فکر میکنید نویسندهها شبیه عکسهایشان هستند؟ نه، نیستند. آنها صورتک میزنند تا شما را گول بزنند. ولی از همان لحظهای که نوشتن را شروع میکنند صورتکها کنار میروند. آنچه که در عکسها میبینید فقط یک نقاب است. ما که از راه دروغ گفتن امرار معاش میکنیم، صورتک دروغی هم میزنیم تا آدمهای غیر محتاط را فریب بدهیم. باید این کار را بکنیم چون اگر عکسهایمان را باور کنید، آن وقت متوجه میشوید که ما هم یکی هستیم مثل شما. [...اما] اگر کتابهایمان را بخوانید، گاهگاه چهرههایمان را در آنها میبینید. ما شبیه خدایان و احمقها و رامشگران و ملکههایی هستیم که جهان میآفرینیم، شعبده بازانی که از هیچ، چیزها خلق میکنیم، و با کلمات چشمبندی میکنیم. (ص. ۳۴)
این تعبیری است که نیل گیمن، نویسنده داستان معروف کورالاین، درباره نویسندگی دارد. وی در کتاب ارواح ماشیننشین طی ۱۷ فصل هرآنچه را برای نوشتن لازم است در اختیار علاقهمندان قرار میدهد: از معرفی برخی ژانرها و کارکردهای آنها گرفته تا توصیف پشت پرده زندگی نویسندگان معروف ژانرهای وحشت و فانتزی. در بخشی از این کتاب درباره کارکرد ژانر علمی- تخیلی میخوانیم:
مردم به خطا فکر میکنند داستانهای تخیلی آینده را پیشبینی میکنند، ولی اینطور نیست، یا اگر هم اینطور باشد درب و داغان پیشبینی میکنند. آینده چیز عظیمی است که کلی رکن و میلیاردها متغیر دارد و آدمی زاد هم عادت دارد به پیشبینی درباره آینده گوش ندهد و راه خودش را برود. داستانهای تخیلی آینده را پیشبینی نمیکنند، بلکه حال را توصیف میکنند، جنبهای از حال حاضر را که دردسرساز و خطرآفرینند میگیرند و آن را به چیزی تبدیل میکنند که تا اهل آن زمان از زاویهای دیگر و مکان دیگر ببینند دارند چه میکنند. (ص. ۵۰)
گیمن که بیشتر آثارش را میتوان در دسته ژانر وحشت طبقهبندی کرد درباره ترس و فلسفه پشت داستانهای ترسناک میگوید: ترس، البته در مقادیر پایین، بسیار شگفت انگیز است. شما سوار قطار ارواح میشوید و به دل تاریکی میزنید، هرچند میدانید که در پایان، درهای قطار باز میشوند و دوباره به روشنایی روز قدم میگذارید. دانستن این که هنوز اینجا هستید و در امان، همیشه اطمینان بخش است، اطمینان بخش است که بدانید هیچ چیز عجیب و غریبی اتفاق نیفتاده، خوبست گاه گاهی بچه شویم و کمی بترسیم. نه از دولتها، نه از قوانین، نه از پیمانشکنیها یا حسابرسیها یا جنگهای دور، بلکه از ارواح و چیزهایی مثل آن که وجود ندارند، چون آنها اگر وجود هم داشته باشند هیچ آسیبی به ما نمیرسانند. (ص. ۱۶)
وی معتقد است داستانهای ژانر وحشت و فانتزی کارکردی والاتر از سرگرمی و دورکردن مخاطب از دغدغههای روزمره دارند و در این باره استدلال میکند: اغلب داستانهای ژانر وحشت و فانتری را جزء ادبیات گریزگرا طبقهبندی میکنند. گاهی ممکن است در این طبقه بگنجند. ادبیات گریزگرا ادبیاتی ساده، و به طرز پارادوکسیکالی غیرتخیلی است که یک جور پالایش (کاتارسیز) فوری فوتی و رویای پلاستیکی به مخاطب عرضه میکند، ولی ژانر وحشت و فانتزی نباید در این طبقه تقسیمبندی شوند. اگر بختمان بگوید و شانس بیاوریم، فانتزی نقشه راه به دستمان میدهد- راهنمایی به سوی قلمرو تخیل. چون کارکرد ادبیات تخیلی این است که از سمت و سوی تازه ای جهان آشنا را نشانمان دهد. (ص ۲۱)
