۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۳۶
کد خبرنگار: 795
کد خبر: 83599270
T T
۰ نفر

سیاست دوگانه روسیه در لیبی

۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۳۶
کد خبر: 83599270
علی نصیری
سیاست دوگانه روسیه در لیبی

تهران - ایرنا - کشور لیبی در شمال آفریقا مدت ها است که بعد از سقوط معمر قذافی در سال ۲۰۱۱ جولانگاه بازیگران منطقه ای و بین المللی شده است ، ولی برخی محورهای فعال در بحران لیبی از جمله روسیه سیاست دوگانه ای در پیش گرفته اند که به نظر می رسد همزمان با همه طرفهای درگیر در ارتباط و تعامل هستند.

پس از سقوط "معمر قذافی" در سال ۲۰۱۱ در لیبی ، یک نزاع دو طرفه بر سر قدرت در این کشور شمال آفریقا در جریان است که در این میان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله روسیه ، عربستان، امارات ، مصر ، ترکیه ، اروپا و آمریکا  هر کدام ظاهرا از یکی از طرف های درگیر در این بحران حمایت می کنند ولی برخی کشورها نظیر روسیه رفتار خاص و دوگانه ای در این میان دارند.

در یک طرف این جنگ دولت وفاق ملی به رهبری "فائز السراج" قرار دارد که در پایان ۲۰۱۵ براساس توافقی زیر نظر سازمان ملل تشکیل شده و طرف دیگر آن هم مقامات شرق این کشور تحت رهبری "عقیله صالح" رئیس مجلس نمایندگان لیبی مورد حمایت ارتش ملی به سرکردگی ژنرال "خلیفه حفتر" قرار دارد.

 سراج رقیب و دشمن خود یعنی حفتر را متهم به تلاش برای کودتا و نیروهایش را برای مقابله با وی آماده کرده است. ژنرال حفتر نیز رقیبش را "اخوان المسلمینی" و در نتیجه، "تروریست" می داند.

حفتر که مورد حمایت برخی از کشورها از جمله امارات متحده عربی، مصر، عربستان سعودی، آذربایجان، روسیه و فرانسه قرار دارد، در تلاش است تا با ورود به طرابلس، دولت سراج را که مورد حمایت سازمان ملل متحد است، سرنگون کند، در مقابل کشورهای دیگری از جمله ترکیه، قطر، آمریکا و بخشی از کشورهای اروپایی نیز تلاش می کنند از هیچ گونه حمایتی از دولت مرکزی این کشور دریغ نورزند.

با وجود اینکه بازیگران مختلفی از منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و نیز خارج از منطقه در این معادله قدرت نقش بازی می کنند تا بتوانند از منافع بلند مدت و کوتاه مدت اقتصادی و سیاسی این بحران در سیاست داخلی لیبی بهره مند گردند، برخی از این کشور ها از جمله روسیه تاکنون موضع متفاوت و متناقضی را در برابر هریک از قطب های قدرت در لیبی اتخاذ کرده است.

البته این جانبداری های بازیگران منطقه و فرامنطقه از طرفین دعوا در لیبی بارها از سوی نهادهای بین المللی نهی شده است تا جایی که قطعنامه های مختلف شورای امنیت سازمان ملل رساندن تسلیحات به طرف‌های درگیر در جنگ لیبی را ممنوع کرده است.

در هر حال جای تردیدی نیست که روسیه نیز همچون دیگر بازیگران بین المللی سهم خودش را از این بحران پی می گیرد و از زمان بروز بحران در سیاست داخلی لیبی از سال ۲۰۱۱ تصمیم گرفته است به هر نحو نقش فعالی در جهت دهی به تحولات داخلی این کشور بازی کند تا مبادا از غافله رقابت ها عقب بماند.

مسکو که چند دهه در سیاست داخلی و خارجی لیبی به ویژه در دوره معمر قذافی نقش اساسی داشته است این بار هم می کوشد به هر نحو ممکن از دخالت در امور این کشور عقب ننشیند، با این وجود باید دید که چه دلایلی برای تعیین دامنه و وسعت دخالت مسکو در این بحران وجود دارد و به هیچ وجه هم سعی نمی کند این دخالت را پنهان سازد.

