۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۹:۳۸
کد خبر: 83308317
T T
۰ نفر

زباله‌ها زودتر از انسان به مريخ ‌رسيد

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۹:۳۸
کد خبر: 83308317
زباله‌ها زودتر از انسان به مريخ ‌رسيد

تهران- ايرنا- روزي تابش خورشيد، زمين را خاكستر مي‌كند؛ نه پس از ميليون‌ها سال ديگر بلكه تنها در 2 يا 5 سده ديگر؛ اما گمان مي‎رود زباله‎هاي انساني كه اينك به تنهايي در كار نابودي زمين است، اين كار را زودتر انجام دهد.

بسيار آسان بود اگر مي‎نوشتم در روز زمين پاك، همه خانواده‌ها كوشيدند ساعت ‏‎9‎‏ شب زباله خود را در دلو شهرداري كوچه قرار دهند؛ از ريختن زباله در خيابان خودداري كنند؛ دست‌اندركاران در اين روز درباره پاك نگه‌داشتن زمين سخنراني‌ها كردند و جوايزي به رسم يادبود به خانه‎داراني داده شد كه زباله‌هاي خشك و‌تر خود را در اين روز تفكيك كردند؛ و در پايان اين كه اين روز نيز مانند مناسبت‎هاي ديگر به خوبي و خوشي به پايان رسيد. اما بايد از دردها نوشت تا بلكه مرهمي باشد بر زخم‌ها و هوشياري به بار آورد.

**ترافيك فضايي
روزي تابش خورشيد، زمين را خاكستر مي‌كند؛ نه پس از ميليون‌ها سال ديگر بلكه تنها در 2 يا 5 سده ديگر؛ اما گمان مي‎رود زباله‎هاي انساني كه اينك به تنهايي در كار نابودي زمين است، اين كار را زودتر انجام دهد. كيهان‎نوردان هنوز در كهكشان سرگردانند و پايشان به سياركي يا سياره‌اي نرسيده، ولي آشغال‌هايشان به مريخ نزديك مي‌شود. از هم‌اكنون در مدار زمين، به مباركي گوناگوني ماهواره‌ها، پديده‌اي به نام ترافيك فضايي و در پي‌اش رخدادهاي فضايي به وجود آمده است.

آشغال‌هاي فضايي در حال افزايش است. تكه‌پاره‌هاي مدارگردهاي دست‌ساخت انسان و ماهواره‌هاي ناكارشده در مدار زمين، با شتاب فزاينده‌اي فضا را در پيمايش‌اند. اگر انسان سرانجام به مريخ سفر كند يا در ستاره يا سياركي ديگر ماندگار شود-كه البته به سبب نبود آب ناممكن است- نخست بايد در انديشه بازيافت پسماندهاي انساني و ديگر آشغال‌هايش باشد. در مأموريت‎هاي ميان‌سياره‌اي، امكان فراهم مواد از زمين وجود ندارد و كيهان‌نوردان در برآوردن مواد مورد نياز مانند آب در تنگنايند؛ از اين‌رو هر بازيافتي، يك چرخه خواهد بود و به ناچار چيزي دور ريخته نخواهد شد حتي موادي كه از بدن كيهان‎نورد خارج مي‌شود! البته فرايند هر بازيافتي، نياز به انرژي دارد.

هر انساني در روز به گونه‎اي ميانگين سي گرم پيخال(پِِهِن) از بدن خود بيرون مي‌ريزد كه در سال به بيش از چهل‎وشش كيلوگرم مي‎رسد. شش تَن كيهان‎نورد در ماموريت دو‌ساله خود به مريخ بيش از پانصد كيلو پيخال از خود برجا خواهند گذاشت. ‏در سه دهه پيش، كيهان‌نوردان براي بيرون‎ريز پيخال خود، از پوشك نايلوني چسبان استفاده مي‌كردند كه در سال 1963 م- به سبب نشت ادرار فضانوردان از همين‌ نايلون‌ها، سيستم‌هاي اسپي‌شيب مركوري(كهكشان‌پيما) ايراد پيدا كرد.

شناورشدن پيخال و ادرار در هواي درون كهكشان‌پيما نيز پيامدهايي براي كيهان‌نوردان دارد و غبار آن با تنفس به شش‌هاشان راه كرده و بيمارشان مي‌كند. اينك دستگا‌ه‎هايي از تنفس و خوي(عرق) بدن كيهان‌نوردان در هوا، توليد آب مي‎كند، همچنين با پالودن ادرار آنان، آبي آماده مي‎شود براي تهيه قهوه‌شان. يا دستگاه پالايشگر ديگري، ادرار كيهان‎نوردان را از پيخال آنان جدا مي‌كند كه مورد استفاده دوباره قرار گيرد و خودِ پيخال را در تهي‌گي(خلا)، خشك و بي‎بو مي‌كند و سپس شايد در فضا رها ‎كند. خود اين خشك‌كردن هم بسيار انرژي‎بر است.

آيا باوركردني است كه در ايستگاه فضايي جهاني، پيخال‌هاي كيهان‎نوردان در آوندهايي نگه‌داري مي‌شود و پس از پرشدن، آن‌ها را در پروگ‎رسProgress‏ روسي بار كرده و رها مي‌كنند كه هنگام رفتن به سوي زمين بسوزد و خاكستر شود؟

اما هر پيخال كيهان‌نوردان كه از ايستگاه فضايي جهاني به بيرون رها شود، بدون نيروي رانش زياد، چندان فرا نخواهد رفت و همان دور-و-برها شناور خواهد ماند. كما اين‌‎كه در گذشته، شاتل(كهكشان‌پيما) با توده‎هايي از كريستال‎هاي يخيِ ادرار كيهان‎نوردان برخورد مي‎كرد كه به گونه‌اي بازدارنده بود.

اما پسماند كيهان‌نوردان، تنها چيزي نيست كه بايد در فضا بازيافت شود. كيهان‌نوردان زباله‌هاي ديگري نيز پشت سر خود در فضا برجاي مي‌گذارند كه بر پيچيدگي چالش بازيافت يا استفاده دوباره از آن مواد مي‎افزايد.

هر دستگاه بازيافت بايد سبك باشد چرا كه بردن حتي چند چوب‎كبريت به فضا هزينه‎بر است و هنگامي كه خرده‎چيزها به كيلو برسد، هزينه بردنش به هزاران دلار مي‌سايد. دستگاه‌هاي بازيافت بايد كوچك هم باشد زيرا سامانه پشتيبان/ماژول در ايستگاه فضايي، كم‌جا است. سرانجام دستگاه بازيافت بايد بي‌نياز از سرويس باشد چون در مريخ، سرويسكار پيدا نمي‌شود. دستگاه بازيافت فضايي بسيار پيچيده است چون بايد در محيطي با ربايش يا جاذبه صفر، آب را از ميزاب/ادرار جدا كند. براي از ميان‎بردن بوي پيخال كيهان‌نوردان نيز به زغال‌چوب نياز است.

انديشه ديگر اين است كه از پيخال كيهان‌نوردان كود تهيه شود براي روزي كه با نابودي زمين، انسان بناچار در كمپ‌هاي مريخ ماندگار خواهد شد و به كشاورزي خواهد پرداخت. يا از پيخال كيهان‌نوردان آجر تهيه شود براي خانه‌ساختن در مريخ؛ زيرا از پرتوهاي كيهاني و توفان خورشيدي كه بيماري‌آور و سرطان‌زاست، جلوگيري مي‌كند.

اما چالش ديگر اين است كه بودجه‎اي براي بازيافت پيخال كيهان‌نوردان وجود ندارد؛ چون ناسا همه بودجه را براي فرود به مريخ سرازير كرده است. فرود كيهان‌نوردان در سيارك مريخ، يك خيزاب بزرگ رسانه‌اي در پي خواهد داشت كه به سود ناسا است بي آن كه سودي براي پيشرفت دانش داشته باشد.

**مواد شيميايي روي لب ما
هيدروكسي فنيل پروپان، كه اينك براي ساخت مواد پُليمري، چسب و ظرف فلزي غذا استفاده مي‌شود، نخست به گونه‎اي مصنوعي/سنتتيك توليد شد و در سال 1940 ميلادي در توليد داروي پيشگيري از بارداري مورد استفاده قرار گرفت كه پيامدش براي مادران، چنگار/سرطان بود. سپس در 1950 ميلادي از اين ماده در صنعت پلاستيك استفاده شد و تا كنون ادامه دارد و هر سال ميليون‌ها تُن توليد مي‌شود و با آن بطري پلاستيكي، لوله آب شهري، قوطي نوشابه، اسباب‌‎بازي كودك، كاغذ روزنامه و دستمال كاغذي تهيه مي‎شود كه براي نمونه همين دستمال كاغذي به جاي اين كه لب ما را از غذا پاك كند، مواد شيمايي به درون دهان ما مي‎فرستد كه نخستين تاثيرش روي سيبك‌هاي داخلي بدن و ايجاد آشفتگي در تراوش هورمون‎ پانكراس و بروز ديابت است.روزنامه‌ها هم كه پس از خواندن دور ريخته مي‌شود، خاك و هواي تنفسي انسان را مي‎آلايد. پيوند مولكول‌هاي پلاستيك محكم نيست و بسيار آسان در آب و شير و نوشابه مورد استفاده انسان‌ها راه مي‎يابد.

**پذيرش سمي بودن يك پديده
روشن نيست چرا انسان نمي‌خواهد بپذيرد كه پلاستيك تجزيه نخواهد شد و حتي پس از چند سده كه پودر شود، همچنان به آسيب به خاك كشتزارها ادامه خواهد داد و به سفره‌خوان‌ها راه خواهد يافت.

حتي اينك غذايي كه در ظرف پلاستيكي قرار مي‎گيرد، مواد شيميايي را به خود جذب مي‎كند. قاشق پلاستيكي و ويسك سيليكوني نيز سم وارد غذا مي‎كند. ايرانيان قديم‎ غذاي خود را با چه هم مي‎زدند؟ در دوران پارينه سنگي شايد با قاشق سنگي؛ سپس قاشق چوبي به خانه‎ها آمد و پس از آن قاشق گلين يا سفالي و پس از آن قاشق آهني؛ كه همه اين‌ها مواد زندگي‌ساز وارد غذا مي‎كرد. براي نمونه كفگير آهني پزشكي سينايي/حسوم، كم‌خوني را در اين يك‎ماه درمان مي‎كند.

**جايگزين‌ها ‏
اينك در جهان جنبشي به راه افتاده كه مادران خانه‎دار را به استفاده‎نكردن از پوشك يكبار مصرف كودك و دستمال كاغذي بيانگيزد. روشن نيست دستمال پارچه‎اي نخي قديم كه سال‎ها دوام داشت، چه ايرادي داشت كه اينك ناپديد شده و جايش را دستمال كاغذي گرفته است. همين دستمال كاغذي گلدار آشناي سر ميز غذا يا دستمال توالت خوشبوي دست‎شويي، زيركانه انسان را به سوي بيماري چنگار پيش مي‎برد.

مواد موجود در دستمال توالت‎هاي رنگي و خوشبو در شمار مواد آلرژن است و سبب پلشتي/عفونت و قارچ روي پوست مي‌شود. عفونت مجاري ادراري نيز از ديگر پيامدهاست. در اين رهگذر، آلودگي‌هاي زيست‌محيطي و آب و هوا هم نگفته پيداست. حقيقت اين كه دستمال كاغذي نرم با طبيعت خشن است.

حتي دستمال توالت سفيد هم تهي از مواد شيميايي نيست و سبب آلرژي و ورم‌كردگي(التهاب) در پوست و بدن مي‌شود. در فرايند توليد براي درخشان و سفيدكردن دستمال‌كاغذي، افزون بر رنگ سفيد، به آن آب‎كلر افزوده مي‌شود.

