تختی؛ مردی که نام را با نان عوض نکرد

۱۷ دی ۱۳۹۹، ۹:۴۱
کد خبر: 84175595
غفار میرزایی
تختی؛ مردی که نام را با نان عوض نکرد

تهران- ایرنا- هر چند که نام تختی در مسابقات جهانی و المپیک برای حریفان ترسناک و رعب‌آور بود اما او برای مردم یادگاری به نام پهلوانی و جوانمردی به جا گذاشت که تعبیر زیبایی از فرهنگ ایرانی بود.

به گزارش ایرنا، کتاب‌های حماسی و داستان‌های افسانه‌ای ایران پر از جوانمردی و رادمنشی است؛ رفتارهایی که در باور عامه مردم به پهلوانی شهرت یافته و در برخی از مواقع آنچنان به آنها بال و پر دادند که برخی در واقعی بودن آن شک به دل راه می‌دهند اما زمانی که از دنیای شاهنامه یا کتاب‌های حماسی دیگر ایران فاصله می‌گیریم و اتفاقات نیمه دوم قرن بیستم میلادی را مورد واکاوی قرار خواهیم داد به شخصیتی خواهیم رسید که در عین قهرمانی، پهلوانی به تمام معنا بود، پهلوانی که مردمی بودن نخستین و مهمترین ویژگی شخصی او بود.

جهان پهلوان «غلامرضا تختی» برای ایران و کشتی جهان نامی ناآشنا نیست بلکه پهلوان و قهرمانی از ایران زمین است که با وجود نتایج درخشان جهانی و کسب هفت مدال در رنگارنگ در میادین جهانی و المپیک، محبوبیت فوق‌العاده‌ای در میان مردم داشت و زندگی دنیوی وی را از واقعیت‌های فرهنگ پهلوانی دور نکرد. او به خوبی می‌دانست آنچه امروز در کتاب‌های حماسی و افسانه‌ای برای مردم تعریف خواهد شد حقیقتی آغشته به اغراق است و ماندگاری آن در ذهن طولانی مدت نیست بلکه برای ماندگاری یک پهلوان، باید در دل مردم جا پیدا کند تا برای همیشه در یاد مردم بماند.  

تختی برای ماندگاری مانند پهلوان نماها خود را با یک برد به اوج نمی‌رساند که با یک باخت از نردبان تقدیر فرود آید، بلکه رفتارش به گونه‌ای بود که مردم باور کردند و پذیرفتند برد و باخت در یک مسابقه ملاک پهلوانی نیست، بلکه ماندگاری رفتار است که او را به یک الگو در ذهن افراد تبدیل کرد.  

تختی نام را با نان عوض نکرد، می‌توانست مانند برخی از  قهرمانان کنونی با قرار گرفتن در لیست‌های مختلف انتخابات احزاب و جریان‌های سیاسی هم خود به یک کرسی مجلس یا شورای شهر برسد و هم به نردبانی برای بالارفتن برخی از چهره‌های سیاسی تبدیل شود. او نامی به بزرگی ایران زمین داشت اما با این نام نه باج‌گیر نه به کسی باج داد برای مردم زیست و با بدرقه مردم راهی خانه ابدی شد. او در تشک کشتی سخت در خاک رقیبان قرار می‌گرفت اما در برخورد به مردم جامعه خاک خورده کف خیابان بود و حتی در برابر منتقدان نیز رفتاری پهلوانانه داشت.  

بازخوانی رفتار و گفتار وی در یک فیلم یا چند گزارش رسانه‌ای نمی‌تواند به خوبی شخصیت این رادمرد را به ورزشکاران معرفی کند بلکه آنچه ورزش و ستارهای کنونی این روزهای ایران به آن نیاز دارد مکتب تختی است مکتبی که نمی شود آن را در فضای مجازی جستجو کرد، بلکه نیاز است که ورزشکاران از کودکی آن را بیاموزند تا در زمان پختکی خود را دانش‌آموخته این مکتب معرفی کنند.  

در مکتب تختی مدال و قهرمانی جهان حرف اول را نخواهد زد بلکه در کنار این افتخارات باید مدال پهلوانی بدون وابستگی به هیچ گروهی از دست مردم ستانده شود؛ در این مکتب تختی و زندگی او به نوآموزان ورزش ایران خواهد آموخت که مرام پهلوانی باید در جسم و روح باشد، زیرا تنها ورزشکار بودن و قهرمان بودن، به معنای پهلوانی نیست بلکه قهرمانی و کسب مدال طلا جهان و المپیک به معنای آزمایشی برای فرد است که وی را در مسیر پهلوانی قرار می‌دهد مسیری که ممکن است پای رفتن برخی از نامدران ورزش در آن کُند باشد. در مکتب تختی خاک شدن در برابر مردم بسیار مهمتر از قرار گرفتن در بالاترین سکوی جهانی است زیرا این مردم هستند که در نهایت فرد را فارغ از برد و باخت‌های ورزشی او را به اوج خواهند رساند.

تختی نیم قرن پیش برای نسل‌های مختلف معلمی بود که پیام خود را اینگونه ماندگار کرد که غرور برای ورزشکار امری ضروری است اما این غرور باید در کجا مورد استفاده قرار گیرد و چه زمانی مغرورانه باید در برابر دیگران قرار گرفت برای او بسیار مهم بود. او به خوبی می‌دانست که غرور قهرمانی در برابر مردم معنایی ندارد اما این مولفه در برابر رقیب یک اصل اساسی است رقیبی که زمانی که در برابر او قرار خواهید گرفت غرورت نماد همان مردمی است که ورزشکار را با عنوان پهلوان راهی مسابقات جهانی کردند.

بله غرور تختی که آمیخته به فرهنگ پهلوانی بود در برابر نامدارانی مانند «الکساندر مدوید»، «دیوید جیماگوریدزه»، ‌ «بوریس کولایف»، ‌ «آندره گورویچ»، «آناتولی آلبول»، «پرویز داداش‌اف»،   «الکساندر مدوید»،   «حسن کنکورد»، «عصمت آتلی»، «احمد آئیک» و «حمید کاپلان» از ترکیه و «پتکو سیراکوف» و «سعید مصطفی‌اف» .... بودند.

در پنجاه و سومین سالگرد درگذشت جهان پهلوان «غلامرضا تختی»، دیگر بار یادی از او می‌کنیم و تختی را همچنان در ردیف و زمره قهرمانان و پهلوانان حماسی و اسطوره‌ای این سرزمین کهن می‌شماریم و برای او ارج و احترام قائلیم.

تختی، نماد و سمبل ورزش ایران و از نسل پهلوانان اساطیری و ماندگار تاریخ ایران است. مردی که واژه‌های زیبای پهلوانی، جوانمردی، گذشت، دینداری، مردانگی و فداکاری، به نام او گره خورده است.

تختی در مقابل هیچکس کرنش و سرخم نکرد و با هیچ صاحب منصبی، هم کلام و هم سفره نشد و طلب شغل و جایگاه و پست و مقام و منزلت نکرد و به همین دلیل برای مردم، شکست‌ها و پیروزی‌هایش یکی بود.

بی‌اغراق پس از تختی، تاریخ کشتی ایران هرگز رنگ پهلوانی به خود ندید و نخواهد دید. او همیشه می‌گفت هیچ چیز نمی‌تواند مرا خوشحال کند؛ ثروت، شهرت، مقام، مدال طلا و محبوبیت.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha