به گزارش گروه تحلیل،تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، از ابتدای دهه نود و با کاهش درآمدهای نفتی هر دو جناح مستقر در کشور به حذف یارانه ثروتمندان و ورود به فاز دوم هدفمندی یارانهها تاکید کردند. از همان ابتدا بزرگترین مشکل دولت شناسایی دهکهای برخوردار و غیربرخوردار بوده است. بر همین اساس، از سال1394 که حذف یارانهها توسط مجلس به دولت تکلیف شد، قطع یارانه دهکهای مختلف مورد تردید کارشناسان مختلف نیز بوده است. با این حال و با گذشت بیش از چهار سال از اولین تکلیف قانونی مجلس، شهریور امسال با توجه به تاکید مجدد مجلس بر الزام دولت بر حذف سه دهک بالایی جامعه و ارتقای پایگاههای اطلاعاتی دولت، یارانه 180 هزار خانوار قطع شد.
در ادامه پژوهشگر ایرنا، نظرات «مهدی پازوکی»، عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی را درباره قطع یارانه دهکهای پردرآمد و الزامات آن جویا شد که در ادامه میخوانید.
طراحی نظام تامین اجتماعی کارا ضرورت عدالت اجتماعی است
این استاد دانشگاه بیان کرد: جمهوری اسلامی اگر میخواهد در جهان بدرخشد و نشان دهد که طرفدار عدالت اجتماعی است حداقل باید دو کار را انجام دهد: نخست طراحی یک سیستم مالیاتی کارا است. یعنی از هرکسی که در این ممکلت درآمد دارد، از آستان قدس رضوی گرفته تا مستخدم نهاد ریاست جمهوری، اگر از حدی که قانون تعیین کرده است درآمد بیشتری داشته باشد، قطعا باید مالیات بگیرد. بنیادها و نهادهای عمومی هم باید مالیات بدهند، زیرا شرکتهای بنیادها و نهادهای مذکور از راههای ترانزیتی، راه آهن، محیط زیست این مملکت استفاده میکنند پس باید مالیات آنها را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: دوم طراحی یک سیستم تامین اجتماعی کارا است. فلسفه تأسیس وزارت رفاه سیاستگذاری واحد برای تمام سازمانهای حمایتی همچون کمیته امداد، بهزیستی، بنیاد شهید، بنیاد 15 خرداد و سایر بنیادها است. این موضوع تجربه موفق دنیا را پشتوانه خود دارد. اما ما نتوانستیم حتی این یارانهها را هدفمند کنیم، در واقع آقای «احمدی نژاد» پول پاشی کرد و دولت بعد هم آن را ادامه داد.
او افزود: به نظر من یارانهها فقط باید به سه دهک پایین درآمدی داده شود و رقم آن نیز افزایش پیدا کند. بیش از 76 میلیون نفر از مردم در حال حاضر یارانه میگیرند؛ یعنی بیش از 95 درصد از مردم. در حالی که سه دهک پایینی جامعه حدود 25 میلیون نفر هستند.
این اقتصاددان در انتقاد از کسانی که سایر مباحث همچون یارانه پنهان و مالیات را بر این موضوع مقدم میدانند گفت: اقتصاد ایران نیازمند اصلاحات ساختاری در حوزه بودجه ریزی، نظام بانکی، مالیات ستانی و غیره دارد. مسائل اساسی کشور ربطی به یکدیگر ندارند، هم کسی که درآمد دارد باید مالیات بدهد و هم کسی که نیازمند نیست، باید یارانهاش قطع شود. اقتصاد ایران به شدت از بیانضباطی رنج میبرد. جلوی مسائل را باید از یک جایی گرفت، موافقت با یک موضوع و اجرای آن به معنی مخالفت با ابعاد دیگر نیست.
