۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۰۵
کد خبر: 83323553
T T
۰ نفر
ويكتورهوگو، نويسنده پر آوازه فرانسوي و خالق رمان بينوايان

تهران- ايرنا- ويكتور هوگو داستان نويس، شاعر و نمايشنامه نويس برجسته فرانسوي است كه به عقيده بسياري از مشاهير جهان يكي از برجسته ترين نويسندگان رمانتيسم فرانسه به شمار مي رود. او به خاطر خلق آثار متعددي همچون بينوايان و گوژپشت نوتردام طرفداران بسياري دارد و مهارت روان‌نويسيِ شعر و رمانش بسيار چشمگير است.

به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا، پردازش جنبه هايي از زندگي يك شخصيت، امروزه يكي از حوزه هاي پركاربرد تاريخ است كه از روزگاران كهن تا امروز در سبك هاي مختلف به نگارش درآمده اند. در واقع زندگي نامه نويسي يكي از دل مشغولي هاي نويسندگان بزرگ جهان به شمار مي رود، چنانچه شهرت «ويكتور هوگو» نويسنده مشهور فرانسوي زاييده داستان سرايي و زندگي نامه نويسي است.

ويكتور ماري هوگو در 26 فوريه 1802 ميلادي در شهر بزانسون فرانسه چشم به جهان گشود. او دوران كودكي و جواني خود را با داستان نويسي و شعر گفتن گذراند و به دليل علاقه وافرش به ادبيات از رفتن به دانشگاه چشم پوشي كرد تا وارد عالم ادبيات شود. هوگو در همان ابتداي راه با تشكيل روزنامه اي به نام «محافظ ادبي» نخستين مجموعه اشعارش به نام Ode (قصايد) را به چاپ رساند كه با استقبال بي نظيري مواجه شد به طوري كه از لويي هجدهم جايزه گرفت و به طور متناوب در فاصله سال هاي ميان 1823 و 1824 ميلادي با اضافه شدن چند شعر ديگر مجدد آن را به چاپ رساند.

Ode از قديمي ترين قالب هاي شعري فرانسه شناخته مي شود كه شعري موزون و متشكل از بندهايي است كه تعداد ابيات آن نيز به طور يكسان به كار برده مي شود. اين گونه اشعار از ديمي ترين قالب هاي شعري فرانسه شناخته مي شوند كه در سده هاي مختلف دستخوش تحولات گوناگون شده اند اما همواره عرصه بيان احساسات عاشقانه شاعران و نيز مدح بزرگان و وصف حوادث زمان بوده است.

هوگو در جواني بسيار محافظه كار بود به طوري كه به شدت درگير امور سياسي جمهوري خواهانه شد. اين موضوع را مي توان با مطالعه در آثار او كه به بسياري از افكار سياسي و هنري رايج در زمان خويش اشاره دارد، فهميد.

اين نويسنده فرانسوي زبان به نظريات افرادي كه در زمينه رمانتيك فعاليت داشتند گرايش زيادي داشت و به محافل ادبي آنها رفت وآمد مي كرد. در همين جا بود كه هوگو تصميم گرفت تا مكتب رمانتيك را پايه گذاري كند و او به شخصه رياست اين مكتب را عهده دار شد. او در مقدمه كتاب «كرامول» مهم ترين اصول مكتب رمانتيك را شرح مي دهد. اين كتاب در 1827 ميلادي منتشر شد و از استقبال بالاي عمومي برخوردار شد. اينها همه گوشه اي از فعاليت هاي هوگو به شمار مي رود كه همگان از آنها ياد مي كنند. او اين بار در 1830 ميلادي با درخشش در ارايه نمايش هرناني در تئاتر كمدي فرانسه به موفقيت ديگري دست پيدا مي كند، به طوري كه در طول تاريخ فرانسه تا آن زمان نخستين بار بود كه درام رمانتيك در تئاتر فرانسه به اجرا درآمده بود.

با ظهور پادشاهي جولاي؛ هوگو به شهرت بسياري دست يافت. او براي 15 سال شاعر رسمي فرانسه محسوب مي‌شد و در اين زمان طيف وسيعي از كارهاي جديد شامل سه نمايشنامه «لوكرزيا بورژيا، پادشاه خود را سرگرم مي‌كند و «روي بلا» منتشر شد.

