با شیوع ویروس کرونا در دنیا، جوامع با محدودیت های فراوانی مواجه شد که یکی از آن ها، محدودیت در برگزاری اجتماعات به ویژه اجتماعات مربوط به امور آموزشی همچون کلاس درس بود. بعد از گذشت حدود ۲ سال از آمدن کرونا به کشورمان شاهد آن هستیم که حوزههای مختلف دستخوش آسیب ها و تغییرات بعضا جبران ناپذیری شدهاند که یکی از مهمترین آن ها حوزه آموزش است؛ چرا که در نخستین گام، آموزش حضوری که سالیان سال شکل غالب و محبوب آموزش بود، متوقف و به جای آن آموزش مجازی متداول شد. آموزشی که به دلیل نداشتن شرایط آموزش حضوری و زیرساخت های لازم نتوانست بحث عدالت آموزشی را در معنای واقعی برای همه رقم بزند و این موضوع در آینده یعنی در دوران پسا کرونا اثرات و تبعات خود را بیشتر نمایان خواهد ساخت. نظر به اهمیت این بحث، پژوهشگر ایرنا با "میمنت عابدینی بلترک"، عضو هیات علمی دانشگاه مازندان به گفت و گو نشسته است که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
اهمیت و مزایای آموزش حضوری
عابدینی پیرامون اهمیت و مزایای آموزش حضوری اظهار داشت: آموزش حضوری به واسطه حضور معلم و یادگیرنده در یک فضای آموزشی و در زمانی مشخص حائز اهمیت است؛ زیرا امکان تعامل و ارتباط چهره به چهره از این طریق فراهم میشود. همچنین آموزش حضوری این امکان را به معلم میدهد تا از طریق بازخورد چهره متوجه شود که دانش آموز، درس ر فرا گرفته است یا خیر. علاوه بر این آموزش حضوری، این امکان را فراهم میکند که معلم بفهمد آیا دانش آموز بر درس تمرکز دارد یا خیر. در صورتیکه در آموزش مجازی چنین شرایطی فراهم نیست. زیرا چهره دیده نمیشود و تنها صدا شنیده میشود.
وی گفت: از طرفی آموزش حضوری برای دانش آموز هم مزایایی دارد. برای مثال وقتی درسی را متوجه نشود، از معلم سوال میپرسد و به این شکل سایر دانش آموزان هم حتی آنهایی که حواسشان به درس نبوده، به درس و مطلب ارائه شده توجه میکنند. روی هم رفته مزایای آموزش حضوری را می توان در این نکته دانست که آموزش بسیاری از مفاهیم به واسطه حضور دانش آموز در محیط آموزشی شکل میگیرد.
آموزش مجازی و معایب آن
این عضو هیات علمی دانشگاه در خصوص آموزش مجازی و معایب آن بیان کرد: دانش آموزان به دلیل عدم حضور در محیط آموزشی از برخی آموزش ها باز میمانند. زیرا سابق بر این، یکسری آموزش ها از طریق حضور در مدرسه، ارتباط با معلم یا اولیای مدرسه و یا دوستان شکل میگرفت. برای مثال دانش آموزی ممکن است به هم کلاسی خود کمک کند و مدادی بدهد و این کنش، خود بیانگر نوعی همدلی و کمک به همنوع است که با بسته شدن مدارس، اصلا چنین کنشهایی رخ نمیدهد و این مساله در پایه اول ابتدایی خودش را بیشتر نشان میدهد. زیرا دانش آموز از محیط خانواده جدا و به واسطه حضور معلم و همکلاسی ها وارد دنیای دیگر میشد. از طرفی سنجش یادگیری هم از طرف معلم دشوار است. آنچیزی که در قالب آزمونهای کلاسی در قالب ارزشیابی به صورت مستمر یا تکوینی صورت میگیرد، سنجش از مطالب تدریس شده است. در صورتیکه این نوع یادگیری صرفا یک نوع یادگیری در حوزه دانشی محسوب میشود. ما یکسری یادگیریهایی در سطح مهارت، دانشی و نگرشی دنش آموز داریم که مهم تلقی می شوند و سنجششان با آزمون امکانپذیر نیست، بلکه با مشاهده امکانپذیر است و وقتی مدارس باز نباشند، این امکان فراهم نمی شود. هر چند باید این را اشاره کرد که ممکن است یادگیری در طی سالهای تدریس طولانی صورت بگیرد. یعنی اگرچه ممکن است دانش آموزان نمره خوبی در آن درس نگیرند، اما یادگیری حاصل شده است. برای مثال معلم در کتاب مطالعات اجتماعی، مفهومی مثل مفهوم حقوق شهروندی را به دانش آموز یاد داده است که چراغ راهنمایی و رانندگی یک نمونه برای رعایت نظم در سطح شهر است. اینکه دانش آموز آن را رعایت می کند یا نمیکند، از طریق آزمون سنجیده نمیشود.
