بسیاری از افراد زمانی که واژه منابع طبیعی را میشنوند به یاد جنگل، مرتع و گردش میافتند، تعدادی به فکر شکار و تعدادی نیز آن را زیستگاه حیوانات وحشی میدانند و منابع طبیعی را محلی برای تغذیه دامها میپندارند.
البته عدهای نیز به منابع طبیعی به عنوان جنگلها و مراتعی که میتواند یک منبع اقتصادی که سود کلانی برای آنان داشته باشد مینگرند، ولی کمتر کسی به این مساله توجه میکند که کوچکترین آسیب به منابع طبیعی آسیب به سرمایه خود و آیندگان است.
منابع طبیعی کشور طی قرنها، بستر زیست، تولید و معاش و حضور اقوام کوچنده این سرزمین بوده و به رغم خشکی طبیعی به مدد وجود پستی و بلندی و تنوع اقلیمی امکان استفادههای متنوع و متناسب را برای بهرهبرداری فراهم کرده است.
طی این دوره بهرهبرداری تا زمانی که استفاده از سرزمین در حد توان اکولوژیک آن باشد، هیچ شکلی از تخریب منابع طبیعی مشهود نیست اما طی قرن حاضر و به خصوص چند دهه اخیر با افزایش جمعیت و ارتقای سطح زندگی، استفاده بیرویه و البته خارج از توان اکوسیستمها توسعه یافته و تخریب منابع طبیعی در نظر بهرهبرداران، متولیان و پژوهندگان نمود بیشتری پیدا کرده است.
تا زمانی که انسان در این عرصه زندگی میکند باید بیاموزد که چگونه زندگی میکند و به چه نحو میتواند از موهبتهای طبیعی برخوردار شود.
چه بسا بسیاری از مشکلات ناشی از کمبود مسکن، غذا و امکانات زندگی این جمعیت را به سویی میکشاند که نتیجه آن پیشروی بسوی عرصههای اکولوژیکی طبیعی، بکر و دست نخورده است.
اراضی جنگلی و مرتعی شیبدار به زراعتهای دیم بیحاصل تبدیل میشود، جنگلها در اثر قطع مداوم به فغان آمده، مراتع نالان و افسرده آخرین رستنیهای خود را در اختیار دامهای گرسنه قرار داده و حرارت بیابانها و داغی شنزارها اراضی همجوار خود را در هم نوردیده است بطوری که حلقه محاصره را بر انسان لحظه به لحظه تنگتر میکند.
سطح آبهای زیرزمین هر سال پایینتر میرود و محیط زیست اعم از زمین و هوا و آب آلودهتر از گذشته شده و بروز وقایع ناهنجاری را از قبیل سیلابها و شستوشوی بخش عظیمی از خاکهای حاصلخیز کشاورزی را سبب میشودسطح آبهای زیرزمین هر سال پایینتر میرود و محیط زیست اعم از زمین و هوا و آب آلودهتر از گذشته شده و بروز وقایع ناهنجاری را از قبیل سیلابها و شستوشوی بخش عظیمی از خاکهای حاصلخیز کشاورزی را سبب میشود.
در کنار این معضلات، برداشت بیش از ظرفیت از آن توسط انسانها که بدون رعایت هیچگونه اصول منطقی و علمی صورت میپذیرد، باعث شده است تا در نهایت برآیند همزیستی انسان و طبیعت چیزی جز حرکت به سوی ایجاد بینظمی و اغتشاش در طبیعت و محیط زیست نباشد.
واقعیت آن است که در کشور ما جنگلها و مراتع در طی سالیان طولانی تنها به عنوان منبع تولید علوفه و چوب و تامین اراضی مورد نیاز برای توسعه امور کشاورزی، صنعتی و شهرسازی تلقی شده است.
هرچند که این امور به خودی خود و به لحاظ تولید مواد غذایی، ایجاد اشتغال و ایجاد منابع تولید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما مهمترین و ارزشمندترین اثر جنگلها و مراتع بخصوص پوشش گیاهی را باید در ایجاد شرایط مناسب زیست محیطی و تعادل اکولوژیکی بین انسان، خاک، گیاه و در حقیقت ایجاد مبانی لازم به منظور توسعه پایدار دانست.