همچنين در 1831 ميلادي هوگو يكي از زيباترين مجموعه‌هاي شعر خود به نام «برگ ‌هاي پاييزي» را منتشر كرد. اين كتاب دغدغه‌هايي را به تصوير مي‌كشد كه او درباره رويدادهاي گذشته‌اش به عنوان شاعر در 30 سالگي احساس مي‌كرد. او در 1835 ميلادي «ترانه‌هاي گرگ و ميش» كه شامل شعرهاي عاشقانه ويكتور به ژوليت بود، منتشر كرد و در 1837 نيز «صداهاي دروني» يادبودي براي پدرش كه يكي از ژنرال ناپلئون بود، نوشت. «پرتوها و سايه‌ها» كه بيانيه اي در خصوص احساسات شخصي اش بود را انتشار داد.

هوگو با وجود فراز و نشيب هاي زندگي شخصيش از فعاليت در عرصه نويسندگي و شعر گفتن باز نماند. در همين سال ها نخستين رمان رمانتيك خود به نام «نوتردام پاريس» را ارايه كرد و همزمان با آن به سرودن شعر و نوشتن تئاتر پرداخت. فعاليت و خلاقيت بي وقفه هوگو سبب شد تا او به عنوان رييس آكادمي زبان فرانسه انتخاب شود.

در 1843 ميلادي با مرگ دخترش دوره جديدي در زندگي هوگو آغاز مي شود. به طوري كه اين موضوع باعث شد او از ادبيات روي گردان شده و وارد عالم سياست شود. با آغاز امپراطوري ناپلئون بناپارت هوگو با تمام قدرت به او حمله مي كند و همين امر سبب مي شود كه به اجبار فرانسه را ترك كند و ابتدا به بلژيك و سپس جزيره جرسي در انگلستان تبعيد شود. در همان جا كتاب «مجازات» را چاپ كرد و اشعاري را با نام «تماشاگران» سرود. هوگو كه از همان سال ها مجبور به سفر شده بود اينبار به منطقه گرنسي مي رود و در آنجا به نگارش آثاري همچون «حكايت قرن ها، بينوايان و كارگران دريا» مي پردازد. در 1856 خورشيدي هوگو كتاب «ملاحظات» را نوشت كه اين اثر روند زندگي از كودكي تا مرگ را روايت مي‌كرد و تمام تجربه‌هاي حسي كه فرد در اين پروسه با آن روبه‌ رو مي‌شود، در بردارد. بسياري از اشعار اين كتاب ظهور اثر بعدي هوگو به نام «افسانه قرن‌ها» (La Légende des siècles) را پيشگويي مي‌كردند.

رمان بينوايان ساليان سال توجه مخاطبان زيادي را به خود جلب مي‌كرد. اين كتاب تنها يك داستان ماجراجويانه را روايت نمي‌كند بلكه داستاني عاشقانه و مرموزي هم به حساب مي‌آيد. در اين رمان، دغدغه‌ هوگو براي مردمي كه در اجتماع با آن‌ها با بي‌عدالتي رفتار شده است، به تمامي نشان داده مي‌شود. در جوامع انگليسي زبان 2 رمان اصلي او بسيار مشهور و شناخته شده به نام هاي «گوژپشت نوتردام و بينوايان» است. همچنين «توركمادا، پاپ و دين و اديان» از جمله ديگر اشعار ويكتور هوگو به شمار مي رود كه همگي در باب عقل گرايي سروده شده است.

** سال هاي پاياني زندگي هوگو
بازگشت هوگو در 1870 ميلادي به پاريس با استقبال زيادي از مردم روبرو شد به طوري كه از او به عنوان «قهرمان ملي» ياد كردند. در 1881 ميلادي به پاس تقدير از تلاش ها و فعاليت هاي هوگو بزرگترين جشن تولد را براي او گرفتند كه اين مراسم با رژه اي 6 ساعته از مقابل خانه او شروع شد كه در آن سربازان راهنما براي اشاره به ترانه كوزت در بينوايان گل هاي گندم به گردن خود آويخته بودند. هوگو تنها به خاطر شخصيت والاي ادبي در ادبيات فرانسه مورد تكريم قرار نگرفت بلكه به عنوان سياستمداري كه به تشكيل و نگهداري «جمهوري سوم» و دموكراسي در فرانسه كمك كرد از او قدرداني به عمل آمد. سرانجام ويكتور هوگو برجسته ترين داستان نويس معاصر در 22 مي 1885 ميلادي در 83 سالگي چشم از دنيا فرو بست.

پژوهشم**9117**9131