به گزارش ایرنا، چند روز قبل بود که این گفت و گو را با یکی از وانت بارهای میوه فروش مستقر در بهاران سنندج داشتم، همانهایی که شهرداری بارها از ساماندهیشان خبر داده ولی وانت بارهای سیار همین که جایی برای اطراق پیدا می کنند، می مانند و دیگر خبری از ساماندهی نیست، فکر کنم نحوه ساماندهی مناسب نیست و برای همین هم ظاهرا کوتاه آمدن هایی در کار است.
بگذریم، فروشنده می گفت: توت فرنگی های قدیمی کمتر کشت می شود چون زود خراب می شود و برای همین قیمتش خیلی بالاست، حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ هزار تومان.
در مقایسه با ارقام جدید این میوه مخروطی سرخ رنگ که به نام های پاروس، رقم کردستان، کوین الیزا و وینتانا شناخته می شود، نوع بومی و قدیمی آن خواهان بیشتری دارد هرچند انواع جدید به نفع باغدار است چون مدت ماندگاری آن بالاست و دانه هایش هم درشت است ولی از نظر عطر، رنگ و طعم به نوع قدیمی و بومی نمیرسد، البته ارقام جدید ارزانتر است و در بازار بین ۳۵ تا ۴۵ هزار تومان به فروش میرسد.
بهار با طعم توت فرنگی
اگر در یکی از روزهای بهار به سمت منطقه ژاوه رود در جنوب غربی سنندج حرکت کنیم، کوهستان بکر و وسیعی پیش رویمان قرار می گیرد.
در روزهایی که سایه سنگین سرما و زمستان، کم کم رخت بسته و چشمه های جوشان راه دامنه کوه را در پیش گرفته و دامان کوهستان را رنگین از سبزه و گل می کنند، طولی نمی کشد که شور و همهمه پیچده در کوهستان خواب باغها را پاره می کند و همراه با اولین گلهای بهاره، خانه تکانی باغها آغاز می شود. این آغاز فصلی است که در آن همه مفاهیم کار، کشاورز و روستا در یک محصول معنا پیدا می کند.
در روزهایی که بهار به اوج سرسبزی و سرزندگی خود رسیده، باغها از خار و خاشاک به جا مانده زمستان پاک می شوند و کشاورزان و باغداران علف های هرزی را که مانع رشد و ثمردهی بوته های توت فرنگی هستند از میان برمی دارند.
تقویم بهار به اواسط فروردین که می رسد شیپور آماده باش برای کشاورزان نواخته می شود. آنها آماده داشت محصول توت فرنگی خود می شوند، محصولی که بهارشان را رنگین و عطری می کند و امید برداشتش(اگر سرما نباشد) آمدن تابستانی با برکت را نوید می دهد.
با گرم شدن هوا، مزارع سرسبز شده و گلهایی با پنج گلبرگ سفید و۵ کاسبرگ سبز رنگ سر بر می آورند. بوته های کوتاه، برگهای درشت و ساقه های باریک و خزنده اجزای بوته توت فرنگی را تشکیل می دهند، میوه کامل با نور آفتاب، غذای زمین و آبیاری منظم به رنگ سرخ می گراید با طعمی شیرین و مطبوع.
آبیاری در این مرحله باید به صورت زمینی انجام شود چون استفاده از آبیاری بارانی، گلهای آسیب پذیر توت فرنگی را از بین می برد.
توریور، قطبی در تولید توت فرنگی
روستای توریور یکی از قطبهای تولید توت فرنگی در کردستان است که مردم آن همه ساله با آغاز بهار، مثل طبیعت پر جنب و جوش کردستان، روزهای کار و تلاششان آغاز می شود و بعد از سه ماه زمستان سخت و برفی، با پیدا شدن آفتاب بهار، تن به گرمای جانبخش آفتاب بهاری می دهند و زنان ژاوه رود، که در همت و تلاش چیزی کمتر از مردانشان ندارند، سالهاست که از توانایی ذاتی خود برای پرورش این میوه بهره گرفته اند و توت فرنگی کردستان نام و آوازه خود را از دستان پرتلاش این زنان دارد.
این روزها که در تب و تاب چیدن ملکه میوه ها هستند، شاید اصلا به فکرشان هم نمی رسد اولین بار کی و چگونه کردستان به مهد تولید توت فرنگی تبدیل شد؛ چون مهم برایشان برداشت محصول است و کمی تعلل کنند حاصل زحمتشان به باد می رود.
سنا و بهنام چند سالی است که با هم زیر یک سقف رفته اند، سقفی پر از مهر در روستای توریور، از کودکی با گل و باغ و سبزه بزرگ شده و دست در دست مادر و پا به پای پدر بهار و تابستانشان را در دل مزرعه و باغشان گذارنده اند. آنها در کنار کار اصلی خود باغداری را هم ادامه داده اند، شغلی که میراث گرانبهای کردستانی هاست.
کشاورزی در کردستان نه تنها جنبه اقتصادی که کاری برای تحکیم خانواده هم هست، خانواده های روستایی سال ها است که باغداری خود را با تقویم توت فرنگی هماهنگ کرده اند چون بر اساس این تقویم است که دسترنجشان به ثمر می نشیند و اگر یک روز از این تقویم جا بمانند، دیگر توتهایشان قرمز و آبدار نخواهد بود، این را بهنام می گوید و ادامه می دهد: اولین آبیاری باید منظم و دقیق صورت گیرد چون کیفیت و کمیت محصول هر سال به کیفیت آبیاری اول بستگی دارد.
