چهارشنبه اول اردیبهشتماه یادروز ابومحمّد مُشرفالدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی شاعر و نویسنده قرن هفتم هجری است.
اهل ادب به او لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ میدهند. مجموعه غزلیات، گلستان به نظم و نثر، مثنوی بوستان و نیز تعدادی هزلیات و هجویات به جای مانده است.
اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، به منظور تجلیل از سعدی، در ایران بهعنوان روز سعدی نامگذاری شدهاست.
سعدی با شعر و سخن جذابش، صاحبنظران و نخبگان بسیاری را شیفته خود کرده و افراد بسیاری در ستایش وی قلم زده یا سخن راندهاند.
تعلق سعدی به جهان دیروز و امروز
از آن جمله، رئیس مرکز سعدیشناسی معتقد است: سعدی در جهانی حقیقی و ملموس با فراستی ذاتی، به آسیبشناسی اجتماعی پرداخته، درد شناسی میکند تا هم مصلحتی جوید در رفع تلخکامیها و هم جهانی پی ریزد، آرمانی و مطلوب. دادگری، عدالت، تواضع، قناعت ، رضا ، احسان، تربیت و ... را به یاد میآورد و رهایی و سعادت بشری را در گرو این همه، برمی شمارد.
از نگاه کوروش کمالی سروستانی، " سعدی به دیروز و امروز ما، به جهان قدیم و جدید ما تعلق دارد؛ رنگ دیرینگی میگیرد اما، بوی کهنگی نمیپذیرد."
اگر فردوسی نبود، سعدی جای او را پر میکرد
منصور رستگار فسایی استاد ادبیات دانشگاه نیز جایگاهی والا برای سعدی قائل است تا آنجا که معتقد است اگر فردوسی نبود، سعدی میتوانست جای او را پرکند.
از دریچه نگاه نویسنده و محقق، سعدی پدیدهای استثنایی در فرهنگ، ادب، هنر و تفکر ایرانی است. در پیشینه هزار ساله ادبیات ما چهرهای ادیبانهتر از او نمیشناسیم که که از یک طرف شاعر باشد و از طرف دیگر، نویسندهای چیرهدست.
رستگار فسایی بر این باور است: در ادبیات فارسی به یاد نمیآوریم که کسی همانند سعدی همان اوج و اعتباری را که در نثر دارد، در نظم هم داشته باشد؛سعدی در عین حال که مردی جدی است، شوخ طبعیها و طنزهای تند و حتی هزل نیز بسیار دارد.
این استاد ادبیات دانشگاه افزوده است: سعدی حتی پهلوانهایی را که در حکایتهایش نشان میدهد و نقل میکند، رنگ و رویی حماسی میدهد و از این رو به صراحت میگویم که اگر فردوسی نبود، سعدی میتوانست جای او را پرکند.
سعدی، انسان را عظمت بخشید
یک استاد ادبیات دانشگاه شیراز نیز تکریم وجود انسان را از هنرهای سعدی دانسته و گفته است: با حمله مغول، تمام مظاهر فرهنگی نابود و ارزش انسان، بیمقدار شد. کار شایستهای که افرادی مانند سعدی، مولانا و عطار انجام دادند، آن است که میراث انسانی را که از آن هیچ نمانده بود، در شکل مجرد انسانیاش، حفظ کردند.
محمد یوسف نیری افزوده است:سعدی، انسان خشن، بیرحم، نابود و خاکسترشده زمانهاش را عظمت بخشید و گفت: "تن آدمی شریف است به جان آدمیت"، آنگاه آن را تلطیف میکند.
ویژگیهای آرمانشهر سعدی
یک پژوهشگر فلسفه و استاد دانشگاه نیز چنین درباره شاعر شهیر قرن هفتم شیراز نگاشته است: سعدی در "گلستان"، اوضاع را چنانکه بوده وصف میکند. در نتیجه کاستیها و کمبودها را در گلستان می بینیم. گلستان او نقد وضع موجود است. اما آرمانشهر او را باید در "بوستان" دید.
اصغر دادبه افزوده است: هنرمند انعکاسدهنده وضعی است که میدیده، پس طبیعی است که در آرمانشهر سعدی، باید عدالت باشد و ظلم نباشد؛ شادی باشد و غم نباشد؛ مردمی که قرار است در آن آرمانشهر زندگی کنند، باید بانشاط باشند و از زندگی لذت ببرند.
بزرگترین انساندوست جهان
عبدالعلی دستغیب نویسنده و منتقد ادبی نیز گفته است: در زمان جوانی، با سعدی مخالف بودم و یک سخنرانی در شیراز علیه او انجام دادم، اما اکنون از روان سعدی مغفرت می طلبم. سخنرانی من در روزنامههای آن زمان منتشر شد... بعد از مدتی یکی از مسئولان انجمن روسیه در ایران با من ملاقات کرد و از من پرسید: آیا شما درباره سعدی این حرفها را زدهای؟ ما، سعدی را بزرگترین انسان دوست جهان میدانیم؛یا حرفت را پس بگیر یا چیزهایی را گفتهای ثابت کن.
سعدی بس بود
از محمد علی فروغی مصحح کلیات سعدی نیز چنین نقل قول شده است: سرفرازانه میگویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم، حکمت، ادب و هنرهای دیگر، فرزندان نامی بسیاری پرورانده است و لیکن اگر هم به جز شیخ سعدی، کسی دیگر نپرورانده بود، تنها این یکی برای جاوید کردن نام ایرانیان بس بود. مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید، اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند. هفتصد سال از زمان او می گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده، بلکه نزدیک به او هم کمتر کسی دیده شده است.
نظر شما