پازوکی در مورد نحوه قطع یارانهها افزود: حذف یارانهها در شرایط فعلی باید تدریجی باشد؛ شیوهای که اکنون دولت نیز آن را در دستور کار خود قرار داده است. کسانی که میخواهند یارانه بگیرند، باید آزمون استطاعت بدهند. حدود 12 میلیون نفر از نیازمندان شناسایی شدهاند که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند. آنها صاحبان اصلی کشور هستند و میزان یارانهشان هم باید بیشتر شود. هر کسی هم نیازمند یارانه است باید در سایت کمیته امداد ثبت نام کند.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به اینکه برخی حذف شدگان جزو کمیته امداد هستند بیان کرد: نمیشود شما تحت پوشش کمیته امداد باشید و ماشین گران هم سوار شوید. درحال حاضر بسیاری از کسانی که دارند به عنوان کارگر ساختمانی حق بیمه دولت را دریافت میکنند، مغازهدار هستند یعنی عدهای از رانت دولت استفاده میکنند.
دولت باید به حسابهای بانکی دسترسی داشته باشد
پازوکی درباره دسترسی دولت به حسابهای بانکی با رضایت معترضان گفت: دولت قطعاً باید به حسابهای بانکی دسترسی داشته باشد، یکی از مشکلات ما این است که اصلاً دولت نباید نیازی به رضایت نامه داشته باشد. چرا نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایران هفت و نیم درصد است، این شاخص در ترکیه 20 درصد، در مالزی 21 درصد است. از یک طرف تندروهای ایرانی شعار عدم وابستگی به نفت میدهند ولی وقتی نفت نباشد مالیات، تور ایمنی قوی برای دهکهای پایینی و مواردی مثل این، نیاز است. ما وقتی میتوانیم مالیات بگیریم، وقتی میتوانیم جلوی فساد را بگیریم که به اطلاعات شفاف، دسترسی داشته باشیم. هرچه اطلاعات شفافتری داشته باشیم، به نفع اقتصاد ملی است.
وی ادامه داد: اطلاعات باید شفاف باشد تا ما بتوانیم رصد کنیم. من پزشکی میشناسم که با ماهی 50 میلیون درآمد، یارانه میگیرد. چرا، چون سیستم شما شفاف نیست. امروز ما «FATF» داخلی نیاز داریم. نمونه این موارد را ما امروز در بانک سرمایه میبینیم. اگر سیستم بانکی ما شفاف باشد چنین اتفاقاتی نمیافتد. مبارزه با فساد در ایران وقتی واقعی است که ما اطلاعات شفاف داشته باشیم و جلوی کلاه بردارها و رشوه بگیران را بگیریم.
او گفت: قطعا باید اطلاعات شفاف باشد و اطلاعات باید به دستگاههای گزینشی هم وصل شود. یعنی هر کس اطلاعات غلط داده بعداً پاسخگو باشد. باید هزینه فساد را بالا برد. نمونه بارز این عدم شفافیت در تعاونیهای مسکن دیده میشود. افرادی که حقیقت را گفتهاند بینصیب ماندهاند و کسانی که به دروغ گفتهاند خانهای ندارند، صاحب خانههای جدید شدند.
این اقتصاددان در پاسخ به نحوه مصرف منابع صرفهجویی شده گفت: منابع ناشی از صرفه جویی در حذف یارانهها باید صرف دهکهای پایینی جامعه شود. از طرف دیگر آمریکا ما را در محاصره اقتصادی قرار داده است، در نتیجه ما درآمدهای نفتیمان تحقق پیدا نمیکند. در هزینهها هم که آنچنان نمیشود صرفهجویی کرد، مگر میشود حقوق معلم و پلیس را نداد، مگر میشود حقوق بازنشسته را نداد، بنابراین یکی از کارهایی که میشود انجام داد قطع یارانه ثروتمندان است.
این استاد دانشگاه برای همراه شدن مردم با اجرای طرح بیان کرد: به نظر من مدیران ارشد دولتی باید شبی نیمساعت از طریق رسانه ملی با مردم صحبت کرده و آنان را در جریان امور قرار دهند. باید به مردم بگویند پزشکی که 50 میلیون درآمد دارد، بازاریهای شهرهای بزرگ، کسانی که خانه هایشان میلیاردی است، نباید یارانه بگیرند. برای اجرای موفق طرح دولت باید اطلاعات را به صورت شفاف در اختیار مردم قرار دهد.
نظر شما