حوزه کتاب و نشر سالیانی است در سایه مشکلات مختلف از جمله تحریم، گرانی کاغذ، گسترش فضای مجازی و فشارهای اقتصادی که بالطبع در سهم کتاب در سبد خانوار و مشتریان این کالای فرهنگی اثرات زیادی داشته است، دستخوش دغدغه ها و تحولات فراوانی است.
از بهمنماه سال ۱۳۹۸ تا این روزها نیز که دهه نخست تیرماه ۱۴۰۰ را پشت سر گذاشتیم، شاهد مهمان ناخوانده ای به نام کرونا بوده ایم، در این مدت یکی از حرفههایی که بهشدت از نوسانهای اقتصادی و همچنین شیوع ویروس کرونا آسیبدیده حوزه چاپ و نشر است. آمار موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در اردیبهشت امسال نشان میدهد، طی سال ۹۹ در مجموع ۹۲ هزار و ۷۵۷ عنوان کتاب چاپ شده که نسبت به سال گذشته ۱۳ درصد کاهش یافته است.
بیوک ملکی شاعر و نویسنده کودک و نوجوان ایرانی روز دوشنبه با تشریح وضعیت حال حاضر نشر در ایران بیان کرد: وضعیت نشر امروز تاسف برانگیز است. در دولت نهم و دهم نوعی بی تفاوتی نسبت به کتاب و نشر شکل گرفت و تصور این بود که چون کتاب در کتابفروشی ها و کتابخانه ها به میزان کافی وجود دارد، موضوعی که واقعیت نداشت اما علنی هم اعلام مطرح نمی شد؛ در نتیجه این تفکر وجود داشت که اگر دوسال هم کتابی منتشر نشود، اتفاقی نمی افتد.
نکته مغفول این بود که وقتی نشر کتاب متوقف شود، مشاغل متعددی از این انفعال متضرر می شوند؛ از ناشر گرفته تا تصویرگر و صحاف و ... اینها بیکار می شوند، کمااینکه امروز نیز بواسطه مشکلات این عرصه بسیاری بیکار هستند.
وی با اشاره به مشکلات کاغذ، تحریم و فشار مضاعفی که کرونا در ۲ سال اخیر بر روی این وضعیت گذاشت، افزود: این مشکل تابدانجاست که تیراژ کتاب ما که روزی ۷۵ هزار جلد بوده به ۲۰۰ جلد رسیده و این موضوع به قدری خجالت آور است که اهل قلم از بیان آن و شغل خویش خجالت می کشند. چنانچه به شخصه روی این را ندارم که بگویم کارم نوشتن کتاب است.
زمانی کتابی را که ۲۰ هزار جلد منتشر می کردیم یک ساله به فروش می رفت اما امروز ۵۰۰ عدد چاپ می شود و دو، سه سالی طول می کشد تا به فروش برسد.
این نویسنده تاکید کرد: نیاز است یک بررسی روی دهه های مختلف صورت گیرد تا مشخص شود افت و خیز ادبیات ما در دهه های مختلف به چه شکل بوده است؛ یعنی به تفکیک هر دهه چه تعداد آدم به ادبیات و نویسندگی و شعر روی آورده اند و در این فضا رشد کرده اند و چه جایگاهی داشته اند؟ در این دهه های گذشته چند شاعر و نویسنده واقعی داریم؟ و چرا بسیاری از این عرصه رویگردان شده اند.
من شاعران و نویسندگان دهه های مختلف را جدا نمی کنم و به نظرم ایشان در قبل و بعد از انقلاب تفاوتی با هم ندارند و همه این نویسندگان شایسته تقدیر و احترام هستند. حالا باید ببینیم در این سالها چند شاعر و نویسنده درجه یک داریم؟ موضوع این است که آدم هایی مانند قیصر امین پور (۱۳۳۸ تا ۱۳۸۶) خودشان وقت و زندگیشان را روی کارشان گذاشته اند وگرنه حمایت اجتماعی مساعد نبوده است.
وی ادامه داد: امروز وضعیتی است که به لحاظ شرایط اقتصادی اصلا مساعد نیست؛ کسی که تصویرگر است و زندگی اش با تصویرگری می گذرد با سالی دو کتابی که به سختی به او می رسد و چیزی حدود ۱۰ میلیون که عایدش می شود، چه کار باید کند؟
کرونا مشکلی روی مشکلات دیگر بود
این نویسنده در ادامه و در اشاره به شرایط حاصل شده پس از کرونا تصریح کرد: کرونا مشکلی روی مشکلات دیگر بود. وگرنه داستان این است که مطالعه درحال منسوخ شدن بود و این موضوع ربطی به کرونا ندارد.
وی افزود: در این شرایط آدم هایی چون ما انگیزه کمتری برای کار داریم زیرا دیدن دغدغه مندی و مشکلات معیشت مردم روحیه ای برای خواندن کتاب و نوشتن آن باقی نمی گذارد.
البته این حرف شکلی اغراق آمیز از نگاه به مسئله است وگرنه مثلا برای من شعر زندگی و هویت ام است اما حرف من این است که باید دید خروجی ما چیست؟ جشنواره شعر فجر بازی شده است؛ صرفا هزینه ای صرف می شود و عده ای معرفی می شوند که آنها هم ناراضی هم هستند.
ملکی تاکید کرد: این موضوعات نیازمند نگاهی درازمدت و برنامه داشتن است؛ چیزهایی که ما نداریم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممکن است در دوران کرونا حمایت هایی را صورت بدهد، همچنان که داده است اما مشکل ما اینها نیست و مشکل این است که از ابتدا برنامه ریزی درستی نداشته ایم.
ما دوره به دوره با مشکلات متعددی روبرو شدیم؛ مثلا در دوره ای کتاب بازاری رشد کرد یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوی این جریان را باز گذاشت و این جریان کتاب ها و ادبیات جدی را خورد؛ حرف این نیست که این دست از کتاب ها نباید باشند چرا که کتاب های بازاری هم ژانری از کتاب هستند اما وقتی صرفا به یک ژانر میدان بدهیم و جلوی سایر ژانرها را بگیریم مشکل ساز می شود.
وی افزود: نمایشگاه کتاب کودک را اگر نگاه کنیم از ۱۰۰ ناشر ۲ ناشر جدی وجود ندارد. چرا این اتفاق افتاده است؟ این ها باید مورد بررسی قرار گیرد. کسی نیست که به صورتی تخصصی به این موضوعات با دید انتقادی نگاه کرده و برای آن چاره ای بیاندیشد.
نهادهای متولی ما در بحث فرهنگ سازی و نهادینه کردن اهمیت کتاب و کتابخوانی (آموزش و پرورش، صدا و سیما و ...) بسیار ضعیف عمل می کنند. کمااینکه باید خروجی دیده شود نه این که کدام دولت بر سر کار بوده است.
این نویسنده و شاعر یادآور شد: نیاز هست که پژوهشگری وارد این حوزه شود تا مشکلات، آسیبها، کمکاری ها برشمرده و مانند همه دنیا این جریان آسیب شناسی شود. چون فرهنگ ما کاملا بی برنامه جلو می رود و به همین دلیل افت می کند.
نظر شما