مریم طاهری روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی ایرنا افزود: باتوجه به شیوع این بیماری چنانچه رعایت ضوابط بهداشتی و اعمال پیشگیرانه، کارکرد اجتماعی و شغلی شخص را با اختلال مواجه کند، باید مبتلایان تحت درمان قرار گیرند.
وی اضافه کرد: یک سوم بیماران مبتلا به وسواس از اختلال افسردگی رنج میبرند، این در حالی است که از عوامل اساسی در درمان وسواس تشخیص به موقع، همراهی یا عدم همراهی فرد با اختلال افسردگی است. منظور از اختلال وسواس، افکار مزاحمی که سبب تکرار برخی از اعمال با هدف فرونشاندن اضطراب شده و کارکردهای اجتماعی و شغلی را تحت تاثیر قرار میدهد، است.
طاهری گفت: برخی از بیماران اختلال وسواس متوجه ابتلا به این عارضه نمیشوند اما ساعات طولانی را به شست و شو، حمام کردن و ضدعفونی اختصاص داده و به صورت ناخودآگاه از انجام برخی از اعمال ضروری غافل میشوند.
وی اضافه کرد: وسواس به عنوان یک عارضه زیستی میتواند به صورت ژنتیکی منتقل شود و با توجه به دوره طولانی درمان، دارودرمانی یکی از روشهای موثر به شمار میرود که زودتر پاسخ میدهد.
این روانشناس بالینی افزود: در برخی افراد با وسواس فکری، یک محرک اضطرابزا همچون مرگ نزدیکان، از دست دادن یک عزیز، بارداری و اختلالات جنسی به صورت ناگهانی ذهن بیمار را دچار افکار وسواسی کرده و مدیریت ذهن و عمل از دست بیمار خارج میشود.
این مشاور ضمن انتقاد از مراجعه دیرهنگام برخی بیماران مبتلا به این اختلال، گفت: برخی از بیماران مبتلا به وسواس برای معالجه به مراکز درمانی مراجعه نکرده و این امر باعث مزمن شدن بیماری و طبیعتا طولانیتر شدن دوره درمان میشود.
به گفته طاهری برخی از این بیماران در مراحل اولیه از طریق رفتاردرمانی، روان درمانیهای پویشی و درمانهای شناختی رفتاری درمان میشوند اما به دلیل بیتوجهی به درمان به موقع مجبور به دارودرمانی می شوند.
ضرورت حمایت خانواده از بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی وسواس
وی ادامه داد: یکی از عوامل اساسی در درمان این عارضه میزان آگاهی بیمار از بیماری و همچنین حمایتهای عاطفی و روانی خانواده است. عدم خستگی بیمار و خانواده که گاه به دلیل دوره طولانیمدت درمان اتفاق میافتد، در سلامت بیمار نقشی اساسی ایفا میکند.
به گفته این مشاور، آگاهی بیمار از ابتلا به بیماری همچنین سبب کمک برای تغییر و حذف افکار و اعمال مزاحم شده و این انگیزه ناخودآگاه نتیجه درمان را ارتقا خواهد داد.
طاهری یادآور شد: تعدادی از رفتارهای وسواسی از جمله الگوهای شایع در این بیماری به شمار میرود. به عنوان مثال، درگیری وسواسی با آلودگی که به طور مکرر باعث پاکسازی شده و تردید در انجام برخی از اعمال نظیر چک کردن به دفعات قفل در و پنجره که آشفتگی بیمار را به همراه دارد.
وی افزود: تقارن نیز که انرژی و مدت زمان قابلتوجهی برای اتمام یک وعده غذایی، مرتب کردن اتاق کار، میز کار و... را به همراه دارد و شمارش با هدف جلوگیری از وقایع ناگوار نظیر جمع بستن شماره پلاک ماشینها در خیابان هم از جمله اختلالات اصلی این عارضه محسوب میشوند.
اختلال شخصیت وسواسی
طاهری همچنین به اختلال شخصیت وسواسی اشاره کرد و گفت: برخی از بیماران نیز به دلیل شماری از مشخصات اخلاقی در ارتباطات اجتماعی و کارکردهای شغلی با مشکل مواجه میشوند.
وی افزود: به عنوان مثال، به دلیل رعایت نظم بیش از اندازه، قدرت سازگاری با محیط را از دست میدهند، تمایل به کنترل سختگیرانه اطرافیان داشته و براین اساس دیگران از برقراری ارتباط با آنها خودداری میکنند، بر موضوعات متعدد تمرکز غیرمتعارف (افراطی) داشته و دوستان و نزدیکان را خسته و از خود دور میکنند.
طاهری ادامه داد: ایدهآلگرایی بیش از اندازه و کمالطلبی افراطی نیز به اختلال شخصیت وسواسی اشاره میکند که گاه سبب رها کردن اهداف و مقاصد نیز میشود.
وی تاکید کرد: بیماران مبتلا به این اختلال هم با استفاده از روانکاوی، درمانهای پویشی و درمانهای شناختی - رفتاری معالجه خواهند شد.
نظر شما