مهدی بادپروا در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: آن جانباز برخی از شعرهایش را به من داد و من آنها را حفظ کردم و برخی مواقع اشعار را با خود زمزمه می کردم، متاسفانه وی بعد از ۱۸ ماه بر اثر عوارض ناشی از جراحات جنگ به فیض شهادت نائل شد.
وی که هشت سال به عنوان همیار در آسایشگاه جانبازان قطع نخاع امام خمینی (ره) مشغول به کار است، با بیان اینکه ما دست و پای جانبازان را میشوییم، ادامه داد: جانبازان مانند اعضای خانواده ما هستند و کارهایی نظیر دادن صبحانه، نهار و شام، کارهای نظافتی، پانسمان کردن زخمها و بردن به حمام را برای آنها انجام میدهیم.
سختیهای کار همیاران
این همیار جانبازان قطع نخاع آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در مورد سختیهای این شغل گفت: علاوه بر مشکلات جسمی نظیر کمردرد که در اثر نظافت جانبازان و یا جابه جا کردن آنها برای ما ایجاد میشود، با دیدن مشقتهایی که آنها به دلیل قطع نخاع بودن میکشند و همچنین شنیدن خاطرات ناگوارشان از جنگ، دچار مشکلات روحی میشویم.
بادپروا در خصوص ساعت کار و میزان حقوق خود نیز گفت: در ماه ۱۰ روز از ساعت هفت و نیم صبح به مدت ۲۴ ساعت بر سر کار میآیم و به ازای هر ۲۴ ساعت کار، ۲ روز تعطیل هستم. حقوق من با وجود داشتن یک فرزند، پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است اما این پول واقعا برکت دارد. قراردادهای ما به صورت یکساله و شرکتی است و سختی کار برای ما در نظر گرفته نشده است و پس از ۳۰ سال بازنشسته می شویم.
حقوق من با وجود داشتن یک فرزند، پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است اما این پول واقعا برکت دارد
گزارش مستندگونه ایرنا از آسایشگاه امام خمینی ویژه جانبازان قطع نخاعی
اگر زمان به عقب بازگردد باز این شغل را انتخاب میکنم
این همیار جانبازان قطع نخاع آسایشگاه امام خمینی (ره) در پاسخ به این پرسش که چه چیزی باعث شده با تمام سختی های این شغل، در آنجا بمانید و به جانبازان خدمت کنید، اذعان کرد: به خاطر علاقه به ایثارگران است. پدر من هم قبلا در این آسایشگاه کار می کرد. من با او زیاد به اینجا می آمدم و با جانبازان بزرگ شده ام. آنها مثل اعضای خانواده ما شده اند.
بادپروا با بیان اینکه رفتار و خاطرات ایثارگران بر روی انسان تاثیر میگذارد، افزود: اگر زمان به عقب بازگردد، باز هم این شغل را انتخاب میکنم. چراکه خاطرات خوبی با جانبازان دارم و به این محیط علاقه مند هستم.
خاطرات با جانبازان
اگر زمان به عقب بازگردد باز هم این شغل را انتخاب میکنم چراکه با جانبازان خاطرات خوبی دارم و این محیط را دوست دارم
این همیار جانبازان در ادامه گفت: یکی از جانبازان قطع نخاع که در جبهه کاملا سوخته بود، علاوه بر عوارض ناشی از جراحت جنگ به بیماری دیابت هم دچار شده بود. من که به عنوان همیار باید کارهای شخصی او را انجام می دادم به خاطر وی نحوه تزریق انسولین را فرا گرفتم.
بادپروا افزود: برخی از جانبازان آسایشگاه وقتی به شهادت میرسیدند، بسیار متاثر می شدم و تا چند ماه، برخی اوقات پشت در اتاق آنها می ایستادم و خاطرات با آنان را مرور می کردم.
وی همچنین بیان کرد: جانبازان قطع نخاع بسیار سختی و زجر می کشند. برای آنها دعا کنید.
نظر شما