۲۸ آذر ۱۳۹۱، ۱۴:۱۳
کد خبر: 80461812
T T
۰ نفر

فراموشي هاي شب چله

۲۸ آذر ۱۳۹۱، ۱۴:۱۳
کد خبر: 80461812
فراموشي هاي شب چله

شهركرد-شب چله كه فرا مي رسيد، فاميل دور هم جمع مي شدند و صداي خوش 'شاهنامه خوان ' در اتاق هاي كاهگلي تير چوبي، طنين انداز مي شد.

اجاق كرسی، تازه گر گرفته بود و بوی تازه دم ذغال های بلوط فضای اتاق را معطر می كرد و كاسه گندم برشته روی كرسی، دست به دست می كشت.

پدر بزرگ ورق های شاهنامه را خط به خط چنان با آب و تاب می خواند، كه گویی خود در وسط میدان كارزار قرار داشت و بچه ها با هر واژه حماسه به وجد می آمدند.

شب چله محفلی بود، برای حلقه ای رندانه و باب طنازی كه خنده را چهره به چهره در بین كرسی نشینان توزیع می كرد.

صفت خنده رویی ،در این جمع به همه نسبت داده می شد و صورت های سرخ سرما زده با نیم خنده های دندانه دار، بسان انارهای ترك خورده مجمر وسط كرسی بودند.

اما پای تلویزیون كه به وسط آمد،قصه ها و متل های مادر بزرگ و شاهنامه خوانی پدر بزرگ كنار كشیدند و صحفه های لامپی، هر كدام به وسع شان،جمع های كرسی نشینی را كاهش دادند.

بعد از تلویزیون ها، سرفه های گاه و بی گاه تلفن همراه هم در وسط حرف بزرگترها دور كرسی افتاد تا صدا به صدا نرسد و بچه ها،به جای شاهنامه به مسیج بازی و پیامك فرستادن بسنده كردند.

حالا نیز برای برخی از جوان ها، تمام شادباش های شب چله تنها به یك پیامك ختم شده است و این جمع بودن ها در چند، كلمه احساسی پیامكی خلاصه می شود،تازه اگر زبان فارسی پاس داشته شده باشد و كلمات،نصف و نیمه به دست مخاطب نرسیده باشد.

زمانی بود كه در چهارمحال وبختیاری شب نخست زمستان با آیین های خاصی برگزار می شد و شب 'شب چله' به رسم ادب و صله رحم، شب همنشینی بود.

در گذشته نه چندان دور خانواده ها با جمع شدن به دور كرسی ها و دل سپردن و گوش فرادادن به شاهنامه خوانی و حافظ خوانی و سعدیه ریش سفیدان،این شب را سپری

می كردند.

شاهنامه خوانان در این شب طولانی و با خواندن شاهنامه گویی می خواستند به زندگی نیرو ببخشند.

بیان كردن متل ها و افسانه های قدیمی نیز در این شب در گذشته رواج داشت و بزرگان فامیل،در این شب برای فرزندان و نوادگان خود با بیان ناگفته های كشت و زراعت،حوادث تلخ و شیرین و تجربیات خود را به این نسل انتقال می دادند.

مردم چهارمحال و بختیاری در گذشته معتقد بودند كه در شب چله حداقل باید هفت نوع خوراكی استفاده كرد.

در این شب سینی های مسی یا همان 'مجمر' كه روی كرسی قرار داده می شد،از تنقلاتی مانند كشمش ، گردو ، بادام ، سنجد و كشك پر می شد.

خوردن آش كشك محلی نیز از سنتهای دیگر مردم این منطقه بود كه شاید در بین برخی از مردم هنوز رسم باشد.

یكی از فعالان قدیمی رسانه می گوید:شب چله در نقاط مختلف چهارمحال وبختیاری در بین مردم طایفه ها به صورت خاص برگزار می شد.

'ثریا آزادی ' در گفت وگو با ایرنا می افزاید:برخی از طایفه ها كه با مردم اصفهان در رفت و آمد بودن ،رسم های شب چله آنان رنگ و بوی اصفهانی به خود گرفته بود و آنها كه كوچرو بودند و به شیراز و خوزستان سفر می كردند در این شب رسمی هایشان جنوبی تر بود.

به گفته وی،در گذشته بزرگتر های فامیل در شب چله دور هم جمع می شدند و گل می گفتند و گل می شنیدند و سپس بزرگ فامیل، شاهنامه خوانی می كرد و در قوری آبی رنگ سفالی برای بچه ها فالی می زد.

وی می گوید:زنان بزرگ فامیل به رسم ادب و احترام در شب چله برای عروس و داماد هدیه می بردند كه این رسم هنوز نقاط مختلف این استان حالت سنتی خود را حفظ كرده است.

آزادی می گوید:غذای ویژه شب چله در شهركرد آش كشك بود با لبو و كدوی پخته شده، كه در برخی از خانواده ها قورمه سبزی شب چله معروف بوده و هنوز نیز این غذا طعم بخش شبانه چله آخرین شب پاییز است.

این فعال قدیمی و با سابقه رسانه ای ادامه می دهد:پدر بزرگ و مادر بزرگ انار دانه شده را بین جوانان تقسیم می كردند و این شب نشینی تا پاسی از سحرگاه روز یكم دی ماه به طول می كشید.

آزادی می افزاید:خوردن كدو تنبل نیز در این شب جایگاه خاص خود را داشت و بیشتر كسانی كه در منزل و یا مزرعه خود به كشت محدود محصولات جالیزی می پردازند یك یا چند كدو را

برای شب چله نگه می داشتند و هنوز در برخی خانواده ها پخت كدوی شب چله را انجام می دهند.

به گزارش ایرنا،هم اكنون شب چله در چهارمحال و بختیاری بدون كرسی های چوبی قدیم برگزار می شود و بسیاری از این آیین های رو به فراموشی رفته است.

گزارش از محمود رییسی

7359