به گزارش امروز (چهارشنبه) ایرنا در این گزارش آمده است: از آغاز جنگ جهانی اول تا به امروز، تاریخ شاهد این ماجراست که چگونه کشورهای استعمارگر با همه کسانی که با آنها مخالف هستند، چه با جنگ چه با تحریم ها و محاصره، مبارزه می کنند و هیچ راه چاره ای وجود ندارد مگر انتخاب بین دو گزینه: مقاومت یا چانه زنی.
در طول جنگ جهانی دوم، به نظر می رسید که کشورهای "متفقین" در مواجهه با استبداد نازی به بشریت خدمت می کنند اما با کنار رفتن نقابها چیزی جز جنایت آنها علیه بشریت آشکار نشد. ریشه های اتحاد این کشورها به صورت یک دولت سلطه گر متجلی شد و درهر کشوری چه از طریق سربازانش و چه از طریق متحدانش نفوذ کرد. غارت ثروت مردم کاری روتین و جز سیاست خارجی او شده بود.
این دولت سلطه گرهمان آمریکاست، دولتی که اگر دیروزعلیه کشورهایی که درمقابل سیاست های آن مقاومت می کردند، از اهرم فشار برای تسلیم در برابر خواسته های خود استفاده می کرد امروز می بینیم که متحدان جدیدی در منطقه (ایران و لبنان) هژمونی (سلطه) کاخ سفید و متحدانش را درهم می شکنند.
در حال حاضر به طور خلاصه از تسلط ایالات متحده بر مردم جهان به طور عام و غرب آسیا به طور خاص می توانیم در مورد لبنان صحبت کنیم. این کشور که از بحران شدید اقتصادی رنج می برد اعتراضات گسترده سراسری را در این کشور به دنبال داشت و منجر شد تا با حرکت کشتی های سوخت ایران به لبنان اولین شکست هیمنه سیاسی آمریکا در منطقه رقم بخورد و به تعبیر «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان شروعی برای ویرانی دیوار تحریم آمریکا باشد.
المیادین در ادامه درباره تاثیرات و پیامهای این اقدام افزود: یکی از این پیامدها زمان سنجی در ارسال سوخت به لبنان بود. در حالی که سفیر امریکا در لبنان گفته بود که با اجاره کشتی ها امکان ارسال سوخت به لبنان وجود دارد همه تصور می کردند راههای دیگر مسدود است در حالیکه با پیشنهاد حزب الله ارسال سوخت در مدت زمان کوتاهی به لبنان انجام شد.
دومین نتیجه وجود تهدید این کشتی ها توسط رژیم صهیونیستی است. اما سخنان سید حسن نصرالله و دیدگاه وی درباره کشتی اخیر به عنوان "خاک لبنان" ، دارای یک معادله بازدارنده است و از هرگونه هدف گیری جلوگیری می کند. از یک سو، صهیونیست ها می دانند که سخنان او نه خودسرانه بلکه واقع بینانه و عملی است و از طرف دیگر ایران نیز اعلام کرده است که هرگونه هدف گیری با پاسخ روبرو خواهد شد. از سوی دیگر ، جهان می داند که این کشتی ها نیاز ضروری مردم لبنان را حمل می کنند. بنابراین هرگونه هدف گیری آنها معادل هدف قرار دادن نیازهای لبنانی ها است و در این صورت ادعاهای آمریکا را در مورد کمک به لبنانی ها تکذیب می کند.
بی اثر بودن فشار حداکثری آمریکا سومین نتیجه این اقدام است. کارزار فشار حداکثری که در دولت دونالد ترامپ به راه افتاد نتوانست ایران را تسلیم کند و انتظار می رود که دولت بایدن نیز همان کارزار را ادامه دهد، اما عملا دولت او دیگر جایی برای تشدید فشارها ندارد و همه معادلات فشار حداکثری بعدی را بی تاثیر و فرو ریخته است و زمینه برای خنثی کردن قطعی اثر تحریم ها در حال شکل گیری است.
چهارمین نتیجه تقویت همکاری بین دو کشور است.از یک سو، ایران تحریم های ایالات متحده را در زمینه فروش مشتقات نفتی بی اثر می کند و از سوی دیگر سوخت لبنان را که از نیازهای ضروری این کشور است تامین می کند.، برخلاف آنچه رسانه های مخالف اعم از خارجی یا داخلی، سعی در سیاه نمایی این موضوع دارد.
پنجمین نتیجه در مورد سیاست خارجی و رویکرد کشورهایی است که با تحریم مواجه هستند. ایران در حال حاضر در حال ایجاد یک سیاست جدید در مورد موضوع تحریم است که در آن کشورهایی که تحریم ها علیه آنها اعمال می شود (ونزوئلا ، سوریه ، لبنان) گرد هم می آیند و با همکاری با یکدیگر سرعت اثرات تحریم را کم خواهند کرد.
المیادین در پایان این گزارش آورده است: پروژه ارسال سوخت ایران به لبنان آغازگر درهم شکستن تحریم های آمریکا و عدم تمایل به غربی ها و فرصت خوبی برای کشورهای تحریم شده ای است که به دوران هژمونی آمریکا پایان دهند.
نظر شما