ادبیات آیینی در گذر زمان؛ مفاهیم متفاوت و قوالب متنوع

تهران- ایرنا- ادبیات آیینی یکی از مهم‌ترین شاخه‌های ادبیات فارسی در دو قالب نظم و نثر، با گذر زمان تفاوت‌هایی کرده است؛ شامل دربرگیری مفاهیم متفاوتی در شعر آیینی امروز نسبت به دیروزها.

از زمانی که ادبیتِ ادبیات به عنوان بخشی از خرد و نگاه فرهنگی مردمان ایران، نخستین بارقه جرقه های خود را برای فروزان کردن مشعل ادبیات ایرانی آغاز کرد تا امروز چه در ساحت نظم و چه در بطن نثر، ادبیات ایران شاعران و نویسندگانی را به خود دیده که دامنه شهرت و قدرت قلم آنها نه تنها قله نشین جغرافیای این کشور بوده بسیاری علاقمندان به حوزه فرهنگ و ادب ایرانی را نیز شیفته خود کرده است. مفاهیمی مانند دین، عرفان، حکمت و معرفت، بنیان های شکل‌گیری تفکر ادب فارسی و ساحت های بازتاب دهنده آموزه های دینی به عنوان مهمترین آبشخور نویسندگان و شاعران ایران در قرون متقدم و متاخر و تمام گونه های ادبی بوده است.



استاد محمد علی مجاهدی، شاعر، پژوهشگر و از نظریه پردازان حوزه شعر آیینی معتقد است: شعر و ادب آیینی به لحاظ محتوایی از چنان گستره دامنه داری برخوردار است که کمتر اثر منثور یا منظومی را می توان در عرصه زبان فارسی نشان داد که از نظر موضوعی در حیطه پهناور ادبیات آیینی قرار نداشته باشد.



وی در تعریف ادبیات آیینی آورده است: ادبیات آیینی از نظر ساختار لفظی و نمای بیرونی و به کارگرفتن انواع سبک ها، شگردهای هنری و آرایه های لفظی و معنوی، تفاوتی با سایر ادبیات رایج در زبان فارسی ندارد و آنچه ادب آیینی را متمایز می سازد، شاکله معنوی و بار محتوایی آن است.



به واسطه همین گوناگونی و سابقه جایگاه بازتاب مبانی آیینی و شعائر دینی در عرصه ادبیات ایران امروز نیز با نگاه و درنگ بر شکل تولیدات آثار ادبی در نظم و نثر در دوران معاصر هنوز می توان ارتباط تنگاتنگ آثار قلمی نویسندگان و شاعران معاصر را با نیاکان و خلفای خود در این عرصه رصد کرد.



با اینکه با توسعه دامنه ادبیات به ویژه در جهان مدرن، شیوه جوشش و تراوش آثار ادبی شکلی نوین یافته؛ بنای نوین در اصل، بن‌مایه و ستون شکل‌گیری وابسته به دریای بیکران جایگاه و قدرت ادبیات دینی، آیینی و عرفانی ایران از دیرباز تا امروز شناخته می شود. برای آسیب‌شناسی ساحت، ماهیت و جایگاه ادبیات آیینی کشور سراغ نویسندگان، پژوهشگران و کارشناسان این حوزه رفتیم تا ضمن آگاهی از رویکرد و نظرهای آنها، با طرح دو پرسش این گزارش آسیب شناسانه را هدفمند و جریان محور کنیم.



نخست آنکه ماهیت و ذات ادبیات آیینی در دوران معاصر با نگاه و پیشینه فرهنگی این شکل از تولیدات ادبی در گذشته های دور چه تفاوت هایی کرده است؟ دو دیگر؛ در تطبیق ادبیات معاصر با شیوه های مختلف ادبیات جهان و ارتزاق آنها از مفاهیم کهن و الگوهای شناخته شده ادبیات آیینی و دینی، برای جامعه امروز مخاطبان چه ویژگی هایی دارد؟





مفاهیم آیینی در ادبیات معاصر با ادبیات کلاسیک متفاوت است



پیش از ورود به مبحث آسیب شناسی شعر آیینی نخست باید این پرسش مطرح شود که آیا مفاهیمی مانند عرفان و دین در ساحت تولیدات ادبیات معاصر مانند گذشته بازتاب داده می شوند یا خیر؟



با توجه به آنکه رویکردهای متفاوتی در ادبیات معاصر در حوزه شعر وجود دارد؛ می توان مدعی بود شعر هیچ گاه از مضامین دینی خالی نبوده است. حتی اگر اشعاری به شکل مستقیم به دو مفهوم دین و عرفان نپردازند در بطن سرایش شعر، بازتابی از نگرش عرفانی، دینی یا مذهبی شخص سراینده وجود دارد.



در این ارتباط کاووس حسن‌لی شاعر و منتقد ادبی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره آسیب شناسی شعر آیینی گفت: نکته مهم در بحث آسیب شناسی شعر آیینی ماهیت و ساحت بروز مفاهیم عرفانی و دینی در ادبیات معاصر نسبت به ادبیات عرفانی کلاسیک است. این تفاوت ناشی از تمایز ضروری میان اشعار عرفانی و آیینی است، هنوز بین بسیاری مخاطبان و حتی برخی شاعران این مفهوم و تعریف ثابت وجود دارد که شعر آیینی بازتابی از جریان شعر عرفانی است.



سراینده مجموعه شعر «رنگ از رخ تمام قلم‌ها پریده است»، تصریح می کند: قرینه قرار دادن شعر آیینی و عرفانی اشتباه است؛ زیرا شعر آیینی مبانی عرفانی کمی را در بطن خود بازتاب می‌دهد.



کاووس حسنلی افزود: در حقیقت تلاش شعر آیینی و شاعران آیینی بیان نگرش و گزارش‌های ساده از وقایع تاریخی هستند که این بار در قالب شعر به مخاطبان ارائه می‌شود. همچنین شاعران آیینی، سلوک نظری شاعران عرفانی را در شعر ندارند.



سراینده مجموعه شعر «به لبخند آیینه‌ای تشنه ام» با تأکید بر آنکه عرفان، تجلی نگاه اندیشه گرایانه و توجه به تعقل است خاطرنشان می کند: اندیشه مانند یک منشور می‌تواند به شیوه‌های مختلف؛ مانند شعر به مخاطب عرضه شود؛ اما در نگاهی کلان در حوزه‌های مختلف هنری می‌توان عنوان کرد که برای بازتاب اندیشه، نیازمند روش‌ها و ابزارهای مختلفی در قریحه هنرمندان؛ از جمله شاعران هستیم.



وی می افزاید: شعرای عرفانی گذشته که امروز به آثار آنها افتخار می‌کنیم تفکر تعلیمی، تربیتی و صوفیانه را در شعر عرفانی مد نظر قرار می‌دادند. در حالی که امروز شاعران آیینی ما با شیوه‌ای متفاوت از رویکرد تفکر عرفانی بیشتر به بازتاب دریافت‌های درونی، تأمل بر مقوله ماهیت هستی و کمک به حس تعالی مخاطبان خود با انگاره‌های دینی و مذهبی معاصر که در آیین متجلی است به سرایش اشعار می‌پردازند.





مطالبه مخاطب به تجربه قالب‌های جدید در شعر آیینی منتج می‌شود



البته سلیقه مخاطب؛ به ویژه در مواجهه با آثار فرهنگی و هنری قابلیت تعلیم و پرورش دارد. همچنین امروز گرایش مخاطبان در مواجهه با اشعار مانند گذشته متکی بر شیوه کلاسیک نیست. عده‌ای از مخاطبان اشعار نو و نیمایی و عده‌ای دیگر هنوز شیوه کلاسیک را می‌پسندند. با وجود این، نمی‌توان فراموش کرد پیشینه شعری ما با توجه به قدرت شعر کلاسیک حتی با وجود سبک‌های جدید شعری همواره مخاطبان خاص خود را خواهد داشت.



استاد محمدجواد شاعر پیشکسوت و پژوهشگر نامدار حوزه شعر آیینی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با تأکید بر شیوه اشعار کلاسیک در سرایش اشعار آیینی و مذهبی خاطرنشان کرد: البته شاعران اشعار سپید و نیمایی در بازتاب مبانی آیینی می‌توانند از قالب شعری خود استفاده کنند. اما اگر هدف شاعر ارتباط با عموم مخاطبان باشد باید توجه کند هنوز سلیقه مخاطبان در مواجهه با اشعار آیینی با قالب‌های نو شعر مانند شعر سپید و نیمایی همراه نیست و ذائقه مخاطبان بیشتر بر مدار اشعار کلاسیک استوار است. این ذائقه برای تغییر نیازمند پرورش و تعلیم بیشتر است.



سراینده مجوعه شعر «از خیمه‌های عاشورا» با یادآوری اینکه مواجهه مخاطبان نسل امروز با شعر در گام نخست به توجه اصلی آنها به «زیبایی شناسی» موجود در شعر و در گام دوم به قالب شعری معطوف است می افزاید: در حقیقت بازتاب بیان امر زیبا با زبان شاعرانه برای مخاطبان نسل امروز به ویژه جوانان اهمیت دارد و در ادامه توجه آنها به این امر معطوف می‌شود که شعر در قالب کلاسیک سروده شده یا شعر نیمایی یا سپید. به همین دلیل طی یک دهه اخیر شاعران آیینی تجربه‌های نوینی برای ارائه و پرورش طبع مخاطبان خود در حوزه قالب‌های جدید شعری برای بازتاب مفاهیم دینی و آیینی به کار بسته‌اند.



سراینده شعر ماندگار «دو کاج» و مجموعه شعر فاطمی «آه… ای بانوی طوبی، سایه آه…» درباره استفاده نکردن از اشعار نو آیینی در مناسبت‌های مذهبی می گوید: حرکت، ریتم و وزن، بخشی جدایی ناپذیر از مراسم آیینی و سوگواری‌های ایرانیان را تشکیل می‌دهد و هنوز در هیأت‌ها و تکایا هنگامی که مراثی و نوحه خوانده می‌شود شیوه سرایش آنها بر اساس اشعار کلاسیک قرار دارد.



وی خاطرنشان می کند: هر چند تجربه‌هایی در استفاده از قالب‌های جدید شعر در مراسم سوگواری شاهد بودیم؛ تا رسیدن به جریان سازی مستمر و اقبال عمومی به آن مانند مواجهه مردم با شعر کلاسیک نیازمند زمان و تجربه‌های متعدد بیشتری هستیم.



این منتقد ادبی و سراینده مجموعه شعر «قلب را فرصت حضور دهید» در پایان تاکید می کند: نکته اساسی در تلفیق مفاهیم آیینی و دینی در قالب شعر و ارائه آن به مخاطب برای جذب آن، توجه به این است که عموم مخاطبان نسبت به مفاهیم آیینی و دینی شناختی نسبی دارند. اگر شاعری بخواهد در بستر شعر آیینی از قالب‌های کلاسیک تا مدرن استفاده کند، باید در اشعارش بیش از اطلاعات مخاطبان نسبت به مفاهیم آیینی و دینی در ذهن خود و زیست اجتماعی، به آنها ارائه دهد.



از: امین خرمی



فراهنگ **۹۲۶۶**۹۱۵۷


اخبار مرتبط