تصاویری كه عمدتا روز كودك را برای ما نقش می كنند، شكل و شمایل كودكانی زیباست كه در لباسهای بامزه و جذاب درحال خندیدن هستند یا به آرامی گوشهای خوابیده اند و یا مشغول بازی با اسباببازی هایشان هستند. عمده تصور ما هم از كودك همین است.
اما واقعیتی دیگر در اجتماع نیز وجود دارد كه كودكانی را به تصویر میكشد كه از این عكسهای دوستداشتنی بسیار فاصله گرفتهاند، كودكان كار و خیابانی كه جبر زمانه كودكی را از آنها ربوده است.
آنها بچههایی بودهاند كه در خانوادههایی بد كاركرد به دنیا آمدهاند، كسانی كه پدر و یا مادری معتاد داشتهاند، یكی از سرپرستانشان یا هر دو بیمار است، جنگ زندگی آنها را نابود كرده و یا فرهنگی غلط كودكیشان را به رسمیت نمیشناسد.
كودكی را تا سن 18 سالگی تعریف كردهاند و كودك خیابانی كودكی است كه در این بازه سنی بیش از دوازده ساعت از روز را بدون نظارت والدین در بیرون از خانه به سر برد. در این میان، كودكانی كه در كارگاههای زیرزمینی یا مغازهها و یا در خیابانها كار میكنند، كودك كار نامیده میشوند.
** آمار دقیقی از كودكان خیابانی در دست نیست
بنا بر اعلام معاون امور اجتماعی بهزیستی فارس، در 6 ماه نخست امسال، 411 كودك خیابانی وارد مراكز بهزیستی این استان شده اند.
معصومه فروتن در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: آمار دقیق و مشخصی از تعداد همه كودكان خیابانی وجود ندارد زیرا این موضوع در فواصل مختلف و زمان های گوناگون متفاوت است و به یك عامل خاص متكی نیست.
وی با بیان اینكه تعداد این كودكان به نسبت سال های گذشته افزایش داشته است، گفت: به همین دلیل علاوه بر شیراز، مركزی نیز در شهرستان مرودشت برای نگهداری این كودكان احداث شده است.
فروتن ادامه داد: بیش از 90 درصد این كودكان پسر و كمتر از 10 درصد آن ها دختر هستند؛ همچنین 79 درصد آنها از اتباع خارجی و 21 درصد آنها ایرانیاند.
** آمار متفاوت یك خیریه
جمعیت خیریه امام علی (ع) با راهاندازی مركزی با نام خانه ایرانی كه در محله سعدی، یكی از محلات كمبرخوردار شیراز واقع است، در قالب سازمانی مردمنهاد، در كنار دستگاههای متولی به شناسایی، آموزش و رسیدگی به این كودكان مشغول است و از نزدیك با مشكلات آنها و خانوادههایشان در تماس است.
بنا بر گفته مسئول تیم شناسایی و مددكاری این جمعیت در گفت و گو با ایرنا، افزون بر آمار اعلامی از سوی بهزیستی كه مربوط به كودكان خیابانی است، دو گروه دیگر نیز وجود دارد كه ممكن است نهادهای مسئول كمتر به آن توجه كنند؛ یكی كودكانی كه به صورت پنهان كار میكنند و دیگری كودكانی كه كار یا تكدیگری نمیكنند، اما عمده ساعات خود را در خیابانها میگذرانند و معمولاً در محلات پر آسیب دیده میشوند.
اكبر واثقی افزود: آنچه براساس پژوهشهای میدانی ما ثبت شده است، نزدیك به 95 درصد كودكان كار از اتباع خارجی و پنج درصد آنها ایرانی هستند.
وی ادامه داد: درواقع در كلانشهر شیراز تعداد كودكان كار ایرانی بسیار كم است؛ اما كودكان ایرانی بدسرپرست و آسیبدیده بسیار است.
مسئول تیم شناسایی و مددكاری جمعیت امام علی (ع) درخصوص آمارهای به دست آمده در این مركز گفت: از سال 1395 فعالیتهای میدانی وسیعی بر كودكان تكدیگر و شاگردان مغازه انجام دادیم كه آمار به دست آمده 500 كودك كار را نشان میداد كه از این تعداد 120 نفر از آنان مستقیم و با اطلاعات دقیق شناسایی شدند و آنها كه محل زندگیشان به خانه ایرانی نزدیك بود، در این مركز آموزش دیدند.
