هنر غیابِ ساموئل بکت و عباس کیارستمی

تهران- ایرنا- کتاب «این صفحه سفید است؛ هنر غیاب ساموئل بکت و عباس کیارستمی» با تألیف حسام عابدینی و به همت مؤسسه چاپ و نشر نظر از سال ۱۳۹۷ در موضوع پژوهش تطبیقی سبک این ۲ هنرمند معاصر در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

پس از اعطای عضویت افتخاری مؤسسۀ فیلم بریتانیا در سال ۲۰۰۵ میلادی به عباس کیارستمی آنتونی مینگلا نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز می‌گوید: اگر ساموئل بکت فیلم ساخته بود، فیلم‌هایش را مانند کیارستمی می‌ساخت. خود عباس کیارستمی در مواجهه با نکته و موافقت یا مخالفت با آن می‌گوید: شاید! در واقع بکت یک فیلم ساخت. این فیلم به کارگردانی آلن اشنایدر و با بازی باستر کیتون به عنوان نقش اصلی فیلم ساخته شد. بنابراین شواهدی در دست است که اگر شخصی بخواهد بر پایۀ آن تز آقای مینگلا را اثبات یا رد کند.

حسام عابدینی نویسنده کتاب این صفحه سفید است در اثر خود کوشیده است که ایده و نکتۀ مینگلا را شرح و بسط دهد و به ارزیابی بگذارد. از همین روی کتاب درصدد تحلیل مشابهت آثار هنری بکت و کیارستمی است. نتیجۀ پژوهشی کار عابدینی بدین قرار است که ساموئل بکت و عباس کیارستمی در آثار هنری خود متمایل به کمینه‌گرایی مفرط و بهره‌گیری از هنر غیاب و حضور ناحضور و پدیده نقص هستند. بدین معنا که هر دوی آنها می‌کوشند با حذف تعمدی برخی از عناصر مورد نمایش خود، چیزی شبیه به زیبایی شناسی شرقی، پیام و نکته خود را منتقل کنند. آثار هنری این ۲ هنرمند نامور مملو از فضاهای خالی و نمایش ندادن و فشردگی تمام به عنوان صفتِ هنر مینیمال و کمینه است. به طوریکه که سهم قابل توجهی از فهم اثر هنری کمینه، بر عهده مخاطب و تخیل او گذاشته می‌شود.

کیارستمی بارها گفته است که من به دنبال خلق نوعی از سینما هستم که از طریق نمایش ندادن، نشان دهد. چیزی که در بسیاری از فیلم‌ها و عکس‌ها و شعرهای کیارستمی که از نظر عناصر بصری مختصر و کمینه‌ و غایب و هایکومانند هستند، قابل اشاره است. به عنوان مثال در فیلم طعم گیلاس یا باد ما را خواهد برد یا مثل یک عاشق. این «نشان دادن از طریق نمایش ندادن» و هنر کمینه‌گرای افراطی در آثار بکت هم به وفور دیده می‌شود.از مشهورترین نمایشنامه او یعنی در انتظار گودو گرفته تا نمایش‌نامه‌ای به نام نفس که چنان مینیمال است که نه کلمه‌ای دارد و نه شخصیتی! تنها روای یک زباله روی صحنه نمایش است که همراه با آن تنها صدای نفس کشیدن انسان و فریاد او را می‌شنویم. پانتومیم‌های بکت به نام بازی بی‌کلام ۱ و ۲ نیز از حداقل فضا و شخصیت بهره می‌برند.

کتاب این صفحه سفید است در ۲ فصل و یک نتیجه‌گیری و نهایتا فیلم‌شناسی عباس کیارستمی سامان یافته است. در فصل اول نویسنده یک گفت وگوی خیالی بین بکت و کیارستمی را از منظر هنر کمینه‌گرا و غیابی تدارک دیده است. در فصل ۲ به بافتارهای ادبی کیاستمی و بکت پرداخته شده و تلاش صورت گرفته است که از منظر زیبایی شناسی این ۲ هنرمند که شباهت به زیبایی‌شناسی شرقی دارد، تأکید بر هنر و زیبایی‌شناسی سبک کمینه‌گرا واضح‌تر شود.

سکانس ابتدایی فیلم باد ما را خواهد بُرد (۱۳۷۸)

عابدینی در صفحه ۵۱ کتاب که متعلق به فصل اول است می‌نویسد: سکانس آغازین فیلم باد ما را خواهد برد بکتی‌ترین سکانس در میان کل کارهای کیارستمی است. هنگامی که اتومبیل به طور مارپیچ از تپه‌های مایل به زرد و عریض که به صورت نمای بسیار دور فیلم‌برداری شده‌اند، عبور می‌کند، ما تنها گفت وگوی میان مسافران را می‌شنویم و آن‌ها را در طول این سکانس هرگز نمی‌بینیم.

گفتنی است که کتاب این صفحه سفید است؛ هنر غیاب ساموئل بکت و عباس کیارستمی تالیف حسام عابدینی برای نخستین بار در سال ۱۳۹۷ از طرف موسسه پژوهشی و فرهنگی چاپ و نشر نظر در ۱۰۰ نسخه و ۱۲۰ صفحه و با قیمت ۳۵ هزار تومان در اختیار علاقه‌مندان و هنرپژوهان قرار گرفته است.

اخبار مرتبط

  • درباره عباس کیارستمی

    درباره عباس کیارستمی

    تهران- ایرنا- عباس کیارستمی از جمله فیلمسازان نوگرا، مولف و صاحب سبک به شمار می‌آید که در عرصه…

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha