به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، امروز شانزدهم مهر ماه، روز جهانی کودک است؛ روز جهانی مخلوقاتی که سراسر معصومیتاند و بی پناهی؛ موجوداتی که اگر برای محافظت و حمایت از آنها در سطح جهانی اقداماتی جدی صورت نگیرد معلوم نیست در دنیایی که ارزش های انسانی و اخلاقی در آن، هر روز بیشتر از قبل رو به افول است، چه بر سرشان خواهد آمد.
سالهاست که همزمان با روز جهانی کودک برای بزرگداشت این روز جشنهایی برگذار میشود و سازمانهای جهانی و ملی برنامههای ویژهای برای آنان اجرا میکنند. سخنرانیهای زیادی از سوی مسوولان کشورها، پیرامون آزادی و برابری کودکان در سراسر جهان و اهمیت آموزش، امنیت و بهداشت جسمی و روانی آنان ایراد میشود، اما دریغ که بسیاری از این سخنرانیها همچنان در حد شعار باقی مانده است.
اکنون بسیاری از کودکان جهان در شرایط ناامن و دشواری ناشی از جنگ، فقر و نبود امکانات مناسب بهداشتی، زیستی و آموزشی به سر میبرند. شمار زیادی از کودکان در سراسر جهان به جای تحصیل در خیابانها به کارهای ناامن و دشوار مشغولند و هنوز کودکی و جوانی نکرده پیر شدهاند.
هنوز با تمام پیشرفتهای اقتصادی، علمی و فنی کشورها، هستند کودکانی که یک روز آسایش و امنیت را در خواب هم نمیبینند و گویی زندگی نمیخواهد روی خوشی را به آنان نشان دهد. اگرچه یک روز از روزهای سال همواره به نام کودکان است و در آن بر اهمیت حفاظت از کودکان تاکید میشود، اما همچنان هستند کودکانی که در خانه، مدرسه و محیط اطرافشان با آزارهای جسمی، روحی و حتی جنسی دسته و پنجه نرم میکنند. آنگونه که آمارها نشان می دهد کودک آزاری اکنون بیشترین نوع آزارهای خانگی را به خود اختصاص داده است و تاسف بار آنکه آمار آزار کودکان در خانواده های ایرانی و جامعه ایران نیز کم نیست.
به گزارش ایرنا، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در این باره گفت: براساس آمارها کودکآزاری در رتبه نخست خشونتهای خانگی قرار گرفته است.زنان و کودکان به علت ضعف جسمانی و همچنین وابستگیهای اقتصادی مهمترین گروههای در معرض خطر محسوب میشوند.
این مقام مسئول افزود: کودک آزاری از نوع غفلت و بی توجهی، کودک آزاری جسمانی، روحی- روانی و عاطفی و همچنین خشونت های جنسی از عمده ترین اشکال این خشونت به شمار می روند.
به گفتهی وی: بر اساس برخی از مطالعات، کودک آزاری نزدیک به ۹۰ درصد توسط والدین و اقوام و نزدیک به ۱۰ درصد از جانب بیگانگان رخ می دهد. به گفته وی همچنین این آسیب در پدران بیش از مادران و در والدین بیش از پدران و مادران ناتنی گزارش شده است.
براساس «پیمان نامهی حقوق کودک» که در سال ۱۹۸۹ در سازمان ملل متحد تدوین و برای تمامی اعضای آن لازم اجرا شد و در سال ۱۳۷۲ مورد پذیرش ایران نیز قرار گرفت هر فرد زیر ۱۸ سال کودک (یا نوجوان) محسوب می شود و حقوقی دارد مبنی بر اینکه هیچ نباید از تبعیض رنج ببرد. زمانی که در رابطه با کودکان تصمیم گیری می شود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد، کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند، کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط میشود، باید مورد توجه قرار گیرد.
چشم های نگران والدین به آینده کودکان
در آشفته بازار دنیای امروز که بسیاری از کودکان جهان به نوعی با معضلات و لطمات آن درگیرند، چگونه میشود نگران کودکانمان نباشیم؟! چگونه میشود آیندهای را که دوست داریم برای آنان متصور شویم و تضمینی برای خوشبختی و سعادتمندی شان بیابیم؟
آیا همین که روزی به نام روز جهانی کودک نامگذاری شود برای خوشبختی کودکان جهان کافیست؟ به طور قطع پاسخ این سوال منفی است. اینگونه نیست که با نامگذاری تشریفاتیِ روزی به نام روز جهانی کودک خوشبختی کودکان جهان هرچند در بلند مدت تضمین شود.
برای خوشبختی و سعادت کودکان جهان بیشک باید جهان دیگری رقم بخورد، جهانی که در آن برابری و برادری جا داشته باشد. جهانی که در آن دیگر کودکان، قربانی جنگهای نابرابر نشوند. هزارن کودکی که در جنگهای اخیر در سوریه و یمن تا بن استخوانشان طعم تلخ و جانکاه جنگ را چشیدند، بیسرپرست و بیخانمان شدند، اعضای بدن خود را از دست دادند و یا کشته شدند، بیگمان جایی در هیچ یک از دعواهای سیاسی میان دولتها و ابرقدرت های منطقهای و بین المللی نداشتند.
آنان معصوم، بی پناه و مظلوم بودند و گناهشان تنها آن بود که توانی برای دفاع از خود نداشتند. در روزگار ما همین نبود امنیت جهانی و وجود سایه جنگ بر سر کشورها بزرگترین دغدغه هر پدر و مادری دربارهی آینده فرزندانش است.
البته، امنیت کودکان تنها از سوی جنگ به خطر نمیافتد و در زندگی روزمره و درون جوامع عاری از جنگ نیز میتواند تهدید شود.
به همین خاطر وجود جامعهای با امنیت بالا، بزرگترین دغدغهای است که والدین در مورد حضور فرزندانشان در محیطهای مختلف اجتماعی دارند. وجود امنیت در جامعه، محیط تحصیل و آموزش کودکان، از مهم ترین نمونههای امنیت است که کمبود یا نبودش دغدغه بزرگی برای والدین در خصوص آینده کودکانشان است. امنیت جانی، اخلاقی و روانی در جامعه موضوعی است که اگرچه مسوولان همواره از تلاش برای ایجاد آن دم می زنند اما همچنان مهمترین دغدغهی والدین است.
اگر از این بزرگترین و خطرناک ترین دغدغه ذهنی خانوادهها در مورد حفاظت از کودکانشان بگذریم، دغدغه نان دغدغه مهم دیگری است که این روزها پنجه در پنجه بسیاری از خانوادهها در ایران و دیگر کشورهای توسعه نیافته انداخته است. دغدغه نان و وجود مشکلات معیشتی و اقتصادی همان چیزیست که میتواند خانوادهای را از هم بپاشد. چنانچه، این روزها در اطراف خودمان شاهد شمار زیادی از این از هم گسیختگیها هستیم.
مشکلات اقتصادی فقط منجر به گرسنگی و نبود امکانات اولیه زندگی چون بهداشت، مسکن و تحصیل نمیشود، بلکه میتواند خانوادهها را درگیر معضلات پیچیدهتری از جمله بیماریهای روانی و در نتیجه درگیریهای و خشونتهای خانگی رو برو سازد. مسلم است که دود این مشکلات بیش از والدین به چشم فرزندان میرود.
برای رفع این دغدغه ها بی شک هم خانوادهها، هم جامعه و هم مسوولان باید وظایف خود در ارتباط با کودکان و نوجوانان را به درستی انجام دهند. خانوادهها باید بکوشند تا حد امکان آگاهی و دانش خود در زمینه تربیت و نگهداری از کودکان را بالا ببرند و با تلاش هرچه بیشتر شرایط رشد جسمی و روحی مناسبی را برای فرزندانشان فراهم آورند. دولت و مسوولان نیز باید هر یک به نوبه خود اقدامات لازم در مسیر رشد و شکوفایی کودکان را چه در خانواده و چه در جامعه و یا محیط های آموزشی انجام دهند و با بهرهگیری از تجربههای سازنده جهانی، آینده بهتری را برای کودکان این مرز و بوم رقم بزنند.
نظر شما