چون روسیه بعد از خلع و در واقع حذف فیزیکی قذافی از عرصه سیاسی لیبی، از سال ۲۰۱۶- ۲۰۱۴ با ژنرال حفتر تعامل مستقیم داشته است تا حدی که این ژنرال بارها در یارگیری های داخلی و بین المللی از این تعامل به عنوان حمایت بی قید و شرط روس ها از خود یاد کرده و می کند.

گرچه حفتر این حمایت را در انحصار خود می داند،  اما حمایت روس ها از او در گذر زمان بر یک محور نچرخیده است، چرا که مسکو در این میان منافع دولت مرکزی لیبی یعنی فائز السراج در طرابلس و مصراته را نیز از نظر دور نداشته است و لذا سعی کرد در تعامل با طرفین قدرت در این کشور، برقراری یک توازن نسبی را از نظر دور ندارد.

در واقع روس ها از سال ۲۰۱۶ به بعد سعی کردند به انحای مختلف با دولت وفاق ملی نیز بازی کنند تا اینکه در سال ۲۰۱۸ سعی کردند از این دولت فاصله گرفته و بار دیگر فعالیت هایی را هم علیه منافع دولت در طرابلس و شهر طبرق انجام دهند که مورد رنجش خاطر شدید دولت مرکزی شد.

با این وجود آنها باز سعی کردند در دو طرف زمین بازی رقبای سیاسی در لیبی که هر یک شرق و غرب این کشور را در کنترل خود دارند بازی کنند، اما به تدریج کفه حمایتی خود را به طرف ارتش و در واقع به شرق این کشور سنگین تر کردند.

حمایت روسیه از ژنرال حفتر زمانی علنی تر شد که مسکو همزمان با کنفرانس پالرمو برای تعیین سرنوشت سیاسی لیبی، رسما از فرمانده ارتش این کشور (حفتر) برای سفر به مسکو دعوت به عمل آورد و وی نیز با پذیرش این دعوت در حالی با "سرگئی شویگو" وزیر دفاع روسیه دیدار کرد که "ایوگنی پیرگوژین" نیز حضور داشت؛ شخصی که کنترل بزرگترین دستگاه رسانه ای روسیه "واگنر پی ام سی" و چندین کارخانه برزگ این کشور را در سراسر جهان به ویژه در لیبی در اختیار دارد و در واقع کنترل تعداد نامحدودی از مزدوران روسی در لیبی و بسیاری از کشورهای خاورمیانه را به عهده دارد.

البته کنفرانس پالرمو به دلیل خروج "فوآد اکتای" نماینده ترکیه از آن به شکست انجامید به ویژه اینکه نمایندگان روسیه، ایتالیا، مصر و تونس نیز با خلیفه حفتر ملاقات کرده بودند به همین دلیل هم بود که حتی فائز السراج که در راس یک هیات کوچک در این کنفرانس شرکت کرده بود نیز سرانجام مجبور به ترک این کنفرانس شد.

یادآوری می شود حضور نیروهای نظامی روسی "واگنر" در لیبی بارها موجب اعتراض ترکیه بوده و هست و حتی جمعه گذشته رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه بعد از نماز جمعه طی صحبت‌هایی گفت که ترکیه در برابر مزدوران تحت حمایت روسیه مانند گروه واگنر که به یک رجل سیاسی غیر مشروع همچون ژنرال حفتر سرکرده گروه موسوم به ارتش ملی لیبی کمک می‌کنند، ساکت نمی‌نشیند.

چون پیش از آن در روز چهارشنبه بود که خبرگزاری "اینترفکس" روسیه به نقل از منبعی در وزارت خارجه روسیه گزارش داد که مسکو از احتمال اعزام نیروی نظامی توسط ترکیه به کشور لیبی نگران است.

در هر حال حمایت روسیه از ارتش لیبی همچنان ادامه یافت تا اینکه با پیروزی نیروهای دولت وفاق ملی در ماه آوریل (فروردین) امسال موجب شد تا مسکو مجبور شود حمایت خود از ارتش لیبی را پر رنگتر کند و به همین دلیل هم بود که توانست حمایت کشورهای عربی همچون مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نیز برای حمایت از خلیفه حفتر به خود جلب و آنها را نیز همراه خود کند.

