خانمی جوان حدود بیست و هفت - هشت ساله هر از گاهی می ایستد، نفسی تازه می کند و به دور و بر خود نگاهی می کند و دوباره مشغول کار می شود.
می گوید که اهل استان گلستان است و به صورت کارگر فصلی با تعدادی از همشهریانش برای چیدن سیب به منطقه دماوندآمده اند و حدود یک ماه در منطقه مستقر می شوند و سپس برای کارگری به مناطق دیگر می روند.
دختربچه ای حدود سه تا چهار ساله و پسری هفت ساله را به من نشان می دهد و می گوید که فرزندانش هستند و هر جا برای کار می رود آنها را با خودش می برد؛ چون کسی فرزندانش را نگهداری نمی کند و خودش هم مجبور است برای گذران زندگی کارگری کند.
مریم می گفت: با یک مرد افغانستانی ازدواج کرده است اما حدود سه سال پیش، زمانی که دخترش فقط چند ماهه بود آنها را ترک کرده و شاید به کشور خودش برگشته و خبری از او ندارد؛ به همین دلیل مجبور است به قول خودش بچه هایش را به دندان بکشد و با کارگری در شهرستان های مختلف مخارج زندگی خود و فرزندانش را تامین کند.
در پاسخ به اینکه چرا با یک تبعه بیگانه ازدواج کردی؟ گفت: مجبور بودم، زندگی امانم را بُریده بود، مادرم سال ها بود که طلاق گرفته بود و پدرم معتاد بود و همیشه من، خواهران و برادرانم را کتک می زد و ناچار بودیم برای گذران زندگی و تامین مواد مخدر او سرچهارراه ها گدایی کنیم، دیگر از این وضعیت خسته شده بودم تا اینکه یک شب پدر بی قید و بند من گفت قصد دارد من را به عقد یک پسر افغانستانی که به تازگی با او دوست شده در بیاورد و مخالفت من هم هیچ فایده ای نداشت، چراکه قول و قرارش را هم گذشته بود؛ هشتاد میلیون تومان هم برای من قیمت تعیین کرده بود، ظاهرا او هم مبلغی را داده بود، در حالی که به قول بعضی ها پیش پرداخت من انجام شده بود و منتظر بودیم که باقی پول به پدرم بدهد تا سر زندگی خودمان برویم، من در همان اوایل، باردار شدم و چندماه بعد هم وقتی شوهرم از افغانستان برگشت، باقی پول را داد و من هم سر زندگی ام رفتم.
اوایل، زندگی خوب بود، من هم راضی بودم هرچه بود از جهنمی که در خانه پدری درآن زندگی می کردم بهتر بود، تا اینکه برای بار دوم باردار شدم اما، سرناسازگاری و اختلافات ما شروع شد و از اول هم حرف های همدیگر را متوجه نمی شدیم و وادار می شدم مانند یک نوکر برای مادر و خواهران و برادران شوهرم کُلفتی کنم و آنها به من توهین می کردند و چند بار هم از دستشان فرار کردم، اما پناهگاه و پشتیبانی نداشتم هربار با توسری به خانه نکبت خودم بازمی گشتم ولی این رفتار من، شوهر و خانواده شوهرم را گستاخ کرده بود و زندگی را برایم تلخ کردند.
تا اینکه مدتی از شوهرم بی خبر بودم و وقتی از همشهری هایش سراغش را گرفتم، گفتند که با خانواده اش به کشورش رفته و دیگر از او خبری ندارند و حالا حدود سه سال است که از او بی خبر هستم، فقط ۲ تا بچه بی پدر روی دست من مانده و چون شوهرم بدون مجوز و به صورت قاچاقی وارد ایران شده بود، نه می توانم برایشان شناسنامه بگیرم و نه ازدواج ما جایی ثبت شده است و مجبور هستم فقط با حمایت همشهری های خودم در گروه کارگری آنها کار کنم تا زندگی خودم و فرزندانم را بچرخانم؛ نمی دانم عاقبت من و فرزندانم چه خواهد شد چون هیچ آینده روشنی پیش رو نداریم و مانده ام که چه کنم.
