۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۸:۳۶
کد خبر: 85015609
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

راهبرد میلیتاریستی آمریکا در قبال چین

۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۸:۳۶
کد خبر: 85015609
راهبرد میلیتاریستی آمریکا در قبال چین

تهران- ایرنا- اندیشکده آمریکایی اعتقاد دارد که با توجه به تحولات عمیق بین آمریکا و چین و تمرکز ویژه واشنگتن بر حوزه نظامی؛ برای جلوگیری از خطر وقوع یک جنگ جهانی دیگر ایالات متحده باید رویکرد میلیتاریستی خود را تغییر دهد.

موضوع پرواز بالون چینی بر فراز خاک آمریکا موجب شد تا تنش های عمیق موجود میان پکن و واشنگتن بار دیگر به اوج خود برسد و جنگ لفظی دو طرف شدت بگیرد، تا جایی که کاخ سفید سفر برنامه ریزی شده «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه خود به چین را به حالت تعلیق درآورد.

اگرچه پس از حرف و حدیث های فراوان در نهایت وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با پرواز جنگنده اف ۲۲ این بالون را که چین می گوید سرگرم تحقیقات در زمینه آب و هوا بوده است، سرنگون کرد اما منازعه دوطرف هر روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد.

تنش میان این قدرت نوظهور جهانی در شرق با ابرقدرت رو به افول غربی از بیش از یک دهه قبل و با رشد اقتصادی سریع پکن و روند سیطره این کشور بر مراودات جهان در چند سال گذشته آغاز شده است، اما شیوع ویروس کرونا در کنار روند افزایش توان و سرمایه گذاری چین بر نیروی نظامی و تنش بر سر مالکیت تایوان و پس از آن موضوع تحریم های تراشه ای ایالات متحده علیه جمهوری خلق چین از مباحثی هستند که به اعتقاد کارشناسان حل و فصل بحران را سخت می کند و تنها با کوتاه آمدن و تسلیم شدن یکی از دو طرف به سرانجام خواهد رسید.

میلیتارسیم چینی یا آمریکایی؟

حال اندیشکده شورای آتلانتیک نسبت به بیش از حد میلیتاریزه شدن رویکردهای کاخ سفید نسبت به چین خبر داده و در تحلیلی آورده است که آخر هفته گذشته، «مایکل ای. مینیهان» ژنرال چهار ستاره نیروی هوایی ایالات متحده، از پیش بینی ها برای کسب آمادگی جهت آغاز جنگ چین و آمریکا در سال ۲۰۲۵ خبر داد و علت اصلی از نظر وی تهاجم چین به تایوان عنوان شد.

راهبرد میلیتاریستی آمریکا در قبال چین

چنین دیدگاهی با لغو سفر وزیر امور خارجه ایالات متحده به چین پس از مشاهده یک بالون چینی در حال حرکت در بخش شمالی ایالات متحده و بر فراز پایگاه موشکی استراتژیک ایالات متحده در مونتانا تقویت شد.

طبق این تحلیل، همه این ها نشانه ‌های بیشتری از نظامی‌سازی بیش از حد سیاست ایالات متحده در قبال چین است که اگرچه در استراتژی امنیت ملی و استراتژی دفاع ملی دولت اوباما ریشه دارد اما به تازگی تشدید شده است.

در سال ۲۰۲۱، دریاسالار «فیل دیویدسون» فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در هند و اقیانوسیه، نسبت به اقدام چین علیه تایوان تا سال ۲۰۲۷ هشدار داده بود. همین دیدگاه از سوی دیگر فرماندهان نظامی پنتاگون و حتی اعضای دموکرات و جمهوریخواه کنگره هم تکرار شده است.

البته به باور نویسنده، نباید اشتباه کرد زیرا بسیاری از آمریکایی ها هم اکنون نیز شاهد جنگ با چین هستند. ضمن آنکه در واشنگتن، تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ نگرانی در مورد حمله احتمالی چین برای تصرف تایوان را بیشتر کرده است. اگرچه سوالاتی در زمینه امکان، چگونگی و توانایی چین برای این اقدام مطرح می شود اما نکته آشکار میلیتاریزه شدن سیاست های کاخ سفید در قبال پکن است.

این گزارش سپس با اشاره به تجربه های تاریخی حملات آبی – خاکی در خلال جنگ جهانی دوم و پس از آن و گسیل سربازان به سواحل با کشتی های بزرگ و کوچک (نرماندی، جوبیلی و جنگ کره) آورده است با تسلیحات دقیق امروزی و نظارت های همه جانبه، هرگونه عملیات آبی خاکی دشوارتر و پرهزینه تر از قبل شده است.

از طرف دیگر در حالی که اندازه و توانایی دقیق ارتش آزادیبخش چین برای انجام عملیات های آبی خاکی در مقیاس بزرگ نامشخص است، اما در کل نیروی دریایی چین قابلیت دریایی گسترده ای را برای حملات آبی خاکی ندارد. با اینحال صنعت کشتی‌سازی بزرگ چین می‌ تواند هزاران فروند کشتی کوچک را که برای یک حمله آبی خاکی مناسب هستند، تولید کند.

