به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، دیگر کسی از میان دوستداران سینمای ایران نیست که داستان سینا مهراد را نداند. پسر سعید سهیلی؛ کارگردان سینما و برادر کوچکتر ساعد سهیلی. از یک جایی به بعد تصمیم گرفت که مسیرش را با قدرت بیشتری ادامه دهد و روی پای خودش ایستاد تا بالاخره توانست نقش اول سریال و فیلم را از آن خود کند.
مهراد از سال ۷۵ و با بازی در یکی از نقشهای فرعی فیلم مردی شبیه باران به دنیای سینما سلام کرد. او این روند را در دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ با بازی در ۳ فیلم پدرش یعنی شب برهنه، گشت ارشاد و کلاشینکف ادامه داد.
سال ۹۵، سال خوبی برای مهراد بود چرا که در این سال با برادران محمودی آشنا شد تا به عنوان نخستین تجربه کاری مستقل، با کارگردانی غیر از پدرش همکاری کند.
او در همین سال، به نقش اصلی نزدیک شد و توانست نقش مکمل مرد در فیلم زار را بازی کند.
پرتاب به سمت شهرت
سینا مهراد در نیمه دوم دهه ۹۰، حسابی دیده شد. اگرچه یک نقش فرعی در سریال سایهبان برادران محمودی ایفا کرد اما بهعنوان نقش جوان اول سریال پدر بهرنگ توقیفی انتخاب شد و این سریال، سکوی پرتاب او شد. مخصوصا زمانی که حواشی بسیاری دامن این سریال را گرفت تا پای مهراد، حیلی بیشتر، به شبکههای مجازی باز شود.
پس از این معروفیت بود که وی به سینمای پدرش بازگشت و در یک نقشآفرینی متفاوت، بازیگر اول فیلم ژن خوک شد. فیلمی که چندان دیده نشد اما موقعیت بسیار خوبی بود که مهراد را در یک رفتوآمد میان سینما و تلویزیون نشان میداد.
درخشش در شبکه نمایش خانگی
سریال آقازاده، تمامی کاستیهای ژن خوک را برای مهراد جبران کرد و پای او را به شبکه نمایش خانگی باز کرد. سریالی که بهشدت دیده شد و اقبال بالایی را برای این بازیگر، پس از یک درخشش تلویزیونی رقم زد.
او همزمان با این سریال، در همان سال در فیلم کوتاه سالمون نیز به ایفای نقش پرداخت که این فیلم با درخشش در جشنوارههای داخلی و خارجی، این گزاره را به اثبات رساند که مهراد در مسیر درستی از انتخاب و ورود حرفهای به سینما قرار گرفته است.
تکمیل هتتریک این بار با سینما
مهراد که طی ۳ سال موفق به درخشش در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شده بود، حالا یک فیلم پرفروش سینمایی را در کارنامه خود کم داشت. فیلم لوباجت شادروان، دیگر اقبال بزرگ این بازیگر جوان بود. فیلمی که در سکوت کامل خبری ساخته شد و نخستین نمایش آن در جشنواره فجر بود؛ فیلمی که البته به یکی از شگفتیهای چهلمین دوره جشنواره تبدیل شد و در رقابت با درامهای اجتماعی جشنواره، بهعنوان چهارمین فیلم محبوب مردمی انتخاب شد.
فیلمی که با استقبال بسیار خوبی مواجه شده و این روزها در آستانه فروش ۹ میلیاردی قرار دارد و سومین فیلم پرفروش اکران نوروزی سینماهای کشور بود.
نقشآفرینی مهراد در این فیلم، تفاوتهای بسیاری با دیگر نقشآفرینیهای قبلی او دارد. وجوه بیرونی نقش را پررنگ کرده و در حین حال تلاش بسیاری داشت تا در یک فعلیت پرکنش، راکوردهای حسی خود را حفظ کند. فن بیان خوبی در ادای دیالوگهای تند و آکسانها و مکثهای لحظهای نشان میدهد که شیرینی کاراکتر را دوچندان کرده است. چندان بیراه نیست اگر ادعا کنیم بار حسی و کمیک فیلم به دوش مهراد است که به خوبی از پس آن برآمده است. چه در سکانسهای پرتعداد کمدی و چه در سکانسهای عاطفی که مربوط به مسائل حول نامزد او (گلاره عباسی) میشود.
مهراد در نیمدهه حضور جدی خود در سینمای ایران، به توفیقهای خوبی در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی دست یافته است. بازیگری که نشان داده با آگاهی وارد این گود شده و در صورت انتخابهای درست آینده، میتواند به چهره مورد وثوق بسیاری از کارگردانان تبدیل شده و ژانرهای مختلفی را محک بزند.
نظر شما