فقط این را می دانم که پدرم مرا با یک رقم اندک فروخت و حتی همان پول اندک هم به دست من نرسید؛ پولی که سرمن معامله شده بود، اما به کام پدرم و خوش گذارنی های او صرف شد و خرج مواد مخدر خودش کرد و حالا هم چندماهی است که فوت کرده است و من مانده ام با ۲ تا بچه که از همه چیز حتی دوا و درمان و درس و مدرسه و شناسنامه محروم هستند.
اساسا با این نوع ازدواج ها مخالف هستم
کارشناس مسایل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: بعد از انقلاب اسلامی، سیل عظیمی از مهاجران افغانستانی به سوی ایران سرازیر شدند و ابتدا به مناطق مرزی مانند زاهدان و کرمان و به مرور وارد مناطقی مرکزی مانند کرج، وارمین، مامازن، ساوه، قرچک تا نزدیکی های ابهر شدند.
امان الله قرایی مقدم اظهار کرد: پس از اینکه این مهاجران افغانستانی در نقاط زیادی از ایران مانند نواحی شرق تربت جام، مشهد و تایباد پراکنده شدند، اقدام به ازدواج با دختران ایرانی کردند و این درحالی بود که برخی از آنها مجوز قانونی برای ورود به ایران را نداشتند.
وی تاکید کرد: بنده به عنوان یک جامعه شناس اساسا با این نوع ازدواج ها مخالف هستم، چراکه دختران ایرانی با فرهنگ و آداب اجتماعی ایرانی بزرگ شده اند و زندگی کرده اند و دارای تحصیلات هستند و از آزادی هایی برخوردارهستند که به هیچ عنوان آن آزادی ها در جامعه افغانستان دیده نمی شود و می توان گفت یک روز زندگی در ایران در مقایسه با افغانستان مثل زندگی در بهشت است.
این جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: اما متاسفانه به دلایل متعدد مانند نیاز اقتصادی خانواده دختر ایرانی یا اعتیاد پدر، برخی از آنها از روی اجبار تن به این نوع ازدواج ها دادند که معمولا فرجام خوشی به دنبال ندارد.
بنده به عنوان یک جامعه شناس اساسا با این نوع ازدواج ها مخالف هستم، چراکه دختران ایرانی با فرهنگ و آداب اجتماعی ایرانی بزرگ شده اند و زندگی کرده اند و دارای تحصیلات هستند و از آزادی هایی برخوردارهستند که به هیچ عنوان آن آزادی ها در جامعه افغانستان دیده نمی شود و می توان گفت یک روز زندگی در ایران در مقایسه با افغانستان مثل زندگی در بهشت است.وی افزود: بعداز مدتی که از از ازدواج گذشت، تفاوت های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خود را نشان می دهد و بسیاری از این وصلت ها تبدیل به یک مشکل می شود و در موارد زیادی هم منجر به طلاق و جدایی می شود.
قرایی مقدم ادامه داد: بعد از طلاق هم به دلیل اینکه از ابتدا ازدواج به دلیل مشکلات مالی خانواده دختر انجام شده بود و دیگر آن خانواده نمی تواند از دختری که حالا صاحب فرزندی هم شده است، حمایت کند چه بسا که این گونه خانم ها به سوی برخی از آسیب های اجتماعی کشیده می شوند.
دخترانی که فروخته می شوند
وی با بیان اینکه از ابتدا هم فقر فرهنگی و اقتصادی موجب شکل گیری این نوع ازدواج ها شده است، اظهار کرد: پدر دختر به رسم سرزمین مادری در اینگونه موارد مبلغی پول را دریافت می کند و به نوعی برای این گونه خانواده های نیازمند که عموما دارای سرپرست فقیر یا معتاد هستند چاره ای جز تن دادن به ازدواج نیست و همسر تبعه کشور بیگانه هم به دلایلی مانند مجوز گرفتن و استفاده از حساب بانکی و دیگر مزایایی که این ازدواج به دنبال دارد تن به ازدواج می دهد و می توان گفت که در این روش دختر فروخته می شود و بخشی از نیازهای خانواده تامین می شود.
این جامعه شناس تاکید کرد:در مناطقی از سیستان و بلوچستان و خراسان ها شاهد این نوع ازدواج ها و در واقع فروش دختران و بهره کشی از آنها هستیم و چون دختر خریده شده است باید تن به هر نوع بهره کشی و سوء استفاده بدهد.
وی تصریح کرد: همانطور که گفتم اصولا از نظر فرهنگی ازدواج دختر ایرانی با پسر افغانستانی درست نیست، چرا که دختر ایرانی تحت تاثیر تعالیم ایرانی و تحصیلات، آزادی های اجتماعی جامعه ایران و دوستان و اطرافیان خود است و هرگز نمی تواند با فرهنگ اجتماعی و یک پسر افغانستانی زندگی کند.
ازدواج هایی که تجانس فرهنگی را برهم می زنند
قرایی مقدم گفت: آنچه که نتیجه ناگوار این نوع ازدواج است، این است که تجانس فرهنگی جامعه به هم می خورد بدین معنا که وقتی فرزند حاصل این نوع ازدواج که پدر افغانستانی و مادر ایرانی دارد، فرهنگ این ۲ زوج به هم نمی خورد و آنچه که در اصالت فرهنگ مادر است با فرهنگی که پدر در آن بزرگ شده است متفاوت است؛ حتی ارزش و باورهای این دو خیلی با هم متفاوت است و اینجاست که تجانس فرهنگی به هم می خورد و به دنبال خود مشکلاتی را به همراه دارد.
تولد فرزندانی بی هویت
وی تاکید کرد: موضوع دیگر اینکه فرزند حاصل از این نوع ازدواج از آنجایی که باید هویتش را از پدر بگیرد و در ایران متولد شده است و عموما مادر هم حاضر به ترک ایران ایران نیست، بی هویت است و دچار آسیب های متعدد می شود، البته برای اینگونه فرزندان که پدر تبعه افغانستان باشد و مجوز قانونی ورود به ایران داشته باشد با طی مراحل قانونی شناسنامه ایرانی داده می شود، بنده مخالفتی با دادن شناسنامه به این فرزندان ندارم و خیلی بهتر است که اینها شناسنامه داشته باشند.
این جامعه شناس به دختران ایرانی توصیه کرد: بنابر از روی اجبار و از روی مشکلات اقتصادی و خانوادگی تن به اینگونه ازدواج ها ندهند بخصوص اینکه فرد تبعه غیرایرانی بدون مجوز قانونی وارد کشور شده باشد زیرا قانون در این گونه مواقع نمی تواند حمایتی از آنها داشته باشد و در زندگی با مشکلات متعددی مواجه می شوند، این درحالی است که تخمین زده می شود حدود سه تا چهار میلیون نفر از این گونه افراد مشکل هویتی را داشته باشند و البته آمار دقیق را باید وزارت کشور اعلام کند.
از روی اجبار و از روی مشکلات اقتصادی و خانوادگی تن به اینگونه ازدواج ها ندهند بخصوص اینکه فرد تبعه غیرایرانی بدون مجوز قانونی وارد کشور شده باشد زیرا قانون در این گونه مواقع نمی تواند حمایتی از آنها داشته باشد و در زندگی با مشکلات متعددی مواجه می شوند.
مهاجران به صورت قانونی و غیرقانونی وارد کشور می شوند/ ازدواج ایرانی ها با اتباع بیگانه با مجوز دولت باشد
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم در ادامه این بحث و در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، گفت :ایران یکی از کشور های مهاجرپذیر است و به دلیل قرار گرفتن در کنار کشورهایی مثل افغانستان به واسطه مشکلات و شرایط سیاسی و اقتصادی که در آن کشور به وجودآمده است، شاهد ورود مهاجران به صورت قانونی و غیرقانونی هستیم.
سید حسن موسوی چلک افزود: بسیاری از ما از دوران کودکی خود مهاجرت و زندگی مردمان افغانستان در ایران را به یاد داریم، این افراد بعد از مدتی ماندگار شدن در ایران اقدام به ازدواج با دختران ایرانی کردند.
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد: براساس ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی ایران، باید تمام ازدواج های اتباع ایرانی با دیگر اتباع کشور های دیگر که دارای منع قانونی نباشد با اجازه دولت و درچارچوب قانون انجام شود اما متاسفانه خیلی وقت ها این نوع ازدواج های غیرقانونی است.
ازدواج های غیر قانونی، حمایت های قانونی نمی شوند
وی با بیان اینکه بعد از این نوع ازدواج های غیرقانونی چند اتفاق رخ می دهد، ادامه داد: ازدواجی که ثبت نشود و غیرقانونی باشد، هیچ حمایت قانونی در برندارد و دولت و قانون دراینگونه موارد نمی توانند از این زنان حمایت کنند و حتی خانواده هم نمی تواند حمایتی از آنها داشته باشد.
موسوی چلک گفت: همچنین فرزند حاصل از این نوع ازدواج به دلیل نداشتن مدارک هویتی و هویت رسمی و قانونی نمی توانند خدمات عمومی مثل بیمه، آموزش و درمان دریافت کنند و به موارد حقوقی نیز دسترسی ندارند.
وی خاطرنشان کرد: تجربه زیستی در ایران نشان می دهد که ازدواج هایی که براساس و پایه عشق، محبت، علاقه و شناخت متقابل نباشد دوام نمی آورد و در نهایت منجر به طلاق می شود و در این گونه ازدواج ها که براساس معیارهای زیستی دو طرف انجام نشده و به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی طرفین شکل گرفته است، حتی اگر هم زمانی ادامه یابد موجب تحقیر زن توسط شوهر و خانواده اش می شود و با خود خشونت را به دنبال دارد.
زنی سرخورده که مورد تحقیر دیگران قرار می گیرد
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: گاهی در برخی از اینگونه ازدواج ها شوهر زن و فرزندش را رها می کند و گاهی هم خودش عازم کشور زادگاهش می شود و تعهدی به خانواده ندارد و حالا مادر می ماند با یک فرزند یا احتمالا فرزندانی که عموما اسناد هویتی هم ندارند و به دنبال این موارد مسایلی مانند نفقه و حضانت فرزند در ابهام است و مشکلات زیادی را به همراه دارد و زن در این گونه موارد به دلیل نوع ازدواج توسط خانواده و اطرافیان و دوستانش سرزنش و تحقیر و در نهایت دچار سرخوردگی می شود.
موسوی چلک در ادامه مبحث ازدواج دختران ایرانی با اتباع غیر ایرانی بخصوص افراد غیر مجاز در مورد تفاوت فرهنگی دراین گونه ازدواج ها هم گفت : تعریف، جایگاه و ساختار خانواده به اضافه تفاوت های فرهنگی و هم کف نبودن، نبود قرابت و نزدیکی ها در فهم مسایل اجتماعی و اقتصادی موجب می شود که لذت زندگی مشترک از بین برود.
به دنبال این موارد مسایلی مانند نفقه و حضانت فرزند در ابهام است و مشکلات زیادی را به همراه دارد و زن در این گونه موارد به دلیل نوع ازدواج توسط خانواده و اطرافیان و دوستانش سرزنش و تحقیر و در نهایت دچار سرخوردگی می شود.وی ادامه داد: گاهی حتی دیده می شود شوهر تمایل دارد که به کشورش برگردد و گاهی هم در کشورش دارای زن و فرزندانی است و دختر ایرانی هم تمایلی به رفتن به آنجا را ندارد و با وجود این اختلافات، رنگ آرمش از این زندگی می رود و اینجا دیگر نمی توان این تفاوت های فرهنگی و مشکلات عمیق را انکار کرد.
دختران ایرانی تن به این نوع ازدواج ندهند
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به دختران ایرانی و خانواده ها توصیه کرد که تن به این نوع ازدواج ندهند زیرا مشکلات عدیده این ازدواج مانند بی هویتی فرزند، تامین هزینه زندگی و درمان، برخوردار نبودن فرزندان از امکانات آموزش، حقوقی و تفاوت های فرهنگی اجتماعی که موجب نبود درک متقابل در زندگی مشترک می شوند، عرصه زندگی را بر او تنگ می کند و به دلیل اینکه این نوع ازدواج ها هم غیرقانونی است دولت و وزارت خارجه هم نمی تواند کمکی به ایران افراد کنند.
وی ادامه داد: این نوع ازدواج های می تواند به دنبال خود سرخوردگی، اختلالات روانی و آسیب های اجتماعی را به همراه داشته باشد که موضوع واقعا جدی است.
موسوی چلک تاکید کرد: آنچه اهمیت دارد این است که در مورد این نوع ازدواج ها و پیامدهای حاصل از آن باید از سوی مراجع ذیربط و رسانه ها اطلاع رسانی و در این خصوص هم از تمام ظرفیت ها استفاده شود.
زنانی که نمی توانند از خود دفاع کنند و تحت ظلم و خشونت قرار می گیرند
وی با بیان اینکه شمار این نوع ازدواج ها کم نیست و آمار دقیق و به روزی در این خصوص نداریم، تاکید کرد: زنان در این نوع ازدواج به دلیل نوع و شکل ازدواج که انجام داده اند و به دلیل برخوردار نبودن از حمایت های قانونی، نمی توانند از خودشان دفاع کنند و هر نوع ظلم و خشونتی برای آنها اتفاق می افتد.
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: همچنین در این نوع ازدواج، استرس زیادی به زن وارد می شود و به دلیل اینکه ازدواج ثبت نشده است از مسایل و حقوق قانونی خود مانند ارثیه همسر نمی تواند بهره مند باشد.
وی با اشاره به اینکه این ازدواج ها در مناطق مرزی بیشتر دیده می شود، افزود: توصیه من به عنوان یک مددکار اجتماعی این است که از تمام ظرفیت ها برای اطلاع رسانی در مورد این نوع ازدواج ها و قوانین و مقررات ازدواج با اتباع استفاده شود و همچنین به خانواده ها بخصوص در مناطق مرزی آموزش های لازم در مورد اتباع و موارد مرتبط داده شود.
موسوی چلک تاکید کرد: علاوه بر ضرورت ارزیابی قوانین موجود، لازم است میزان بازدارندگی و حمایت های قانونی و نیز سطح حمایت ها از فرزندان حاصل چنین ازدواج هایی هم مورد بازنگری و بررسی قرار گیرد، چون به هرحال فرزندی در ایران از یک مادر ایرانی به دنیا آمده است که هویت سجلی ندارد.
توصیه من به عنوان یک مددکار اجتماعی این است که از تمام ظرفیت ها برای اطلاع رسانی در مورد این نوع ازدواج ها و قوانین و مقررات ازدواج با اتباع استفاده شود و همچنین به خانواده ها بخصوص در مناطق مرزی آموزش های لازم در مورد اتباع و موارد مرتبط داده شود.خانواده ها در مورد ازدواج با اتباع غیرایرانی اطلاعات کامل داشته باشند
نماینده استان خراسان جنوبی در شورای عالی استان ها نیز به ایرنا، گفت: ایران به لحاظ امنیت و شرایطی مناسب از نظر کار برای برخی از اتباع کشورهای همسایه بسیار مناسب است و مهاجران از این کشورها به صورت رسمی و قانونی و گاهی هم به صورت غیرقانونی وارد می شوند.
حسین روحی افزود: برخی از اتباع افغانستانی در ایران اقدام به ازدواج می کنند اما خانواده های ایرانی عموما از سختی ها و مشکلاتی که در آینده این نوع ازدواج می تواند داشته باشد مطلع هستند ولی به دلیل برخی از مشکلات اقتصادی تن به این نوع ازدواج ها می دهند.
وی ادامه داد: وقتی این ازدواج رخ می دهد، فرزندانی هم حاصل این ازدواج هستند که در ایران متولد شده اند که به دلیل نداشتن اوراق هویتی نمی توانند هیچگونه خدماتی را داخل ایران دریافت کنند اما به هرحال این اتفاق افتاده است و فرزندان متولد شده مادر ایرانی نیاز به حمایت و توجه دارند و لازم است در این خصوص قوانین موجود بازنگری شود.
روحی تصریح کرد: همچنین اطلاع رسانی از سوی رسانه ها و مسئولان دست اندرکار هم در این مورد کافی نیست و افرادی تن به این نوع ازدواج می دهند و بعد از آن که با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند، نیاز به حمایت دولت و مسئولان دارند و بعد از آن فشار می آوردند تا امکانات و حمایت دریافت کنند.
وی اعلام کرد: به هرحال باید به این افراد و بخصوص فرزندان حاصل از این نوع ازدواج توجه شود تا در آینده شاهد آسیب های اجتماعی نباشیم و شاید نیاز باشد که دولت خدماتی حتی به صورت موقت در اختیار آنها قرار دهد تا از آسیب های احتمالی پیشگیری شود.
نماینده استان خراسان جنوبی در شورای عالی استان ها، گفت: اگر هم براساس قانون، این افراد تحت حمایت قرار نمی گیرند با اطلاع رسانی درست و صریح می توان روشنگری کرد تا جلو اینگونه ازدواج ها گرفته شود.
خانواده ها از ازدواج فرزندانشان با اتباع غیرایرانی ممانعت کنند
نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان ها نیز، گفت:مهمترین مساله در این استان فقر فرهنگی و معیشتی است و مردم مجبور هستند که برای ادامه زندگی به سختی کار کنند و از طرفی هم تعداد فرزندانشان زیاد است و به همین دلایل هم برخی از خانواده ها راضی می شوند که دختران شان با اتباع غیرایرانی ازدواج کنند تا کمک حالی به زندگی آنها باشند.
مهمترین مساله در این استان فقر فرهنگی و معیشتی است و مردم مجبور هستند که برای ادامه زندگی به سختی کار کنند.حاج کریم عزیزی افزود: البته در دیدگاه اهل سنت استان سیستان و بلو چستان این نوع ازدواج ها خیلی جایز نیست به همین دلیل تعداد آنها در استان سیستان و بلوچستان کم است و بیشتر در بین خانواده هایی که با مشکل شدید مالی مواجه هستند و در مناطق مرزی با افغانستان قرار دارند، رخ می دهد.
وی ادامه داد:به خانواده ها توصیه می کنیم تن به این نوع ازدواج ندهند، شاید فرد اتباع خارجی دارای مشکلات امنیتی باشد.
برای فرزندان حاصل از ازدواج مادر ایرانی با پدر خارجی بدون مجوز ورود به کشور راهکاری قانونی پیدا شود
دیگر نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان ها گفت: این نوع ازدواج ها در این استان کمتر رخ می دهد و بیشتر در بین خانواده هایی که دچار فقر مالی هستند، انجام می شود.
فاروق اعظمی افزود: سن بالای دختران ایرانی و همچنین پسران افغانستانی که برای کارگری به این استان می آیند و هچنین آشنایی آن پسران با خانواده دختر و از سویی هم برای کاستن از بارمالی اقتصادی خانواده دختریکی از دلایل این نوع ازدواج هااست.
وی ادامه داد: ازدواج ایرانی ها در این استان با اتباع بیگانه بیشتر شامل مواردی است که طرف ایرانی با طرف غیرایرانی دارای نسبت فامیلی (افغانستانی و پاکستانی) است که موجب وصلت آنها می شود.
نماینده سیستان و بلو چستان در شورای عالی استان ها تصریح کرد: حمایت های لازم در ازدواج دختر ایرانی با یک پسری از اتباع بیگانه که بدون مجوز هم وارد کشور شده اند و همچنین فرزندان متولد شده انجام نمی شود.
اعظمی اظهار داشت: به هرحال لازم است برای حمایت از فرزندی که متولد شده و زمینه آسیب پذیری هم دارد، یک راهکار قانونی پیدا شود.
نظر شما