آن کارخانه ‌های کشتی‌سازی اما اکنون کشتی‌های بزرگی می ‌سازند که انجام هرگونه انتقال را زمان‌بر، پرهزینه و غیرقابل مخفی کردن می کند. از طرف دیگر سواحل تایوان نیز قابلیت انجام عملیات آبی خاکی از سوی چین را ندارند.

در همین حال این اتاق فکر آمریکا ادعا دارد از نظر چینی ها، تهاجم نظامی بدترین گزینه خواهد بود و پکن می تواند فشار بیشتری را با تهدید یا تحمیل محاصره علیه تایوان، قطع دسترسی از طریق دریا و هوا و تحریم های اقتصادی اعمال کند. در این چارچوب گرفتن جزایر کوچک فراساحلی متعلق به تایوان به عنوان اهرم به خوبی در توان ارتش آزادیخش چین (PLA) است. البته تغییر رژیم از درون نیز از دیگر راه حل ها است و پکن می تواند تلاش های خود را برای استفاده از سیاست داخلی تایوان برای ایجاد تغییر تشدید کند.

طبق ارزیابی این اندیشکده، با اینکه چین برای انجام یک حمله آبی - خاکی جهت اشغال تایوان، فاقد قابلیت نظامی (قدرت) و ظرفیت (تعداد) است اما آمریکا کماکان بر جنبه های نظامی مقابله با چین تاکید دارد.

فرارسیدن زمان تغییر استراتژی

طبق این تحلیل، تلاش دو ساله ای (از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ ) در کالج جنگ نیروی دریایی در قالب طرحی با نام شکستن قالب (Breaking the Mold) انجام شد تا ابزارهای جایگزینی برای اجرای راهبرد امنیت ملی آمریکا ارائه شود و در این چارچوب برای پهنه هند و اقیانوس آرام، هماهنگی نزدیک با متحدان، یک دفاع دریایی متحرک برای تایوان پیشنهاد شد. اینکه اکنون ژاپن در حال افزایش هزینه‌های دفاعی است، یکی از نشانه‌های نگرانی بیشتر متحدان شده است؛ درست مانند توافق AUKUS که آمریکا زیردریایی ‌های هسته‌ ای را به استرالیا ارائه می کند.

در این استراتژی حمل و نقل دریایی، چین و ارتش آزادیبخش از طریق تایوان به اندونزی، فیلیپین و ویتنام محدود می شود و همچون جنگ جهانی دوم دسترسی پکن به خارج قطع خواهد شد. حتی ارتباط این کشور با مراکز اصلی و کمربند و جاده هم قطع می شود و از طریق تایوان در یک رویکرد دفاعی جوجه تیغی، تهاجم ارتش چین بیش از حد پرهزینه می گردد. در چنین حالتی ایالات متحده مجبور نمی شود منابع زیادی را برای بازدارندگی و آماده شدن برای جنگ احتمالی صرف کند.

در بخش پایانی این تحلیل، نظامی زدایی از استراتژی چین مورد توجه قرار گرفته و آمده است در هر صورت تنش ها بین چین و ایالات متحده بدتر می شود. شبح یک جنگ جهانی با مبدا تایوان به عنوان عامل اصلی مطرح شده است. در این شرایط تمرکز بر سناریوی تایوان به جای بررسی ابزارهای بهبود روابط یا کاهش تنش، اهمیت بیشتری پیدا کرده و ایالات متحده هم تاکید دارد که برای دفاع از تایوان به عنوان یک اقدام راهبردی آمادگی دارد.

به وضوح مشخص است که استراتژی ایالات متحده بیش از حد نظامی شده است و همین موضوع به قیمت نادیده گرفته شدن گزینه های دیگر تمام می شود. حال آنکه ایالات متحده باید یک بازنگری اساسی را در خط مشی خود در قبال چین انجام دهد تا نشان داده شود آیا این کشور بیش از حد نظامی شده است و اگر چنین است، چه جایگزین هایی وجود دارد.

نویسنده تحلیل در پایان آورده است: در گذشته، اغلب تهدید به استفاده از نیروی نظامی به عنوان آخرین گزینه مطرح بود اما اکنون به یک پیش فرض برای ایالات متحده تبدیل شده و واشنگتن در خطر تکرار این اشتباه است.

راهبرد میلیتاریستی آمریکا در قبال چین

شاید چین در عمل بزرگترین تهدید برای ایالات متحده و متحدانش باشد اما جنگ با چین بهانه ای عقلانی نیست. ممکن است کمیسیون اجرایی کنگره در مورد چین بتواند ناتوانی در شکل دادن به یک استراتژی را پر کند. در این صورت، کمیسیون باید به این سوال پاسخ دهد که آیا ایالات متحده بیش از حد واکنش خود به چین را نظامی کرده است یا نه. اگر پاسخ مثبت باشد، سوال بعدی این است که روسیه تا چه اندازه در استراتژی نظامی آمریکا مطرح است؟

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha