ژست پیروزمندانه «امیرحسین فتحی» در زمان امضای قرارداد با مربی سابق اینترمیلان در حالی آن روزها هواداران استقلال را امیدوار به جذابیتهای فصل نوزدهم سریال لیگ برتر کرد که ماه عسل مدیریت با این مربی کوتاه مدت بود. این مربی در فاصله ۲ ماه زندگی در ایران حاشیههای زیادی را تجربه کرد. حاشیههایی که با نتایج استقلال در ۲ بازی نخست فصل موجب ایجاد چند دستگی در بین هواداران، پیشکسوتان و مدیران تیم شده است.
مشکلاتی که آتش اختلاف آن از فصل نقل و انتقالات شروع شد. هر چند که شیوه یارگیری و باجدهی به بازیکنان خاص از سوی مدیران این باشگاه در این فصل، انتقادات زیادی را به همراه داشت اما برخی باور داشتند که سرمربی ایتالیایی لیگ برتر فوتبال ایران کار با جوانان را ترجیح میدهد. اما جوانگرایی مورد نظر این گروه زمانی رنگ باخت که استراماچونی پس از هر تمرین خط قرمز بر روی نام چند بازیکن میکشید؛ خط قرمزی که برخی از خطوط این تیم را از نفرات اصلی تهی کرد. این شرایط و پیشنهاد خرید بازیکنان باکیفیت داخلی و خارجی آغازگر اختلافات مدیران استقلال با استراماچونی بود.
اما چرا این اختلافات علنی شد؟ نخستین دلیل علنی شدن این اختلافات عدم توانایی مدیران استقلال در جذب بازیکنان توانمند داخلی بود. در حالی که این مدیران در حال عکس یادگاری با میهمان ایتالیایی لیگ برتر بودند «پژمان منتظری»، «روزبه چشمی»، «سیدمهدی رحمتی»، «امید نورافکن» و چند بازیکن تاثیر گذار این تیم از استقلال کوچ کرده یا با بی تفاوتی مسوولان نقل و انتقالات این تیم، خانه نشین شدند. استقلال فصل نوزدهم از رفتن این بازیکنان بیشترین لطمه را در ۲ بازی نخست خورد. لطمه هایی که نشان داد خط دفاعی این تیم در نبود لیدری مانند منتظری توان حفظ نتیجه را ندارد.
اما مورد دوم اختلافات به ناتوانی در جذب بازیکنان خارجی مورد نظر استراماچونی است. بازیکنانی که هر کدام به دلایلی نتوانستند در ایران حضور پیدا کنند. در کنار این ۲ مشکل، بحث «ایرانیزه» کردن تفکر مرد ایتالیایی از دیگر مشکلاتی بود که فتحی و این مربی با آن دست به گریبان بودند. اینکه مدیران استقلال در پاسخ به درخواست های مربی سابق اینتر با این جمله وی را قانع کنند که «اینجا ایران است و باید با کمبودها کنار بیاید» یکی از مشکلاتی بود که خشم خفته این مربی را برانگیخت و موجب شد تا وی به باشگاه استقلال ضرب العجل ۴۸ ساعته بدهد.
هر چند با جلسات متعدد آن ۴۸ ساعت به خیر گذشت اما آتش اختلاف در باشگاه استقلال هنوز فروکش نکرده است. این آتش نه تنها موجب عدم نتیجهگیری در لیگ شده بلکه مرد ایتالیایی را از پاسخگویی به عملکردش تبرئه می کند. به گونه ای که وی پس از ناکامی در بازی تبریز (ماشین سازی - استقلال) و عدم توانایی در حفظ نتیجه بازی تهران (فولاد - استقلال) از پاسخگویی به خبرنگاران خودداری کرد؛ اقدامی که هیچ واکنشی از سوی مدیران در پی نداشت.
اما سوای تمام این اختلافات مرخصی فیفا دی مربیان باشگاهی به یکی دیگر از بهانههای زبانهکشیدن آتش اختلافات تبدیل شد. هر چند که برخی باور دارند عدم تمدید ویزای این مربی از ترس خروج بیبازگشت وی به استقلال بود اما واقعیتی که نمیشود آن را انکار کرد سوءمدیریت تصمیمگیران استقلال در برابر رفتارهای این مربی است. رفتارهایی که بدون شک در آینده نمودهای بیشتری از آن خواهیم دید.
سویه واقعی این اختلافات را باید در عدم مدیریت کارگزاران فوتبال ایران جستجو کرد. بیمدیریتی که کارلوس کیروش را همه کاره فوتبال ایران کرد، برانکو ایوانکوویچ را فراری داد، باشگاه پرسپولیس را به پرداخت تمام هزینه های مانوئل ژوزه محکوم کرد و در نهایت می رود تا استراماچونی را در مسیر دو راهی فرار یا حکومت بر باشگاه قرار دهد.
بهانهگیری مدیران استقلال و فوتبال ایران در برابر مربیان خارجی از مهمترین دلایل اختلاف انان با فوتبال ایران است بهانهگیری که مهمترین آن مشکلات ارزی و نبود زیرساختها است اما پرسشی که مدیران باید پاسخی برای آن پیدا کنند این است که چرا با وجود این مشکلات اقدام به استخدام مربی خارجی می کنند. اگر مربی خارجی قرار است به ایران بیایید چرا شرایط و زمینه های حضور او میها نمیشود تا شاهد چنین اختلافات و در برخی از مواقع عوض شدن نقشها نباشیم؟
اقدام مدیران در استخدام بدون برنامه مدیران خارجی یادآور این ضرب المثل فارسی است که میگوید «یا مکن با پیل بانان دوستی یا بنا کن خانه ای در خورد پیل.»
حال که باشگاه استقلال تهران در بحران خودساخته مدیران و مربی خارجی این تیم گرفتار شده و هر روز یک خبر از رسانه های داخلی و خارجی علیه این تیم منتشر میشود مدیران مجبور به تکذیب واقعیت هستند و آن را به جریانی خاص نسبت میدهند اما صحت این شایعاتی زمانی بر همگان آشکار میشود که استراماچونی بر رد اخبار از سوی باشگاه تکذیبیه مینویسد و واقعیت را منتشر خواهد کرد.
نظر شما