرم را نیز در بر می گیرد.
گُسل سمیرم در ۴ کیلومتری غرب شهر به طرف شرق به طول ۴۰ کیلومتر و گُسل دنا نیز به طول ۱۰۰ کیلومتر باعث پیدایش دشت های باریک، چشمه ها و تالاب های متعدد در امتداد خود شده است.
عنوان فصل دوم اقلیم است و اقلیم سمیرم بر اساس مطالعات متعدد، شهرستان، نیمه مرطوب سرد و مرطوب سرد عنوان شده است.
متوسط بارش در سمیرم از ۲۹۰ میلیمتر در شرق تا ۶۰۰ میلیمتر در بخش پادنای بزرگ عنوان شده و در سال هایی که بارندگی خوب باشد، از ۸۰۰ میلیمتر نیز بالاتر رفته است.
عمده ترین بادهای محلی این خطه، نسیم کوه و دره بویژه در شب های صاف و آرام هستند. بادهای محلی دیگری نیز نظیر باد راست باد چپ، باد چوقون و چوم در منطقه وجود د ارند.
میزان آب های برداشتی سالیانه سمیرم از جریان های سطحی در فصل سوم کتاب ۵۰۰میلیون متر مکعب برآورد شده و حوضه های عمده آبریز شامل: ماربر، حنا، سیستان، خِرسان و سولِگان هستند.
در بخش خاک نیز «سنگ آهک» منشأ عمده خاک های سمیرم است و از نظر سن، حاصل فرسایش دوران سوم و چهارم زمین شناسی است.
مراتع، زمین های شخم خورده، دیم زارها، زمین های سنگلاخی و صخره ای این منطقه در مجموع ۵۳۸ هزار و ۵۱۲ هکتار زمین است و علاوه بر ذخیره گاه بین المللی دنا، چند ذخیره گاه و پایگاه جنگلی و مناطق حفاظت شده مختلف زیست محیطی و طبیعی نیز در سمیرم وجود دارد.
سفر شاه عباس دوم صفوی به تفرجگاه «آب ملخ» در جنوب سمیرم که از آن به «جناتُ النّعیم تجری من تحت الانهار» یاد شده نشان از طراوت طبیعت و سرسبزی این منطقه در ادوار مختلف تاریخی دارد.
جغرافیای انسانی در بخش دوم کتاب در ابتدا پیشینه تاریخی و تمدنی سمیرم را یادآور شده و بنابر نقل شاهنامه حکیم فردوسی درباره مادر بهرام گور سروده است:«ز مادر سمیرم نبیره شهم/ ز مردی همه با هنر همرهم»
طبق تحقیقات دکتر واندنبرگ آلمانی، آثاری از قلعه مربوط به قوم «پارسوا» نمایانگر سکومت و آبادی ۷۰۰ سال قبل از میلاد در سمیرم دارد.
دژ بهمن یا قلعه سنگی دوره ساسانی، وجود وزیر سمیرمی با نام کمال الدین علی سمیرمی در دربار سلجوقی، غارت سمیرم در قرن نهم هجری دوره حکومت تیموریان، توسعه در دوره صفوی و ساخت نارین قلعه، ساخت شبستان مجسد جامعه در دوره قاجار در این فصل اشاره شده است.
نبرد و غارت سمیرم در سال ۱۳۲۲ خورشیدی که نویسنده معتقد است؛ به جرأت می توان گفت مناقشه بین سران ایل قشقایی و نیروهای حکومتی آن دوره، عامل عقب ماندگی و توسعه نیافتن سمیرم در دهه های اخیر بوده و عوارض اجتماعی، روانی و روحی آن تا امروز باقی مانده است.
صفحاتی از کتاب نیز به معرفی مختصر شخصیت ها و چهره های این شهرستان اختصاص دارد. «کمال الدین علی سمیرمی» در دوره سلجوقیان، تاجُ الشعرا میرزا اسماعیل خان متخلص به «ثاقب»، حکیم جهانگیرخان قشقایی، میزرا نصرالله معروف به شهاب و حبیب الله فضایلی خطاط برجسته جهان اسلام، از جمله این افراد هستند.
در فصل هفتم کتاب نوشته شده که این منطقه در سال ۱۳۴۲ با سفر نخست وزیر وقت به شهرستان تبدیل شده و بیشتر جمعیت آن را مهاجران و بخشی را نیز عشایر کوچنده تشکیل می دهند.
علی افشاری در صفحه ۱۳۵ کتاب با انتقاد از اینکه صنعت در سمیرم جایگاهی ندارد و به بیکاری دامن زده است می نویسد: «مشکلات حوزه کشاورزی زیاد است و رغبت چندانی با وجود ادامه خشکسالی ها به این بخش نیست. مهاجرت تنها راه چاره است و نرخ بیکاری۱۶ درصدی سمیرم از میانگین ۸ درصدی استان اصفهان بالاتر است.»
