در یکی از روستاهای بروجرد زندگی میکند، پدر و مادرش تمایلی به اینکه کسی بفهمد چه ماجرایی برای دخترشان پیش آمده را ندارند. اما دختر از اینکه نشان دهد چه بر سرش آمده بی میل نیست و برای لحظاتی روبند را از روی صورت بر میدارد.
صورتی جمع شده و سوخته را پنهان کرده است؛ به تعبیر خود عاطفه او طوری نفت بر سر و رویش ریخته بود که امید بازگشتش به زندگی نباشد اما علی رغم سوختگیهای شدید در قسمتهای مختلف بدن به زندگی بازگردانده شد.
عاطفه میگوید بعد از اینکه با شوهرش درگیری لفظی پیدا میکند بر سر اینکه چرا همسر دوم اختیار کرده با اینکه چند ماهه باردار بود تصمیم به خودسوزی میگیرد.
بر اثر شدت سوختگی، تمام دوران بارداری را در بیمارستان سپری میکند و حالا فرزندی را که باردار بوده به دنیا آورده اما آن نوزاد بر اثر شدت سوختگی مادر، در اندام حرکتی خود دچار اختلال شدید شده و توان حرکتی ندارد و همسر عاطفه اکنون از او شاکی شده است که اقدام به خودسوزی او باعث نقص در فرزندش شده و او را طلاق داده است اکنون عاطفه با کودکش که توان حرکت دستها و پاهایش را ندارد نزد خانواده اش زندگی میکند.
***
گل اندام؛ که زمانی همانند نامش بوده حالا دیگر میانسالی را پشت سر گذاشته در حرف زدنش نوعی اضطراب و نگرانی مشهود است و با صدایی از ته گلو انگار که نباید کسی صدایش را بشنود میگوید؛ بخاطر عیبی که درصورتش ایجاد شده همسرش او را طلاق داده است.
در روستایی دور افتاده در لرستان بنام روستای هودر زندگی میکند که بعد از یک دوره بیماری و جراحیهای بعد از آن حالا کجی قابل رویتی در فک و دهانش ایجاد شده و همسرش به او گفته زندگی با تو با این ظاهر معیوب برای من عیب محسوب میشود و حالا چند سالی میشود که با او متارکه کرده است.
گل اندام که گویا از ازدواج مجدد نا امید شده میگوید از همسرم خواستم فرزندانم را بعنوان مهریه برایم جا بگذارد و او نیز چون هیچ چیزی نداشت قبول کرد و از این روستا رفت.
گل اندام حالا بر فراز تپهای در بالای روستا خانهای دارد اما لبخندی نمیزند از ترس اینکه فرم صورتش تقارن ندارد، اعتماد بنفسی که راحت حرف بزند را هم ندارد چون احساس میکند بخاطر ظاهرش که حتی همسرش او را ترک کرده است. گل اندام دیگر حق زندگی و مراوده با اطرافیان را ندارد و برای خودش جایگاهی قائل نیست با صدایی آرام حرف میزند تا حتی کسی صدایش را هم نشود و بطور مداوم دستش را هنگام حرف زدن روی دهانش میگذارد.
***
معصومه دختری ۱۴ ساله که ظاهری بزرگتر از سنش دارد و در منطقه کوروش که یکی از مناطق حاشیهای و پرآسیب خرم آباد است زندگی میکند، میگوید زمانیکه ۱۱ سال داشته ازدواج کرده و حالا ۲ سال است که از شوهرش جدا شده است.
معصومه که در رفتار و حرکاتش نوعی سبکسری هم دیده میشود میگوید یک فرزند هم دارد که پیش پدرش زندگی میکند.
بر پیشانی اش خط افقی به پهنای پیشانی اش که در قسمتهایی تا داخل موهایش هم رفته مشاهده میشود؛ خطی براق و صاف که در تیرگی پوستش خودنمایی بیشتری میکند.
معصومه میگوید؛ همسرش معتاد بوده است و هر وقت با کمبود مواد مصرفی مواجه میشد او را با چوب کتک میزده و بعد از چند سال هنوز جای آن کتکها بر بدنش باقی مانده است.
*** لرستان از جمله استانهای با خشونت خانگی بالا
احمد نوربالا روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در همایش سلامت روان و رسانه که بهمن ماه ۹۷ برگزار شد، گفت: بطور کلی میزان خشونت خانگی در کشور حدود ۲۳ درصد است که در استانهای لرستان، ایلام و کرمانشاه بیشترین میزان خشونت خانگی به ثبت رسید.
به گفته وی خشونت از نظر ماهیت میتواند جنبه فیزیکی یا عاطفی داشته باشد اما نزدیک ۵۰ درصد خشونت از نوع کلامی است و در جامعه خشونتهای کلامی بسیار دیده میشود که همین امر نیاز به ارائه خدمات سلامت روان در جامعه را بیشتر میکند.
*** لرستان از جمله استانهایی با خودکشی بالا
سرپرست شبکه بهداشت شهرستان بروجرد گفت: میزان خودکشی در لرستان ۱۲.۴ در صد هزار نفر است در حالی که این آمار در جهان ۱۱.۴ در صدهزار نفر است و بنا بر بررسی انجام شده در کل کشور چهار استان لرستان، ایلام، کرمانشاه و آذربایجان غربی بیشترین میزان خودکشی را دارند و لرستان در این چهار استان در رتبه اول قرار دارد.
محمد کاکاوند با اشاره به اینکه در خصوص خودکشی و سلامت روان در بروجرد نیز با مشکلاتی مواجه هستیم، بیان کرد: در سال ۹۶ تعداد ۳۳ نفر در بروجرد خودکشی کردند که با اجرای برنامههای مرتبط باسلامت روان این آمار در سال ۹۷ با ۱۰ درصد کاهش به ۲۲ نفر رسید.
وی میگوید: اقدام به خودکشی در زنان بیشتر میباشد اما همچنان میزان مرگ بر اثر خودکشی در مردان با افزایش همراه است و بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر زنان نیز به سمت روشهایی در خودکشی میروند که احتمال مرگ در آنها را بیشتر میکند.
*** خشونت علیه زنان همه جا هست اما شدت آن متفاوت است
امین روشن پور جامعه شناس در این خصوص میگوید: خشونت علیه زنان در تمام جوامع و در بین همه اقشار جامعه دیده میشود و خاص طبقهای از جامعه یا کشوری خاص نیست و در همه جوامع و تمامی لایههای اجتماعی قابل ردیابی است اما شیوع، نوع، شدت، عواقب و عوامل مساعد کننده این پدیده متفاوت است.
وی گفت: به نظر میرسد زنان در موقعیتهای پایینتر اقتصادی و اجتماعی، موقعیتهای بدتر خشونت را تجربه میکنند و عواملی مانند سطح سواد پایین، درآمد کم، فقر، در افرادی که به خشونت دست میزنند یا قربانی خشونت میشوند، قابل توجه است.
وی در خصوص علت و زمینههای همسر آزاری در مناطق حاشیهای گفت: عوامل عمدهای که موجب خشونت خانگی در این مناطق میشود شامل؛ اعتیاد، بیکاری همسران، مشکلات مالی، فقر فرهنگی، عدم آشنایی زوجین با مهارتهای زندگی، وجود فرهنگ خشونت در مردان، بی مسئولیتی مردان نسبت به خانواده است.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی مهمترین راه کاهش خشونت علیه زنان را تقویت منابع قدرت آنان دانست و افزود: گسترش برابری جنسیتی در تمام زمینهها، بهبود حقوق زنان در خانواده، افزایش تحصیل و اشتغال زنان، گسترش مشارکت زنان در سیاست، برچیدن قوانین تبعیض آمیز، تغییر الگوهای مرد سالارنه و گسترش امنیت اجتماعی و فردی زنان از جمله گامهای مثبت در زمینه کاهش و کنترل خشونت علیه زنان است.
