كارشناسان معتقدند در دنياي امروز اينترنت در خدمت تجارت قرار گرفته و با توجه به تغييرات عصر امروز تجارت نيز دچار تحول شده و تجارت الكترونيك نام گرفته است. ديجيتالماركتينگ نيز ابزاري است در اختيار تجارت الكترونيك. البته بسياري از افراد با استفاده از شبكههاي اجتماعي به ارائه محصولات و خدمات خود ميپردازند كه به آنها اصطلاحا دستفروشان مجازي گفته ميشود. هر كاربري در اينترنت ردپايي از خود بر جا ميگذارد كه بر اساس آن ميتوان نيازهاي وي را مورد بررسي قرار داد و خدمات و كالاها را به وي عرضه كرد. به هر روي با پيشرفت تكنولوژي كلاهبرداران نيز پيشرفته شده و از اينترنت براي درآمدزايي استفاده ميكنند.
در ايران بسياري از افراد بستههاي آموزشي براي يكشبه پولدار شدن، يكشبه ميلياردر شدن يا ايجاد زندگي مشابه سلبريتيهاي جهاني را به بهاي گزافي به كاربران اينترنتي ميفروشند. يكي از مشكلات اصلي ايران نبود اطلاعات كافي كاربران اينترنتي است كه موجب ميشود سودجويان به راحتي از آنها سوءاستفاده كنند يا تفاوت بين ديجيتالماركتينگ با تجارت الكترونيك را ندانند و به جاي استفاده از ابزارهاي اينترنتي مانند ديجيتالماركتينگ و تجارت الكترونيك همچنان به ارسال پيامك براي تبليغ خدمات و محصولاتشان استفاده كنند. در رابطه با تجارت الكترونيك، كلاهبرداران، خدمات آموزشي و ديجيتالماركتينگ با حسين زينيوند، كارشناس تجارت الكترونيك گفتوگويي داشتهايم كه در ادامه ميخوانيد.
**به طور كلي تعريف تجارت الكترونيك چيست؟
اگر بخواهيم تجارت را به تنهايي تعريف كنيم به معناي تبادلات كالاها و خدمات است كه قدمتي به اندازه پيدايش بشريت دارد به اين معنا كه از زماني كه زندگي بشر اجتماعي شد و مبادلات اوليه انسانها آغاز شد تجارت وجود داشت. با توجه به عصرهاي مختلف زندگي، ابزارهاي موجود در آن عصر در خدمت تجارت قرار ميگرفت. به طور مثال در يك دوره تجارت از طريق كشتي انجام ميشد، در دورههاي بعدي استفاده از حمل و نقل ريلي و هوايي نيز به آن افزوده شد. امروزه نيز ابزار جديد عصر ما اينترنت است و اين ابزار همچون دهههاي پيشين در خدمت تجارت قرار گرفته است. در مجموع استفاده از اينترنت به عنوان يك ابزار ارتباطي در تجارت از زماني كه بحث ادغام تكنولوژي مطرح شد، شدت گرفت. امروزه اينترنت دسترسي افراد را در هر حوزهاي تسهيل كرده است بنابراين طبيعي است كه در تجارت نيز مورد استفاده قرار گيرد.
به طور كلي تجارت الكترونيك به معناي استفاده از ابزارهاي تحت وب در تجارت است؛ ابزارهايي مانند اينترنت، كامپيوتر و موبايل. امروزه شاهد آن هستيم كه مدلهاي تجارت الكترونيك در شبكههاي اينترنتي اجرايي شدهاند. به ويژه توسعهدهندگان شبكههاي اينترنتي و شبكههاي تحت وب، تجارت الكترونيك را بر اساس رفتار كاربران اينترنتي توسعه دادهاند. اين افراد تجربه كاربري افراد در فضاي مجازي را بررسي ميكنند، در حوزه فناوري اطلاعات اصطلاحي داريم تحت عنوان «ردپاي ديجيتال» و توسعهدهندگان فضاي اينترنت كه نيازمنديهاي كاربران را مشخص ميكند. بر اساس اين نيازمنديها نرمافزارها ايجاد ميشوند و سپس از اين اطلاعات در تجارت الكترونيك مورد استفاده قرار ميگيرد.
**امروزه حتي قوانيني تحت عنوان قوانين جهاني تجارت الكترونيك در حال تدوين بوده تا مبادلات تجاري به صورت تجارت الكترونيك قانونمند باشد.
به طور كلي در ايران چه در حوزه تمامي معاملات تجاري و چه مصرفكنندگان با يكديگر، تبادلات بنگاه اقتصادي با مصرفكنندگان يا تبادلات بنگاههاي تجاري از تجارت الكترونيك استفاده ميشود و استفاده از آن رواج يافته است.
**بسياري از افراد تفاوتي بين تجارت الكترونيك و ديجيتالماركتينگ قائل نيستند و تفاوت بين اين دو را نميدانند. ديجيتالماركتينگ چه تفاوتي با تجارت الكترونيك دارد؟
ديجيتال ماركتينگ در واقع يك نوع ابزار بازاريابي بوده كه در اختيار تجارت الكترونيك قرار ميگيرد اما تجارت الكترونيك نتيجه ديجيتالماركتينگ است. ديجيتالماركتينگ ابزاري است به منظور پيدا كردن مشتري براي خدمات و كالاهايي كه به صورت آنلاين در اختيار مصرفكنندگان قرار ميگيرند.
به نظر ميرسد اين ابزار بيشتر در اختيار ارائهدهندگان خدمات قرار گرفته است چراكه بيش از 65 درصد از توليد ناخالص دنيا (GDP)به حوزه خدمات تعلق دارد، حتي زماني كه توليدكنندگان كالايي را به فروش ميرسانند موظف هستند خدمات پس از فروش به مشتريان ارائه دهند. به اين ترتيب حتي در حوزه توليد نيز بخشي از درآمدها به حوزه خدمات مربوط ميشوند. به همين روي بخشي از تجارت الكترونيك و درآمدهاي كسبوكارهاي آنلاين از حوزه خدماترساني كسب ميشوند، مثال آن استارتآپهايي مانند اوبر است كه در حوزه تاكسيراني به صورت آنلاين خدماترساني ميكند.
بسياري از استارتآپها نيز خدماتي مانند آموزشهاي مجازي ارائه ميدهند و مدل تجاري آنها سرويسمحور است.
ديجيتالماركتينگ از طريق موتورهاي جستوجو يا كلمات كليدي به بازاريابي ميپردازد و از طريق ايميلماركت، پيامكماركت يا بازاريابي در شبكههاي اجتماعي انجام ميشود. حتي از تبليغات و آگهي در فضاي مجازي نيز براي ديجيتالماركتينگ استفاده ميشود. بسياري از نرمافزارها حتي از صداوسيما يا تبليغات محيطي مانند بنرهاي سطح كشور نيز استفاده ميشود.
البته عدهاي از افراد نيز كالاها، خدمات يا دورههاي آموزشي خود را در شبكههاي اجتماعي ارائه ميكنند كه به نوعي دستفروشي آنلاين محسوب ميشود چراكه اين افراد مجوزهاي لازم را دريافت نكردهاند.
**امروزه آموزشهاي مجازي در كشور رواج بسياري يافته و بسياري از مدرسان از اين شيوه براي خدماترساني در حوزه آموزشي استفاده ميكنند كه مزاياي بسياري دارد. كاربران ديگر زمان خود را در ترافيك تلف نميكنند يا اگر سر ساعت خاصي در كلاس حضور نداشته باشند ميتوانند اين خدمات را دريافت كنند، از سوي ديگر اين آموزشها به دليل فراگير بودن ميتواند در ديگر كشورها و شهرهاي كشور نيز ارائه شود. با اين همه بسياري از كاربران معتقدند عدهاي سودجو به اسم آموزش در حال كلاهبرداري هستند. نظر شما در اين باره چيست؟
اگرچه بدبينيهايي نسبت به برخي افراد در حوزه آموزشهاي مجازي وجود دارد اما بسياري از افرادي كه در حوزه آموزشهاي مجازي فعاليت ميكنند نه تنها كلاهبردار نيستند بلكه در حوزه فعاليت خود بسيار كاردان و ماهر هستند. ممكن است بسياري از اين افراد مدرك دكتراي رسمي از دانشگاههاي برتر كشور نداشته باشند اما به صورت عملي و علمي دانشهاي مورد نياز را دارا باشند.
با اين حال متاسفانه يك صنف واحد در حوزه فضاي مجازي وجود ندارد و اين امر موجب شده عدهاي سودجو وارد بازار شوند و با شعارهايي بخواهند مشتري جلب كنند؛ شعارهايي مانند اينكه يكشبه پولدار شويد، يا با يادگيري يك تكنيك ميلياردر شويد در صورتي كه رشد كردن هرگز يكشبه رخ نميدهد و روندي تدريجي است. حتي كسبوكارهاي بزرگ مجازي نيز از ابتدا موفق نبودند. مديران بسياري از استارتآپهاي موفق و مطرح كشور نيز عنوان ميكنند كه در گذشته استارتآپ آنها ورشكسته بوده و با تغيير استراتژي به موفقيت رسيدهاند.
در واقع افراد موفق با دستيابي به دانش و اطلاعات مورد نياز موفق شدهاند كه اين امر هرگز يكشبه رخ نميدهد و روندي تدريجي است اما كاربران اينترنتي تمايل بسياري دارند تا سريع به ثروت برسند و اين امر نيز موجب شده كلاهبرداران بتوانند با ارائه بستههاي يكشبه ثروتمند شدن به موفقيت برسند. عدهاي با عكس گرفتن از چند ويلا و خودروي لوكس به مردم ميگويند كه يكشبه پولدار شدهاند و آنها نيز اگر به آموزشهاي اين افراد گوش فرادهند ميتوانند موفق شوند.
**دليل رشد استارتآپها و گرايش بسياري از كاربران و مردم به ايجاد استارتآپها در ايران چيست؟
به طور كلي از لحاظ بزنگاه تاريخي اكنون زمان رشد و موفقيت استارتآپها در ايران است. با اين همه آنچه همچنان در كشور مغفول مانده حضور و فعاليت استارتآپها در زمينه صادرات است. اكنون بيشتر استارتآپهاي كشور در حوزه خدمات و تجارت داخلي فعاليت ميكنند. البته موفقيت استارتآپهاي بزرگ كشور بر اساس اعتماد كاربران به آنها بوده است. در كنار آن بررسي نيازهاي مشتريان و كاربران و نيازسنجي بازار نيز به موفقيت استارتآپها كمك بسياري كرده.
**آموزشهاي اينترنتي ايراداتي نيز دارند؛ ممكن است مدركي به دانشپژوهان ارائه ندهند، ممكن است بستههاي آموزشي مناسبي نباشند، كاربران با پرسشهايي مواجه شوند كه امكان پرسيدن آنها در برخي از دورههاي آموزشي وجود نداشته باشد، استاد مربوطه فن بيان يا دانش كافي را دارا نباشد و آموزشهاي مناسبي ارائه ندهد يا دورههاي مجازي از كلاسهاي معمولي گرانتر باشند. به طور كلي چگونه ميتوان به دورههاي آموزشي كه در فضاي وب ارائه ميشوند اعتماد كرد؟
كاربران ميتوانند با بررسي سوابق معلمان و استاداني كه دورههاي آموزشي برگزار ميكنند از دانش و شايستگي آنها اطمينان پيدا كنند، اگر دورههاي مجازي از سوي يك آموزشگاه برگزار ميشود كاربران ميتوانند با آموزشگاه مربوطه تماس بگيرند و از مناسب و كاربردي بودن دورههاي آموزشي مجازي مطمئن شوند. به هر روي دورههاي آموزشي بايد از سوي آموزشگاه ارائه شوند و مجوزهاي مورد نياز را داشته باشند و آموزگاران نيز صلاحيتهاي لازم را دارا باشند. به طور كلي بحث اينماد به اين منظور ايجاد شد تا ارائهدهندگان خدمات مجازي از نظر صلاحيت تاييد شوند و استارتآپهاي داراياي نماد از فيلترهاي كنترل و نظارت عبور كردهاند.
اگر كاربران آموزشگاهي را انتخاب كنند كه اينماد نداشته باشد و صلاحيتهاي لازم را دارا نباشد يا ريسك دريافت نكردن آموزشي مناسب را پذيرفتهاند يا اينكه آگاهيهاي لازم را ندارند و به همين روي ممكن است هزينه و زمان خود را صرف دريافت آموزشهاي نامناسب كنند. در زمينه خدمات مجازي قرار است جواز كسب نيز صادر شود. تنها امري كه ميتواند آسيبپذيري كاربران را كاهش دهد ارائه اطلاعات مورد نياز به كاربران اينترنتي است كه وظيفه رسانههاي عمومي است تا فرهنگسازي كنند.
**هكرها و انتشار دورههاي آموزشي به صورت رايگان نيز خطري است كه ارائهدهندگان دورههاي آموزشي مجازي را تهديد ميكند. استادان مجازي چگونه ميتوانند اين مشكل را رفع كنند؟
هكرها همواره وجود دارند و بايد در اين زمينه از سوي رسانههاي عمومي اطلاعرساني و فرهنگسازي شود تا كاربران اينترنتي بستههاي آموزشي ارائه شده از سوي هكرها را دانلود نكنند.
منبع: روزنامه جهان صنعت؛ 1397،11،23
گروه اطلاع رساني**2059**2002
تهران- ايرنا- حتما نام تجارت الكترونيك را بسيار شنيدهايد يا از جمله افرادي هستيد كه از آن استفاده ميكنيد. امروزه تجارت الكترونيك بسياري از كسبوكارهاي كشور را متحول كرده و در ايران در حال رواج يافتن است. با اين همه بسياري از كاربران هنوز معناي دقيق آن را نميدانند.