نباید فراموش کرد که با از بین رفتن پوشش گیاهی و نابودی جنگلها و مراتع، بسیاری از منابع آب و خاک فعلی وجود خارجی نخواهد داشت؛ تولید مواد غذایی و ظرفیتهای نفوذپذیری آب در خاک کاهش یافته و حتی ذخیرهسازی آب در مخازن سدها به علت فرسایش خاک و انباشتگی مخازن سدها از گل و لای امکانپذیر خواهد بود.
این امر زمانی اهمیت خود را به خوبی نمایان میسازد که به وضعیت جغرافیایی کشور که بیش از ۸۰ درصد آن در قلمرو مناطق خشک و نیمهخشک قرار گرفته و نیز ساختارهای اقتصادی - اجتماعی، الگوهای پراکنش جمعیت و نظامهای شکلگیری سکونتهای انسانی در نقاط مختلف کشور توجه شود.
در این میان یکی از مهمترین عرصههای منابع طبیعی ما مرتع است که در زمان حاضر بیش از نیمی از مساحت کشورمان را فراگرفته؛ مراتع همواره به عنوان بستر بسیاری از تحولات اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژهای در کشورمان برخوردار بوده است.
مرتع را بیشتر بشناسیم
مرتع بر اساس قانون جنگلها زمینی است که حداقل مدتی از سال دارای پوششی از گیاهان مرتعی خودرو باشد و به اراضی دایر یا بایر اطلاق میشود که رستنیها در آن به حالت طبیعی رشد کرده، میزان بارندگی آن منطقه نسبتاً کم باشد و به وسیله حیوانات اهلی و وحشی مورد چرا واقع گردد و هیچ عاملی آن را محدود ننماید.
متاسفانه بسیاری از مراتع کشور در زمان حاضر به علت تخریب بیش از حد با بحران مواجه شده و ادامه این روند میتواند کشور ما را با مشکلات بسیاری مانند سیلهای مخرب، کمآبی، طوفان، شنهای روان، آلودگی محیط زیست، خشکسالی و قحطی رو به رو کند که نمونه بارز آن سیل ویرانگر اخیر در کشور است که علاوه بر ویران کردن بسیاری از زیرساختها و عرصههای طبیعی، شمار زیادی از مردم را نیز آواره کرد.
در سالهای اخیر بیتوجهی به منابع طبیعی و اجرایی نشدن مدیریت اصولی در این بخش باعث بروز وضعیت نامناسبی در مراتع شده و این در حالی است که از ۸۴ میلیون هکتار مراتع کشور حدود ۷۰ درصد به لحاظ پوشش گیاهی فقیر محسوب میشود.
مرتع یکی از مهمترین منابع تغذیه دامها در کشور ما به حساب میآید و در علوفه مراتع خوب تمام منابع غذایی از قبیل ویتامینها و مواد معدنی موردنیاز یک دام وجود داردمرتع یکی از مهمترین منابع تغذیه دامها در کشور ما به حساب میآید و در علوفه مراتع خوب تمام منابع غذایی از قبیل ویتامینها و مواد معدنی موردنیاز یک دام وجود دارد.
بررسیها در کشور ما نشان میدهد که در شغل دامداری یک خانوار طی مدت هفت ماه به حداقل ۵۰۰ هکتار مرتع نیاز است و در این صورت ۱۸۰ هزار خانوار میتوانند از مراتع استفاده کنند اما در حال حاضر ۹۱۶ هزار خانوار بهرهبردار از مراتع کشور استفاده میکنند.
زیان ناشی از تخریب اکوسیستمهای مرتعی از نظر اقتصادی به مراتب بیشتر از تولید علوفه، گوشت و فرآوردههای لبنی است و ادامه بهرهبرداریهای غیراصولی و بیرویه به نابودی منابع آب و خاک و ذخایر غنی کربن این سرزمین میانجامد.
انواع مراتع را براساس فصل بهرهبرداری به سه دسته تقسیم میکنند که شامل مراتع قشلاقی، مراتع ییلاقی و مراتع میانبند است.