***بررسی مساله خشونت علیه زنان در خرم آباد
مسعود زمانی مقدم دانشجوی دکتری جامعه شناسی نیز در این زمینه میگوید: در جامعۀ ایران، به دلیل غالب بودن فرهنگ مردسالار، مساله خشونت خانگی علیه زنان به صورت پنهان و آشکار قابل بررسی و نمونههایی از این خشونتها در فضای خانواده و در خشونت ورزی شوهران علیه زنان قابل مشاهده است.
وی گفت: در پژوهشی با عنوان "مطالعۀ خشونت خانگی علیه زنان (مطالعۀ موردی زنان خرم آبادی) به مطالعه خشونت خانگی شوهران علیه زنان پرداخته است و دادههای پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با ۱۵ زن خانه دار که به روانشناسِ یکی از مراکز بهداشت، واقع در یکی از محلههای محروم خرمآباد (پشته جزایری) رجوع کرده بودند، گردآوری شده است.
زمانی مقدم گفت: برآیند و نتایج تحقیق، نشان دهنده آن است که پدیده خشونت شوهران علیه زنان در خرم آباد، تحت تأثیر شرایطی قرار دارد که این شرایط را میتوان به سه دسته شرایط علی، شرایط زمینهای و شرایط مداخله گر تقسیم کرد.
وی افزود: شرایط سبب ساز خشونت شوهران علیه زنان شامل مسائل شوهر از قبیل اعتیاد، بد گمانی و وضعیت بد مالی هستند.
این پژوهشگر گفت: بنا بر نتایج این تحقیق، شرایط زمینهای مانند عدم حمایت خانوادگی از سوی خانواده زن، نگرش مردسالارانۀ اطرافیان نسبت به رابطۀ زناشویی و نیز ذهنیت مردسالارانۀ مرد موجب میشوند تا زمینه خشونت ورزی مردان علیه زنان فراهم شود.
زمانی مقدم افزود: افزون بر این، شرایط مداخله گر مثل قدرت نداشتن زن و آشفتگی رابطه زوجین در این خشونت ورزی تأثیرگذار است و به آن دامن میزنند.
این جامعه شناس گفت: میتوان نتیجه گرفت که اگر زن از سوی خانواده و جامعه حمایت شود، از سوی شوهری که با مسائل خویش دست به گریبان است، کمتر مورد خشونت واقع میشود و زن به دلیل موقعیت نامناسب اجتماعی و فرهنگ مردسالار حاکم بر محیطی که در آن زندگی میکند، در برابر خشونت شوهر، بی دفاع میماند؛ بعبارتی زن در چنین وضعیتی چارهای جز ساختن و سوختن ندارد.
بنا بر گفتههای زمانی مقدم، پدیده خشونت ورزی علیه زنان مورد مطالعه موجب بروز تعاملاتی میشود که شامل رفتار شوهر نسبت به زن اعم از تحقیر شخصیتی، آزار جسمانی زن، توهین به خانواده زن، رابطه مرد با زنان دیگر، تهدید به مرگ از سوی شوهر، جلوگیری از زن برای ملاقات با خانوادهاش، بی توجهی مالی نسبت به زن، بی توجهی مرد به زن و رفتار زن نسبت به شوهر بصورت توجه نکردن به شوهر و قهر کردن و مشکلات متقابل و مداوم زناشویی است.
وی گفت: در چنین وضعیتی، فضای خانه آشفته و نابسامان شده و زمینه را برای بروز پیامدهایی شامل واکنشهای مرد و واکنشهای زن میشود.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی افزود: واکنشهای مرد میتواند بصورت اقدام به گرفتن زن دوم، اقدام به طلاق دادن زن و واکنشهای زن میتواند بصورت بیماریها و اختلالات روحی و روانی، افسردگی، اضطراب، ناامیدی، عدم اعتماد به نفس باشد و نوع دیگری از واکنشهای زن میتواند رفتارهای پرخطری همانند اقدام به طلاق، اقدام به خیانت و اقدام به خودکشی باشد.
*** راهکار پیشگیری از خشونت در مناطق فقیر نشین
زمانی مقدم گفت: با توجه به نتایج این پژوهش میتوان راهکارهایی برای بهبود وضعیت زنانی که در مناطق فقیرنشین و سنتی در معرض خشونت شوهرانشان قرار میگیرند را پیشنهاد کرد.
