پرویز اقبالی امروز یکشنبه در نشست علمی نقد کتاب درسی فارسی دوره اول ابتدایی اظهار داشت: یکی از مهم ترین مباحث رابطه بین متن و تصویر است، اروپایی ها از قرن ۱۷ در باره این موضوع نظریه پردازی کرده اند.
وی افزود: حدود هفت نظریه درباره رابطه بین متن و تصویر وجود دارد. اولین نظریه در این حوزه را یک ادیب آلمانی نوشت که به نظریه طبقه بندی طبقه بندی شد.
عضو هیات علمی دانشگاه شاهد ادامه داد: در نظریه طبقه بندی متن و تصویر متفاوت است. روایت گری و داستان پردازی صورت می گیرد و ادبیات به صورت زمانی پیش می رود، در واقع به صورت سلسله وار دنبال می شود و حالتی زنجیره ای دارد، اما تصویر حالتی مکانی دارد که با متن هماهنگ شود، بنابراین براساس این نظریه تصویر باید سلسله وار با متن پیش رود.
اقبالی خاطر نشان کرد: نظریه قیاسی از دیگر نظریات ارتباط متن و تصویر در کتب است. این نظریه متن و تصویر را در ارتباط با هم نظر می گیرد.
وی افزود: اقتباس به مثابه روح، اقتباس به مثابه حرکت هم در درون نظریه قیاسی قرار می گیرد.
وی به نظریه هماهنگی و انحراف اشاره کرد و گفت: در این نظریه گفته می شود که تصویر باید با متن هماهنگ باشد. البته پس از سیطره مدرنیته انحراف تصویر از داستان نیز مورد توجه قرار گرفت.
پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد، مهم ترین ضعف کتب درسی را مخاطب محور نبودن آن دانست و گفت: مخاطب محوری در تصاویر کتب درسی رعایت نمی شود. مخاطب محوری می گوید کتاب یا قصه تعریف می شود که مخاطب آن را هم باید شناخت و متناسب با شرایط مخاطب عنوان کرد.
اقبالی گفت بزرگترین ایرادهای کتب درسی اجرایی است که در پنج حالت ساختاری، طراحی، نحوه ترکیب بندی فرم و رنگ و تکنیک اجرا قرار می گیرد.
وی همچنین در ادامه به رعایت نشدن مسائل مربوط به هویت در تصاویر کتب درسی اشاره کرد و افزود: در کشور ما سه هویت ایرانی، اسلامی، غربی وجود دارد که این سه در مواردی با هم متفاوت هستند.
اقبالی ادامه داد: با توجه به اینکه در ساختار ملیت ایرانی با اسلامی هماهنگی وجود دارد، هویت ایرانی اسلامی را می توان منطبق بر هم دانست، اما از سوی دیگر در کشور غرب زدگی وجود دارد که ساختار آن را در سنت های خود نتوانسته ایم قبول کنیم.
این استاد دانشگاه به نشانه های تصویری در هویت مانند پرچم، لباس و غیره اشاره کرد و گفت: در تصاویر کتب درسی نسبت به هویت های تصویری سهل انگاری و بی مهری شده است.
برخی انتقادها کار مولفان را بی اثر می کند
محمدرضا سرشار (مشهور به رضا رهگذر) پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان نیز در نشست علمی نقد کتاب اظهار داشت: برخی نکتههایی که منتقدان مطرح می کنند باعث میشود کار مولفان قبلی بی اثر شود، کتاب فارسی در مدارس اثر خوبی دارد، ولی مسائل بسیار دیگری هم وجود دارد که می تواند در این کتب اجرا شود.
وی افزود: ادبیات کودک و نوجوان از یک سو هنر فرد و از سوی دیگر هنر علم است. کسانی که می خواهند کتاب ادبیات و فارسی برای کودک تالیف کنند، باید از استادان زبان و ادبیات فارسی نیز بهره مند شوند. اما این استادان متخصص ادبیات کودک نیستند و بنابراین در گروه مولفان کتاب درسی باید یک فرد متخصص در نظریه کودک و نوجوان و مسائل دینی نیز حضور داشته باشد.
سرشار یکی از محاسن کتاب سوم ابتدایی را در این دانست که سعی کرده تمام درس ها مبتنی بر ادبیات باشد و در واقع به زبان روایت داستان و حکایت بیان شود و از مستقیم گویی پرهیز کند تا در نهایت برای دانشآموزان نیز جذابیت ایجاد کند.
این پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد: در کتاب درسی سوم ابتدایی حداقل مستقیم گویی و حداکثر غیر مستقیم گویی وجود دارد.
رهگذر افزود: یکی از ویژگی های این کتاب این است که از سلطه شاعران درآمده است. در کتاب قبلی فارسی سوم ابتدایی ۱۵ شعر وجود داشت. دانش آموزان به این مقدار شعر در این سن نیاز چندانی ندارند. از سوی دیگر مطالب از متون کهن در این کتاب بسیار کمتر شده و بیشتر مطالب به روز در آن دیده می شود.
وی با بیان اینکه کتاب سوم دبستان در بخش نثر توانسته موفق عمل کند، خاطرنشان کرد: این کتاب از نظر داستانی و بیان ادبی ضعف هایی دارد که باید متن های قوی تری نوشته شود.
وی ادامه داد: در کتاب سوم دبستان داستانهای مناسبی استفاده نشده است. از این رو بهتر بود از یک اهل فن برای انتخاب داستان های بهتر بهره گرفته میشد.
این پژوهشگر همچنین یادآور شد: زمانی کتاب فارسی پر از مطالب دینی بود. این در صورتی است که وقتی کتاب دینی وجود دارد، دیگر نیاز به این محتوا در کتاب فارسی نیست.
اولین نشست علمی نقد کتابهای درسی فارسی دوره اول ابتدایی (پایه های اول، دوم و سوم) با هدف بهبود و ارتقای سطح کیفی کتاب های درسی امروز با حضور متخصصان و صاحب نظران، معلمان، مؤلفان و کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار شد.
نظر شما