او که هر روز برای شغل اصلی خود که کار در یکی از ادارات است، به شهر می آید دلش قرص است که همسرش مزرعه را اداره می کند.
اولین پرتوهای خورشید بر بلندترین قله ها بیدار باشی برای اهالی روستا است. اولین روز برداشت، برای همه شیرین است، سبدهای ارغوان در دست راهی مزارع می شوند و از نیمه اردیبهشت تا اواخر تیرماه، دانه های قرمز و آبدار توت فرنگی را برداشت می کنند.
اگر در طول روز سری به روستای توریور بزنید هیچکس را در آنجا پیدا نمی کنید همه اعضای خانواده از بزرگ تا کوچک به مزارع می آیند و هر کس در حد توان خود تلاش می کند تا دسترنج یکساله خویش را به درست ترین شیوه برداشت کند.
از سنا درباره سختی کار می پرسم، با لبخندی که همیشه روی لب زنان کردستانی می شود دید، جواب می دهد: سختی شیرینی است، حاصلش، زندگیمان را سر و سامان داده است، من ماهور (پسر پنج ساله شان) را هم با خودم به مزرعه می آورم تا راه و رسم پدر و اجدادش را یاد بگیرد.
بهنام رشته کلام را در دست می گیرد و ادامه می دهد: میوه رسیده، قبل از برداشت باید دوباره آبیاری شود تا به این دانه های درشت و آبدار برسیم و بعد دانه بزرگ توت فرنگی را نشانم می دهد.
خستگی و کار روزانه مانعی برای شاد بودن نیست، بعد از هر ساعت کار و تلاش دور هم جمع می شوند و می خوانند و می رقصند، موسیقی در جان این مردم ریشه دارد و کردستان بدون موسیقی را نمی شود کردستان دانست، اگر اینگونه نبود که پایتخت موسیقی جهان نمی شد.
البته این رقص (در اصطلاح کردی هه لپرکی) زیاد نباید طول بکشد، محصول هر روز باید روانه بازار شود چون کردستان صنایع تبدیلی و بسته بندی این میوه زودرنج را ندارد و اگر زود مصرف نشود، پلاسیده می شود و روی دست کشاورز می ماند.
بازار مربا و شربت خانگی در این روزها داغ داغ است تا گرمای شرجی کردستان را با خنکای این شربت و عصرانه هایش را با کره محلی و مربای توت فرنگی پشت سر گذاشت.
از بهنام درباره تاریخچه توت فرنگی که می پرسم، جواب می دهد دقیق نمی دانم ولی ظاهرا شیخ عثمان این میراث را برای کردستانی ها به ارث گذاشته است.
توت فرنگی کی به کردستان آمد؟
سال ۱۳۴۵ شیخ محمدعثمان سراجالدین نقشبندی، مرشد طریقت نقشبندی از سلسله اهل تصوف در کردستان به دلیل محبوبیت زیادی که در میان مسلمانان ترکیه داشت با آن کشور در ارتباط بود و علاقه مندی شیخ به مسائل باغی و گیاهان موجب شد در یک سفر تعدادی بوته توت فرنگی از ترکیه وارد کشور کرده و در باغ چهل هکتاری خود در روستای دورود (از توابع شهرستان سروآباد) بکارد.
این اقدام شیخ محمد عثمان با استقبال بسیاری دیگر از کشاورزان و باغ داران استان همراه شد و در نتیجه پس از آن توت فرنگی در کردستان رواج پیدا کرد و موجب شد درآمد عده زیادی از کشاورزان کردستانی در دو فصل بهار و پاییز از فروش توت فرنگی باشد.
سهم کردستان در کشت توتفرنگی
حالا کردستان با تولید بیش از ۶۵ هزار تن توتفرنگی در سال، رتبه نخست کشور را به خود اختصاص داده و۶۲.۵ درصد از توتفرنگی کشور در کردستان تولید میشود و در تمام کشور توت فرنگی را با نام کردستان میشناسند.
عمده توتفرنگی کردستان مربوط به شهرستان سنندج با ۶۳ درصد سطح زیرکشت و ۵۵ درصد از کل تولید استان است و شهرستانهای کامیاران، مریوان و سروآباد هم به ترتیب در جایگاههای بعدی تولید این محصول قرار دارند.
توت فرنگی هم مثل عسل برند کردستانی بودن را با خود دارد و حتی گاهی دیگر استانها، محصول توت فرنگی خود را با نام کردستان عرضه می کنند چون این محصول با این نام خریدار بیشتری دارد.
آفتاب توریور خود را پشت کوههای بلند روستا پنهان می کند و زنان روستا به خانه بر می گردند، مردها ظهر محصول را برای فروش به بازار شهر برده اند.
توت فرنگی سد راه مهاجرت
توت فرنگی در کردستان قدمتی حدود نیم قرن دارد و به دلیل آبهای روان و سطحی، هوای خنک، چشمه های فصلی فراوان و قطب بیولوژیمی با شرایط اقلیمی زاگرس با منطقه سازگار شده است.
مثلث روستاهای کوهستانی محدوده سه شهر سنندج، مریوان و کامیاران، قلمرو توت فرنگی کردستان را تشکیل می دهد.
کشت توت فرنگی در ۱۲۵ روستای کردستان انجام می گیرد و شواهد موجود نشان می دهد در مناطقی که توت فرنگی کشت می شود مردم تمایل کمتری برای مهاجرت به سوی شهرها را دارند. نمونه اش همین زوج جوان توریوری است که با وجود اینکه مرد خانه کارمند یکی از ادارات شهری است ولی همچنان در روستا ماندگار هستند و قصد مهاجرت هم ندارند.
نظر شما