اما روسیه بعد از جلب توجه اعراب و بلافاصله بعد از این پیروزی دولت وفاق ملی، بار دیگر سعی کرد با صدور بیانیه ای از ابهامات در حمایت از دولت وفاق ملی بکاهد و به نوعی بار دیگر تلویحا از فائز السراج و نیروهایش حمایت کند.

البته چندان طولی نکشید که حمایت های پهپادی امارات متحده عربی از نیروهای خلیفه حفتر موجب شد که ارتش بتواند در ۲۱ آذرماه در چهارمین حمله خود به مواضع دولت به پیروزی قاطعی دست یابد  و از این زمان بود که روسیه بار دیگر جانبداری خود از ارتش به رهبری حفتر را علنی ساخت، چون همین پیروزی توانست یک حاشیه امن برای مسکو در این کشور ایجاد کند.

این همه در حالی بود که مسکو پیشتر در ماه نوامبر (آخر مهرماه) در اجلاس سران روسیه و کشورهای آفریقایی در سوچی از فائز السراج که همچنان از سلامت جسمی خوبی نیز برخوردار نبوده و نیست، برای شرکت در این رویداد بین المللی دعوت کرده بود.

با این وجود وزارت خارجه روسیه بارها در واکنش به اعلام آغاز "نبرد سرنوشت ساز" توسط خلیفه حفتر برای تصرف طرابلس، از طرف‌های درگیر در لیبی خواست تا گفت‌وگو کنند.

به گزارش ۲۳ آذرماه خبرگزاری رویترز، پس از اینکه حفتر از نیروهای خود خواست به سمت  طرابلس پیش‌روی کنند، وزارت امور خارجه روسیه  طرفین دعوا را به گفت وگو دعوت کرد و معاون وزیر خارجه روسیه نیز همان روز در یک نشست خبری اعلام کرد، مسکو تقریبا روزانه مسائل مهم مربوط به امنیت منطقه را بررسی می‌کند و بررسی وضعیت لیبی از اولویت‌های رایزنی‌ها میان روسیه و ترکیه است.

وی با بیان اینکه مسکو بارها تأکید کرده دیپلماسی این کشور به دنبال حفظ کانال‌های ارتباطی با همه طرف‌های لیبیایی است، گفت، روسیه از تلاش‌های میانجی‌گرانه "غسان سلامه" نماینده ویژه سازمان ملل در لیبی استقبال می‌کند و مردم لیبی می‌دانند که باید بحران کشورشان را خودشان از طریق گفت‌وگو و با مشارکت همه طرف‌های درگیر حل کنند.

البته حفتر  از آغاز حمله به طرابلس در چهارم آوریل (۱۵ فروردین) تاکنون بارها وعده داده که ظرف ۴۸ ساعت پایتخت لیبی را تصرف خواهد کرد. اما او هربار در حملاتش به دلیل حمایت های ترکیه از نیروهای دولت وفاق ملی شکست خورده است.

حمایت ترکیه از دولت وفاق ملی به قدری آشکار است که آنکار هفته گذشته با امضای یک توافق نظامی برای اعزام نیرو به لیبی، موافقت نامه ای را هم برای همکاری دو کشور در دو سوی دریای مدیترانه امضاء کردند که این موضوع مورد اعتراض شدید کشورهای اروپایی همچون یونان، قبرس، ایتالیا و فرانسه و همچنین مصر شده است.

صرف نظر از سیاست های ترکیه در لیبی که روز گذشته با اعزام نیروی نظامی به لیبی شکل جدیدی یافت و از سوی دیگر اعزام 700 نیروی اماراتی برای حمایت از نیروهای حفتر ، برخی از تحلیل گران این سیاست دوگانه روسیه در قبال قطب های قدرت در لیبی را نوعی سیاست مزورانه توصیف می کنند.

اما برخی دیگر علت این حرکت پاندولی روسیه در لیبی را در آن می بینند که مسکو در زمان حاکمیت معمر قذافی در لیبی قرارداهای مختلفی را با آن دولت منعقد و پایگاه های متعددی را در این کشور تاسیس کرده بود که از جمله آنها پایگاه نظامی "الوطیه" است که روسیه هنوز از آن برای انجام کمک های لجستیک به سوریه و حتی در ونزوئلا استفاده می کند.