وی افزود: این راهکارها شامل تغییر و اصلاح حقوق و قوانین پیرامون روابط زناشویی برای حمایت از زنان در معرض خشونت، آگاهی بخشی بیشتر به خانوادهها قبل از ازدواج دختر، گسترش بخشهای روانشناسی و مددکاری اجتماعی در مراکز بهداشت مناطق محروم، ایجاد سازمانهای حمایتی جهت حمایت از زنان بی دفاع در برابر خشونت خانگی، گسترش همکاری بین قوه قضائیه و نیروی انتظامی با سازمانهای حمایتی در حمایت از زنانی که در معرض خشونتهای شدید جسمی و جانی قرار دارند است.
*** ناتوانی در ارتباطات کلامی منشأ خشونت خانگی
بتول سلیمی منش، کارشناس ارشد جزا و جرم شناسی در خصوص خشونت خانگی گفت: شایعترین زمان خشونت خانگی میان زوجین در ۵ سال اول زندگی مشترک و بین سنین ۲۰ تا ۳۰ سال رفتارهای خشونت آمیز بیشتری در خانوادهها مشاهده میشود.
وی با تاکید بر اینکه نداشتن مهارتهای ارتباطی عمدهترین دلیل خشونتهای خانگی است گفت: عوامل دیگری همچون عوامل فرهنگی، اجتماعی و حتی جغرافیایی میتواند منجر به بروز رفتارهای خشونت آمیز در خانوادهها شود.
سلیمی منش گفت: مصرف مواد مخدر و الکل، وجود باورهای غلط مانند برتری جنس مرد بر زن، پایبند نبودن به مسائل اخلاقی و عقاید مذهبی یا برداشتهای غلط از قوانین از دیگر عوامل هستند.
این کارشناس حقوقی گفت: ارتباط مستقیمی بین فقر و خشونت در جامعه و خانواده وجود دارد به این صورت که بیکاری مرد، پایین بودن میزان درآمد و رفاه خانواده، وابستگی مالی زنان به همسر، تفاوت سطح اقتصادی خانوادههای زن و مرد، عهدهدار بودن سرپرستی مالی والدین و وابستگان نزدیک توسط مرد و زن از دیگر عوامل زمینهساز خشونت در خانه است.
پدیده خشونت خانگی علیه زنان امری جهانی است، آمارهای جهانی نشان میدهد که ۳۵ درصد زنان، خشونت را تجربه میکنند؛ همچنین از هر سه زن یک زن در طول زندگی مورد خشونت خانگی واقع میشود.
موضوع خشونت علیه زنان از جمله مشکلات بهداشت عمومی و از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است. برآوردهای جهانی نشان میدهد که به ازای هر سه زن، یک تن در طول زندگی خود حداقل یکبار خشونت را تجربه میکند. در ایران نیز با روی کار آمدن دولت یازدهم لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در دستور کار قرار گرفت و تدابیر بسیاری در این راستا لحاظ شد، همچنین با همکاری مرکز آمار ایران، شاخصهای بومی برای کمک به کاهش خشونتها در حال تدوین است. به هر روی فرقی نمیکند در کجای جهان باشی روستایی دور افتاده در شاهیوند لرستان، روستایی در بروجرد یا در منطقهای حاشیهای از خرم آباد یا در هر جای جهان به فراخور سهمی که آن منطقه از توسعه یافتگی دارد زن بودن کفایت میکند تا بیشتر مورد خشونت واقع شوی.
آنچه مسلم است این است که؛ خشونت علیه زنان یک پدیده جهانی است که بر سلامت و بهداشت روانی خانواده و جامعه تأثیر منفی میگذارد تنها از طریق شناخت به میزان و نوع خشونت و عوامل مؤثر بر آن است که میتوان برای پیشگیری و کاهش آن، اقدامات درمانی و مداخله جویانه مطلوب را انجام داد.
۱۹۲۰/۷۲۷۳
گزارش: مهری میر دریکوند
نظر شما