وی ادامه داد: در سال 1396 باتوجهبه اهمیتی كه كودك زبالهگرد پیدا كرده بود، تحقیقات خود را بر روی این كودكان انجام دادیم و تا پاییز آن سال 30 كودك زبالهگرد شناسایی شد.
** پیشبینی رشد سه برابری كودكان كار و زبالهگرد در سال جاری
واثقی با بیان اینكه هنوز عملیات میدانی شناسایی در سال جاری آغاز نشده است، بیان داشت: با توجه به آنچه روزانه در جامعه دیده میشود، میتوان تخمین زد كه رقم 500 كودك كار دستكم به یك هزار 500 نفر افزایش یافته و تعداد30 كودك زبالهگرد، حداقل به صد نفر رسیده است.
وی دلیل این افزایش سه برابری را شرایط اقتصادی كشور از اسفندماه سال گذشته دانست و گفت: این مساله همچون زلزلهای ویرانگر شكافهایی عظیم در جامعه پدید آورد و باعث رشد سریع جمعیت كمبرخوردار و محروم شد.
این مددكار با بیان اینكه كودكان خیابانی در معرض انواع خطرها هستند، ابراز داشت: این كودكان ممكن است دچار ناهنجاریهایی شوند كه بر رشد جسمی و روحی آنان تاثیرگذار است، برای نمونه بیش از دیگران در معرض تجاوز، سوء استفاده گروههای بزهكار و درگیری با مواد مخدر هستند و به مراتب آسیبهایشان از كودك كار بیشتر است.
واثقی درخصوص كودكان كار گفت: كودك كار، چه متكدی و چه شاغل در واحدهای اقتصادی، در هر حال تحت نظارت یك نفر بزرگتر فعالیت میكنند كه ممكن است برادر، پسر عمو، مادر یا پدر و صاحبكارش باشد و كم پیش میآید كه كودك 6 تا 12 ساله به تنهایی سر كار برود.
وی افزود: اما كودك خیابانی فارغ از همه این نظارتها، ولو نظارتی ناقص و آسیبزا، در معرض هرگونه ناهنجاری قرار میگیرد و در این زمینه باید نخست از طریق شناسایی خانواده و بعد شناسایی كودك وارد عمل شد.
مسئول تیم شناسایی و مددكاری جمعیت امام علی (ع) بیان داشت: پس از روند چند ساله شناسایی این كودكان، اولین گروه آنان از سال گذشته از این جمعیت خدمات آموزشی دریافت كردند و به مراتب كار كردن با این بچهها و همچنین آسیب آنها در مقایسه با كودكان كار بیشتر بود.
** افت تحصیلی و بازماندن از تحصیل بزرگترین آسیب كودكان كار و خیابان
این فعال اجتماعی با اشاره به اینكه كودكان كار معمولا دچار افت شدید تحصیلی هستند، ادامه داد: در برخی موارد این كودكان از تحصیل باز میمانند؛ البته تعداد آنان در میان كودكان كار ایرانی بسیار كمتر از كودكان اتباع است كه این افراد با حضور در خانه ایرانی نخست از طریق كلاسهای غیر درسی جذب مجموعه میشوند و بعد دوره كلاسهای درسی و كمكدرسی برای آنان آغاز میشود.
واثقی درخصوص كار كودكان بر اثر فقر فرهنگی گفت: كاركردن كودكی كه مستقیمً مرتبط با فقر فرهنگی است فقط در خانوادههای اتباع دیده میشود؛ بدینمعنا كه ممكن است نیاز مادی خانواده ازطریق سرپرست خانوار تامین شود؛ اما از لحاظ فرهنگی به این نتیجه رسیدهاند كه كودك باید از هفت یا 10 سالگی حتما كار كند.
وی اظهار داشت: كودكان ایرانی یا مقطعی كار میكنند یا در كارگاهها فعالیت دارند و بسیار كم پیش میآید به عنوان تكدیگر فعالیت كنند و بسیار پیش میآید كه خود كودك به این نتیجه برسد كه برای كاهش فشار مالی باید به سر كار برود و اجبار خانواده معمولا كمتر است. این مددكار اجتماعی بیان كرد: حذف كار كودك در این خانوادهها تقریباً غیرممكن است و عمدتا با فشارهای مالی یا سایر اهرمها برطرف نمیشود و تنها كاری كه میتوان برای این كودكان انجام داد این است كه آسیبپذیری آنان را به حداقل برسانیم.