بنابراین، روسیه به همین دلیل نمی تواند از حمایت از ارتش این کشور دست بردارد، چرا که امنیت پایگاه های آن در لیبی در دست ارتش لیبی است، اما از سوی دیگر مسکو قرارداهای غیرنظامی هم با دولت سابق لیبی امضاء کرده بود که از جمله آنها احداث خط راه آهن سرت - بنغازی است که به راحتی نمی تواند از منافع اقتصادی طولانی مدت این طرح و تداوم حمایت های دولت وفاق ملی از آن نیز چشم پوشی کند، ولو اینکه دولت های مصر، عربستان سعودی و یا امارات متحده عربی از این نوع سیاست ورزی روسیه خشنود نباشند.

چون دولت روسیه به خوبی می داند که چنانچه حفتر یک روز بتواند پیروزی قاطع را در این جنگ داخلی از آن خود کند و قدرت کلی را به دست گیرد، برنده اصلی این جنگ قدرت نه روسیه، بلکه کشورهای مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواهند بود، چون این کشورها بیش از روسیه برای پیروزی حفتر سرمایه گذاری کرده و می کنند.

بنابراین روسیه همچنان به سیاست های پاندولی و یا توازنی خود در لیبی ادامه می دهد تا حتی الامکان از به خطر افتادن منافع خود جلوگیری کند.

به همین دلیل هم هست که چندی پیش روزنامه "الآن" امارات متحده عربی در مصاحبه ای با "ایگور کولیکوف" فرستاده ویژه نظامی روسیه به لیبی نوشته بود که وی (ایگور) به زودی قصد ندارد نیروهایش را از پایگاه های نظامی روسیه در خاک لیبی خارج سازد، پایگاه هایی که در دوره معمر قذافی، رهبر سابق این کشور ساخته شده بود و امروزه در کنترل کامل نیروهای خلیفه حفتر، فرمانده ارتش این کشور قرار دارند. 

بنابر این روس ها نمی خواهند در لیبی هیچ شانسی را به راحتی از دست بدهند و در همین راستا سیاستی را در قبال این کشور آفریقایی در پیش گرفته اند تا بتوانند با  هر دو طرف دعوا یعنی ژنرال حفتر در طبرق و فایز سراج در طرابلس رابطه خوبی داشته باشد.

با این وجود اگرچه حفتر و سراج هر دو به مسکو سفر کرده اند، اما در این میان حفتر از امتیازات خاصی برخوردار است، چرا که او سه بار از سال ۲۰۱۶ در کرملین حاضر شده و گفته می شود در سال ۲۰۱۷ بر ناو هواپیمابر روسی "ژنرال کازنتسوف" سوار شد تا در کنفرانس مطبوعاتی ویدیویی با سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه شرکت کند.
بنابراین وضع برای روسیه در لیبی بسیار حساس است، چو در یک طرف ناو آمریکایی "آبراهام لینکلن" نیز مدتی است وارد دریای مدیترانه شده و آمریکایی ها گفته اند قصد دارند وارد دریای سیاه شده و آنجا حضور همیشگی داشته باشد.

البته به گزارش خبرگزاری "آل افریکا" اگرچه ناو لینکلن به موجب توافقنامه بین‌المللی "مونترو" حق ندارد از تنگه های "بسفر" و "داردانل" ترکیه عبور کند تا به دریای سیاه وارد شود، زیرا اولا وزن این شناور از آنچه در مونترو تعیین شده بیشتر است، ثانیا مجهز به توربین های هسته ای و ممنوعه است و ثالثا قطعا ترکیه نیز اجازه نمی دهد ناوهای هواپیمابر یا زیردریایی ها از تنگه هایش به سواحل دریای سیاه یا روسیه برسند به ویژه در شرایط فعلی که تنش ها در روابط آنکارا و واشنگتن جدی است.

بنابراین روسیه ناچار است در لیبی ملاحظات دقیقی داشته باشند، زیرا علاوه بر حضور رقیب بزرگتر خود "آمریکا" در این منطقه، از شرکایی نیز در این منطقه برخوردار است که هر یک بین دو طرف درگیری در لیبی تقسیم شده اند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha