شهید سلیمانی به عنوان فخر و مباهات نظام جمهوری اسلامی ایران و جامعۀ تشیّع با افتخارآفرینی در دوران دفاع مقدس و پس از آن حضور در فرماندهی نیروی قدس و نقشآفرینی در دفاع از حرم و مقابله با اقدامات تروریستی دولتهای استعمارگر و خنثیکردن نقشههای آنها در منطقه غرب آسیا به چهرهای بینالمللی و نماد مقاومت تبدیل شد که پس از سالها مجاهدت، سرانجام به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید.
بنابراین برای ارائه الگو از شخصیت این شهید والامقام و تبدیل مکتب شهید سلیمانی به مکتبی همگانی و جهانشمول باید تلاش کرد و همانگونه که رهبری فرمودند: « نباید به شهید سلیمانی به عنوان یک فرد نگاه کرد باید حاج قاسم را به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس آموز نگاه کنیم.»[۱]
بنابراین بررسی مکتب شهید قاسم سلیمانی به عنوان مکتبی جهانشمول و اخروی و الگو سازی آن برای الگو قرارگیری از سوی فرماندهان و مدیران از ضرورتهای اساسی جامعه امروزی ماست. در همین راستا، محققان و پژوهشگران در تحقیقات خود به واکاوی شخصیت این شهید والامقام و مکتب ایشان پرداختهاند.
پژوهشگر ایرنا ضمن جستوجو در پایگاههای علمی «نورمگز»، «پورتال جامع علوم انسانی» و «مگیران» به معرفی مهمترین مقالات علمی _ پژوهشی در این حوزه پرداخت تا مقولاتی همچون نقش سیرۀ شهیدسلیمانی در ارتقا سرمایۀ اجتماعی نظام ، مؤلفههای سبک رهبری سردار قاسم سلیمانی، الگوی مدیریتی شهید سلیمانی برای مدیران کشور، نقش مکتب سلیمانی در بالندگی دیپلماسی رسانهای را مورد بررسی قرار دهد.
نقش سیرۀ شهید سلیمانی در ارتقا سرمایۀ اجتماعی نظام
سرمایۀ اجتماعی از جملۀ سرمایههای کلیدی جامعه است که سبب تسهیل امور و کارآمدی نظام سیاسی میشود. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در میزان سرمایۀ اجتماعی نظامهای سیاسی، کمیت و کیفیت عملکرد و سیرۀ کارگزاران حکومتی است. شهید سلیمانی از جملۀ کارگزاران برجسته و تأثیرگذار نظام جمهوری اسلامی بود که جایگاه ویژهای نزد مردم ایران دارد.
وجود مؤلفهها و ویژگیهایی در مسئولان نظام همچون، قانونمداری، امانتداری، صداقت و توجه به منافع ملی، نقش بسزایی در افزایش اعتماد اجتماعی و در سطح کلان، افزایش سرمایه اجتماعی دارد. بررسی ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی نشان میدهد سادهزیستی، صداقت و ایثارگری در سیرۀ فردی، وحدتگرایی، مردمداری و مردمباوری در سیرۀ اجتماعی و حفاظت از منافع ملی و امانتداری و حفاظت از بیتالمال در سیرۀ فرماندهی و مدیریتی شهید سلیمانی، از جملۀ ویژگیهای برجستهای هستند که میتواند در افزایش اعتماد اجتماعی و ارتقاء سرمایۀ اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران مؤثر واقع شوند.[۲]
سردار سلیمانی با شیوه فرماندهی خود، نقش ارزندهای در جذب، به کارگیری، انگیزش و ارتقای عملکرد نیروی انسانی در سطح منطقهای و فراتر از کشور داشته استمؤلفههای سبک رهبری سردار سلیمانی
سبک رهبری سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان مصداقی متعالی از رهبری خدمتگزار، سبکی بومی و مؤثر است که موفقیتهای شگرف از جمله نابودی داعش را پدید آورد؛ بعد از شهادت ایشان و روشنترشدن ابعاد گستردهتری از شخصیت و مأموریت وی، سبک رهبری ایشان به عنوان سبکی متناسب با ذات انقلاب اسلامی، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
از جمله مؤلفههای سبک رهبری شهید قاسم سلیمانی میتوان به «مهرورزی با مردم»، «تکلیفگرایی»، «تخلق به ارزشهای الهی»، «تمرکز بر مأموریت»، «معنویت فردی»، «شخصیت با صلابت»، «پرورش کارکنان»، «داشتن آرمان متعالی»، «اخلاص در عمل» و «بصیرت زیاد» اشاره کرد.
