«شادی مهینی» سرمربی تیم فوتبال دختران نوجوان ایران و مدرس فدراسیون فوتبال و مسوول استعدادیابی در رده پایه که در رشته مهندس مدیریت صنعتی تحصیل کرده است. وی روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا از خاطرات فوتبالی به همراه تیمهای پایه سخن گفت. او سال گذشته تیم فوتبال دختران را در تورنمنت کافا در ازبکستان به قهرمانی رساند.
در متن زیر مشروح خاطرات فوتبالی مهینی را میخوانیم:
از چه زمانی به فوتبال علاقهمند شدید؟
از دوران کودکی پدرم سبب شد تا به فوتبال علاقهمند شوم. «اسماعیل مهینی» که سالها بازیکن استقلال مازندران بود و بعد به عنوان مربی و داور بینالمللی فعالیت میکرد. در آن زمان به همراه پدر و دوستان در زمینهای خاکی محلی بازی میکردیم.
در رشته دیگری هم فعالیت میکردید؟
از آنجایی که در زمان تحصیل ما فوتبال زنان وجود نداشت در ۲ رشته آمادگی جسمانی و والیبال در دوران راهنمایی و دبیرستان فعالیت میکردم و در مسابقات قهرمانی کشوری هم شرکت کردم.
بازیکن فوتبال نبودید؟
به صورت حرفهای خیر. زیرا زمانی که فوتبال زنان تشکیل شد ۲۶ سالم بود. بیاد دارم در سال ۷۷ اولین دوره مربیگری فوتبال در ایران برگزار شد و من به عنوان اولین مربی فوتبال زنان از استان گلستان در کنار ۲۰ مربی دیگر از سراسر کشور پذیرفته شدم.
در آن زمان به فعالیتهای دیگری هم پرداختید؟
بله. نایب رییس هیات فوتبال استان گلستان بودم. مدرک داوری و مربیگری درجه ۳ فوتسال را گرفتم و بعد از آن فوتبال را تخصصیتر ادامه دادم. تیم هیات فوتبال گلستان پس از آنکه باشگاهی شد به سرخپوشان تغییر نام داد و در لیگهای دسته سه و دسته دو دسته یک کشور و جام حذفی این تیم قهرمان شد و به لیگ برتر فوتبال و فوتسال کشور راه یافتیم. درآن زمان در کنار فوتبال در دانشگاه نیز تدریس میکردم.
چه زمانی وارد تیم ملی شدید و ردههایی که به عنوان سرمربی و مربی در آن کار کردید؟
از سال ۸۶ به تیم ملی پیوستم و از ردههای پایه شروع کردم و از زیر ۱۳سال تا زیر ۱۹ سال به عنوان سرمربی و مربی در این تیمها فعالیت میکردم.
تجربه حضور در کنار «هلنا کاستا» را داشتید؟
بله. در آن زمان در سال ۹۲ مربی تیم زیر ۱۹ سال هم بودم. اما به عنوان مربی به مدت ۴ ماه در کنار «هلنا کاستا» سرمربی پرتغالی حضور داشتم. علاوه بر من مربیان دیگری چون «مریم آزمون» و «مریم ایراندوست» هم در کنار او بودند. به یاد دارم در مسابقات جام ملتهای آسیا بنگلادش در سال ۹۲ آزمون به عنوان مربی کاستا را در این مسابقات همراهی کرد و این تیم علیرغم قابلیت نتوانست از گروه خود صعود کند.
کاستا از تیم ملی فوتبال زنان راضی بود؟
تا آنجا که به خاطر دارم راضی بود و زمانی که قراردادش تمام شد ایران را ترک کرد.
چرا مربی تیمهای پایه؟
از آنجایی که بنده کار آموزش و تدریس را نیز در دانشگاه داشتم به آموزش بیشتر علاقمند بودم. این رده را بدلیل کشف استعدادهای ورزشی دوست دارم و توانمندی نوجوانان بالقوه است که باید به بالفعل تبدیل شود. به همین دلیل در ردههای پایه فعالیت میکنم. گرچه ما سرباز فدراسیون فوتبال هستیم در هر سمتی که نیاز باشد فعالیت میکنیم.
خاطره شیرینی از تیم نوجوانان دارید؟
در مسابقات قهرمانی آسیا در سال ۹۳ به بنگلادش اعزام شدیم و در این رقابتها پنج تیم اردن، امارات، هند، بنگلادش و ایران حضور داشتند. تاکنون در این مسابقات موفق به صعود نشده بودیم و نتوانسته بودیم از سد تیم هند بگذریم. در آن سال نتیجه برعکس شد. در پایان نیمه اول دروازهبان ما از ناحیه سر ضربه دید و مجبور شدیم وی را از زمین بیرون بیاوریم. همانطور که میدانید در رده سنی پایه بازیکنان خیلی احساساتی هستند. پس از این اتفاق تمامی بازیکنانی که برای یک ربع به رختکن رفته بودند از نظر روانی بهم ریختند و کلی گریه کردند.
با دیدن گریه تمام بازیکنان واکنش شما چه بود؟
زمانی که باید صرف راهکارهای تاکتیکی میشد گذشت. آرام کردن آنان سخت بود. کادر فنی تیم آنقدر ناز بازیکنان را کشیدیم تا دست از گریه برداشتند و آنان را توجیه کردیم که هنوز ۴۵ دقیقه فرصت هست. دروازهبان دوم را آماده کردیم و به زمین فرستادیم. تا دقیقه ۸۳ ما که یک بر صفر عقب بودیم گل تساوی را زدیم. در دقیقه ۹۴ بر روی یکی از بازیکنانم در محوطه جریمه خطا و پنالتی شد. عاقلانهترین کار این بود که آن لحظه به کاپیتان تیم گفتم تا ضربه پنالتی را بزند. اگر میباختیم تمام آرزوهایمان بر باد میرفت و اگر می بردیم به جمع هشت تیم برتر آسیا صعود میکردیم.
چه شد که کاپیتان ضربه پنالتی را نزد؟
بازیکنی که خطا روی او صورت گرفت به من گفت که مگر گل نمیخواهید و خودم ضربه را میزنم. باید تصمیم مهمی میگرفتم. به دلم رجوع کردم و در نهایت بجای کاپیتان آن بازیکن ضربه را زد و گل شد و صعود کردیم. اکنون این بازیکنان در تیم ملی بزرگسالان بازی میکنند.
خاطره بد ورزشی؟
ما در دور مقدماتی مسابقات قهرمانی آسیا با ۴ پیروزی با تیم نوجوانان به دور دوم در لائوس صعود کردیم و در رده ششم جهان بودیم. پیش از این بازی هر چقدر تلاش کردم تا یک دیدار دوستانه سنگین برای بازیکنانم برگزار کنم، نشد. برای حضور در این دور از مسابقات، دوباره استعدادیابی و بازیکنان جدیدی را به تیم تزریق کردم. حسین عبدی به عنوان مدیر فنی در کنار ما حضور داشت و عملکرد خوب تیم را تایید کرده بود.
بدون بازی دوستانه به مسابقات قهرمانی آسیا رفتید؟
بله. همین امر سبب شد تا ۲ بر صفر از استرالیا و یک بر صفر از لائوس ببازیم. در بازی آخر برابر ویتنام نیز بدون هیچ گلی زمین را ترک کردیم و بازی صفر بر صفر به پایان رسید. البته موقعیت گلزنی زیادی داشتیم و تک به تک بازیکنان پیش میرفتند و حتی یک پنالتی را از دست دادیم. پس از پایان بازی تمامی تماشاگران ایرانی بلند شدند و بازیکنان ما را تشویق و حتی گریه کردند.
تنها کاپ فوتبال دختران را تیم شما بدست آورد؟
بله. سال گذشته در تورنمنت کافا در ازبکستان قهرمان شدیم و تنها کاپ قهرمانی فوتبال زنان را تیم زیر ۱۵ سال بدست آورد. در فوتسال کاپ قهرمانی داشتیم اما در فوتبال زنان خیر.
الگوی شما در مربیگری کیست؟
من از همه مربیان ایده میگیرم اما الگوی کاریم پدرم است.
استقلالی هستید؟
استقلال را دوست دارم و به بازیکنان پرسپولیس هم احترام میگذارم و برخی از آنان را دوست دارم اما در شهرآوردها ترجیح میدهم استقلال ببرد.
زمینه موفقیت در یک کار تیمی در چیست؟
همدلی، یکرنگی و سالم بودن محیط کاری خیلی مهم است و این امر سبب میشود تا بهترین نتیجه را در بهترین زمان کسب کنیم و این موضوع را بوفور در میان اعضای کادر فنی و تیم خود دیدم.
با آمدن نبی به عنوان دبیر در فدراسیون فوتبال برنامهای به شما ارایه شد؟
«مهدی محمدنبی» کارش را در فدراسیون شروع کرده است. وی سالها تجارب بسیاری در فدراسیون داشت که من نیز در زمان او سرمربی تیم ملی نوجوانان بودم. باید شرایط ثابت شود و این بحران بیماری کاهش یابد. همچنین کمیته فنی و کمیته جوانان باید برنامههایی را برای استعدادیابی و تقویت زیرساخت مثل همیشه در نظر بگیرد. انشاالله بزودی برنامههای ملی و استعدادیابی مشخص خواهد شد.
نظر شما