سعید شریعتی در یادداشتی درروزنامه اعتماد، نوشته است: ژاپن یکی از ۵ کشور قدرتمند اقتصاد دنیاست و تأثیر زیادی در سیاست بینالملل دارد. اگرچه مشی تاریخی و فرهنگی ژاپن همیشه این بوده است که از منازعات تند سیاسی در سطح روابط بینالملل فاصله داشته باشد اما این کشور در بزنگاههایی در مناسبات بینالمللی، نقشآفرینیهای جدی و مؤثری از خود نشان داده است. سفر نخستوزیر ژاپن به ایران پس از سفر ترامپ به توکیو و گفتوگوهایش با آقای آبه اتفاق افتاد. به همین خاطر این تلقی در افکار عمومی جهان به وجود آمده بود که سفر آقای آبه به ایران نوعی واسطهگری بین ایران و ایالات متحده پس از منازعات تندی است که با خروج امریکا از توافق بینالمللی برجام رخ داد. کسانی که خبرها را در روزهای منتهی به این سفر دنبال کردند، میدانند که تا چند روز مانده به انجام این سفر هم هنوز قطعیت سفر در هالهای از ابهام بود و مذاکرات و پیشمذاکرات انجام این سفر بین دیپلماتها جریان داشت.
سفر آقای آبه به ایران- به هر دلیلی- از انتظاری که در جریان مسائل ایران و امریکا برایش ایجاد شده بود، تهی شد. طبیعی بود که ایران هم پاسخ قابل توجهی به آقای آبه ارائه نکند. محتوای گفتوگوهایی هم که مقام رهبری با نخستوزیر ژاپن داشتند، این بود که ایران با کسی که تا این اندازه بدعهد است و به هیچ توافق و قول و قراری پایبند نیست، نمیتواند وارد توافق شود. با این وجود سفر آقای آبه را فقط از این منظر نباید دید. مناسبات فیمابین ایران و ژاپن به نظر من ابعاد استراتژیک دارد. ما در غرب آسیا یک قطب هستیم و ژاپن در شرق آسیا قطبی دیگر. ما باید بتوانیم مناسبات ایران و ژاپن را بر اساس حسن نیتی که پس از سفر نخستوزیر ژاپن به ایران در هر دو طرف تقویت شده، تحکیم کنیم و روابط خود با ژاپن را پررنگتر کنیم. آقای روحانی در این سفر پیشنهاد توسعه همکاری ایران و ژاپن در منطقه استراتژیک و مهم چابهار و مکران را ارائه کردند. معنایش این است که ایران میتواند این همکاریها را پایهای قرار دهد برای ائتلافی که در منطقه دریای عمان و چابهار به عنوان یکی از نقاط استراتژیک جهان بین ایران، هند، افغانستان، ژاپن و به طور غیرمستقیم ایالات متحده...
در حال رخ دادن است. این ائتلاف میتواند با حضور ژاپن جدیتر شود. ما میتوانیم مناسباتمان با شرق و جنوب شرقی آسیا را بر پایه توسعه چابهار و مکران بگذاریم. ژاپن اگر بتواند در آنجا نقش جدی ایفا کند، ما با نگاه جدیتری به شرق آسیا میتوانیم توازنی بین مسائل و پیچیدگیهای سیاست در غرب آسیا و خاورمیانه به وجود بیاوریم و از فرصتها و زمینههایی که برای توسعه سیاستها، تجارت و توسعه اقتصادی از ناحیه شرق آسیا و جنوب شرقی آسیا وجود دارد، استفاده کنیم. این فرصتی است که باید هوشمندانه از آن استفاده شود.به هر حال فارغ از اینکه مأموریت آقای آبه برای ورود به مسائل ایران و ایالات متحده چه نتیجهای داشته، ایران و ژاپن روی تقویت روابط فیمابین به طور جدی حساب کردهاند. سفر نخستوزیر ژاپن به ایران از این منظر اهمیت بسیار زیادی دارد.
نظر شما