محبت به زیردستان، اخلاق حسنه، تفکر عاشورایی، پایبندی به اصول، جذب حداکثری، عشق به مردم، تواضع و فروتنی، بصیرت و ادراک بالا، حسن تدبیر، دنیاگریزی، عبادت فردی، خودسازی، مبارزبودن، استقامت زیاد، اعتماد به خدا، پرهیز از حواشی، میدانی بودن و نهراسیدن از خطر، از دیگر سبکهای رهبری شهید قاسم سلیمانی بود. [۳]
اعتقاد راسخ و جهانبینی عمیق از دیگر مولفههایی است که ایشان را از سایر رهبران متمایز میکند. این بروز عملی جهانبینی الهی شهید قاسم سلیمانی در رفتار، کردار و مدیریت او، سبب جاذبهای فطری و قوی در مسلمانان جهان شده و امداد الهی در کنار ظرفیت بالای وجودی شهید قاسم سلیمانی، نوع خاصی از یک سازمان بینالمللی مبتنی بر اعتقاد را شکل داده است که به طور حتم سبک خاص رهبری شهید قاسم سلیمانی، به دلیل سنخیت با اهداف و نیروهای حاضر، مدیریتی منحصر به فرد را سبب شده است.
به طور خلاصه باید گفت سردار سلیمانی با شیوه فرماندهی خود، نقش ارزندهای در جذب، به کارگیری، انگیزش و ارتقای عملکرد نیروی انسانی در سطح منطقهای و فراتر از کشور داشته است. الگو بودن و توانایی او برای انگیزش نیروها به منظور دستیابی به اهدافی مهم که از سبک رهبری منحصر به فرد او نشأت میگرفت، بسیار قابل توجه و قابل مطالعه است.
استفاده مناسب از افراد، درک احساسات و عواطف، برخورد اخلاقی و صمیمی و در عین حال نظامی، توجیه و آموزش، تشویق، کمک به رفع مشکلات شخصی یا خانوادگی آنها، استفاده از فکر، ابتکار افراد و... از موارد مورد توجه این سبک است که با شیوه فرماندهی معمول در نیروهای نظامی، تفاوت اساسی و ریشهای دارد.[۴]
بدین ترتیب باید اذعان داشت که شهید سلیمانی دارای برجستگیهای شخصیتی بارزی در سه بخش «بینشها، گرایشها و کنشهاست»؛ این برجستگیها جملگی در ارتباط و سازگار با هم بوده و در خصوص ایشان شخصیتی برجسته را تشکیل داده و این ویژگیها، شخصیت سازگاری بالایی با سیاستها و ارزشهای حاکم بر نظام تربیتی داشته است.[۵]
در خصوص الگوی مطلوب مدیریتی برای مدیران عالی مبتنی بر سبک مدیریتی شهید سلیمانی در ابتدا نیاز است مبانی اعتقادی مدیران عالی به عنوان پایههای اساسی تفکر و نگرش نسبت به مسائل کلان روی سه محور مهم شکل گیردالگوی مدیریتی شهید سلیمانی برای مدیران کشور
با توجه به تأثیرگذاری زیاد تصمیمهای مدیران عالی در سطوح مختلف جامعه همراستایی سبک مدیریتی این مدیران با راهبردهای اصلی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. جمهوری اسلامی ایران متناسب با راهبردهای خود سبک نوینی از حکمرانی و بهدنبال آن الگوی مدیریت در سطح عالی را ارائه داد که برخی از مدیران سطوح عالی در راستای تحقق اهداف نظام و در ۴۰ سال اخیر مطلوب عمل کرده و برخی دیگر دچار ضعفهایی بودند.
شهید سلیمانی به عنوان تنها مدیر عالی در نظام جمهوری اسلامی که موفق به گرفتن نشان ذوالفقار از رهبری معظم ایران شده، نه فقط در عملکرد شغلی خود موفق بود بلکه با محبوبیتی مثالزدنی در سطوح و سلایق مختلف جامعه همراه شد.
در خصوص الگوی مطلوب مدیریتی برای مدیران عالی مبتنی بر سبک مدیریتی شهید سلیمانی در ابتدا نیاز است مبانی اعتقادی مدیران عالی به عنوان پایههای اساسی تفکر و نگرش نسبت به مسائل کلان روی سه محور «تفکر توحیدی، معنویت و التزام و اشتیاق به سیره زندگی اهل بیت» شکل گیرد.
پایهریزی مبانی اعتقادی به این شکل، بر زمینههای فردی و نگرش درونی اثرگذار میشود که دو بخش ویژگیهای رفتاری «شخصیتی» و «ظاهری و جسمی» فرد است. مشی سیاسی هر مدیر، که تحت تأثیر مبانی اعتقادی و زمینههای فردی او بوده، برای مدیران عالی در نظام اسلامی نیاز است بر چهار محور «تفکر انقلابی، التزام به ولایت فقیه، خِرَدورزی و عزت ملی» قرار گیرد.
مشی اقتصادی مدیران عالی در نظام اسلامی ایران باید بر التزام به اقتصاد مقاومتی (نهی وابستگی به اقتصاد نفتی، اولویت منافع ملی بر شخصی، تأکید بر ظرفیتهای داخلی و رونق تولید) در سطح کلان و سادهزیستی در زندگی شخصی خود مبتنی باشد.
مَشی و راهنمای بُعد فرهنگی مدیران عالی ضروری است بر سه رکن ارزشمحوری «التزام به سبک زندگی اسلامی ایرانی، پرهیز از شعارزدگی، شهرتگریزی»، انسانسازی (مبارزه با غربزدگی، شجاعت اخلاقی) و مهرورزی(مردمی بودن، احترام به طبقه مستضعف و احترام به خانواده)استوار شود.
در الگوی پیشنهادی، زمینههای فردی مدیران عالی باید دارای شرایط مناسب در زمینه جسمی (هوش و ذکاوت، چهره نافذ و اثرگذار، بیان نرم و قوی) و شخصیتی(تدبیر، دانش تخصصی قوی، اراده و انگیزه زیاد، شجاعت، صداقت، خودشناسی، صبوری، امیدواری، اعتمادبهنفس، امانتداری، خلاقیت، تواضع، خستگیناپذیری، مهربانی، صمیمیت، قاطعیت و استحکام شخصیت) باشد.[۶]
نقش مکتب سلیمانی در بالندگی دیپلماسی رسانهای
دیپلماسی رسانهای، یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی است که از آن برای ارتقاء سیاست خارجی کشورها استفاده میشود. با استفاده از این ابزار، دیپلماتها و سیاستمداران میتوانند اهداف خود را به عنوان دیپلماسی، مورد محک و در معرض چالشهای دیپلماتیک قرار دهند. نقش مکتب سلیمانی در بالندگی دیپلماسی رسانهای در دو مقوله محوری، «بالندگی در داخل کشور یا بُعد درونی» و «بالندگی در خارج کشور یا بُعد بیرونی» قابل بررسی است.
در جدول زیر به برخی از این مقولهها میپردازیم:[۷]
سردار سلیمانی به تنهایی نماد یک رسانه متحرک، تولیدکننده و یک فرستنده پرقدرت پیام در سراسر جهان بودبه این ترتیب سردار سلیمانی به تنهایی نماد یک رسانه متحرک، تولیدکننده و یک فرستنده پرقدرت پیام در سراسر جهان بود. به عبارتی، سردار دلها، با حرکتها، رفتار و حتی لباس پوشیدن، خندهها و حضور در جبهههای مختلف و ارتباطی که با رزمندگان میگرفت و سابقهای که داشت، خود به تنهایی یک رسانه بود و پیام میداد.
در تشریح و تبیین مکتب سلیمانی و قدرت نرم آن به عنوان ابزاری استراتژیک برای استفاده در فرآیندهای دیپلماتیک و دیپلماسی رسانهای همین بس که دشمنان و مخالفان نیز لب به تحسین گشوده و به تجزیه و تحلیل رفتارها و عملکردهای این شخصیت و مکتب در حوزههای مختلف نظامی، سیاسی، اجتماعی و غیره، پرداختهاند.[۸]
در پایان باید گفت یافتههای پژوهشها نشان میدهد تداوم انقلاب اسلامی مستلزم توجه بیشتر به بحث مکتبسازی و ترویج و گسترش مکتب شهید سلیمانی است.[۹]
منابع:
[۱] . حضرت آیتالله خامنهای، ۲۷ دی ماه ۱۳۹۸.
[۲] . نصیری، علیاصغر، سیرهُ شهید سلیمانی در افزایش سرمایهُ اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر عنصر اعتماد، فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج، سال ۲۳، شماره ۸۹، ۱۳۹۹.
[۳] . قراباغی، میثم، ازگلی، محمد، واکاوی سبک رهبری سردار شهید قاسم سلیمانی الگوی متعالی رهبری خدمتگزار، نشریه علمی مدیریت اسلامی، سال ۲۸، شماره ۴، ۱۳۹۹: صص ۱۱۳-۱۳۹.
[۴] . همان
[۵] . مومنی، سید علی، عباسی شوازی، علی، تبیین ابعاد و مولفههای شخصیت حاج قاسم سلیمانی به عنوان الگوی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، دانش انتظامی، سال ۲۴، شماره ۱، ۱۴۰۱: صص۱۱-۳۷.
[۶] . محمد ظاهری، محمد، ارائه الگوی مدیریتی در تراز انقلاب برای مدیران عالی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر سبک مدیریتی شهید سپهبد قاسم سلیمانی، مدیریت اسلامی، سال ۲۸، شماره ۱، ۱۳۹۹: صص ۲۱-۴۶.
[۷] . برای اطلاع بیشتر در خصوص پیامدهای مکتب سلیمانی ر.ک دهقانی پوده، حسین، یاشایی هولاسو، امین، تدوین الگوی فرماندهی شهید قاسم سلیمانی، مدیریت اسلامی، سال ۲۸، شماره ۲، ۱۳۹۹: صص ۱۳-۳۷.
[۸] . دارابی، علی، ابراهیمی، هادی، نقش مکتب سلیمانی در بالندگی دیپلماسی رسانهای، مطالعات بیداری اسلامی، سال نهم، شماره ۱۸، ۱۳۹۹، صص ۳۲۷- ۳۵۳.
[۹] . باقری دولتآبادی، علی، انقلاب اسلامی و مکتبسازی: نمونه موردی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی، مطالعات دفاع مقدس، دوره ۷، شماره ۴، شماره ۲۸، ۱۴۰۰: صص ۲۷-۵۰.
نظر شما