در این کتاب میتوان هم از داستان پشت برخی از آثار گیمن خواند و هم از نظری که این نویسنده پرکار انگلیسی درباره کتابها، افسانه و هنر دارد. در جایی از این کتاب میخوانیم: هر داستان درباره خیلی چیزهاست. درباره نویسنده است؛ درباره جهانی است که نویسنده میبیند و با آن تعامل میکند و در آن زندگی میکند؛ درباره کلماتی است که برمیگزیند و روش به کارگیری آن کلمات است؛ درباره خود داستان است و آنچه در آن اتفاق میافتد؛ درباره آدمهای داستان است؛ داستان، بحث و مجادله است؛ داستان، نظر و عقیده است. (ص. ۵۱)
مباحث کتاب کم حجم و در عین حال پربار ارواح ماشیننشین به همین جا خلاصه نمیشود. گیمن در این کتاب از تجربیات خود به عنوان یک نویسنده میگوید و این که چطور علاقهای که در دوران کودکی و نوجوانی به کتاب و کتاب خواندن داشت حرفه او به عنوان یک نویسنده موفق را شکل داد. این نویسنده انگلیسی در این مجموعه مستقیم و غیر مستقیم به تازهکاران دنیای ادبیات نقشه راه نشان میدهد:
اول کار لازم است کپی کنید، بد هم نیست. بیشتر ما تنها بعد از آنکه شبیه خیلی کسان دیگر میشویم، صدای خودمان را پیدا میکنیم. ولی تنها چیزی که شما دارید و هیچ بنی بشر دیگری ندارد خودتان هستید صدای خودتان، ذهن خودتان، داستان خودتان و دیدگاه خودتان. پس مثل خود خودتان زندگی کنید و هنر خلق کنید. (ص. ۸۴)
نیل گیمن یک نویسنده معروف انگلیسی است که تاکنون در شاخههای مختلفی از جمله رمان نویسی، داستان کوتاهنویسی، خلق کتاب های مصور و رمان های گرافیکی و حتی کتاب های غیرداستانی دست به قلم برده است. از جمله آثار این نویسنده توانا میتوان به مجموعه مصور مرد شنی و رمانهای ستارهای در دوردست، خدایان آمریکایی، کورالاین و کتاب قبرستان اشاره کرد. وی تاکنون جوایز متعددی کسب کرده است که جایزه ادبی هوگو، نبولا، برام استوکر و مدال کارنگی از آن جمله هستند.
گیمن در سال ۱۹۶۰ در نیوهمپشایر انگلیس متولد شد و در سال ۱۹۹۲ به آمریکا مهاجرت کرد. به دنبال انتشار مجموعه مرد شنی (۱۹۹۶-۱۹۸۹) وی به یکی از خالقان کتاب های کمیک مدرن و نویسندهای تبدیل شد که آثارش از حد و مرز ژانرها فراتر رفته و با خوانندگان در هر سن و سالی ارتباط برقرار میکند. این نویسنده در فرهنگ زندگینامه ادبی به عنوان یکی از ۱۰ نویسنده پست مدرن برتر و از خالقان پرکار حوزه نثر، شعر، سینما، روزنامه نگاری، کتاب های مصور، ترانه و نمایشنامه فهرست شده است.
با این حال بیشتر مخاطبان ایرانی این نویسنده را با نام کتاب و انیمیشن کورالاین میشناسند. کورالاین یک داستان فانتزی در ژانر وحشت است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. نیل گیمن این کتاب را با الهام از داستانهایی که دخترش در دوران مهدکودک به هم بافته بود، ساخت.
این داستان که درباره دختری است که پا به یک دنیای موازی گذاشته و درگیر ماجراهای ترسناکی میشود، در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی هنری سیلیک به یک انیمیشن تبدیل شد که تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت و ۱۲۴ میلیون دلار در گیشه جهانی فروش کرد. کتاب کورالاین توسط مهسا ملک مرزبان به فارسی نیز ترجمه شده است.
کتاب ارواح ماشیننشین با ترجمه لیدا طرزی در شمارگان ۸۰۰ نسخه توسط نشر نیستان چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما