اولین پارک بندرعباس آخرین قربانی کم‌آبی و تغییر کاربری

بندرعباس-ایرنا-حدود نیمه  آبان ماه مردم عکس هایی از خشک شدن درختان در "پارک شهر" بندرعباس به همراه تغییر کاربری بخش هایی از آن را در فضای مجازی منتشر و نارضایتی و نگرانی خود را از قربانی شدن تدریجی نخستین پارک بندرعباس اعلام کردند.

قرار مصاحبه و پیگیری موضوع با رییس سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهرداری بندرعباس برای ساعت ۱۳ در دفتر سازمان بود اما پس از یک ساعت گفت و گو، به اتفاق مصطفی خادم برای مشاهده میدانی موارد مطرح شده راهی سطح شهر شدیم.

وی که از اوایل دهه هشتاد خورشیدی به جز در دوره هایی کوتاه، مدیریت سازمان پارک ها و فضای سبز سابق و سیما منظر و فضای سبز شهری کنونی را بر عهده دارد، همان ابتدای کار عکس های منتشر شده در فضای مجازی توسط شهروند- خبرنگاران را غیردقیق توصیف کرد و گفت هیچ درختی در پارک شهر (شهید دباغیان) "کاملِ کامل" خشک  نشده است.

مصطفی خادم حرف الف کامل اول را چنان کشیده و ممتد ادا کرد که پیش خودم فکر کردم شاید در برابر "کاملِ کامل» واژه ای مانند "کاملِ ناقص» هم وجود داشته و من نشنیده ام.

وی البته اذعان داشت که پس از آغاز عملیات ساختمانی و تغییر کاربری بخش غربی قدیمی ترین پارک بندرعباس (که سابقه آن به سال ۱۳۴۷می رسد)، آبرسانی به درخت های این بخش به مدت پنج ماه با مشکل و کُندی روبرو شده که پس از بازتاب های رسانه ای و اجتماعی موضوع، طی یک هفته اخیر تلاش ها برای رفع مشکل آغاز شده است.

وقتی از خادم نظرش را درباره تغییر کاربری بخش هایی از پارک پرسیدم پاسخ داد: در این گونه موارد کسی نظر ما را نمی پرسد اما واقعیت این است که راضی نیستیم.

کسی نمی پرسد اما راضی نیستیم

وقتی از خادم نظرش را درباره تغییر کاربری بخش هایی از پارک پرسیدم پاسخ داد: در این گونه موارد کسی نظر ما را نمی پرسد اما واقعیت این است که راضی نیستیم.

رییس سازمان سیما، منظر و فضای سبز در پاسخ به پرسشی دیگر، یکی از ساختمان های در حال احداث در دل پارک را یک غذاخوری (رستوران) معرفی می کند که موفق شده مجوزهای لازم را دریافت کند.

این رستوران خصوصی درست رو به آبنمای موزیکالی در حال ساخت است که سال ۹۶با اعتبار ۳۳میلیارد ریالی نهاد عمومی شهرداری ساخته و مدت کوتاهی پس از افتتاح، به دلیل خرابی خاموش شد.

با توجه به گفته های مسوولان شهرداری بندرعباس و زمان‌بندی اعلام شده برای تعمیر آبنمای موزیکال ، این احتمال وجود دارد که همزمان با افتتاح رستوران یا فاصله اندکی از آن، دوباره راه‌اندازی شود و چشم اندازی زیبا پیش روی صاحب موقعیت سنج رستوران و مشتریان آن بگذارد.

اما تغییر کاربری ها تنها دلیل نارضایتی متولی پارک ها از اولین پارک ساخته شده در بندرعباس نیست.

حال پارک شهر خوب نیست

خادم ادامه داد: واقعیت این است که وضعیت پارک شهر خوب نیست.