واثقی گفت: نزدیك به 70 درصد اتباع به مدرسه میروند؛ مخصوصاً آن دسته از كودكانی كه تكدیگری میكنند؛ اما 90درصد آنها كه در مغازهها كار میكنند از تحصیل محروماند.
وی با اشاره به اینكه كودكان ایرانی عموماً به دلیل اعتیاد یك یا هر دو سرپرست خانواده از تحصیل باز میمانند، خاطرنشان كرد: در این خانوادهها میزان آسیب بسیار زیاد است زیرا كودك بدون یادگیری و بدون هیچ مهارت و حتی سواد، آیندهای نامعلوم دارد.
مسئول تیم شناسایی و مددكاری جمعیت امام علی (ع) ابراز داشت: طی سالهای گذشته موفق شدیم برخی از این كودكان را به مدرسه بازگردانیم؛ اما بسیاری از آنها به دلیل جو روانی خانوادههایشان دوباره از مدرسه فرار كردند و اصلا علاقهای به تحصیل ندارند.
واثقی همچنین درباره نحوه برخورد و آموزش به خانوادههای دچار آسیب به ایرنا گفت: دلیل بخشی از رفتارهای نادرست این خانوادهها جهل و ناآگاهی است و بخشی از معضلات آنها مربوط به مسائل فرهنگی و اقتصادی است كه با كلاس و مشاوره و صحبت حل نمیشود.
وی افزود: برای آموزش به این خانوادهها كلاس خاصی برگزار نمیكنیم و روش ما تشویق و تنبیه است تا خودشان دریابند كه چه زمانی رفتاری نادرست داشتهاند و چه رفتاری مطلوب بوده است؛ البته آنان از مشاورههای خاص برخوردار میشوند و در مواقع حیاتی نظارت بیشتری بر روی آن هاست.
این فعال حوزه مددكاری اجتماعی عملكرد نهادهای حمایتی دولتی همچون بهزیستی و كمیته امداد را در مقایسه با سایر ارگانها مطلوبتر خواند و گفت: وجود این مجموعهها از نبودشان بسیار بهتر است و خدماتی را به برخی مناطق ارائه میكنند كه در دسترس سازمانهای مردم نهاد و خیریهها نیستند و معمولا خانوادههایی كه با كمیته امداد و بهزیستی در ارتباطاند، مشكلات كمتری نسبت به دیگر خانوادهها دارند.
واثقی ادامه داد: البته نیاز به نیروهای متخصصتر و فعالیت جدیتر و نیز عزمی ملی برای رفع معضلات اجتماعی در نهادهای دولتی وجود دارد كه هنوز در كل كشور نمی بینیم؛ به ویژه در حوزه كودك، برخوردها باید بهتر شود و نیروهایی كه مستقیما با كودكان خیابانی و كار در ارتباطاند باید آموزش ببیند و بدانند نباید با این كودكان همچون مجرم رفتار كرد و به ویژه نظارت بر عملكرد آنان بسیار بااهمیت است.
** آسیب های فراروی كودكان كار
همچنین دبیر جمعیت خیریه امام علی (ع) با بیان اینكه حذف كار كودك ممكن نیست، بیان داشت: در قشری كه مخاطب ما هستند و بیش از 90درصد آنها را اتباع تشكیل میدهد، به سختی میتوان این معضل را به طور كامل رفع كرد؛ اما میتوانیم با آموزش كودكان كار، زنجیره را قطع كنیم.
موژان انصاری در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود: به بیان دیگر میتوان تضمین كرد كودكانی كه آموزش میبینند، بعدها خود به پدر و مادری بدل شود كه حتی اگر نتواند نان شبش را تهیه كند، فرزندش را به سر كار نفرستد.
وی اظهار داشت: در مواجهه با كودكان كار و خیابانی دریافتیم كه غالب آنها مهارتهای زندگی را نیاموختهاند و از اصول اولیه آموزش به دورند و بهویژه در خانوادههای اتباع بسیاری از آنها مسائل ابتدایی و معمول را فرانگرفتهاند.
