اتفاقي كه البته در سالهاي اخير به واسطه خشكسالي و نبود آب شدت بيشتري يافته است. شايد خوزستانيها فرسايش خاك را بيش از همه درك كرده باشند. آنهايي كه ريههايشان گاه از خاك سرزمينشان پر و خالي ميشود.
اما اثرات فرسايش خاك به همين جا ختم نميشود. «رسوبگذاري بيش از 236 ميليون متر مكعب در مخازن پشت سدها، حدود 500 ميليون متر مكعب در شبكههاي آبياري و زهكشي مدرن و سنتي، از دسترس خارج شدن هزاران هكتار اراضي مزروعي و در معرض خطر سيل قرار گرفتن حدود 255 شهر معادل 41.5 درصد كل شهرهاي كشور، 8650 پارچهآبادي معادل 12.7 درصد آباديهاي كشور و حدود يك ميليون هكتار از اراضي زراعي شامل باغات، اراضي آبي و ديم واقع در دشتها و حاشيه رودخانهها، 20 هزار رشته قنات و بخش قابل ملاحظهاي از جادهها و راههاي ارتباطي» از پيامدهاي مخرب اين آسيب زيست محيطي است كه خيلي بيسر و صدا اتفاق ميافتد.
**عوامل شدت بخشيدن فرسايش خاك در ايران
در بعضي موارد، فرسايش خاك طبيعي است اما انسان با فشار بر جنگل، مرتع، خاك و زمين و روند روزافزون شهرنشيني سبب فرسايش بيشتر آن شده است. فرسايش خاك ميتواند پيامدهاي جدي براي محيط زيست داشته باشد، چه زمين شما قابل استفاده باشد يا غير قابل استفاده. معمولا چون 120 ميليون هكتار از 165 ميليون هكتار كشور را كوهها و دشتهاي نزديك به كوهستان تشكيل ميدهند، فرسايش آبي در ايران غالب است.
به غير از احتساب پهنههاي آبي مثل اروميه در مابقي مناطق بياباني و كويري مانند زابل فرسايش بادي غلبه دارد. اما چه عواملي فرسايش خاك را در ايران شدت بخشيدهاند. از عمدهترين دلايل فرسايش شديد خاك در كشور، از بين بردن پوشش گياهي، كشت بر روي اراضي شيبدار، تغيير شديد كاربري اراضي، گسترش بيابانزايي و ميزان بارندگي سالانه بسيار ناچيز باعث شدهاند تا كارشناسان زنگ خطر فرسايش خاك را در كشور به صدا درآورند و بر لزوم توجه ويژه به حفاظت آب و خاك براي دستيابي به توسعه پايدار تاكيد كنند.
آنان توجه به روشهاي سنتي، حفاظت آب و خاك، بهره برداري بهينه از منابع و آمايش سرزمين را براي كنترل روند فرسايش خاك ضرورتي اجتناب ناپذير ميدانند و در عين حال معتقدند كاهش پيامدهاي زيانبار تخريب و فرسايش خاك علاوه بر اجراي طرحهاي اصولي و زيربنايي و عزم ملي به فرهنگسازي و آموزش تودههاي مردم از طريق تشكلهاي مردم نهاد مورد نياز است.
**راههايي كه ميتوان از فرسايش جلوگيري كرد
با اين حال موارد متعددي وجود دارد كه ميتواند جلوي اين رويداد ترسناك را بگيرد. در شرايط خشكسالي قطعا چمن كاري و آبياري اين پوشش گياهي يا حتي رها كردن زمينهايي مثل زمينهاي كشاورزي باير به حال خود نوعي حماقت به حساب ميآيد. چرا كه كاشت پوشش گياهي آببر در زمان بيآبي سبب هدر رفتن منابع ميشود و رها كردن زمين بدون پوشش گياهي ميتواند سبب فرسايش خاكي و وقوع طوفانهاي گرد و غبار شود. پس بهترين راه حل چيست؟
مالچ پاشي يكي از بهترين روشهاي جلوگيري از فرسايش خاك است؛ راهي موقت كه ميتواند خاك را پوشش دهد. مالچ بر چند نوع بوده و آنچه بيشتر در كشور، در مبحث كنترل فرسايش بادي و جلوگيري از گرد و غبار مطرح است، مالچ نفتي است. مالچ نفتي مزاياي زيادي داشته و روشي موثر در جلوگيري از حركت شن هاي روان است. اما اين ماده اثرات سوء محيط زيستي نيز دارد كه استفاده از آن را محدود به شرايط خاصي ميكند. پوشش گياهي و هوموس نيز در جلوگيري از هر دو نوع فرسايش (آبي و بادي) بسيار موثر است.
براي جلوگيري از فرسايش خاك در درجه اول بايد هدف ايجاد پوشش گياهي باشد. اما بديهي است كه در بعضي نقاط، شرايط طبيعي طوري است كه امكان روييدن گياه نيست ولي در هر حال بايد اقداماتي در زمينه جلوگيري از فرسايش خاك صورت گيرد.
در اين شرايط بايستي از فكر ايجاد پوشش گياهي در آن منطقه منصرف شد و روش هاي ديگري را براي نفوذ دادن آب در زمين (در فرسايش آبي) و تثبيت خاك در فرسايش آبي و بادي در پيش گرفت. به عنوان مثال حفر جوي ها يا بانكتها در دامنه كوه ها در جلوگيري از فرسايش آبي و استعمال مالچ نفتي در تثبيت ماسههاي روان مي تواند در فرسايش خاك موثر باشد.
لازم به ذكر است كه اقدامات لازم درباره جلوگيري از فرسايش خاك و انتخاب روش و به كار بردن وسيله صحيح براي مبارزه با آن بايد با مطالعات و بررسي هاي دقيق و توجه به وضع اقليمي و جغرافيايي و حتي اجتماعي منطقه مربوطه صورت گيرد، نه آن كه يك فرمول و يك دستورالعمل براي مبارزه با فرسايش بادي براي كليه نقاط به كار برده شود.
*منبع: روزنامه ابتكار؛ 1397.3.5
**گروه اطلاع رساني**9370**2002
نه مثل قطع شدن درختان جنگلهاي هيركاني پر سر و صدا است، نه مثل خشكسالي به چشم ميآيد. خيلي آرام و بي سر و صدا رخ ميدهد و ايران را در سال دو ميليمتر كوتاهتر ميكند. طبق برآوردها باد و آب در سال حدود 2 ميليارد تن معادل 16.7 تن در هكتار خاك ايران را فرسايش ميكند، بدون آنكه ايرانيان آن را درك كنند يا به چشم ببنيد.