فرسودگی تاسیسات، نبود کاربری های مورد انتظار مردم مانند فضاهای فرهنگی و هنری، نبود زیرساخت اقامت ساعتی و کمپینگی در پارک شهر بندرعباس و خالی بودن پارک از امکانات رفاهی و خدماتی بخشی از مشکلاتی است که به گفته خادم موجب رویگردانی و استقبال سرد مردم از این پارک و دشواری رسیدگی و نگهداری از آن شده است.

خادم در پاسخ به این سوال که در برابر این همه کمبود و فرسودگی تاسیسات، هزینه ۳۳میلیارد ریالی برای آبنمای موزیکال در پارک شهر بر اساس کدام اولویت بندی بوده به صراحت گفت: این کار هیچ توجیهی ندارد و از حوزه اختیارات من هم خارج بوده است.

این مسوول، ناسازگاری اختیارات با امکانات حوزه مسئولیتش را یک چالش اساسی دانست و گفت: بودجه و امکانات مورد نیاز پارک ها در اختیار شهرداری های مناطق سه‌گانه است و در عمل، دست خود و سازمانش برای بسیاری کارها بسته است.

خادم در پاسخ به این سئوال که در برابر این همه کمبود و فرسودگی تاسیسات، هزینه ۳۳میلیارد ریالی برای آبنمای موزیکال در پارک شهر بر اساس کدام اولویت بندی بوده به صراحت گفت: که این کار هیچ توجیهی ندارد و از حوزه اختیارات وی هم خارج بوده است.

وی در عین حال از اقدام برای بازسازی پارک شهر گفت و اظهار داشت: باز طراحی این پارک در حال انجام است و امیدواریم در بودجه سال ۱۴۰۰شهرداری، اعتبار مناسبی به بهسازی این پارک اختصاص یابد.  

هنر خشک کردن «کنوکارپوس»

درخت «کنوکارپوس» از گونه هایی است که با کمترین آب ممکن در نقاط کویری و خشک رشد سریعی دارد و به همین دلیل با وجود برخی نظریه ها مبنی بر تاثیر مخرب زیست محیطی، محبوب متولیان فضای سبز شهر بندرعباس است اما همین درخت کم توقع هم مورد بی مهری قرار گرفته و تعدادی از آنها به همراه چند اصله درخت نخل در بلوار ساحلی (خواجه عطا) خشک شده یا در آستانه خشک شدن است و این کاری است که با توجه به جان سختی و مقاومت کنوکارپوس کار هرکسی نیست و در نوع خود می تواند یک هنر باشد.

همین موضوع را با خادم مطرح کرده و عکس و فیلم هایی را که دقایقی قبل از رسیدن به محل مصاحبه گرفته ام نشان دادم اما چندان مورد قبول قرار نگرفت.

شواهد بی فایده است، باید مشاهده کنیم

 رییس سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهرداری بندرعباس پیشنهاد کرد به پارک شهر و بلوار ساحلی برویم و وضعیت را از نزدیک ببینیم و به این ترتیب بدون همراهی هیچ یک از کارکنان، راهی بلوار ساحلی شدیم.

بین راه و وقتی به مقابل بوستان صادقیه رسیدیم از خادم درباره ساختمان بزرگ در حال احداث میان این پارک کوچک پرسیدم که مشخص شد آن هم کافی شاپی متعلق به بخش خصوصی است.

درختکاری در خاک پوک

در بلوار ساحلی و پیش از رسیدن به دوربرگردان برای دیدن درختان خشک شده،  کنوکارپوس های دو طرف بلوار را به خادم نشان دادم که در یک طرف سبز و شاداب و در سوی ساحل، زرد و نزار و خشکیده اند.

رییس سازمان که هنوز خاک خشک پای درخت ها را ندیده بود پاسخ داد:در آن سوی بلوار و برای کاشت این درخت ها با کمبود خاک مواجهیم و عمق خاک ۳۰سانتیمتر بیشتر نیست و برای همین درخت ها حال خوبی ندارند.