مراتع قشلاقی، مامن زمستانی کوچندگان
مراتع قشلاقی در مناطق گرم واقع است و در فصلهای سرد سال به مدت پنج تا هفت ماه مورد استفاده دامهای عشایر و دامداران کوچنده قرار میگیرد؛ بعضی از دامداران خردهپا و روستاییانی که جزو دامداران و عشایر کوچنده نیستند در تمام مدت سال حتی فصلهای گرم سال دامهای خود را در مراتع گرمسیری نگه میدارند.
مراتع سفیدپوش تا اوایل تابستان
مرتع تابستانی یا ییلاقی در ارتفاعهای به نسبت زیاد قرار گرفته و بیشتر سطح این مراتع در بهار تا اوایل تابستان پوشیده از برف است به همین دلیل در تابستان هوای خنک، رطوبت مناسب و علوفه تازه دارد؛ معمولا در روزهای آخر بهار و اوایل تابستان چرای دامها در مراتع سردسیر آغاز میشود و تا اواخر تابستان و اوایل پاییز که در این مناطق هوا رو به سردی میرود ادامه پیدا میکند.
دامداران محلی این مناطق که دامهای خود را در زمستان به مناطق گرمسیری نمیفرستند طی روزهای پاییزی و زمستانی که هوا آفتابی است و امکان چرای دام در چند ساعت از دامهای عشایری سه تا چهار ماه از سال را دارد، در مراتع ییلاقی چرا میکنند.
مراتع میانبند
در اوایل بهار که در مراتع گرمسیری با گرم شدن هوا علوفه کمیاب میشود، دامداران و عشایر کوچنده به مناطق مرتفعتر دارای هوای ملایم و علوفه بهتر کوچ میکنند و تا اواخر فصل بهار در این مناطق باقی میمانند و سپس برای گذراندن تابستان به مناطق مرتفعتر میروند.
در آخر تابستان و اوایل پاییز در راه بازگشت، دامها دوباره به این مراتع بازمیگردند که این نوع مرتع، مرتع میانبند یا مرتع بهاره پاییزه نیز گفته میشود.
در بعضی از منابع آنها را مراتع بینراه و حدفاصل نیز نامیدهاند که دامهای عشایر کوچنده معمولا یک تا ۲ ماه از سال از مراتع میانبند استفاده میکنند.
مرتع میانبند بر سر راه رفت و برگشت دامها به ییلاق و قشلاق قرار دارد، بعضی از دامداران نیز که به دلایلی دسترسی به مراتع سردسیری ندارند در فصل تابستان دامهایشان را در همین مراتع نگه میدارند و دامهای روستاییان محلی نیز در تمام مدت سال از این مراتع استفاده میکنند.
مجموعه این عوامل باعث شده است تا این مراتع مورد چرای مفرط واقع شود و به شدت آسیب ببیند بطوری که میزان تخریب در مراتع میانبند از دیگر مراتع شدیدتر است.
وسعت مراتع ایران
براساس آمار حاصل از عکسهای ماهوارهای مساحت ایران بیش از ۱۶۴ میلیون هکتار است که از این میزان ۴.۱۲ میلیون هکتار اراضی جنگلی، ۹۰ میلیون هکتار مرتع، ۲.۴۳ میلیون هکتار بیابان و کویر و حدود ۴.۱۸ میلیون هکتار اراضی زراعی و باغها میباشد.
در زمان حاضر از ۹۰ میلیون هکتار از مراتع کشور ۱۴ میلیون هکتار را مراتع علفی با وضعیت تقریبا خوب تا متوسط که بیشتر در کوهستانها و ارتفاعها واقع شده است و حدود ۴۰.۶ درصد از کل علوفه تولیدی از این ۱۴ میلیون هکتار به دست میآید.
مراتع بوتهزارها بالغ بر ۶۰ میلیون هکتار با وضعیت متوسط تا ضعیف است که سیر قهقرایی را طی میکند و ۵۵.۲ درصد از کل علوفه تولیدی کشور را به خود اختصاص میدهد و مراتع کویری و بیابانی که حدود ۱۶ میلیون هکتار بوده وضعیت ضعیف تا خیلی ضعیف و تخریب یافته دارد و حدود ۴.۲ درصد از کل علوفه تولیدی را تشکیل میدهد.
با توجه به این امر که جیره نگهداری یک واحد دامی که ۱.۵ تا ۲ کیلوگرم علوفه خشک در روز است تولید علوفه فعلی مراتع، جوابگوی ۱۵ میلیون واحد دامی در سال است که برای فصل چرای چهار ماهه این ظرفیت به ۴۵ میلیون واحد دامی میرسد.
براساس آمارهای موجود در شرایط فعلی آمار دام موجود در مراتع کشور ۲ برابر ظرفیتهای مصوب است که برای تعادلسازی دام در مراتع باید اقدام اساسی صورت گیرد
بر اساس آمارهای موجود در شرایط فعلی آمار دام موجود در مراتع کشور ۲ برابر ظرفیتهای مصوب است که برای تعادلسازی دام در مراتع باید اقدام اساسی صورت گیرد.
در مجموع در سطح کشور برای حدود ۳۶ میلیون دام مجوز چرا در مراتع که حدود ۸۴ میلیون هکتار میباشد، صادر شده است که هماکنون افزون بر ۷۸ میلیون راس دام در این مراتع چرا میکنند.
اهمیت مراتع
مراتع از لحاظ حفاظت خاک و آب، وسعت و محل چرای احشام یا تامین مواد غذایی برای دامها، تامین مواد سوختنی، تامین مصالح ساختمانی و رفاهی، به لحاظ صنعتی و دارویی و پرورش حیات وحش
دارای اهمیت است.
حفاظت خاک و آب
مراتع با پوشش گیاهی نقش موثری در حفاظت و نگهداری از آب دارد، هرجا که پوشش گیاهی انبوه با مراتع غنی وجود داشته باشد فرسایش خاک بوسیله آب یا باد کمتر اتفاق میافتد و در مواقع بارندگیهای شدید سیلابهای کمتری جاری میگردد پوشش گیاهی سبب میشود که آب بیشتری در زمین نفوذ کند و کمتر به صورت آبهای سطحی هدر رود.
پوشش گیاهی همچنین آبهای سطحی را مهار میکند و با نفوذ دادن آن در زمین موجب زیاد شدن چشمهسارها و دایمی شدن رودها و همچنین زیاد شدن آبهای زیرزمینی میشود.
این امر ۲ فایده دارد اول اینکه از شستوشوی خاک جلوگیری میکند و دوم آنکه آب فرصت کافی برای نفوذ در خاک پیدا میکند و در نتیجه باعث پرآب شدن قناتها و چشمهها میشود.
به لحاظ وسعت و محل چرای احشام یا تامین مواد غذایی برای دامها
در ایران قسمت اعظم علوفه دامی (۹۰ درصد) بخصوص علوفه مورد نیاز دامها از مراتع تامین میشودهمانطور که میدانیم عملا تمام اراضی ایران به جز سطح محدودی که گیاه ندارد یا به علل دیگر قابل چرا نیست مورد استفاده احشام قرار میگیرد؛ در زمان حاضر در ایران قسمت اعظم علوفه دامی (۹۰ درصد) بخصوص علوفه مورد نیاز دامها از مراتع تامین میشود.
تامین مواد سوختنی
با تمام اهمیتی که پوشش گیاهی برای تعلیف و تغذیه احشام و همچنین حفاظت از آب و خاک دارد لذا هنوز هم روستاییان و دامداران ما بخصوص در مناطق کوهستانی یا در نقاط دشت به هنگام اقامت و دامداری در مراتع ییلاقی از گیاهان مراتع به خصوص بوتهها به عنوان ماده سوختنی استفاده میکنند.
در بسیاری از موارد به علت نبود امکان برای استفاده از دیگر مواد سوختنی مانند نفت، دامداری یا بطور کلی زندگی روزمره بدون استفاده از گیاهان مراتع برای سوخت غیرممکن یا بسیار مشکل است.
تامین مصالح ساختمانی و رفاهی
در گذشته سقف بسیاری از خانهها و طویلهها در مناطق کوهستانی از چوب درختان و بوتههای مراتع پوشیده میشد، در مناطق خشک نیز در بسیاری از نقاط خانه یا سکونتگاههایی از جنس گیاه مانند چیر یا کپر، خارخون (خارخانه) و کتوک و امثال آنها درست میکردند.
با وجود آنکه روز به روز مصالح و مواد ساختمانی جای چوب، بوته و درخت و غیره را در ساختن خانه یا طویله و غیره میگیرد ولی هنوز هم در مناطق مذکور (چه کوهستانی، چه دشت در مناطق خشک) از آن نوع خانهها و طویلهها میسازند که مواد گیاهی آن را بیشتر از پوشش گیاهی تامین میکنند.
به لحاظ صنعتی و دارویی
بسیاری از گیاهان مرتعی وجود دارند که استفادههای دارویی، صنعتی و یا خوراکی دارد و از آنها انواع مواد دارویی و صنعتی میگیرند، به عنوان مثال از بوته «گون» که در مناطق کوهستانی میروید، کتیرا میگیرند که مواد مختلفی از آن بدست میآید.
«ترنجبین» که از خارشتر گرفته میشود و بسیاری از دیگر داروهای گیاهی از گیاهان مرتعی بدست میآید که دامداران و دیگر افراد محلی که با آن آشنایی دارد هنوز هم در مواقع لازم از آنها استفاده میکنند و داروهای گیاهی را اغلب به داروهای غیرگیاهی ترجیح میدهند.
به لحاظ پرورش حیات وحش
حیوانات وحشی حفاظت شده زیادی در مراتع طبیعی پرورش پیدا میکنند و از اینرو نابودی مراتع طبیعی موجب نابودی آنها نیز خواهد شد؛ تنظیم گردش آب در طبیعت، حفظ ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری، تلطیف هوا و زیبایی منطقه و نیز تامین بخشی از پروتیین موردنیاز و اکوتوریسم از دیگر مزایای مراتع است.
مراتع علاوه بر ارزشی که در تولید و تامین علوفه دارد از سایر جهتها نیز دارای اهمیت است؛ یک ارزیابی نشان میدهد که ارزش یک هکتار مرتع در سال معادل ۲۳۲ دلار است که ۲۵ درصد این میزان مربوط به تولید علوفه و ۷۵ درصد آن مربوط به ارزشهای زیست محیطی است.
به عبارت دیگر ارزش اقتصادی مراتع چهار برابر تولید (۱۰.۷ میلیون تن) علوفهای است که سالانه از مراتع بدست میآید.
آنچه در زمان حاضر مراتع کشور را با تخریب مواجه کرده، متناسب نبودن تعداد دام با مساحت مراتع است.تعداد معقول دام در هر متر مربع بستگی به وسعت مرتع، حجم علوفه تولید شده، شدت و دوام چرا، ضریب مصرف علوفه و بالاخره نحوه استفاده از مراتع مربوط است.
چنانچه در مرتع تعداد دام با اصول فوق مطابقت داشته باشد آن مرتع همچنان برجای مانده و هر ساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت؛ ظرفیت مراتع کنونی ایران به هیچ وجه متناسب با تعداد دامها نیست و به طوری که تخمین زده میشود فشار دامها بر این مراتع حدود یک برابر ظرفیت واقعی آنهاست.
از این نظر اغلب در اثر غفلت و بیاطلاعی و یا طمع دامداران، مراتع تحت چرای مفرط قرار گرفته و بقایای سیر نباتات حتی نباتات نامطبوع و سمی که در مراتع باقی مانده است از بین خواهد رفت.
متخصصان مرتع در مورد استفاده مجاز نظرهایی ارائه دادهاند که تحت عنوان «نصف داشت و نصف برداشت» بیان میشود و طبق آن اجازه چرای درصدی از علوفه موجود در مرتع که مقدار آن به طور معمول ۵۰ درصد است به دام داده میشود.
بطورکلی استفاده از مرتع بستگی به اداره صحیح آن دارد که در این راستا باید مواردی چون سوق مرتع در جهت کمی و کیفی، حفاظت آب و خاک و سایر موارد وابسته به مرتع و حداکثر بهرهبرداری از علوفه مرتع با در نظر گرفتن تعداد مناسب دام با توجه به ظرفیت مرتع و توزیع مناسب دام در مرتع را مورد توجه قرار داد.
برای توزیع مناسب دام در سطح مراتع نیز باید به مواردی همچون استفاده از چوپانان مجرب جهت هدایت دام، توزیع مناسب منابع آب، قرار دادن نمک در سطح مرتع به خصوص مناطق سختگذر، حصارکشی در چراگاهها و شوک الکتریکی میتواند موثر باشد.