پس از رفتن به دستشويي، نبايد آب بدن را با دستمال كاغذي خشك كرد. دور و بر اندامگان جنسي، مانند پوست گردن انسان در شمار حساسترين‌ها است كه مي‌تواند با هر شي‎اي مانند دستمال كاغذي، دچار آلرژي و اگزما و جرب شود. هر دستمال كاغذي نرم و لطيفي، پوست انسان را با ايجاد زگيل به چالش مي‌كشد؛ مانند استفاده از دستمال كاغذي هنگام سرماخوردگي كه پوست بيني را زخم مي‎كند. پَد بهداشتي خانم‎ها هم آلرژي‎زا است. اگزماي تماسي آلرژيك، بيماري پوستي رايجي‎ست و درمانش نه پماد است و نه دارو؛ بلكه خدانگهدار با دستمال كاغذي است. بدين‌گونه زمين و خاك و دريا و اقيانوس و بوته‌هاي بيابان هم نفسي به آسودگي خواهند كشيد.

به جاي خشك‎كردن بدن پس از رفتن به دستشويي بايد از پارچه سفيد نخي استفاده شود و سپس شسته و در آفتاب خشك شود. همان‎گونه كه براي پاك‎كردن چهره خود از حوله استفاده مي‎كنيم و نه از دستمال كاغذي.

22 آوريل روز آگاهي جهاني نسبت به زميني است كه رويش ماشين مي‎رانيم و كشت مي‎كنيم و راه مي‎رويم و رويش مي‎نشينيم و مي‌خوابيم. آلودگـي زميـن و خاك از چالش‎هاي بزرگ محيط زيست است و در اين ميان زباله‎ها چهارنعل براي آلودن پيش مي‎تازد.

**زندگي دوباره با آشغال‌ها ‏
بازيافت يا بازگردش انرژي و مواد مي‌تواند گونه‌اي دگرگوني به ارمغان آورد كه نه تنها توانايي كره زمين را براي همه موجودات و از شمار انسان بالا مي‌برد، بلكه روشي احترام‌آميز در برابر خاموشي نجيبانه طبيعت است.

چالش ديگر كمبود منابع و دست‌يابي به آن است؛ در حالي كه فرآيند بازيافت، اين چالش را تا اندازه‌اي از پيش پاي انسان بر مي‎دارد و نگراني از بابت استفاده از منابع محدود كره زمين را با چرخش و بازچرخش ماده و انرژي و با ويراني پايين‌تر و پيامدهاي كمتر ناگوار زيست محيطي، همراه خواهد ساخت.

آشغال‎ها آينده روشن سيارك زمين را تيره كرده است. با افزايش جمعيت جهان و گسترش صنايع، استفاده انسان از مواد طبيعت رو به افزايش گذاشته و پيامدش پسماندهايي‎‏ست كه جنگي فرساينده ميان انسان با طبيعت پديد آورده است. ‏

بازيافت مواد دورريز افزون بر كاهش استفاده انسان از منابع طبيعي محيط، از دگرديس‌شدن آن مواد به عوامل زيانبار زيست‎محيط پيش‌گيري مي‎كند. البته اين چاره كار نيست ولي مواد آلي يا شيميايي تجزيه شونده موجود در آشغال‎هاي خانگي، قابليت دگرديسي به كود شيميايي را دارد.

هنگامي كه هر روز يك‌سوم غذاي خود را دور مي‌ريزيم نبايد از افزايش جانوران موذي، سوسك، موش و گسترش بيماري گله‎مند باشيم. مردم چرا نبايد از دور-ريختن موادي كه به گونه‎اي بنيادين ارزش اقتصادي دارد، پروا داشته باشند؟ تفكيك نكردن سبب مي‌شود بسياري از اين مواد سوزانده ‎شود و هوا را بيالايد.‏ هزينه‌هاي گردآوري و برداشتن زباله شهري و صنعتي به سبب افزايش حجم زباله‌ها روز به روز بالاتر مي‎رود؛ در حالي‎كه مي‎توان با افزايش سرانه بازيافت مواد دور-ريز از هدر رفت منابع جلوگيري كرد.

هنوز هم به اندازه بسنده، مخزن براي كاغذهاي دورريز، شيشه، آلومينيوم و در شهر وجود ندارد يا در اين مورد آگاهي‌رساني نمي‎شود كه براي نمونه، بطري‌ها و شيشه‎ها پيش از دور-ريختن، شسته شود؛ يا شيشه دارو و مواد شيمايي، مخزنش جدا باشد. بايد كاغذهاي فاكس و كاربن و گلاسه و براق و چسب‎دار كمتري توليد و استفاده شود. ولي بازيابي آلومينيوم، شيشه و كاغذ كاري با صرفه اقتصادي است.

پلاستيك‎ها از مواد غيرقابل تجزيه درست شده‎اند و راهي مگر استفاده‎نكردن از آن‌ها باقي نمانده است؛ مواد شيميايي دور ريز نيز راهي مگر اگوهاي شهري و جوي و كشتزارها و خاك نمي‌يابند يا نمي‎توانند راه‎شان را كج كنند و رو به كوير بروند؛ پس همان بهتر كه كمتر استفاده شود؛ جهان مصرف بيشتر، زندگي بهتر، مدتهاست دمده شده است. ما با ايجاد اين‎همه آلودگي هنگامي كه مي‎خواهيم بياساييم رو به طبيعت مي‎رويم؛ در حال كه با اين همه پلاستيك و دوده و مواد شيميايي و كيسه پلاستيك و ته‎سيگار سربي، طبيعت و كوهستاني باقي نمانده است.

در خيابان‌هاي توكيو كمتر دلو زباله يافت مي‏شود، شايد كيلومتر به كيلومتر؛ اما خياباني نمي‎يابيد كه تميز نباشد يا دستمال كاغذي و ته‎سيگار در آن افتاده باشد. پاكيزگي شهر در ميزان دلو‌هاي زباله كار گذاشته‎شده نيست، بلكه براي وجود فرهنگ پاكيزگي‎ست.

**گرمايش زمين ‏
حسين محابي-كارشناس ارشد محيط زيست در باره گرما مي‎گويد: «گرمايش زمين برآمده از گوشتي‌ست كه مي‎خوريم يا از شيري‎ست كه توليد مي‌كنيم يا سوخت فسيلي‌ست كه به مصرف مي‎رسانيم. در 200 تا 500 سال ديگر به سبب گرمايش زمين، بخش‌هايي از افريقا، امريكاي جنوبي و هند تابستان‎هاي بسيار كشنده‎اي را در پيش رو خواهند داشت و هرسال گرما سبب مرگ هزاران تن خواهد شد.

منابع آبي آسيا از ميان خواهد رفت زيرا بلندي‎هاي طبيعي كوهستان‌هاي آسيا مانند هيماليا به نيم كاهش خواهد يافت و يخچال‌هاي طبيعي كوهستان آلپ در اروپا ناپديد خواهد شد و اقيانوس‌ها از انبوه زباله، رو به اسيدي‌ترشدن خواهند گذاشت. سطح درياها تا يك متر بالا خواهد آمد و كرانه‎نشين‎ها را حتي در امريكا آواره خواهد ساخت و بسياري از جزيره‎هاي مسكوني به زير آب خواهد رفت.»

«جمعيت جهان شتابناك رو به سوي 10 ميليارد در راه است؛ و به همان ميزان، زمين را رو به نابودي خواهد برد. در روند نابودي، مشت كشنده نهايي را به زندگي، آب‎شدن يخ قطب جنوب خواهد زد كه تا 10 متر به آب درياها خواهد افزود.»‏

‏«امروز برآورد هزينه رفتن گروهي از انسان‌ها به سيارك مريخ500ميليارد دلار است؛ پس در آينده، رفتن گروه‎هايي از ملت‎ها از سوي سازمان‎هاي فضايي اروپايي، روسي، چيني و آمريكايي به مريخ سرابي بيش نيست؛ و همان بهتر كه زمين خود را خوب نگه‏داريم، همان‎گونه كه در زمان پيدايش خود خوب بود؛ چون مريخ نيز بايد خود را براي برخورد با پرتوهاي كهكشاني و توفان‎هاي خورشيدي آماده كند كه نابودكننده شبكه‌هاي برق و ارتباطي و مخابراتي است.»

منبع: روزنامه اطلاعات؛ 1398،02،19
گروه اطلاع رساني**2059**1732
۰ نفر