خادم در پاسخ به این سوال که این درخت ها تازه کاشته شده اند و با آگاهی از این مساله، چرا پول بیت المال صرف کاشت درخت در خاک پوک شده، می شود؟ جواب داد: «شما می گویید چه کنیم؟ "

وی همانجا با یکی از کارکنانش که مسئولیتی در آبیاری فضای سبز داشت تماس تلفنی گرفت و تلفن را روی بلندگو گذاشت و پرسید :چقدر وقت است به درختان بلوار ساحلی آب نداده اید و صدایی از آن سوی خط گفت: "مهندس مشکل داشتیم و ۱۰-۱۵روزی می شود که آب نخورده اند. "

بلوار را دور زدیم و پای کنوکارپوس ها و نخل هایی که به گفته خادم هنوز" کامل" خشک نشده اند، از ماشین پیاده شدیم.

خادم پس از مشاهده میدانی، نرسیدن آب کافی و به موقع به درختان را پذیرفت و اظهار داشت: وضعیت درختان نشان می دهد که "استرس آبی" دارند.

وی همانجا با یکی از کارکنانش که مسئولیتی در آبیاری فضای سبز داشت تماس تلفنی گرفت و تلفن را روی بلندگو گذاشت و پرسید: چقدر وقت است به درختان بلوار ساحلی آب نداده اید و صدایی از آن سوی خط گفت: "مهندس مشکل داشتیم و ۱۰-۱۵روزی می شود که آب نخورده اند. "

خادم تلفن را قطع کرد و با صداقتی قابل تقدیر گفت:"اما خودم می دانم کنوکارپوس با ۱۵روز بی آبی به این روز نمی افتد. "

نمای آخر، بیمارستان و اتاق گچ

دیگر حرفی نمانده، به اتفاق خادم به سمت ماشین می رویم و هنگام سوار شدن پایم جای مسطحی پیدا نمی کند و در سطح شیبداری که برای هدایت آب کف خیابان به جدول طراحی شده فرود می آید؛ چرخش ۹۰درجه مچ پا و درد.

خادم که قصد داشت از سمت دیگر سوار ماشین شود دیگر من را نمی بیند، سریع برمی گردد و وقتی من را افتاده بر زمین می بیند با یک نگاه متوجه می شود چه اتفاقی افتاده است و ناراحتی خالصانه و دوستانه اش کاملا قابل تشخیص است.

کمک می کند سوار ماشین شوم و اصرار می کند به بیمارستان برویم، همراه نداشتن دفترچه بیمه را بهانه می کنم و به سازمان بر می گردیم.

خادم در مسیر برگشت همچنان از اتفاقی که افتاده ابراز ناراحتی می کند و من با دردی که امان را بریده با لبخند دلداری اش می دهم که این اتفاق ها حین کار طبیعی است اما اگر اعتماد بیشتری بود و حرف و عکس و فیلم های خشک شدن درخت ها را می پذیرفتید شاید کار به اینجا نمی کشید.

جلوی سازمان با هر زحمتی که هست سوار ماشینم می شوم و خودم را به منزل و مقابل مجتمع آپارتمانی می رسانم.

از توی محوطه نگاهی به خانه  در طبقه چهارم می اندازم که روزهای عادی هم بالا رفتن از پله هایش سخت و نفس گیر است.

یاد یکی از دوستان خوب و صمیمی ام در شهرداری می افتم ،تماس می گیرم که خودش را برساند. بلافاصله می آید،کلید را به او می دهم و جای دفترچه بیمه را هم می گویم.

دفترچه را می آورد و تا پاسی از شب و تا وقتی که دکتر پایم را گچ  می گیرد و گواهی  یک ماه استراحت مطلق را می نویسد با من همراهی می کند.

آخر شب که درد سرازیر می شود به موضوع گزارشم فکر می کنم و دوستی که در وضعیت قرمز کرونا، تا شب در ۲بیمارستان و یک مطب خصوصی هم پای من بوده و زیرلب زمزمه می کنم : دردم از یار است و درمان نیز هم...

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha