نتیجه این انتخابات که دور دوم آن بود و به صورت الکترونیک برگزار و شمارش شد، نشان داد که "لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا" نامزد چپگرا، با تقریبا دو میلیون رای بیشتر از رقیب خود "ژائیر بولسانارو" نامزد راست افراطی نزدیک ۵۱ درصد از آراء این قطبی ترین انتخابات تاریخ مدرن آمریکای جنوبی را کسب کرد که نتیجه تقریبا نزدیک به هم بود.
در واقع این فشردهترین انتخابات و نزدیکترین فاصله بین دو نامزد نهایی ریاست جمهوری از زمان بازگشت برزیل به دمکراسی پس از حاکمیت یک سیستم دیکتاتوری نظامی طی سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵ در این کشور محسوب میشود.
وی که برنامه های اجتماعی در مقیاس بزرگی را در دو دوره اول ریاست جمهوری خود (۲۰۰۳-۲۰۱۶) آغاز کرده بود، قرار است در این دوره نیز ادامه داده و بدین ترتیب بار دیگر وضعیت رو به وخامت این پهناورترین کشور آمریکای لاتین در دوره بولسانارو را بهبود بخشد.
درهرحال این انتخابات در یک جامعه کاملا قطبی شده رقابتی میان دو دیدگاه لیبرال و سوسیال دمکراسی برگزار شد، یک دیدگاه معتقد است برزیل باید ریشه در ارزشهای محافظهکارانهٔ پدرسالارانهٔ خانواده و قدرت پول داشته باشد. دیدگاه دیگر بر برابریطلبی و پرهیزکاری اجتماعی متمرکز است و رأی دهندگان این دوره با تعداد بالا به دیدگاه داسیلوا رأی دادند.
رییس جمهوری منتخب در اولین سخنرانیاش پس از پیروزی قول داد در دوران خدمتش با «نژادپرستی، تعصب و تبعیض» مبارزه کند «به طوری که سفیدپوستان و سیاهپوستان و مردم بومی از حقوق و فرصتهای یکسان برخوردار شوند".
داسیلوا که با راه اندازی حزب کارگران در سال ۱۹۸۰(۱۳۵۹) زندگی سیاسیاش را در مقام یک رهبر کلیدی اتحادیه کارگری در مبارزه با دیکتاتوری نظامی آغاز کرد، در سالهای پایانی دیکتاتوری نظامیای که سعی در ترور و تفرقهاندازی بین نیروهای چپ داشت، به بازسازی نیروهای چپ کشورش (با نامزدی ناموفق در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۱۹۸۹، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۸) کمک کرد.
به اعتقادکارشناسان،او سیاستمداری بسیار زیرک است که تشخیص داد سیاستهای تند چپ درسطح ریاست جمهوری در این کشور پیروز نخواهند شد، زیرا برزیل کشوری عمیقاً محافظهکار است. او در پی این شناخت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱) نیز پیروز شد، زیرا به امیال رادیکالتر خود(مانند انجام اصلاحات ارضی که موضوع اصلی کارزار انتخاباتیاش در سال ۱۹۸۹ بود) اهمیت کمتری داد و بیشر به تعهدش در مورد رفاه اجتماعی و درستکاری پرداخت.
برنامههای او علیه فقر (دو طرح پایان گرسنگی و یارانه خانواده) به کاهش سوءِتغذیه در سراسر کشور منجر شد، درحالی که طرح گسترش خدمات آموزشی او موجب شد که میلیونها نفر وارد آموزش عالی شوند. سیاستهای او در محافظت از جنگل های آمازون به کاهش جنگل زدایی منجر شد. همهٔ این کارها بهرغم وجود کنگرهای بهطورقطع راستگرا و نمایندههایی چون بولسونارو اجرا شد که از هیچ گونه تلاشی برای جلوگیری از انجام طرحهای سوسیالدموکراتیک لولا کوتاهی نکردند.
در هر حال داسیلوا در دوران ریاست جمهوری خود رشد اقتصادی سریع برزیل را رقم زده بود در دوره حاکمیت خود سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون از جمله در حوزه های آموزش، اشتغال، تولید بنگاه های کوچک و متوسط، بهداشت و مسکن را افزایش داد و حتی شرکت "پتروبراس" (شرکت نفت و گاز برزیل) به سرمایه ۶۰ میلیارد رئال (واحد پول این کشور) رسید.
در هر حال، پیروزی این بار داسیلوا برگ برنده دیگری از کارنامه سیاسی پر افت و خیز او است. دفعه پیش که در قدرت بود، بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰، اقتصاد برزیل و دولت رفاه توسعه پیدا کرد و میلیونها نفر را از فقر نجات داد. او با محبوبیت ۸۰ درصدی از سمت خود کنار رفت. اما تحقیقات گسترده در مورد رشوهگیری مقامات دولتی منجر به محکومیت و زندانیشدن او به اتهام فساد در سال ۲۰۱۸ شد.
خود او و هوادارانش از ابتدای این تحقیقات میگفتند که این اتهامات، سیاسی است. او ۱۸ ماه بعد توسط دادگاه عالی آزاد شد و سال گذشته محکومیتش لغو شد که به او اجازه داد دوباره برای ریاست جمهوری نامزد شود.
چالش های پیش روی داسیلوا
با این وجود اگرچه داسیلوا با برنامه های سوسیال دمکراتیک خود پیروز این انتخابات شد، اما تحلیلگران پیش بینی می کنند راستگرایان طرفدار بولسونارو همچنان مانع بزرگی در برابر اجرای برنامههای او باشند. چون قدرت واقعی در کنگره از آنِ فراکسیون “مرکز بزرگ” (Centrão) است که بهطور سنتی حدود ۲۰ حزب محافظهکار راستگرا را شامل میشود.
آنها نمایندهٔ منافع گروهی هستند که به “گوشت گاو، انجیل، و گلوله” شناخته میشود. این گروه را دامداران بزرگ، روحانیون مذهبی محافظهکار، نظامیان و پلیس تشکیل می دهند. این “مرکز” بهرغم نامش میانهرو نیست، بلکه مجموعهای از مقامهای منتخب فرصتطلب و فاسد است که سیطرهشان بر قدرت به برخی از دلسردیها و نومیدیها در کشور منجر شده است.
یعنی اگرچه داسیلوا امروز توانست بر بولسونارو پیروز شود، اما "بولسوناروئیسم" اکنون در زندگی سیاسی کشور (بهویژه در قانون گذاری) ریشه دارد. بولسانارویی که ریاست جمهوری اش برای اولین بار در این کشور (از سال ۱۹۸۵) تک دوره ای شد.
با این وجود باید منتظر بود و دید آیا نامزد بازنده این انتخابات (بولسونارو) که همچون دوست ناباب خود (ترامپ) که به یک ملیگرای طرفدار مالکیت تسلیحات و ترویج استفاده از سلاح گرم معروف است، از همین ابتدا اقدامی ایذایی را برای جبران این شکست مفتضحانه در سر می پروراند و حتی آیا همچون رهبر معنوی خود ترامپ به نتیجه این بازی سیاسی تمکین می کند یا خیر.
چون این سیاستمدار راستگرا با وجود برخورداری از قدرت، بارها همراه با زیر سوال بردن کنگره و قوه قضائیه کشور، بدون مستندات قانونی سیستم انتخاباتی کشورش را نیز زیر سوال برده است (خواستار بازگشت به سیستم رای گیری کاغذی است)، چرا که به سبک ترامپ نشان داد که ممکن است نخواهد نتیجه انتخابات را به رسمیت بشناسد و به آن تمکین کند مگر مطلوب نظر خودش باشد.
به همین دلیل پیش بینی می شد چنانچه بولسانارو پیروز نشود وضعیت در این کشور متلاطم شود و همین امر موجب بروز نگرانی شدید در سطح بین الملل شده بود به گونه ای که اخیراً سازمان ملل طی بیانیهای از مقامات، نامزدها و احزاب سیاسی برزیل خواسته بود تا «اطمینان حاصل کنند که این انتخابات عمومی مسالمتآمیز پیش برود و از خشونتهای مرتبط با انتخابات پرهیز شود.»
این گمانه زنی از سوی جامعه بین المللی حتی سبب شد برخی تحلیلگران برزیلی هم پیشبینی کنند بولسونارو ۶۷ ساله افسر ارتش که سابقه انجام اقدامی کودتاگونه علیه رقیب خود (دیلما روسوف) در انتخابات سال ۲۰۱۶ را نیز در کارنامه خود دارد و در سال ۲۰۱۸ نیز با استفاده از “جنگ حقوقی” علیه لولا داسیلوا مانع رقابت او با خودش شد، در صورت شکست با روش های قهرآمیز نتیجه انتخابات را زیر سوال ببرد.
به ویژه اینکه این انتخابات به صورت الکترونیک نیز برگزار شد، به همین دلیل "لئوناردو فونته" جامعهشناس و متخصص روابط بینالملل برزیلی پیشتر اعلام کرده بود "دمکراسی جوان" این کشور به خاطر تشکیک مکرر بولسونارو در نظام رأیگیری الکترونیک به آزمون گذاشته خواهد شد و این کار باعث گمانهزنیهایی شده است که حامیان این مرد که به «دونالد ترامپ نواحی استوایی» معروف است ممکن است نسخه خودشان از شورشهای پس از انتخابات در مقر کنگره آمریکا در ۶ ژانویه سال ۲۰۲۱ را داشته باشند.
"کارولینا ریکاردو" مدیر اجرایی اندیشکده "سو دا پاز" برزیل نیز پیشتر با مشاهده قانون شکنی های بولسونارو گفته بود: «امروز ما یک ارتش واقعی از افراد مسلح غیرنظامی داریم و این وضعیتی بسیار نگرانکننده است. به همین دلیل نگرانیهایی هم درباره نقشی که ارتش واقعی ممکن است پس از انتخابات ایفا کند وجود داشته است. "
با این وجود رسانه راستگرای "آنتاگونیستا" امروز در گزارشی با اعلام اینکه بولسونارو قصد ندارد نتیجه انتخابات را زیر سوال ببرد نوشت: "او فعلا برنامهای هم برای تماس با رییس جمهوری منتخب ندارد."
در هر حال نامزد سوسیال دمکرات در انتخابات این مهمترین کشور آمریکای لاتین پیروز شد و جالب اینکه رهبران اکثر کشورهای لیبرال دمکرات جهان همچون، آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس از جمله اولین رهبرانی بودند که این پیروزی را به او تبریک گفتند.
چون تحولات سیاسی این پهناورترین کشور حوزه آمریکای لاتین و چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا که بیش از ۳۰ میلیون نفر از شهروندانش زیر خط فقر زندگی میکنند، همواره از نزدیک توسط رسانهها و اغلب کشورهای جهان دنبال میشود.
مثلا جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا امروز با انتشار بیانیهای پیروزی داسیلوا را در انتخاباتی «آزاد، عادلانه و معتبر» تبریک گفت و افزود: «مشتاقانه منتظر کار برای ادامه همکاری بین دو کشور در ماهها و سالهای آینده هستم.»
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز دقایقی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری برزیل، با انتشار پیامی در توئیتر خطاب به لولا داسیلوا پیروزی او را تبریک گفت و با تاکید بر اینکه با این انتخاب «صفحه جدیدی در تاریخ برزیل» باز شده؛ نوشت: "با هم برای مقابله با چالشهای مشترک فراوان و تجدید پیوند دوستی بین دو کشور متحد خواهیم شد."
داسیلوا و جهان
دولت برزیل که در دوره ریاست جمهوری بولسونارو محبوبیت داخلی و بین المللی خود را تقریبا از دست داده بود، طبق پیش بینی تحلیلگران با پیروزی حزب چپگرای کارگر در این کشور و حتی پیروزی چپگراها در آرژانتین، کلمبیا، شیلی و بولیوی، جایگاه سنتی خود را در آمریکای لاتین به دست آورد و لذا باید منتظر دور تازهای از مداخلات با هدف بر هم زدن ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای آمریکای لاتین از سوی واشنگتن باشیم.
در واقع، پیروزی این بار داسیلوا و بازگشت مجدد او به قدرت بعد از ۱۲ سال به منزله استحکام بیشتر دولتهای چپگرا در سراسر منطقه آمریکای لاتین نیز به شمار می رود.
در اهمیت برزیل در جهان همین بس که این کشور علاوه بر اینکه بزرگترین و پرجمعیتترین کشور آمریکای لاتین است، یکی از ۱۵ اقتصاد برتر جهان و بازیگری اصلی در بعضی از حوزههای تجارت جهانی است، چون تولیدکننده اصلی کالاهای اساسی مثل دانههای سویا، گوشت گاو و سنگ آهنگ است و شریک اصلی تجاری آمریکا و چین به حساب می آید.
"وینیسیوس دو کاروالو" استاد مطالعات برزیل و آمریکای لاتین در "کینگز کالج" لندن معتقد است: «برزیل یک کشور مهم به لحاظ اقتصادی و سیاسی است در نتیجه این وضعیت شکستی برای راست افراطی در منطقه و جهان خواهد بود.»
به گزارش خبرگزاری شینهوای چین، او با اشاره به انتخاب اولین رئیسجمهوری چپگرای کلمبیا در ماه ژوئن گذشته در باره انتخابات برزیل گفت: این انتخابات برزیل در زمانی رخ میدهد که در سراسر جهان هر دو سوی طیف سیاسی موفقیتهای مهمی داشتهاند».
در واقع باید اذعان داشت که با پیروزی داسیلوا در برزیل او، پیروزیهای دومینو وار چپگرایان در پنج قدرت برتر اقتصادی آمریکای لاتین (مکزیک، آرژانتین، شیلی، کلمبیا و برزیل) تکمیل شد.
به اعتقاد تحلیلگران، این جدیدترین تحول سیاسی در کشورهای آمریکای لاتین که سال ها میزبان حاکمیت های چپ بودند در این برهه از زمان برای جهان شوکی واقعی است و همین امر موجب بروز وحشت در کشورهای مدعی برتری لیبرالیسم شده است.
"اوو مورالس" رئیسجمهور سابق بولیوی و رهبر حزب حاکم MAS به تازگی در توییتر نوشت: "ما اعتماد داریم که (با پیروزی داسیلوا) برزیل با اجرای برنامهای که به نفع فقیرترین اقشار جامعه است، به مسیر منطق و شکیبایی باز خواهد گشت."
به اعتقاد کارشناسان، برزیل از سال ۱۸۹۱ تا کنون ۳۸ رئیسجمهوری داشته است، ولی فقط نام یکی از آنان در سراسر جهان شناخته شده است: لولا داسیلوا. دلیل این امر این است که لولا در حالی در دوران ریاست جمهوریاش از ۸۰ کشور دیدن کرد و به مدافع اصلی سازمانهای مختلف منطقهای مانند جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (CELAC) و گروه قدرتهای نوظهور اقتصادی (بریکس - BRICS) تبدیل شد که آمریکا همچنان تلاش می کند نظم جهانی یکجانبهاش را حفظ کند.
در ضمن پیش بینی ها حاکی است که با تقویت بیشتر بریکس در دوره داسیلوا، رابطه برزیل با چین و روسیه بیشتر از قبل تقویت شود چون، به تازگی " سلسو آموریم " وزیر امور خارجه برزیل در دولت او، رشد رابطه چین و برزیل را به معنای قرار گرفتن برزیل در مرکز «پیکربندی دوباره جغرافیای تجاری و دیپلماتیک جهان» توصیف کرده بود.
داسیلوا همچنان می کوشد از طریق توسعه ابزارهای عملی با احیای این سازمانها و تشکلهای منطقهای چندجانبهگرایی و چندقطبیگرایی را رواج دهد. برای نمونه، پیشنهاد او برای ایجاد ارزی منطقهای بهنام “سور” بود که نهتنها در تجارت بین کشورها، بلکه برای نگهداری در خزانههای پولی نیز میتواند استفاده شود.
از جمله اقدامات بین المللی داسیلوا این است که او خواهان یک سیاست جدید زیست محیطی و آب و هوایی است، به همین دلیل چندی پیش به خبرنگاران بین المللی در سائوپائولو گفت: «ما به استخراج غیرقانونی طلا پایان خواهیم داد و با جنگل زدایی بسیار جدی مبارزه خواهیم کرد و مهم اینکه برای کاشت سویا یا ذرت یا پرورش گاو نباید حتی یک درخت را قطع کرد."
به همین دلیل حملههایی که توسط راستگراها در برزیل و در سطح جهان در این مدت به داسیلوا شده او را در دیدگاههایش تندروتر ساخته است و گمان میرود که از سازش با الیگارشیهای نهادینهشده در برزیل بپرهیزد و در پشتیبانی از فرایندهای انقلابی در بولیوی، کوبا، نیکاراگوئه، و ونزوئلا و همچنین دولتهای چپ در جاهای دیگر در نقش متحدی پایدارتر درآید.
در واقع پیروزی لولا در برزیل چشمانداز آمریکای لاتین جدید را نوید داده و به آن نزدیکتر خواهد شد، چشماندازی که با ریاضت اقتصادی و چپاولگری امریکا و همچنین تسلیم سیاسی به آن همخوانی نخواهد داشت.
پس باید اذعان داشت که با پیروزی داسیلوا در برزیل، پیروزیهای دومینو وار چپگرایان در پنج قدرت برتر اقتصادی آمریکای لاتین (مکزیک، آرژانتین، شیلی، کلمبیا و برزیل) تکمیل شد.
به اعتقاد تحلیلگران، این جدیدترین تحول سیاسی در کشورهای آمریکای لاتین که سال ها میزبان حاکمیت های چپ بودند در این برهه از زمان برای جهان شوکی واقعی است و همین امر موجب بروز وحشت در کشورهای مدعی برتری لیبرالیسم شده است و احتمالا باید منتظر انجام اقدامات ایذایی و پیشگیرانه از سوی بلوک لیبرال دمکراسی برای جلوگیری از موج گسترش این حرکت جدید سوسیال دمکراسی در این نقطه از جهان و حتی دیگر نقاط جهان باشیم.
نظر شما