سوادآموزی دختران ممنوع!
نکته جالب در حوزه سواد و آموزش اینکه سال ۱۳۲۴ نسبت دانش آموزان پسر به دختر یک به ۲۰ بوده است چرا که فرهنگ عامه اجازه تحصیل به دختران را نمی دادند.
جمعیت عشایر این خطه در اواخر دوره قاجار حدود ۶۴ هزار و ۵۰۰ نفر بوده و «ماری تِرز» در سفرنامه خود به جنوب ایران جمعیت ایل قشقایی آن زمان را حدود ۴۰۰ هزار نفر تخمین زده است.
نظام ارباب و رعیتی و تسلط خوانین از دوره صفویه به بعد متداول و حاکمیت اراضی و مراتع سمیرم دردست خان ایل بوده است. دورانی که خان دارا و متمول است و رعیت در فقر و تنگدستی روزگار می گذرانند.
الگوی کشت سمیرم تا سال های قبل از اجرای قانون اصلاحات ارضی، حکایت از جامعه بسته روستایی و خود مصرفی دارد. مقدسی در کتاب خود نوشته است: «روغن چراغ های کاخ صفوی از دانه های روغنی سمیرم تامین می شده است.» وجود سنگ های عصاری برای روغ کشی و تولید شیره انگور مدعی این موضوع است.
از حدود سال ۱۳۴۰ به بعد و با تغییر الگوی کشت از زراعت به باغداری و بویژه سیب درختی این شهرستان خطه بزرگ تولید سیب مرغوب درختی محسوب می شود. سیب هایی زرد و قرمز که اصالتاً آمریکایی اما بنام «سیب لبنانی» معروف هستند و اقتصاد این شهرستان را رونق داده اند.
مراتع که ۵۳ درصد از مساحت کل شهرستان را پوشش می دهند باعث روی آوردن مردم به دامداری شده و عشایر سالانه افزون بر ۸۰۰ هزار رأس دام سبک را وارد این مراتع می کنند.
در فصل دهم، نویسنده بر اساس مطالعات خود و دیگران علت هایی برای عدم پیشرفت این شهرستان برشمرده است.
ساختار کشاورزی و ترکیب جمعیتی شهری و روستایی، عدم شناخت ظرفیت های صنعتی و معدنی، شرایط خاص اقلیمی و محدودیت های ناشی از آن، کمبود نیروی کار و متخصص در بخش صنعت و معدن، گرایش نداشتن عمومی به فعالیت های مشارکتی، تمرکزگرایی شدید در مرکز اصفهان و عد تعادل منطقه ای از جمله این دلایل است.
فصل گردشگری، سمیرم را به نقل از سفرنامه های تاریخی و کتاب های آنان، آن را سوییس ایران خطاب کرده اند. سرزمینی که آب ملخ آن را« نیمروز» می نامند چرا که تابش آفتاب در فاصله طلوع تا غروبش سه ساعتی بیشتر دوام ندارد.
درباره حیات وحش و زیست گاه های طبیعی سمیرم نیز «ناصر قشقایی ایلخانی» می گوید: «شهریورماه رفتیم به کوه، شکار به قدری فراوان بود که حساب نداست. ۵۲ شکار زده شد.»
سیزدهمین فصل کتاب به عشایر اختصاص دارد و گویا برای نخسنین بار نام طایفه ای از قشقایی ها به نام فاسیمدان در متون امپراطوری صفوی بکار رفته و طبق تحقیقات، ایل قشقایی و طوایفی از آن بیش از ۳۶۰ سال قبل تا امروز در سمیرم ییلاق داشته اند.
مبارزات «اسماعیل خان» سردار عشایر قشقایی در جنگ جهانی اول علیه قشون انگلستان در خور اهمیت است و وی در دوره پهلوی اول به مجلس ملی نیز راه می یابد.
قشقایی های کوچنده سمیرم طوایف دره شوری، فارسیمدان، عمَله، شش بلوکی و کشکولی هستند و منابع درآمد آنها بر پایه انسان، دام و مرتع استوار است.
فصل پایانی کتاب نیز نویسنده که خود سال ها مسوولیت های مختلفی مانند نمایندگی مجلس و عضویت در کمیسیون عمران، دبیر دبیرستان های آموزش و پرورش، مشاور پارلمانی وزارت نیرو، ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسس دانشگاه آزاد اسلامی سمیرم را در کارنامه دارد پیشنهادها و راهکارهایی به منظور پیشرفت و توسعه بخش های مختلف این منطقه ارائه کرده است.
کتاب جغرافیای شهرستان سمیرم در ۳۳۰ صفحه از سوی انتشارات معظمی چاپ شده است.
۷۱۴۷ / ۶۰۲۶/