متفاوت بودن شرایط دانشگاه ها و آموزش مجازی
عابدینی درباره متفاوت بودن شرایط دانشگاه ها و مدارس از نظر آموزشی گفت: بسته بودن دانشگاهها شرایط متفاوتی را به واسطه متفاوت بودن محیط آموزش و پرورش و آموزش عالی ایجاد میکند، اما این دو محیط نقاط اشتراکی هم دارد. برای مثال، ما شاهد هستیم دانشجویانی که وارد دانشگاه میشوند، هنوز در کانتکست دبیرستان فکر میکنند، یاد میگیرند و صحبت میکنند و تعاملاتشان هم در همان زمینه قبلی است.
وی گفت: اما تفاوت مهم دیگر به واسطه رده سنی دانش آموزان و دانشجویان است. فهم بسیاری از مطالب انتزاعی برای دانشجو آسانتر است اما در مدرسه دانش آموزان ابتدایی با مشکلات بیشتری در این مورد مواجه هستند. به خصوص اینکه در سیستم آموزشی متمرکزی ایران که یک صافی به نام کنکور برای ورود به دانشگاه وجود دارد، بسته بودن مدارس معضل مهم و اساسی برای بسیاری از خانوادهها محسوب میشود. همچنین در آموزش عالی بسته شدن دانشگاه، بسیاری از رشتهها را بیش از رشتههای دیگر تحت تاثیر قرار داده و مشکلات بسیاری را به وجود آورده است. برای مثال رشته هایی که ماهیت کارگاهی و آزمایشی دارند.
دوران پسا کرونا و چالشهای آموزشی
عابدینی در خصوص چالشهای آموزشی در دوران پسا کرونا گفت: به واسطه مجازی بودن آموزشها، باید به جرات گفت که سطح سواد دانش آموزان بسیار متفاوت از زمانی شده است که آموزش ها حضوری بودند. زیرا بسیاری از والدین و دوستان به جای یادگیرنده در آزمون و کلاس شرکت میکردند و دانش آموز در زمان کلاس یا خواب بود و یا در حال استراحت بود.از طرفی پل های ارتباطی بسیاری توسط دانشجو یا دانش آموز برای شرکت در آزمون زده میشد که باز این امر امکان سنجش دقیق را از معلم میگرفت. بنابراین، بعد از باز شدن مدرسه و دانشگاه گویی الفبای هر درسی به یادگیرنده باید مجدد آموزش داده شود و این مساله بغرنج در دوره ابتدایی به خصوص آنها که پایه اول را مجازی و قاعدتا اکنون به پایه سوم رسیدهاند، بسیار خودش را نشان میدهد. معنا و مفهوم نظم عملا در سیستم آموزشی از بین رفته و رسمیت و اهمیتی که کلاس و درس در آموزش حضوری داشته در آموزش مجازی رعایت نشده است.
این استاد دانشگاه افزود: خانوادههای بسیار کمی بودند که فرزندانشان را مجبور می کردند که همانند آموزش حضوری، شرایط را رعایت کنند. از سوی دیگر با وجود معایب بسیار آموزش مجازی ممکن است پس از بازگشایی مدارس، این شیوه آموزشی به رغم فراهم شدن زیرساخت هایش به فراموشی سپرده شود که باز امر خوبی نیست.
کم رنگ شدن عدالت آموزشی در سایه آموزش مجازی
عابدینی در خصوص آموزش مجازی و چگونگی محقق شدن عدالت آموزشی توضیح داد: عدالت آموزشی ابعاد مختلف دارد. برای مثال عدالت جنسیتی و عدالت بهره مندی از امکانات آموزشی از ابعاد مهم آن است. پیش از کرونا و بسته شدن مدرسه، این امر یک مساله مهم محسوب میشد، چرا که به معنای واقعی عدالت آموزشی در سیستم آموزشی ایران کمرنگ است و لذا با ورود آموزش مجازی عدالت آموزشی بیش از پیش از بین رفت. زیرا خانواده ها با وضعیت اقتصادی پایین، توانایی تهیه امکانات لازم برای حضور فرزندانشان در کلاس را نداشتند، در حالیکه در آموزش حضوری چندان با این مشکلات مواجه نبودند.
این عضو هیات علمی دانشگاه گفت: در آموزش مجازی هزینه تهیه سیستم و گوشی هوشمند و اینترنت سبب شد بسیاری از خانواده ها فرزندانشان را از مدرسه رفتن و شرکت در کلاس منع کنند. در واقع باید گفت بیشترین تاثیر آموزش مجازی بر عدالت آموزشی در بعد امکانات بود و این فاجعهای است که پس از کرونا در آموزش نشان داده میشود. چه بسا در آینده با افراد بیشمار بیسواد مواجه خواهیم بود.
وی در پایان تاکید کرد: تاثیراتی که آموزش مجازی در سیسم آموزشی به واسطه نبود زیر ساختها و عدم همکاری خانواده و عدم تعریف صحیح از دانش و یادگیری شکل گرفته، در آینده فاجعهای بسیار بزرگ به بار خواهد آورد.
نظر شما