چرای تناوبی:
اساس این روش مبتنی بر این است که مرتع به چند قطعه تقسیم شده باشد و چرای دام در این قطعات به طور تناوبی انجام گیرد و بدین ترتیب که به طور مثال از قطعه یک شروع شده و پس از چرای قطعه مذبور در قطعههای ۲ و سه و غیره چرا نموده و دوباره از قطعه یک شروع میکند.
محاسن روش چرای تناوبی
وقتی تعداد زیاد دام در یک قطعه محدود وارد میشود به طور یکنواخت از علوفه استفاده خواهد شد و در زمانی که به قطعه دیگر هدایت شد فرصتی به گیاهان قطعه اولی داده میشود تا به رشد خود ادامه دهد.
به علت محدود و کوچک بودن قطعات و در اختیار بودن علوفه، راهپیمایی دام کمتر شده و این باعث کاهش لگدکوبی خاک نیز خواهد شد و از چرای تکراری دام در قطعات جداشده در اوایل بهار نیز جلوگیری میکند.
به علت زیاد بودن تعداد دام در سطح محدود، هدر رفتن علوفه در این روش به حداقل ممکن رسیده و قادر است تا قدرت رویشی و قوی بودن گیاهان مرتعی در تمامی سطوح مرتع را تامین کند.
اهمیت نوع دام در مرتعداری، موقع چرا، فصل چرا و دوام چرا، اهمیت تناسب تعداد دام با میزان علوفهای که تولید میشود، توزیع مراتع با پراکندگی احشام و برنامه مشترک مرتعداری و دامداری از دیگر مواردی است که مراتع را یک شرایط رضایتبخش نگاه میدارد.
بدین ترتیب مهمترین عامل در تخریب مراتع کشور، عوامل مربوط به دام و دامداری شامل افزایش تعداد دام و دامدار، چرای بیرویه و تضادهای بین استفادهکنندگان از مراتع استبدین ترتیب مهمترین عامل در تخریب مراتع کشور، عوامل مربوط به دام و دامداری شامل افزایش تعداد دام و دامدار، چرای بیرویه (چرای زودرس، چرای طولانی و چرای شدید یا خارج از ظرفیت) و تضادهای بین استفادهکنندگان از مراتع است.
خاک، جنگل، مرتع، بیابان، کوه، رودخانه، دریاچه و … در حالی امروز مورد تخریب و نابودی قرار گرفته است و تاکنون با وجود هشدارها و تاکیدهای مسوولان و کارشناسان هنوز این امر به عنوان یک تهدید جدی تلقی نشده است.
بیتوجهی به منابع طبیعی، آثار سوء و جبرانناپذیری را در پی دارد که زمینه بیابانی شدن عرصههای منابع طبیعی، تغییر اقلیم، حذف پوشش گیاهی و کاهش ذخیره سفرههای آب زیرزمینی، کاهش علوفه مرتعی و ایراد خسارت به صنعت دامداری کشور، تهدید حیات وحش، گسترش پدیده زمینخواری، تحمیل هزینههای سنگین کارشناسی برای پیگیری دعاوی، صرف بخش قابل توجهی از نیرو و وقت محاکم و دستگاههای اجرایی برای پیگیری موضوعهای مربوط را به دنبال دارد.
روند تخریب منابع طبیعی و ارزشمند در ایران در حالی شدت گرفته که در ارتباط با این موضوع تاکنون برنامه جدی و سیاست خاصی از سوی دستگاههای متولی اتخاذ نشده است و با چنین روندی به نطر میرسد دیگر منابعی برای نسلهای آینده باقی نماند.
حفظ و حراست بدون تردید یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از نابودی و تخریب منابع طبیعی است امری که تاکنون از سوی دستگاههای مسوول و بخصوص سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
حفاظت از منابع طبیعی باید به صورت وظیفهای ملی و میهنی تلقی شود و همه مردم اعم از مسوول و غیرمسوول در این خصوص به سازمانهای ذیربط کمک کنند در غیر این صورت مناطق گوناگون کشور کماکان صحنه تاخت و تاز خواهد بود و بتدریج شاهد بروز کانونهای بحران در حوزه تضییع اراضی ملی خواهیم بود.
نظر شما