انصاری با بیان اینكه تقریبا همه این كودكان دچار انواع آسیبهای روانی هستند، گفت: بسیاری از آنها مشكلات بیشفعالی دارند، برخی از آن ها عزت نفس اندكی دارند، افسردگی در میان آنها رواج دارد و آنچه در همه مشترك است اختلال یادگیری و پرخاشگری است كه گاه به خودزنی نیز منجر میشود.
** خودزنی در كودكان كار و خیابانی، راهكار تخلیه خشم
این فعال حوزه كودك درخصوص خودزنی در كودكان توضیح داد: این اتفاق بیشتر در خفا رخ میدهد و معمولا به دلیل تخلیه خشم است؛ زیرا این كودكان مهارت كنترل خشم ندارند و عموماً براساس نوع كار و فشار روانی كه به آنها وارد میشود، دست به خودزنی میزنند.
انصاری عنوان كرد: در ارتباط مستمر با خانوادهها، وقتی مادری در گروههای خیریه یا مردم نهاد مشابه یا ازطریق بهزیستی و دیگر سازمانها آموزش دیده است، خانواده با مشكلات كمتری مواجه است و دستكم كار كردن با آنها یك درجه آسانتر است.
دبیر انجمن خیریه امام علی (ع) ابراز داشت: وقتی مادری دچار اعتیاد یا فروش مواد مخدر باشد، هرچه تلاش كنیم آموزش برای او بینتیجه است؛ همچنین در خانوادههای اتباع برخی حداقلها اصلا تعریف نشده؛ برای مثال پس از سالها تلاش موفق شدیم بخشی از آنها را راضی كنیم تا اجازه دهند دخترانشان در كلاسهای خانه ایرانی شركت كنند و آموزش ببینند.
وی با بیان اینكه عمده ترین كاری كه میتوان برای این كودكان انجام داد، الگودهی به آنهاست، بیان كرد: این كودكان در محیط آموزشی با معلمی مواجه میشوند كه دستكم با افرادی كه با آنها در ارتباطاند، متفاوت است و میتواند تاثیر بهتری بر آنها بگذارد.
انصاری درخصوص نحوه آموزش به كودكان خیابانی و كار گفت: مهمترین كاری كه میتوان برای آنها انجام داد این است كه آنها را به خودباوری برسانیم، بنابراین كلاسهایی برایشان برگزار میكنیم كه حتما پس از مدتی خروجی داشته باشد؛ مثلا در قالب اجرای تئاتر، مسابقات فوتبال یا برگزاری نمایشگاه؛ زیرا در این صورت كودك احساس میكند كار مفیدی انجام داده و به واسطه ارائه آن، خود را به دیگران معرفی كرده است.
** متولیان همكاری سازمانهای مردمنهاد و خیریهها را طلب كنند
دبیر جمعیت خیریه امام علی (ع) درباره فعالیت سازمانهای دولتی نیز گفت: نیروهای متخصص در این سازمانها كم است و هنوز به این نتیجه نرسیدهاند كه می توانند از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد و خیریهها كمك بگیرند.
وی ادامه داد: در بسیاری از امور میتوان وظایفی را بدون هیچ هزینه و دغدغه و حتی با دلسوزی بیشتر به سمنها و خیریهها سپرد؛ زیرا بسیاری از این سازمانها توسط كارمندان بازنشسته بهزیستی و آموزش و پرورش اداره میشوند كه هم تجربه كافی دارند و هم با محیط اداری و چارچوبهای رسمی آشنا هستند و بنابراین در بسیاری موارد نیازی به دخالت ارگانهایی همچون نیروی انتظامی نیست.
** ضرورت آموزش رفتار با كودكان كار و خیابان به آحاد جامعه
همچنین مسئول سرمایه انسانی این جمعیت با اشاره به اهمیت نهاد خانواده به ایرنا گفت: بازگرداندن كودكان به بستر خانواده جزو اصول مددكاری است و بهترین مكان برای هر كودك خانواده اوست و جدا كردن كودك از خانواده در صورتی ضروری است كه آن خانواده صلاحیت نگهداری كودك را به دلیل درگیری بسیار با ناهنجاریها نداشته باشد.
فرانك دالوند بیان كرد: البته در دیگر كشورها، وقتی اثبات شود كه محیط خانواده برای كودكان امن نیست، كودك به نهادهای مراقبتی دیگر سپرده میشود و در صورتی كه دوباره به خانواده بازگردد، نظارت بر خانواده بسیار زیاد خواهد بود و در زمان حاضر ما در كشورمان با خلأ نظارتی و قانونی در این زمینه مواجهیم.
وی با بیان اینكه امكانات و نیروی متخصص كافی برای نظارت بر خانوادههای بد كاركرد نیست، افزود: اگر خانواده مدام كودكی را به كار بگمارد، نهادهای نظارتی و حتی سازمانهای مردم نهاد در نظارت مستمر بر این خانواده به دلیل نبود بسیاری از زیرساختها با مشكل مواجهاند.
دالوند تاكید كرد: خوشبختانه مردم با وجود افزایش تعداد كودكان خیابان و كار، هنوز به حضور آنها حساس هستند؛ زیرا جامعه درك میكند كه معضل همیشه معضل میماند و آسیب، حتی در صورت شیوع بازهم آسیب است.
این جامعه شناس با بیان اینكه با وجود حساسیتها مردم هنوز نمیدانند چه رفتاری باید با كودكان كار و خیابانی داشته باشند، ابراز كرد: معمولا پرسشهایی درباره نحوه برخورد صحیح با این كودكان وجود دارد،اینكه آیا میتوانیم به آنها پول دهیم یا باید به آنها غذا داد یا بهتر است به آنها نه بگوییم و... .
وی افزود: ضروری است سازمانهای مردمنهادی كه در زمینه حقوق كودكان فعالیت میكنند و نیز ارگانهای دولتی نحوه رفتار صحیح با این كودكان را به جامعه آموزش دهند.
دالوند ادامه داد: پیشنهاد این است كه مردم كودك را طرد نكنند؛ زیرا این كودك میداند كه دارد از جامعه فاصله میگیرد و دیده نمیشود؛ با درنظر گرفتن این مساله، بهترین كاری كه میتوان انجام داد این است كه ما نیز با رفتارهایمان وضعیت طردشدگی آنان را بغرنجتر نكنیم.
وی خاطرنشان كرد: گاه میتوان با آنها گپی كوتاه زد، حتی اگر بدانیم در جواب به ما دروغ بگویند و بهتر است با این كودكان به صورت محترمانه رفتار كنیم تا در آینده احساس انتقام از جامعه در آنها ایجاد نشود.
دالوند تاكید كرد: رفتار محترمانه با ترحم متفاوت است. برخی از این كودكان یاد گرفتهاند كه با جلب ترحم كسب درآمد كنند و سیستم زندگی خود را بر این اساس پایه گذاشتهاند. نه گفتن به این كودكان باید عاری از ترحم و خشنونت باشد.
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود به رواج فرهنگ نادرست در حاشیهها نیز اشاره كرد و گفت: خشونتطلبی در حاشیه شهرها به معضل بزرگی بدل شده است و رواج دارد، در این مناطق كودكان بیشتر دچار معضلات روانی همچون خودزنی هستند.
وی افزود: مثلا وقتی پدر كودكی به واسطه جای بسیار زخمها بر بدنش ارج و قرب به دست آورده است این موضوع به یك فرهنگ بدل میشود كه در این صورت رفع معضلی همچون خودزنی بسیار دشوار تر است.
روز جهانی كودك مصادف با هشتم اكتبر و 16 مهرماه است كه ویژهبرنامههای آن در قالب یك هفته با عنوان هفته ملی كودك برگزار میشود. این هفته در سال جاری از 14 مهر با شعار آینده را باید ساخت، آغاز شده است و تا 20 مهرماه ادامه دارد.
7375 / 2027
گزارش از سیده سمیرا متین نژاد
شیراز- ایرنا- كودكان كار در حالی دوران طلایی زندگی خود را در خیابانها میگذرانند كه معابر شهرها، محیطی ناامن برای آنها به شمار میرود و ازهمینرو آنها به آسیبپذیرترین قشر اجتماع بدل شدهاند كه در چنین شرایطی باید با اراده ای ملی و در همه ابعاد ساماندهی شوند.